رپو فایل

مرجع دانلود و خرید فایل

رپو فایل

مرجع دانلود و خرید فایل

بررسی علل اجتماعی و تربیتی دروغگویی در کودکان دبستانی و راههای درمان آن

دروغگویی عادت زشتی است که وقتی در یک جامعه یا در یک فرد پیدا شود، میزان استفاده از نیروهای جامعه را کاهش می‌دهد، اعتماد سلب می‌گردد و در نتیجه نظم و روال امور ضعیف می‌شود و چون این عادت زشت از کودکی در کودک شکل می‌گیرد باید جلوی بروز این پدیده را از کودکی گرفت و به درمان آنها اقدام کرد
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 0
فرمت فایل doc
حجم فایل 2867 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 77
بررسی علل اجتماعی و تربیتی دروغگویی در کودکان دبستانی و راههای درمان آن

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

بررسی علل اجتماعی و تربیتی دروغگویی در کودکان دبستانی و راههای درمان آن

مقدمه :

در زیر این آسمان کبود و درجای جای این دنیای بی دروپیکر و در هر کجا، خانواده‌ای را می‌توان یافت که در آرزوی داشتن فرزندی خوب و شایسته است. تمامی‌پدرها و مادرها در تلاش هستند تا فرزندان خود را با شایستگی تربیت کنند. متأسفانه چون خانواده‌هایی که در راه این آرزو به بیراهه می‌روند و در می یابند که چه باید بکنند و هیچ کس را نمی یابند تا دست آنها را در راه پرپیچ و خم بگیرد و آنها را سالم به مقصود برساند. فرزندان ما به هر گونه که هستند، دست پخت ما و محیط ماه هستند. خوبی آنان از آن ما است و بدی آنان حاصل بد تربیت کردن آنها. شناخت دنیای کودک، شناخت خود کودک است. و شناخت کودک، راهبردی او به سوی سعادت و پیروزی.

دنیای وجودی کودک، دنیای پر رمزوراز است که برای شناخت این دنیا باید مجهز به اطلاعاتی در زمینة روان شناسی کودک شد.

با توجه به کمبود متخصص و فقر آگاهیهای عمومی‌در این زمینه و نیز وجود تعداد قابل توجهی از کودکانی که اختلالات رفتاری دارند، باعث شده که دنبال تحقیق حاضر که علل اجتماعی و تربیتی دروغگویی در کودکان دبستانی و راههای درمان آن است، برویم تا شاید بتوانیم با آشنا کردن مربیان و والدین به علل و درمان دروغگویی، کودکان را به مسیر سالم زندگی هدایت کنیم و بدین طریق قدمی هر چند اندک در جهت فراهم‌سازی محیطی سالم از نظر روانی برداریم.

فصل اول

مقدمه تحقیق

موضوع تحقیق :

« بررسی علل اجتماعی و تربیتی دروغگویی در کودکان دبستانی و راههای درمان آن»

خلاصه تحقیق

دروغگویی عادت زشتی است که وقتی در یک جامعه یا در یک فرد پیدا شود، میزان استفاده از نیروهای جامعه را کاهش می‌دهد، اعتماد سلب می‌گردد و در نتیجه نظم و روال امور ضعیف می‌شود. و چون این عادت زشت از کودکی در کودک شکل می‌گیرد باید جلوی بروز این پدیده را از کودکی گرفت و به درمان آنها اقدام کرد.

این موضوع در 5 فصل انجام شده است. در فصل اول در بارة ضرورت و اهمیت تحقیق و هدف کلی آن و روش آماری و وسیلة تحقیق و محدودیت تحقیق و تعریف واژه‌ها و وظیفه‌های تحقیق صحبت شده است که فرضیه‌ها عبارتند از :

1- آموزشهای نادرست خانواده و الگوهای ناصحیح ارائه شده توسط والدین، باعث دروغگویی در کودکان می‌شود.

2- انتظارات معقول والدین و اطرافیان کودک، باعث کاهش دروغگویی آنان می‌شود.

3- دروغگویی بیشتر کودکان از احساس کمبود و نیازهایشان سرچشمه می‌گیرد.

و در فصل دوم در مطالعات گسترده در بارة دروغگویی، علل و درمان آن صحبت شده همچنین به عوامل تربیتی و اجتماعی آن پرداخته شده و در بارة هر یک مفصلاٌ توضیح داده شده است. و در آخر فصل دوم در باره پیشنه تحقیق که از دو تحقیق مشابه تحقیق خود استفاده شده است. صحبت شده است و آن دو تحقیق نقد و بررسی گردیده است.

در فصل سوم تحقیق، روش جمع آوری اطلاعات از کتابها و مجلات و مقالات و پژوهش نامه‌های پراکنده مربوط به موضوع گردآوری شده است و همچنین شیوة گزینش جمعیت آماری که تعداد 60 نفر از معلمان آموزشی ابتدائی مشهد هستند و از بین مدارس ابتدائی مشهد بطور تصادفی انتخاب شده‌اند. و همچنین متغیرها و تعاریف عملی آنها و یک متن پرسشنامه نوشته شده است.

در فصل چهارم روش آماری و تجزیه و تحلیل داده‌ها است. از روش آماری پیمایشی استفاده شده است و در بارة هر سئوال پرسشنامه یک جدول و نمودار ترسیم شده و در آخر هم برای هر فرضیه یک جدول و نمونه آورده شده است و در زیر هر نمودار توصیفی بیان شده است.

در فصل پنجم نتیجه گیری از داده‌ها و تجزیه و تحلیل آنها شده و در کل نتیجه گرفته می‌شود که تمام عوامل ذکر شده در دروغگویی کودکان مؤثر بوده، مخصوصاٌ عوامل خانوادگی و کمبودها که این پدیده راتشدید می‌کند و بعد محدودیتهای اجرای تحقیق که همان عدم دسترسی به تحقیقات مشابه بوده و چند کاربرد و توصیه به اولیاء و دست اندرکاران تعلیم و تربیت و در آخر هم فهرست منابع و مأخذ آورده شده است.

اهمیت و ضرورت تحقق :

درغگویی عادت زشتی است که وقتی در یک جامعه یا در یک فرد پیدا شود، میزان استفاده از نیروهای جامعه را کاهش می‌دهد. یعنی وقتی یک عده دروغگو پیدا شوند، اعتماد سلب می‌گردد و در نتیجه نظم و روال امور ضعیف می‌شود و بخش زیادی از نیروها باید برای جلب اعتماد به مصرف برسد.

اگر در معاملات بازار، دروغ رایج شد، باید نیروی زیادی صرف از بین بردن آفات دروغ گردد. یعنی برای خرید یک کالای مختصر که مجموع وقتی که به طور طبیعی احتیاج دارد 10 دقیقه است، ‌ممکن است دو ساعت وقت و نیرو صرف شود تا تحقیق زیادی برای به دست آوردن قیمت واقعی جنس صورت گیرد، تا علیرغم خیانت و دروغی که در محیط وجود دارد، بتوان قیمت واقعی آن را به دست آورد. بنابراین با به وجود آمدن آفت دروغ، جلوی رشد نیروها گرفته می‌شود، ‌یعنی مقدار بازده و پیشرفت کار کاهش می‌یابد و جلوگیری از رشد و تربیت خواهد بود و نیز هر فساد و گناهی که در جامعه پیدا شود، ‌آفت و بلای رشد و تربیت آن جامعه است. پس باید جلوی دروغگوئی را از کودکی در آنها گرفت و آنها را درمان کرد، تا بتوانیم شاهد شکوفائی جامعه آیندة خود باشیم.

اهداف ‌تحقیق :

با توجه به اینکه کوشش متخصصان آموزشی و پرورشی برآنست که راههایی بیابند تا قدرت یادگیری و خلاقیت کودکان را افزایش دهند هدف کلی و عمدة این تحقیق اینست که :

علل بروز دروغگویی کودکان از دو بعد تربیتی و اجتماعی شناسایی شود و همچنین راههای درمان آن، تا کودکان بتوانند با واقعیتها آشنا شده و به جای ترس و پناه بردن به دروغگویی و فکر خود را صرف دروغگویی و دروغ پردازی کردن، آن را صرف یادگیری و خلاقیت نمایند و جامعه را از فساد و تباهی نجات دهند و بسوی پیشرفت سوق دهند. مخصوصاٌ که در دین اسلام دروغ گناهی بزرگ کبیره شناخته شده است و تأکید شدید بر پرهیز از آنست.

فرضیه‌های تحقیق :‌

1- آموزشهای نادرست خانواده و الگوهای ناصحیح ارائه شده توسط والدین باعث دروغگوئی در کوکان می‌شود.

2- انتقادات معقول والدین و اطرافیان از کودک، باعث کاهش دروغگویی آنان می‌شود.

3- دروغگویی بیشتر کودکان از احساس کمبود و نیازهایشان سرچشمه می‌گیرد.

محدودیت تحقیق :

1- عدم دسترسی و در اختیار نداشتن تحقیقی کاملاٌ مشابه تحقیق انجام شده

2- عدم دسترسی به کتب و منابعی که کلاٌ در باره دروغ گویی نوشته شده باشد و دسترسی به این منابع از مقالاتی پراکنده در کتب مختلف گردآوری شده است.

تعریف اصطلاحات و تعارف عملیاتی متغیرها :

استهزاء : بر کسی خندیدن، کسی را دست انداختن و سربه سر گذاشتن و ریشخند کردن مسخره کردن.

اضطراب ( Anxiety ) :جنبیدن، لرزیدن، ‌تپیدن، پریشانحال شدن، یکدیگر را با چیزی زدن، بهم واکوفتن، آشفتگی، بی تابی، بی آرامی.

اعتبار : عبرت گرفتن، پند گرفتن، چیزی را نیک انگاشتن و شگفتی کردن چیزی یا کسی را به دیگری قیاس کردن و نیز به معنی اعتماد و راستی و درستی و‌آبرو و قدر و منزلت است.

انیگزه : سبب، باعث، علت، آنچه که کسی را به کاری برانگیزاند.

اهانت :‌ خوار کردن، ‌سبک داشتن، ‌سبک شمردن، پست کردن.

تحریک :‌ حرکت دادن – جنبش دادن، ‌جنباندن – بحرکت درآوردن، برانگیختن، وادار کردن.

تخیل : خیال درآوردن – به کار انداختن – خیال پنداشتن و گمان کردن، تکبر کردن، پند و گمان

تصنع :‌ خودآرایی کردن – به تکلیف خود را بحالتی وانمود کردن – ظاهرسازی کردن.

تعدیل : راست کردن – برابر کردن – هموزن کردن – دو چیز را با هم مساوی کردن.

تفهیم : فهماندن – حالی کردن.

تنبیه : بیدار کردن، هوشیار ساختن، آگاه کردن کسی برامری.

ترس : بیم، ‌خوف، ترسیدن.

تهدید : ترساندن، بیم دادن، ‌بیم عقوبت دادن.

تمرد : سرپیچی کردن – گردنکشی کردن – نافرمانی کردن.

تحریف : کج کردن – گردانیدن، تغییر و تبدیل دادن و گردانیدن کدام کسی از وضع و طرز و حالت اصلی خود بعضی حروف کلمه را عرض کردن و تغییر دادن معنی آن.

حقارت : کوچک شدن، پست شدن، ‌خوار شدن، ‌کوچکی، پستی، خواری.

خطر :‌ نزدیک به هلاک، یا آنچه مایة تلف شدن کسی یا چیزی باشد و بمعنی شرف و بزرگی و بلندی قدر مقام.

درک : در رسیدن، رسیدن به چیزی، رسیدن به حاجت، دریافتن، پی بردن،

سرزنش : سرکوفت، طعنه، ملامت، نکوهش.

قبح‌ : زشت شدن، ‌زشتی، ضد حسن.

گزافه : بسیار بیحساب، بیحد، ‌بیهوده، عبث، سخن بیهوده،

لاف :‌ گفتار بیهوده و گزاف، دعوای زیاده از حد، ‌خودستایی،

وحشت : تنهایی، خلوت، اندوه و ترسی و دلتنگی از تنهایی.

فصل دوم

بررسی پیشینه تحقیق

مقدمه

از حکیمی‌پرسیدند : تربیت از چه سالی آغاز می‌شود ؟ پاسخ داد : بیست سال قبل از تولد و اگر این مدت کافی نباشد باید برآن افزود.

آری ! واقع امر این است که فرایند تربیت به معنای اخص آن سالهای قبل از تولد فرزند آغاز می‌شود. هر کودکی که پای به عرصه وجود می‌گذارد و چشم به تماشای جهان هستی می‌گشاید، تبریک خالق کمال آفرین بدرقة راهش می‌شود. این کودک خود بالقوه پدر است و مادر. پس برنامه‌های جامع تربیتی او می‌بایست متضمن اندیشه‌های پدرپروری و مادرپروری نیز باشند، به دیگر سخن کودکان و نوجوانان امروز، پدران و مادران فردا می‌باشند. [1]

یکی از صفات پسندیده که هماهنگ با سرشت با آدمیان است. راستگویی است.

هرانسانی بالقوه مایل است راست بگوید و همچنین سخنانی را که از دیگران می‌شنود راست تلقی کند. دروغ گفتن انحراف از صراط مستقیم و فطرت و خلقت است و بدون تردید مخالف وجدان اخلاقی بوده و در نظر کلیة ملل و اقوام جهان ودر تعالیم قاطبة پیامبران الهی عملی ناپسند و مزموم است. بدبختانه این مرض خطرناک از دوران کودکی بچه‌های کوچک به این ناخوشی خانمان برانداز دچار می‌شوند و به دروغگویی عادت می‌کنند و گاهی چنان به این خوی ناپسند انس می‌گیرند که از دروغ گفتن لذت برده و از اینکه دیگران را به گفته‌های نادرست و غیر واقعی خود جذب کنند، مسرور می‌شوند، پدران و مادران و مربیان ارجمند باید بدانند که اگر از دوران کودکی جلوی این ناخوشی خطرناک گرفته نشود، ممکن است فرد تا پایان عمر به آن مبتلا باشد.

بدبختانه بعضی از خانواده‌ها این ناراحتی را کوچک و ناچیز تلقی کرده و اساساٌ در فکر پیشگیری یا درمان آن نیستند. اگر فرزند آنها شب تب کرده یا عطسه بی موقعی بکند سخت ناراحت می‌شوند و فوراٌ برای درمان او اقدام می‌کنند ولی از دروغ گفتن فرزند خویش تأثری ندارند. خانواده‌های دیگری هستند که کم و بیش به اهمیت و خطر دروغگویی واقف اند و از اینکه فرزندشان دروغ می‌گوید ناراحت می‌شوند ولی راه جلوگیری و درمان آن را نمی‌دانند. [2]

بسیار طبیعی است که کودک 2 ساله، ‌درک صحیحی از اهمیت راستی و و درستی نداشته باشد. لکن همین کودک تا سن 10 سالگی باید تفاوت بین راستی و درستی را درک کند.

برای کودک 5 یا 6 ساله طبیعی است که در افکار رویارویی و تخیلی غوطه ور شود و داستانهای بلند و طولانی تعریف کند. اما در واقع قصد فریب کسی را ندارد. بنابراین هیچ جای سرزنش و یا تنبیه وجود نخواهد داشت. والدین زمانی که آگاهانه در مورد مطلبی اغراق آمیز حرف می زنند، دروغ هم می‌گویند با این هدف که مستمعین را تحت تأثیر قرار دهند البته بدون اینکه قصد فریب آنان را دانسته باشند اما احتمالاٌ اغراقهای آنان را سخاوتمندانه تفسیر و تعبیر نمی‌کند.

الگوهای ارائه شده توسط والدین بسیار اهمیت دارد. اگر آنها برای فریب دادن دروغ بگویند ( برای مثال هنگامی‌که مادر از دیگران می خواهد تا در پاسخ کسی که برای ملاقاتش مراجعه کرده بگویند در منزل نیست ) غیر منطقی است از کودک انتظار راستگویی و درستکاری داشته باشیم، دروغ ممکن است درارتباط با نا امنی باشد. مثلاٌ‌برای مسائلی چون تمایل به جلب توجه و تحسین دیگران. کسب اعتبار و پرستیژ به دست آوردن تعدادی دوست و یا فرار او از وضعیتی نامطلوب هنگامی‌که کودکی برای به زحمت انداختن دوستش دروغ می‌گوید، ضروری است کوشش به عمل آید تا دلیل این رفتار را کشف گردد. [3]

بسیاری از کودکان مخصوصاٌ در سنین معینی مطالبی می‌گویند که از نظر ما خلاف حقیقت و یا دروغ می آیند و بی شک چنین امری ما را خشمگین می‌سازند. آنچنان که گاهی وادار می‌شویم آنها را تنبیه کنیم و یا در موارد دیگری گفته های طفل اگر چه راست و درست باشد مورد توجه ما قرار گیرند.

می‌دانیم که دروغ برای کودک نیز زیان بخش است، اگر بدان عادت کند تدریجاٌ شخصیت او متزلزل شده و اعتبار خود را از دست خواهد داد. او نیازمند این امر است که جلب اعتماد اولیاء و مربیان خود را بنماید تا بتواند رشد کند. به هنگامی‌که بزرگترها چنین اعتمادی بدو نداشته باشند او رشد نخواهند کرد. بعدها اگر مواقعی دردی او را رنج دهد و بخواهد آن را علنی نماید، بدان موفق نخواهد شد.

کودک درغگو کم کم اظهار نظر صریح خود را از دست خواهد داد، بخصوص که در بارة حرفهای خود ایمان نخواهد داشت و آن قاطعیت و صراحتی که برای ادامة کار و زندگی او لازم است از میان خواهد رفت.

دروغگویی نوعی ناسازگاری و نابهنجاری است و باید اصلاح شود. در طریق اصلاح و بازسازی کودک گام اول شناخت علل است. باید دید کودک چرا دروغ می‌گوید [4]

آیا تا به حال درزندگی به کسی دروغ گفته اید ؟ چرا ؟ به چه خاطر ؟ بعد از دروغ گفتن چه احساسی به شما دست داده است ؟ آیا می‌دانید ریشة دروغگویی در چیست ؟ آیا می‌دانید چرا شما و دیگران گاهی از اوقات مبادرت به دروغ گفتن می‌کنند ؟

برای دست یابی به جواب این سئوالات شاید خواندن و مطالعة این تحقیق و مقالة کمکی به شما باشد.

دروغگویی مخصوص طبقة خاصی نیست و به جنس خاصی نیز محدود نمی‌شود، بزرگ و کوچک ممکن است دروغ بگویند و گاهی از اوقات از دروغگویی خود نیز لذت ببرند. دروغگویی بیماری خانمان برانداز است که ایگر به فکر مداوایش نیفتیم هم فرد بیمار را به نیستی می‌کشاند و هم اطرافیان فرد مبتلا به نابودی سوق می‌دهد. دروغگویی گناهی بزرگ است و در بیشتر مواقع این گناه ریشة بسیاری از گناهان دیگر نیز خواهد بود.

دروغگو دست به انجام هر کاری می زند و در مقابل با پستی و وقاحت انجام اعمال خود را تکذیب می‌کند. دروغگویی دژی است که دروغگو آن را پناه خود می‌داند. کسی که در زندگی خود به دروغگویی عادت کرده باشد، هیچ گاه از انجام هیچ عملی خود را معاف نمی‌داند و با بی پروائی مبادرت به انجام کارهای زشت و ناپسند می‌کند، زیرا با دروغگویی می‌تواند خود را از عواقب انجام کارهای زشت مصون نگه دارد.

یکی از بزرگترین وظایف پدران و مادران و مربیان جامعه در تربیت نونهالان، پرورش خصلت راستگویی است. راستگویی نجات از هر نوع گمراهی و ضلالت است.

برای جلوگیری از دروغگویی باید ابتدا علت اقدام به آن را جستجو کرد. علت را شناخت و بعد سعی در برطرف کردن علت داشت.

علت دروغگویی را می‌توان در این گروه علل جستجو کرد : ترس، ‌ضعف، عجز، احساس حقارت و. .. کسی که قادر به پرداخت بدهی خود نیست در خانه بست می‌نشیند و به فرزندش می‌گوید به طلبکار بگوید که پدر در خانه نیست. کارمندی که بدون علت ترک خدمت کرده از ترس بازخواست مقامات مافوق به دروغ گرفتاریهای واهی را مطرح می‌کنند. کودکی که از کتک خوردن می‌ترسد، شکستن شیشة پنجره را به گردن دیگری می اندازد، اگر بخواهیم ریشة تمام دروغهای یاد شده را پیدا کنیم به یک سر منشأ می‌رسیم و آن ترس و عقده حقارت و تربیت نادرست است. افرادی که بیشتر دروغ می‌گویند بیشتر در خود احساس ضعف و حقارت می‌کنند. اگر بخواهیم جامعه‌ای سالم و افرادی راستگو داشته باشیم باید صفت نیکوی راستگویی را از کودکی به فرزندان بیاموزیم [5].

الگوهای معینی که برای برقراری ارتباط با کودکان بکار می‌رود تقریباٌ همیشه متناقض هستند. یعنی بر عکس هدف و منظور ما نتیجه می‌دهند، ‌این الگوها نه تنها ما را در دستیابی به اهداف دراز مدتمان یاری نمی‌کنند، بلکه غالباٌ خرابکاری هم در خانه به وجود می آورند. الگوهای متناقض در تربیت کودک شامل این موارد می‌شود. تهدیدها، رشوه ها، وعده‌های نیش دار و طعنه آمیز، موعظه و سخنرانی در بارة دروغگویی دزدی و آموزش ادب، بی ادبی و بی احترامی. [6]

وقتی کودکان دروغ می‌گویند والدین از ظلم برافروخته می‌شوند، بخصوص وقتی که دروغ آشکار است ودروغگویی تجربه. شنیدن پافشاری کودکی در این که به رنگ است نزده است یا شکلات را نخورده است وقتی که صورت و پیراهنش خلاف این را می‌رساند، بسیار خشم آور است گاهی اوقات کودکان بدین خاطر دروغ می‌گویند که اجازه ندادند حقیقت را بر زبان آورند. وقتی کودک به مادرش می‌گوید که از برادرش متنفر است، مادر شاید او را به خاطر این حقیقت گویی تنبیه کند. اگر همین کودک در آن لحظه برگردد و آشکارا به دروغ اظهار کند که حالا دیگر برادرش را دوست دارد، مادرش شاید به او پاداش بدهد و او را محکم در آغوش بگیرد و ببوسد، خب، شما فکر می‌کنید این کودک چه نتیجه‌ای از این تجربه خواهد گرفت که آدم را به خاطر حقیقت‌گویی کتک می زنند و به خاطر دروغگویی پاداش می‌دهند و نیز اینکه مادرش دروغگویی رادوست دارد. [7]

ما اگر بخواهیم راستگویی و صداقت را به کودک یاد بدهیم پس باید برای گوش کردن به حقایق تلخ به همان اندازة حقایق دلپسند زمینه داشته باشیم.

اگر قرار است کودک راستگو و صادق بار بیاید پس نباید او را تشویق و تحریک کرد که در بارة احساساتش دروغ بگوید. حال این احساسات چه مثبت باشد چه منفی و چه دمدمی مزاج، کودک از واکنشهایی که ما در برابر احساسات بیان شده او نشان می‌دهیم، یاد می‌گیرد که آیا صداقت و راستگویی بهترین حقیقت است یا نه ؟

وقتی کودکان به خاطر گفتن حقیقت تنبیه می‌شوند، برای دفاع از خودشان دروغ می‌گویند. همچنین دروغ می‌گویند تا ‌آنچه را که در واقعیت فاقد آن هستند، در خیال به دست آورند. [8]

دروغها بیان کنندة حقایق مربوط به امیدها و دلهره‌ها هستند. دروغها آشکار کنندة آن چیزی هستند که فردی انجام خواهد دهد یا باشد. برای شنونده خوب می‌فهمد، دروغها آنچه را که دروغگو سعی در پنهان کردنش دارد، آشکار می‌کنند. واکنش کامل و پخته نسبت به یک دروغ بیشتر بایستی درک مفهوم آن دروغ را منعکس سازد، نه افکار مفهوم آن یا محکومیت آن.

فرد دروغگو را ما از طریق اطلاعاتی که از دروغها کسب می‌کنیم می‌توانیم به کودک کمک کنیم تا واقعیتها را از افکار پوچ و خیالی تشخیص دهند [9].

برخورد با دروغگویی و عدم صداقت کودک

خط مشی مادر برابر دروغگویی مشخص است. ازیک طرف نباید بازپرس بازی در بیاوریم و کودک را هی سئوال پیچ کنیم و موضوع را بزرگ جلوه دهیم و از طرفی دیگر باید حتماٌ و بدون تردید رک پوست کنده حرف بزنیم. وقتی پی می‌بریم که از زمان برگشت کتابی که کودک از کتابخانه گرفته بود گذشته و کودک هنوز کتاب را به کتابخانه پس نداده، ما نباید بپرسیم که کتاب را برگردانده‌ای به کتابخانه ؟ مطمئنی ؟ پس چی شد. که کتاب هنوز این جا مانده ؟ بلکه به جای آن چنین خاطر نشان می‌کنیم « مثل اینکه از زمان برگشت این کتاب به کتابخانه گذشته » [10].

علائم و نشانه‌های دروغگو

هر گاه کودکی درموقعیتی نامطمئن و نا امن قرارگیرد و احساس خطر یا حقارت کند به گفتاردروغ متوسل می‌شود. دروغگو به گفته هایش ایمان ندارد و به طور قاطع و صریح حرف نمی زند، به تدریج اعتماد خود به دیگران را از دست می‌دهد و نسبت به اطرافیان بدبین می‌شود. دروغگو فراموشکار است و پس از مدتی بدنام و بی اعتبار می‌شود. دروغگویی باعث تغییرات جسمی‌نظیر افزایش ضربان قلب، تغییر حالت چشم، رنگ پریدگی، برافروختگی، بیقراری، و ناآرامی و خشک شدن دهان و گاهی لکنت و پراکنده گویی می‌شود. [11]

علل دروغگویی

الف ) عوامل اجتماعی :

1ـ جلب توجه و تحسین :

گاهی در میان جمعی از میهمانان معمولاٌ کودک فراموش می‌شود – همه سرگرم کار و تلاش صحبت یا بازی هستند. به خود و بحثهای خویش سرگرم می‌شوند، بدون اینکه حساب کنند دل کوچکی هم در کنارشان می‌تپد. و انتظار شرکت در بحث و مذاکره را دارد. کودک برای اینکه جلب نظر کند و به گونه‌ای خود را وارد صحنه نماید به دروغ متوسل می‌شود. آنهم دروغی بزرگ و اغراق آمیز. یکباره خبر تلخی را می‌دهد، سخنی می‌گوید که همه با نظر اعجاب بدو بنگرند و حرف و کار خود را رها کنند.

2ـ بدآموزی :

کودک دروغ بلد نیست آن را از کسی آموخته است و پیداست بیش از هر کس از والدین و معاشران کودک هستند که به او دروغ آموخته اند آنها زمینة آن را در کودک فراهم کرده و به آن وا داشته اند. فی المثل طفل را در میان جمع به رودربایستی قرار داده و از او خواسته اند اقرار کند برادر کوچکش را دوست دارد. در حالیکه او از برادرش که سهم محبت او را از والدین دزدیده متنفر است. زمانی پدر و مادر در حضور جمعی ازمسأله‌ای سخن می‌گوید که طفل بعیان می‌داند که دروغ است. بدیهی است که هر گونه اظهار نظر بر خلاف حقیقت نوعی بدآموزی و درس بدی برای او خواهد بود. او می‌فهمد که درمواردی هم می‌توان خلاف حقیقت را گفت. [12]

3ـ احساس کمبودها :‌

کودک برای جبران احساس کمبودی که دارد متوسل به دروغگویی می‌شود. [13]

کودکانی که نسبت به دوستان و اطرافیان خود احساس کمبود می‌کنند، ممکن است برای جبران کمبودها در زمینه‌های گوناگون نظیر شغل والدین و محل سکونت وضع تغذیه و سفر. ...، دروغگویی متوسل شوند و درون آشفته و نگران خود را بدان وسیله به طور موقت تسکین دهند [14]

4ـ احساس حقارت :

بر تمامی‌کسانیکه در محیط زندگی کودک بوده و با او در تماس هستند توصیه می‌شود که به شخصیت کودک احترام بگذارند و زیرا کودکانی که موردتوجه نیستند، یا به آنها احترام گذاشته نمی‌شود، یا مورد تمسخر و استهزاء قرار می‌گیرند یا آنها را مورد سرزنش و ملامت قرار می‌دهند، احساس حقارت کرد. و برای رهائی از این حالت به دروغگویی خواهند پرداخت تا خود را بهتر از آنچه هستند نشان دهند. [15]

5ـ لاف زنی و گزافه گویی :

انگیزه‌های دیگری نیز هستند که می‌توانند فرزند شما را وادار به دروغ گفتن کنند مثلاٌ لاف پردلی و شجاعت‌هایی که نکرده خواهد زد. گاهی حتی لاف از بزهکاریهایی که مرتکب نشده خواهد زد تا به نوعی تظاهر به خشونت طبع و قساوت قلب کرده باشد. بدیهی است که هیچ یک از این گزافه‌ها و لاف‌ها را نباید تشویق کرد و خوب است بچه بفهمد که لاف زدن‌ها در شما بی اثر است. و چنین بچه‌ای به حق یا ناحق خود را نسبت به محیط مفروض احساس پستی و زیردستی می‌کند. مثلاٌ چیزی را خودش اختراع می‌کند تا او هم برای خو شنوندگانی داشته باشدو موردتقدیر و تقرب واقع شود [16]



بررسی میزان پیش فعالی کودکان مادران شاغل و غیر شاغل مدارس

کاملا عادیست که کودکان جنب وجوش داشته باشند و از بازی کردن لذت می برند گاهی مادران به درمانگاه یا روان شناس مراجعه کرده و اظهار می کنند که فرزندشان بخصوص پسرشان بسیار بی قرار ، زیاد فعال ، حواس پرت ، بی ثبات و تکانشی است معلمان معمولا چنین دانش آموزانی را خوب می شناسند
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 0
فرمت فایل doc
حجم فایل 103 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 111
بررسی میزان  پیش فعالی کودکان مادران شاغل و غیر شاغل مدارس

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

بررسی میزان پیش فعالی کودکان مادران شاغل و غیر شاغل مدارس

فصل اول

مقدمه

بیان مسئله

اهمیت و ضرورت تحقیق

فرضیه ها

تعاریف متغیرها

مقدمه

کاملا عادیست که کودکان جنب وجوش داشته باشند و از بازی کردن لذت می برند . گاهی مادران به درمانگاه یا روان شناس مراجعه کرده و اظهار می کنند که فرزندشان بخصوص پسرشان بسیار
بی قرار ، زیاد فعال ، حواس پرت ، بی ثبات و تکانشی است . معلمان معمولا چنین دانش آموزانی را خوب می شناسند .

افرادی که به نحوی با بیماران روانی ، عقب ماندگان ذهنی ، معتادین به مواد مخدر ، الکل سروکار دارند به این امر اعتقاد دارند . مشکلات روانی مختص به یک قشر یاگروه خاصی نبوده و تمام طبقات جامعه را شامل می شود . کارگر ، کارمند ، معلم ، دانشجو ، دانش آموز و غیره . . . . . را
نمی شناسد و به عبارت دیگر امکان ابتلا به ناراحتی های روانی برای همه افراد وجود دارد و در این میان دانش آموزان از ارزش بالاتری برخوردار می باشند زیراکه امیدهای آینده این جامعه می باشند و یکی از بیماری های روانی که آنها را تهدید می کند اختلال کمبود توجه / بیش فعالی می باشد که یکی از متداولترین اختلال های دوران کودکی می باشد که میزان مراجعه به مراکز درمانی به علت آن بیش از سایر اختلال های دیگر می باشد . ‍‍‍( حمید علیزاده ، اختلال نارسایی توجه / فزون جنبشی ، 1383 تهران ، انتشارات رشد ، صفحه 11 ) .

درمورد این اختلال هنوز دانش کافی بدست نیامده است و پرسش های زیادی در مورد این اختلال وجود دارد که پاسخی برای آنها یافت نشده است . برای همین پژوهش های زیادی در این مورد انجام گرفته است تا علل آن مشخص شود . مثلا همین تحقیق که در مورد بررسی رابطه این اختلال با اشتغال مادران در خارج از خانه می باشد که احتمالا بین آنها نیز رابطه معناداری وجود دارد که در بین مدارس ابتدایی به عمل آمده است .

واما اشتغال مادران در خارج از خانه به خانواده که یکی از ارکان آن فرزندان می باشند تأثیر به سزایی دارد . اشتغال زنان که بیش از هرچیز به سبب نیاز اقتصادی پدید آمده است، پس از بروز جنگ های دراز مدت در مغرب زمین و کمبود نیروی انسانی ، دامنة وسیعی پیدا کرد و با به کارگرفتن زنان در واحدهای تولیدی ، زمینه اجتماعی اشتغال آنان در عرصه های گوناگون ، فراهم آمد . ( مهرداد نورائی ، مجله علوم روان شناختی ، دوره سوم ، زمستان 1383 ، شماره 12 ، صفحه 363 ) .

از مطالعات به عمل آمده ، برمی آید که اشتغال زنان به ویژه زنان دارای همسر و فرزند به وظایف و مناسبات درون خانواده تأثیر قابل ملاحظه ای می گذارد و این تأثیر به نوبه خود در روابط و کارکردهای زندگی اجتماعی ( بیرون از کانون خانوادگی ) آنان منعکس می گردد . هر چند اشتغال زنان به مرور زمان ، تا حدود زیادی ، در جامعه پذیرفته شده است ، ولی قول فرهنگی لازم جهت برقراری هماهنگی میان این اشتغال و تقسیم وظایف و مسؤولیت ها در موزة خانواده ، کاملا تعفق نیافته است .

( مهرداد نورائی ، مجله علوم روان شناختی ، دوره سوم ، زمستان 1383 ، شماره 12 ، صفحه 363 ) . ( مجلة علوم روان شناختی ، 1382 ) .

بیان مسئله

نتیجه ی پژوهش های انجام شده در مرکزهای پژوهشی و دانشگاهی در سراسر جهان ، شناخت و آگاهی بسیار جدیدی از ویژگی ها و سبب شناسی اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی به دست داده اند . این آگاهی از واپسین سال های دهه ی 80 میلادی ( پژوهش وندر میروسرجنت ، 1988 ) . و به ویژه یک دهه بعد ، یعنی زمانی که بار کلی در سال 1997 مقاله ای در مورد این اختلال نوشت ، نمود پیدا کرد ، بر این اساس ، دانشمندان آنچه را که درباره ی سبب شناسی این اختلال می دانستند بازنگری کردند و به نظر می رسد الگوی جدیدی در این زمینه در حال شکل گیری و گسترش است . در این الگوی جدید ، تأکید بر تکانشگری ناشی از نارسایی بازداری است که به شکل ( نارسایی در کنترل حرکتی ) ظاهر می شود .

( حمید علیزاده ، اختلال نارسایی توجه / فزون جنبشی ، 1383 ، تهران ، انتشارات رشد ، صفحه 12 ) .

در این پژوهش سعی شده که رابطه کمبود توجه یا بیش فعالی کودکان مدارس ابتدایی با اشتغال مادران در خارج از خانه مورد بررسی قرار بگیرد تا معلوم شود که آیا بین اشتغال مادران در خارج از خانه با این اختلال رابطه ای وجود دارد یا خیر .

افرادی که دارای بیش فعالی می باشند در زندگی روزمره دچار مشکلاتی می باشند که در بعضی موارد می تواند کار آنها را مختل کند .

بار دیگر اهمیت توجه به اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی را به پژوهشگران ، دانشجویان و مسئولان بهداشت و درمان جامعه یادآور می شویم . پرسش های زیادی در مورد این اختلال وجود دارد که هنوز پاسخ مناسبی برای آنها یافت نشده است . در جامعه ایران ، این پرسش ها که به شیوع ، ویژگی ها و ارزیابی این اختلال و نیز چگونگی تعامل کودکان مبتلا با والدین ، معلمان و دوستان و انواع کمبودها مربوطند ، همچنان بدون پاسخ مانده اند و با توجه به شیوع زیاد این اختلال ، ضروری است تا این اختلال و دانش آموزان دارای این اختلال را از یاد نبریم .

اهمیت و ضرورت تحقیق

اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی یکی از متداولترین اختلال های دوران کودکی است که میزان مراجعه افراد به مراکز درمانی به علت آن ، بیش از سایر اختلال های دیگر می باشد . امروزه ، این اختلال به دلیل های گوناگونی مورد توجه دانشمندان و پژوهشگران قرار گرفته است . نخست آنکه این اختلال که اولین یا دومین اختلال فراوان در دوران کودکی و نوجوانی است برای بسیاری از دانش آموزان مشکل های قابل توجهی ایجاد می کند . و برعملکرد شناختی ، اجتماعی ، هیجانی ، خانوادگی آنان و سپس در بزرگسالی ، بر عملکرد شغلی و زناشویی آنها تأثیر می گذارد . ( تذکر 1 )

( حمید علیزاده ، اختلال نارسایی توجه / فزون جنبشی ، 1383 ، تهران ، انتشارات رشد ، صفحه 11 ) .

تذکر دوم ، سبب شناسی و درمان این اختلال هنوز به طورکامل مشخص نشده است .

تذکر سوم ، به نظر می رسد شناخت بهتر اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی ، به شناخت بهتر بسیاری دیگر از اختلال های کمبود هم چون اختلال سلوک ، اختلال نافرمانی ستیزشی و ناتوانی یادگیری کمک می کند .

( حمید علیزاده ، اختلال نارسایی توجه / فزون جنبشی ، 1383 ، انتشارات رشد ، صفحه 11 ) .

لذا پژوهشگر قصد دارد پیرامون این موضوع ، تحقیقی را صورت دهد تا از این طریق مسائل و مشکلات دانش آموزان مدارس ابتدایی و همچنین آشنایی بهتر با اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی و تأثیر اشتغال زنان در این زمینه مشخص شده و دیدگاه بهتر و روشن تری را روی افراد گذاشته شود .

اهداف تحقیق

هدف کلی از این پژوهش بررسی رابطه بین اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی کودکان مدارس ابتدایی با اشتغال مادران در خارج از خانه می باشد .

اهداف جزئی

1- مشخص نمودن افراد دارای اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی در بین دانش آموزان مدارس ابتدایی .

2- مشخص نمودن وضعیت اشتغال مادران آنها .

3- توصیف نمرات دانش آموزان مدارس ابتدایی شهرستان خمین و مقایسه نمرات افراد دارای مادران شاغل و غیرشاغل و همچنین ایجاد انگیزه بیشتر جهت پژوهش هایی از این نمونه .

4- زمینه ی را فراهم کنیم برای اجرای تحقیقات آینده و در نهایت به عنوان یک فاکتور بهداشتی در جهت پیش گیری یا به حداقل رساندن اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی در جوامع و گروه های بخصوص در بین دانش آموزان .

فرضیه

بین اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی و اشتغال مادران در خارج از خانه رابطه معناداری وجود دارد .

میزان اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی در بین کودکان دارای مادران غیر شاغل بیشتر از کودکان دارای مادران شاغل است .

تعاریف مفهومی و عملیاتی

الف ) تعریف مفهومی

اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی ( ADHD ) : بیش فعالی عبارت است از اختلال رشدی در توجه ، کنترل تکانش ، بی قراری و هدایت رفتار که به طور طبیعی ایجاد می شود و ناشی از اختلال های عصب شناختی بزرگ حسی ، حرکتی یا هیجانی نیست .

( حمید علیزاده ، اختلال نارسایی توجه / فزون جنبشی ، 1383 ، تهران ، انتشارات رشد ، صفحه 20 ) .

زنان شاغل : به پرسنل شاغل زنان ، که طبق قانون کار یا به صورت استخدام کشوری یا پیمانی روزانه بین 6 تا 8 ساعت یا بیشتر از این زمان را در ادارات دولتی یا غیر دولتی اعم از آموزش و پرورش ، بیمارستان یا درمانگاه و غیره . . . . . و یا به صورت شاغل آزاد در مغازه یا آرایشگاه و غیره . . . . . وقت خود را صرف به مردم بکار می گیرند .

ب ) تعریف عملیاتی

اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی : اختلالی است که در این تحقیق به وسیله مقیاس درجه بندی کانرز برای والدین و معلمان تشخیص داده می شود . اگرچه آزمون های

متعددی برای ارزیابی اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی ساخته شده است ولی شاید هیچ کدام به اندازه دو مقایسی که توسط کیت کانرز برای والدین و معلمان ساخته شده مورد استفاده قرار نگرفته است .

( حمید علیزاده ، اختلال نارسایی توجه / فزون جنبشی ، 1383 ، تهران ، انتشارات رشد ، صفحه 75 ) .

فصل دوم

الف ) مبانی نظری

ب ) تحقیقات انجام شده ( پیشینه ی تحقیق )

تعاریف بیش فعالی

اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی به شکل های مختلف و با نام های متفاوتی تعریف شده و تقریبا هیچ گاه توافقی در این زمینه وجود نداشته است . برخی از مؤلفان ، تعریف های ویژه ی خود را ارائه
می کنند . و برخی دیگر از افراد یا برخی از انجمن ها ، معیارهای خاصی را برای تعریف این اختلال به صورت بالینی ، خود در نظرمی گیرند . والدین و مربیان کودکان اغلب اصطلاح بیش فعال را جهت توصیف کودکانی به کارمی برند که سرزنده ، خستگی ناپذیر ، بسیار فعال و پرجنب وجوش هستند . این اختلال معمولا با ویژگی هایی چون بیش فعالی ، تکانشگری ، بی توجهی ، پرتحرک ، بی قرار ، پریشان و مانند اینها توصیف شده و اغلب این نگرش وجود داشته است که آن را ناشی از عوامل زیستی ، آسیب مغزی یادداشت بدانند . در این میان ، درمانگران به تعریفی عملیاتی احتیاج دارند تا در کارهایشان به آن مراجعه کنند . زیرا بدون در اختیار داشتن تعریف عملیاتی مجبور می شوند براساس مفاهیم نه چندان مشخصی هم چون آسیب مغزی ، مشکل های عاطفی ، محرومیت های محیطی و توصیف های مقوله ای گوناگون کارکنند . معمولا تعریف های متعددی که ارایه شده هرکدام برجنبه ای تأکید داشته اند . برای مثال ، وری [1] ( 1968 ) . در تعریف خود ، بر فعالیت حرکتی بیش از حد تأکید می کند : ( فعالیت حرکتی روزانه ، که به طور معناداری بیشتر ازحد عادی است ) . گاهی براساس نیاز فردی که تعریفی از این اختلال عرضه می کند ، تعریف های متفاوتی از آن به عمل آمده است . برای مثال ، کنت [2] ( 1994 ) . در واژه نامه ی ورزشی خود این اختلال را : ( فعالیت حرکتی بیش از حد ) تعریف می کند . بارکلی [3] ( 1982 ) می نویسد اگرچه برسد نشانه ها و ویژگی های بیش فعالی معمولا اتفاق نظر وجود دارد ، ولی هنوز برسر تعریف آن ، چنین توفقی حاصل نشده است . برای مثال ، بسیاری از دانشمندان معتقدند که بیش فعالی فراگیر در تکانشگری بیش فعالی و بی توجهی است . بارکلی ( 1982 ) تعریف زیر را پیشنهاد می کند :

( بیش فعالی عبارتست از اختلال رشدی در توجه ، کنترل تکانش ، بی قراری و هدایت رفتار که بطور طبیعی ایجاد می شود و ناشی از اختلال های عصب شناختی بزرگ ، حسی ، حرکتی یا هیجانی نیست ) .

( حمید علیزاده ، اختلال نارسایی توجه / فزون جنبشی ، 1383 ، انتشارات رشد ، صفحه 19 – 20 ) .

تیلور به این تعاریف اشاره کرده است

1- پرجنب وجوش عبارت است از فعالیت بدنی زیاد . کودک پرجنب وجوش بیش از کودک معمولی تحرک دارد . حرکاتش ناگهانی است و به دشواری می تواند مدتی سرجایش بنشیند . این کودکان با وجود آنکه پرتحرکند . ولی به هنگامی که توجهشان به چیزی جلب می شود می توانند حواسشان را متمرکز کنند . به طورکلی این گونه کودکان پرتوان و پرانرژی اند ، اما گاهی این فعالیت زیاد از اضطراب و عصبانیت ناشی می شود . معمولا این گونه کودکان را نافرمان می دانند چون وقتی به آنان می گویند سرجایشان بنشینند گوش نمی کنند . این رفتار از لحاظ کودکان مشکلی به حساب نمی آید هرچند که ممکن است والدین را خسته کند .

2- بی قراری یا اختلال در میزان دقت و توجه درکودکی دیده می شود که به دلیل داشتن آستانه دقت کوتاه مدت بیش از حد تحرک دارد و نامنظم و آشفته است .

3- تحرک یا فعالیت بیش از حد نشانة روانی درکودکانی است که بی قرارند و نمی توانند حواسشان را برچیزی متمرکز کنند .

( جوداگلاس ، اصلاح رفتارکودکان ، ترجمه سیاووش جمالو ، 1376 ، تهران ، ویرایش ، صفحه 214 – 213 ) .

همان گونه که اشاره کردیم تعریف مشخصی از بیش فعالی وجود ندارد که مورد پذیرش همگانی صاحب نظران باشد . بسیاری از پژوهشگران و درمانگران ترجیح می دهند تعریف و معیار تشخیصی وآماری اختلال های روانی [4] ( 1994 ) . را مورد استفاده قرار می دهند که از پذیرش بسیاری برخوردار است .

نظریه ها و دیدگاهها

در پیشینة پژوهشی مربوط به سبب شناسی اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی دو الگو یا نظریه اصلی
در این باره وجود دارد .

1- نظریه ی ساز وکار برانگیختگی

در این نظریه ادعا می شود که اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی ناشی از نابهنجاری هایی در ساز وکارهای برانگیختگی مغز در افراد دارای این اختلال است . در این نظریه سعی می شود چگونگی پاسخ دهی مغز مطالعه می شود و مشخص شود که چه مشکلی در دستگاه عصبی این کودکان وجود دارد که در پاسخ دهی آنها به محرک های بیرونی و درونی ، مشکل ایجاد می کند .

( حمید علیزاده ، اختلال نارسایی توجه / فزون جنبشی ، 1383 ، انتشارات رشد ، صفحه 58 ) . در رویکرد برانگیختگی ، ساز وکارهای برانگیختگی از دو جنبه مورد پژوهش قرار می گیرند . جنبه اول ، بیش برانگیختگی و جنبه دوم کم برانگیختگی است ، و می توان رفتار کودکان با اختلال نارسایی
توجه / بیش فعالی را از هرکدام از این دو جنبه بررسی کرد . رویکرد بیش برانگیختگی بیانگر آن است که این اختلال درکودکان ناشی از این وضعیت است که فزون شلوغی داده ها ، امکان تصفیه و انتخاب محرک ها را نمی دهد . در مقابل دیدگاه کم برانگیختگی معتقد است که میزان برانگیختگی پایین و ناکافی بودن میزان فعالیت ساز وکارهای کنترل بازداری باعث به وجود آمدن حواس پرتی و در نتیجه اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی می شود . مطالعه دقیق در سال های اخیر این یافته های شگفت آور را نشان می دهد که زمانی که کودکان دارای اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی ، در معرض تحریک پذیری بالایی ، مثل موسیقی ، قرارمی گیرند ، عملکرد بهتری در ریاضیات از خود نشان می دهند . این پژوهشگران معتقدند که تأثیر تسهیل گر تحریک پذیری شنیداری ، باعث عملکرد بهتر آنها در ریاضیات می شود . این یافته نشان می دهد که نظریه ی کم برانگیختگی می تواند به درک بهتری در سبب شناسی این اختلال کمک کند . ( حمید علیزاده ، اختلال نارسایی توجه / فزون جنبشی ، 1383 ، انتشارات رشد ، صفحه 58 – 59 ) .



بررسی مقایسه ای هوش هیجان کودکان عادی و کودکان کار و خیابان

کودک خیابانی در پژوهش حاضر کودکان کار به کودکانی اطلاق می شود که سطح سنی آنها بین 10 تا 15 سال بوده و برای افراد معاش به شغل هایی نظیر دست فروشی، گل فروشی، فال فروشی، واکس زدن و… اشتغال دارند و اغلب به سرپرست یا بی سرپرست هستند و به طور در دسترس در شهر تهران مورد انتخاب و آزمون قرار گرفت اند
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 0
فرمت فایل doc
حجم فایل 36 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 47
بررسی مقایسه ای هوش هیجان کودکان عادی و کودکان کار و خیابان

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

بررسی مقایسه ای هوش هیجان کودکان عادی و کودکان کار و خیابان

خلاصه پژوهش

پژوهش فوق بررسی مقایسه ای هوش هیجانی کودکان کار و خیابان و کودکان عادی شهر تهران که سن آنها بین 10 تا 15 سال است و به صورت در دسترس مورد سنجش قرار گرفته اند. محقق در این پژوهش با توجه به الگوی مایرو سالوری (1990) مصاحبه‌ای را به صورت ساخت وار و باز پاسخ طراحی کرده که شامل پنج حیطه بود (خودانگیزی، خودآگاهی ادارة هیجانها هم حسی و تنظیم روابط). برای تجزیه و تحلیل از روش مانوتینی یو که روش های ناپاراستریک است استفاده شده و چون روش متقنی برای جمع نمرات کسب شده یافته نشد نمرات دو گروه در پنج حیطه با هم مقایسه شد. و در آخر تفاوت معناداری بین هوش هیجانی کودکان عادی و کودکان کار و خیابان دیده نشد.

فصل اول

پرسش پژوهش

آیا هوش هیجانی کودکان کار و خیابان تفاوت معناداری با کودکان عادی 10 تا 15 سال دارد؟

فرضیه پژوهش

هوش هیجانی کودکان کار و خیابان تفاوت معناداری با هوش هیجانی کودکان عادی دارد.

اهداف پژوهش:

1-توصیف هوش هیجانی (EQ) کودکان کار و خیابان و عادی.

2-مقایسه تفاوت وش هیجانی (EQ) کودکان کار و خیابان بر اساس میزان معناداری

3-تعیین بالاترین و پایین ترین میزان EQ در این گروه

متغیر پژوهش

متغیر وابسته هوش هیجانی

متغیر مستقل: وضعیت کودک اعم از عادی یا کودک کار و خیابان بودن


تعریف نظری متغیرهای پژوهشی:

هوش هیجانی: هوش هیجانی متشکل از مؤلفه های درون فردی است که دارای پنج حیطه باشد خودآگاهی ادارة هیجانها خودانگیزی هم حسی و تنظیم روابط (مایر و سالووی 1996)

کودک خیابانی

کودکانی که عمده وقت خود را بدون مدیریت بزرگسالان در خیابان ها می گذرانند (یونیسف)

کودک عادی:

کودکانی که از محبت پدر و مادر برخوردارند و تحت سرپرستی آنها در خانه و خانواده زندگی می کنند و می توانند از بیشتر امکانات رفاهی اجتماعی فرهنگی برخوردارند.

هوش هیجانی

نمره ای که کودک در پاسخ به پنج سؤال باز پاسخ در رابطه با پنج محور خودآگاهی ادارة هیجانها خودانگیزی هم حسی و تنظیم روابط کسب می کند.

کودک خیابانی

در پژوهش حاضر کودکان کار به کودکانی اطلاق می شود که سطح سنی آنها بین 10 تا 15 سال بوده و برای افراد معاش به شغل هایی نظیر دست فروشی، گل فروشی، فال فروشی، واکس زدن و… اشتغال دارند و اغلب به سرپرست یا بی سرپرست هستند و به طور در دسترس در شهر تهران مورد انتخاب و آزمون قرار گرفت اند.

کودک عادی:

کودکی که از خانواده و محبت آنها برخوردار است و تحت سرپرستی آنها زندگی می‌کند و به طور در دسترس در شهر تهران مورد انتخاب و آزمون قرار گرفته اند.

هدف پژوهش:

یکی از بزرگ ترین چالشهای بشری توسعه روابط معنی دار و رضایت در زندگی است. مادامی که فرد به نیازهای هیجانی خود و دیگران توجهی نکند. ارتباط موثری با افراد نخواهد داشت. اگر فردی درک هیجانی خوبی داشته باشد. می تواند از تغییرات روحیه و درک احساسها بهره میبرد و از چنین درکی برای اداره کردن و کنار آمدن با هیجانها استفاده کند. (پتن به نقل از اعتصامی 82)

با توجه به اهمیت و تأثر وش هیجانی در زندگی و پیشرفت افراد. در این تحقیق بر آن شدیم تا هوش هیجانی را در کودکان کار و خیابان و کودکان عادی مورد بررسی و مقایسه قرار دهیم.

اهمیت موضوع پژوهش

بحث بر سر اهمیت هوش هیجانی پیوند میان عاطف، شخصیت را شامل می شود از دیدگاه ارسطو مشکل انسان در این نیست که از هیجان برخوردار است، بلکه آنچه اهمیت دارد مناسب بودن هیجان و نحوه ابراز آن است (کلمن 1998)

با توجه به مقوله هوش هیجانی در زندگی روزمره روابط میان فردی و اجتماعی و نقش آن در پیشرفت موفقیت آمیز انسانها و جدید بودن این مقوله و از طرفی تأثیر وضعیت زندگی کودکان در روابط اجتماعی آنها پژوهش حاضر در پی رسیدن به این هدف است که آیا بین هوش عاطفی کودکان عادی و کودکان کار تفاوت معنی داری وجود دارد یا خیز. زیرا کودکان کار و خیابان به دلیل وضعیت خاص زندگی و شرایطی که در آن به سر می برند در معرض هیجانهای متفاوتی قرار می گیرند که گاه ممکن است ویژگی‌های درون فردی (خودآگاهی، ادارة هیجانها خود انگیزی هم حسی و تنظیم روابط) را پرورش دهد و گاه باعث سرکوب آنها گردد.

فـصل دوم

پیشـینه

پیشینة هوش هیجانی را می توان در ایده و کسلر به هنگام تبیین جنبه های غیر شناختی هوش عمومی جست و جو کرد. وکسلر در صفحه 103 گزارش 1943 خود دربارة هوش می نویسد کوشیده ام نشان دهم که علاوه بر عوامل هوش عوامل غیر هوشی ویژه ای نیز وجود دارند که می تواند رفتار هوشمندانه را مشخص کند. نمی‌توانیم هوش عمومی را مورد سنجش قرار دهیم. مگر اینکه آزمونها و معیارهایی نیز برای سنجش عوامل غیر هوشی در بر داشته باشند. وکسلر در کارهای خود به تلاش‌های دال حسی به سنجش حیات غیر شناختی هوش نیز اشاره کرده است. نتیجه کوشش های دال در مقیاس رشد اجتماعی وایلند منعکس است.

پیر (1984) نیز بر این باور بود که تفکر هیجانی بخشی از تفکر منطقی است و به این نوع تفکر یا به معنای کلی تر هوش، کمک می کند. روان شناس دیگری نظیر مایر (1993) و سالووی نیز پژوهش های خود را بر جنیه های هوشی هیجانی متمرکز کرده‌اند (جلالی 1381) پیش از 1990 پاین (1968) برای نخستین بار واژه هوش هیجانی را به کار برد و چنین نوشت:

یکی از دلایلی که بسیاری از پژوهشگران در حال حاضر هوش هیجانی را مورد مطالعه قرار می دهد. این است که افرادی هوش هیجانی بالایی دارند در برخی جنبه های از دیگر افراد جامعه مؤثرترند.

هوش هیجانی، احساس و تفکر را به کار می گیرد و موفقیت افراد را به زندگی بهترین نحو پیش بینی می کند (بس 1996 و هنگ 1996 به نقل از مایر سالوی و کارسو 2000)

شایان ذکر است که ایده هوش هیجانی پس از 50 سال بار دیگر توسط گاردنر (1983) استاد روان شناس دانشگاه هاروارد دنبال شد. وی هوش را مشتمل بر ابعاد گوناگونی چون زبانی، موسیقیایی، منطقی ریاضی جسمی میان فردی و درون فردی می داند. گاردنر وجوه شناختی مختلفی را با عناصر از هوش شناختی یا به گفته خودش شخصیتی ترکیب کرده است. بعد غیر شناختی مورد نظر او مشتمل بر دو مؤلفه کلی است که وی آنها را با عناوین استعدادهای درونی و مهارت های میان فردی معرفی می‌کند. به نظر گاردنر هوش هیجانی متشکل از دو مولفه هوش درون فردی و هوش میان فردی است.

طی یافته های کلمن (1998) سالووی و مایر (1990) اولین تعریف رسمی از هوش هیجانی مطرح می شود. در همان سال نیز مایر و سالوی همراه با دی پائولو اولین آزمون توانایی های هوش و هیجانی را به ثبت رساندند یک آزمون توانایی به جای اتکا به گردش دادن شخصی توانایی ها. توانایی های واقعی را می سنجد از آن پس از هر کسی در زمینه تحول مفهوم هیجانی به عنوان هوش حقیقی شناخته شده اند.

بار آن هوش غیر شناختی را عامل مهمی در تعیین توانمندی افراد برای کسب موفقیت در زندگی تلقی می کند و آن را با سلامت عاطفه- یعنی وضعیت روانی یعنی و در مجموع سلامت هیجانی- در ارتباط مستقیم می بیند. بار آن برای اولین بار بهره هیجانی (EQ) را در برابر IQ که اصطلاح شناخته شده و مقیاسی برای سنجش هوش شناختی است مطرح کرد و از سال 19810 به تدوین پرسشنامه بهره هوش هیجانی EQ و توصیف کمی هوش شناختی تنها شاخص عمده برای پیش بینی موفقیت فرد نیست.

هوش هیجانی مجموعه ای از توانایی دست که نشان می دهد دقت گزارش های هیجانی افراد چقدر متفاوت است و درک دقیق تر هیجان چگونه منجر به حل بهتر مسئله هیجانی در زندگی فرد می شود در واقع هوش هیجانی توانایی درک و ابراز هیجان ذهن و فهم و استدلال هیجان و نظم دادن به هیجان خود و دیگران است (مایر و سالووی 1997)

هوش هیجانی آگاهی از احساس ها و استفاده از آن برای تماسی تصمیم های مناسب به زندگی و همچنین توانایی تحمل کردن ضربه های روحی و مهار آشفتگی های روحی است و به عبارت دیگر هوش هیجانی نوعی مهارت اجتماعی است یعنی با مردم کنار آمدن مهار احساس ها و رابطه با انسان ها و توانایی ترغیب یا راهنمایی دیگران (به نقل از علی حسین وفایی صفتی 1381-1380) هوشیاری هیجانی غیر مهارت در کنترل هیجانها به طوری که تعادل بین هیجانها و منطق را به نحوی افزایش دهد که فرد به شادکامی دراز مدت دست یابد (همین 1996)

عامل هوش عاطفی نوعی از با هوش بودن است. از دیدگاه روزبرگ (1992) هوش عاطفی از دو مؤلفه بینش فرد و استعداد فطری همدلی تشکیل شده است.

مؤلفه اول: بینش فردی در همة موقعیت ها و به طور حتم در تمام مراحل حل مسئله، تصمیم گیری و یا انجام تکلیف یادگیری شایان اهمیت است.

مؤلفه دوم: به هنگام انجام وظیفه و یا موقعیتی خاص در رابطه با دیگران ضرورتی یا به شکلی است که در چنین موقعیتی رابطه ای متقابل میان ما و دیگران وجود دارد. با وجود این احساس همدلی حتی در صورت عدم حضور فیزیکی دیگران می تواند مؤلفه‌ای ضروری و حساس باشد.

مثلاً: وقتی برای کسی یا از جانب کسی مطلبی می نویسیم شناخت مخاطب یقیناً بر اساس احساس همدلی نسبی در برقراری ارتباط اثر بخشی عاملی ضروری است. (حسین ئفایی صنعتی 81)

مایر و سالووی هوش هیجانی را متشکل از مؤلفه ای درون فردی می دانند که در پنج حیطه به شرح زیر خلاصه می شود.

1-خودآگاهی[1] : به معنای آگاهی از خویشتن خویش، توان خودنگری و تشخیص دادن احساسات خود به همان گونه ای است که وجود دارد.

2-اداره هیجانها:[2] به معنای اداره و کنترل هیجانها، کنترل احساسات به روش مطلوب و تشخیص منشأ این احساسات و یافتن راه های اداره و کنترل ترس ها و هیجانها و عصبانیت و … است

3-خودانگیزی:[3] به معنای جهت دادن عواطف و هیجانها به سمت و سوی هدف، هویشتن دار هیجانی و به تأخیر انداختن خواسته ها و بازداری و تلاش هاست.

4-هم حسی[4]: به معنای جسمانیت نسبت به علایق و احساسات دیگران و تحمل دیدگاههای آنان و بها دادن به تفاوت های موجود بین مردم در رابطه با احساسات خود نسبت به اشیا و امورات .

5-تنظیم روابط:[5] به معنای ادارة هیجان های دیگران و برخورداری از کفایت های اجتماعی و مهارت های اجتماعی است به نظر گاردنر، هوش هیجانی از دو مؤلفه تشکیل شده است. هوش درون فردی و هوش میان فردی هوش درون فردی، مبین آگاهی فرد از احساسات و هیجانات خویش افکار باورها. احساسات شخصی و احترام به خویشتن و تشخیص استعدادهای ذاتی، استقلال عمل در انجام کارهای مورد نظر و در مجموع میزان کنترل شخصی بر هیجانها و احساس ها و خود رهبری است.

هوش میان فردی: به توانایی درک و فهم دیگران اشاره دارد و می خواهد بداند چه چیزهایی انسان را بر می انگیزد، چگونه فعالیت می کند و چگونه می توان با آنها همکاری داشت. (جلالی 81)

نظریه پردازان

با نگاهی به تعاریف متعدد هوش هیجانی دو خط نظری کلی را در این زمینه ی توان یافت. دیدگاه اولیه، هوش هیجانی را نوعی هوش تعریف می کند که هیجان و عاطفه را در بر می گیرد. دیدگاه بعد دیدگاه مختلط است که هوش هیجانی را با سایر توانایی ها و ویژکگی های شخصیت نظیر انگیزش ترکیب می کند.



مشاوره کودکان

کودکان سرمایه های ارزشمند و سازنده آینده جامعه هستند آموزش وپرورش در دوره کودکی که زمان شکل گیری شخصیت و ایجاد عادات مختلف وپیشگیری از بروز مشکلات است آینده فرد و جامعه را بنا می نهد و مسیر حرکت مملکت را مشخص می سازد توجه به مسائل و مشکلات کودکان باعث پیشرفت و ترقی جامعه می شود و غفلت در رفع مشکلات آنان ، خسارات جبران ناپذیری به بار می آورد ؛ از ا
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 0
فرمت فایل doc
حجم فایل 33 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 32
مشاوره کودکان

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

مشاوره کودکان

پیشگفتار

کودکان سرمایه های ارزشمند و سازنده آینده جامعه هستند. آموزش وپرورش در دوره کودکی که زمان شکل گیری شخصیت و ایجاد عادات مختلف وپیشگیری از بروز مشکلات است. آینده فرد و جامعه را بنا می نهد و مسیر حرکت مملکت را مشخص می سازد. توجه به مسائل و مشکلات کودکان باعث پیشرفت و ترقی جامعه می شود و غفلت در رفع مشکلات آنان ، خسارات جبران ناپذیری به بار می آورد ؛ از این رو ، سرمایه گذاری و برنامه ریزی در آموزش وپرورش ابتدایی ، از حساس ترین و مهمترین وظایف دست اندر کاران و مسوولان جامعه است و باید از اولویت ویژه ای برخوردار باشد.

تعاریف

راهنمایی کودک

رذاهنمایی ، که معنی لغوی آن هدایت وارشاد و اداره کردن است ، مفهوم و کاربرد گسترده ای دارد وپند و اندرز و مطالعه کتاب یا جدول یا مقاله و گوش دادن به یک سخنرانی و خطابه را شامل می شود. راهنمایی ، بصیرت و آگاهی کودک را در زمینه های گوناگون افزایش می دهد و موجبات رشد و نیل او را به درجات بالاتری از کمال فراهم می آورد. راهنمایی کودک ، یک سلسله فعالیتهای یاری دهندهء منظم و سازمان یافته است که به رشد متعادل وهمه جانبه وحداکثر استفاده از امکانات و تواناییهای بالقوه کودک می انجامد.

کودک از طریق راهنمایی:

  1. تواناییهایش را می شناسد.
  2. به محدودیتهایش پی می برد.
  3. با امکانات محیطی آشنا می شود و نحوه استفاده موثر از آنها را می آموزد
  4. چگونگی برقراری ارتباط درست و همزیستی مسالمت آمیز با دیگران را یاد می گیرد.

راهنمایی ، کودک را یاری می دهد تا دریابد که کیست؟ چگونه رفتار کند؟

انتظارات دیگران از او چیست؟ و در نهایت با شناخت خود و محیط بتواند برای تامین نیازهای فردی و اجتماعی خود تصمیمات مناسبی بگبرد.

همه کودکان را نمی توان با یک روش راهنمایی کرد.حتی برای حل مشکلات به ظاهر مشابه ، ممکن است روشهای متفاوتی به کار رود ؛ از این رو ، در راهنمایی کودکان نباید از یک روش قالبی استفاده شود ، بلکه راهنما با توجه به خصوصیات کودک و علل مشکل ، باید روشهای مناسبی انتخاب کند و به مرحله اجرا در آورد.همچنین راهنمایی کودکان به صورت فردی و گروهی انجام می شود. از طریق راهنمایی گروهی ، به تعدادی کودک که در یک مکان گرد آمده اند ، در زمینه های متعدد اطلاعات می دهند.راهنمایی گروهی که نقش آن پیشگیری از بروز مشکلات است ، موجب صرفه جویی در وقت وهزینه می شود. مشاور و معلم می توانند با استفاده با استفاده از ابزار و وسایلی نظیر فیلم و اسلاید و بروشورهای مختلف ، کودکان را از طریق گروهی راهنمایی کنند.

مشاوره کودک

معنی لغوی مشاوره ، همکاری کردن و رای و نظر تخصصی دیگران را برای انجام دادن کاری خواستن است. مشاوره کودک ، به منزله یک هنر ، تعامل فعال بین مشاور و کودک است که بدان وسیله کودک پس از طرح مشکل ، با کمک مشاور ، تواناییها ، امکانات و نیز محدودیتهایش را می شناسد و در نهایت به حل مشکلش اقدام می کند. در مشاوره کودک ضرورت دارد. با برقراری این ارتباط عاطفی و پذیرا ، کودک مشکلش را به نحو مقتضی مطرح می سازد و از مشاور تقاضای کمک می کند.

انواع مشاوره. مشاوره از دیدگاههای مختلف به انواع متعددی تقسیم می شود. این تقسیم بندی صوری است و به منظور سهولت عمل مشاور انجام می شود و مشاور هنگام مشاوره از همه انواع ، همزمان استفاده می کند. مشاوره از نظر موضوع به مشاوره تحصیلی ، شغلی ، خانوادگی و بهداشتی و از نظر اجرا به فردی و گروهی تقسیم می شودو در مشاوره فردی ، مشاور در هر جلسه فقط با یک کودک به مشاوره می پردازد ؛ در حالی که در مشاوره گروهی تعداد کودکان در هر جلسهء مشاوره بیش از یک نفر است.

مشاوره گروهی با کودکان. چون مشاوره گروهی با کودکان در سطح وسیعی انجام میشود ، مشاور باید با نحوه تشکیل و اداره جلسه مشاوره گروهی آشنا باشد. مشاورهء گروهی ، یک سلسله فعالیتهای سازمان یافته است که با تعدادی کودک در زمان معینی انجام می شود. .هدف این فعالیتها در مرحله اول معمولاً حل مشکل و در مرحلهء بعد پیشگیری از بروز مشکلات است.

مشاوره گروهی باعث می شود :

  1. کودک با دیگران دوست شود.
  2. بداند که دیگران نیز همچون او مشکل دارند.
  3. حمایت و پذیرش دیگران را به دست آورد.
  4. از دیگران بیاموزد
  5. احساساتش را بیان کند و به آرامش درون برسد.
  6. در مقایسه با دیگران خودش را بهتر بشناسد.
  7. انتقاد دیگران را با متانت و بردباری بپذیرد.
  8. برقراری روابط اجتماعی را بیاموزد

مشاوره گروهی همچنین از نظر زمان وهزینه در مقایسه با مشاوره فردی ، مقرون به صرفه است وتصمیمات اتخاذ شده در گروه از ضمانت اجرایی بیشتری برخوردار است.

برای تشکیل مشاوره گروهی با کودکان ، مشاور باید مواردی را رعایت کند:

  1. عضویت کودک در گروه کاملاً آزاد وداوطلبانه انجام می شود
  2. تعداد کودکان در گروه پنج یا شش نفر بیشتر نباشد.
  3. گروه در اتاقی تشکیل شود که آزادی حرکت وجابه جایی صندلیها برای کودکان به آسانی ممکن باشد
  4. کودکان مجاز باشند در صورت تمایل ، حضور در گروههای مختلف را تجربه کنند.
  5. با کودکان گروه در صورت نیاز ، مشاور فردی نیز انجام پذیرد.
  6. گفتگوها ومباحث جلسات گروهی محرمانه تلقی شود.

مشاور برای تشکیل گروه باید هدف یا اهداف معینی داشته باشد.مشاور در جلسه اول ، خود را به کودکان معرفی می کند ودرباره گروه با آنان به گفتگو می پردازد و از کودکان می خواهد تا خود را معرفی کنند وعلایق و هدفهای خود را مطرح سازند ، سپس با توافق اعضای گروه ، حد و مرزی برای رفتارهای خاص در گروه معین می شود برای مثال ، در گروه بازی درمانی ، توافق می شود که کودکان ابزار و وسایل بازی را نشکنند ، به سوی یکدیگر پرتاب نکنند و آنها را از اتاق بیرون نبرند.

برای آنکه مشاوره گروهی به نتایج موثری بیانجامد مشاور باید:

  1. علاوه بر ایفای نقش رهبری ، خود نیز به عنوان یک عضو در بحثها وفعالیتهای گروه شرکت کند؛
  2. به همه کودکان توجه داشته باشد ومسائل آنان را بخوبی درک کند.
  3. همه کودکان را در فعالیت گروهی شرکت دهد و طوری عمل کند که هیچ کودکی خود را منزوی نسازد.
  4. در مواقع ضروری روشهای مناسب برای حل مشکلات پیشنهاد کند

مقایسه راهنمایی کودک با مشاوره کودک

مقایسه راهنمایی کودک با مشاوره کودک تفاوت دارد. راهنمایی کودک دارای مفهوم کلی و کاربرد وسیعی است وتمام برنامه ها وتلاشهایی را شامل می شود که برای کمک به بهبود رفتار و رشد کودک تهیه شده ، به مرحله اجرا در می آید. راهنمایی کودکدر وهله اول از بروز مشکلات پیشگیری می کند ؛ در حالی که در مشاوره کودک که یکی از فنون و خدمات راهنمایی است.اولویت بر درمان مشکلات است. همان گونه که می دانیم پیشگیری نه تنها بر درمان تقدم دارد ، بلکه پر اهمیت تر ، ساده تر ، ارزانتر وعملی تر نیز خواهد بود.

روان درمانی کودک

مقایسه روان درمانی کودک با مشاوره کودک ، بی فایده نخواهد بود. روان درمانی ، تلاش تخصصی پویانی است که بدان وسیله درمانگر به درمان کژ رفتاریها واختلالات روانی ، تغییر یا توقف علائم بیماری ودر نهایت دگرگون سازی شخصیت کودک در جهت معیارهای مطلوب فردی واجتماعی اقدام می کند.از طریق روان درمانی ، درمانگر متخصص با بهره گیری از روشهای روانشناختی به حل مشکلات کنشی درمانجو می پردازد واو را در نیل به رشد فکری وسلامت روانی یاری می دهد.

درباره تمایز مشاوره با روان درمانی سخن بسیار گفته شده است.همه نظریه پردازان مشاوره و روان درمانی بر این مورد اتفاق نظر دارند که مشاوره و روان درمانی ، یک رابطه تخصصی یاری دهنده بین درمان جو ودرمانگر است که به حل مشکل کنشی درمانجو می انجامد. عده ای از متخصصان ، بین روان درمانی ومشاوره تفاوت قائلند و روان درمانی را برای حل مشکلات حاد و ایجاد تغییرات بنیادی در شخصیت موثر می دانند و مشاوره را برای رفع مشکلات سطحی توصیه می کنند.عده دیگری از متخصصان تفاوت چشمگیری بین مشاوره و روان درمانی کودک بیش از آنکه کیفی باشد ، کمی است ؛ یعنی در مشاوره مسائل عاطفی حاد کمتر مطرح می شود ، نگرش مثبت بیشتری نسبت به مراجع ونگرانی او وجود دارد و مدت درمان کوتاه تر است.

اهداف راهنمایی ومشاوره کودک

هدف به معنی نشانه تیر ، آنچه آدمی برای رسیدن به آن می کوشد ونقطه مورد نظر است. هدف ، محرک اصلی رفتار است و فرد را به کوشش و فعالیت وا می دارد.بدون درک روشن از هدف نهایی فرد ، شناخت دقیق رفتار او ممکن نیست.اهداف راهنمایی و مشاوره کودک از دیدگاههای متعدد قابل بررسی است.

راهنمایی و آموزش وپرورش از یکدیگر تفکیک ناپذیرند واهداف آنها موید یکدیگر است. اعمال برنامه های راهنمایی مناسب وپویا ، به غنای آموزش وپرورش می انجامد وکودک را در خود شناسی ، مسئولیت پذیری ، شناخت محیط ، توانایی تصمیم گیری ، حل مسائل ، برقراری رابطه با اطرافیان ، شناخت وارضای مناسب نیازهای فردی اجتماعی و آشنایی با ارزشهای مطلوب وقبول آن یاری می دهد.

از طریق راهنمایی

  1. کودکانی که استعداد ویژه دارند یا کسانی که به کمکهای خاص نیازمندند شناخته می شوند و برای کار کردن با آنان وضعیت مطلوب فراهم می آید.
  2. به کودکان فرصت داده می شود تا تصمیم گیری درست را بیاموزند و مشکلاتشان را حل کنند.
  3. به کودکان کمک می شود تا پس از پایان تحصیلات دوره ابتدایی احتمالاًبتوانند به کاری مشغول شوند وزندگی رضایت بخشی داشته باشند.
  4. به کودکان فرصت داده می شود تا برای تامین نیازهایشان از منابع وامکانات جامعه حداکثر استفاده را بکنند.

مشاوره سه هدف آنی ، میانی و غایی را دارد. اهداف آنی مشاوره از آنچه در لحظه به لحظه جلسه مشاوره واقع شده ، ناشی می شود.اهداف میانی مشاوره به دلایل وعللی وابسته است که کودک به منظور آنها تقاضای کمک کرده است و در نهایت ، اهداف غایی مشاوره از نظریات فلسفی مشاور درباره انسان سرچشمه می گیرد. هر متخصص با توجه به اعتقادات ، آموزشها و نگرش خود نسبت به ماهیت انسان ، هدف مشخصی برای مشاوره پیشنهاد میکند.تقریباً تمام مشاوران معتقدند که مشاوره باید به ایجاد تغییرات مناسب در رفتار کودک به منظور تامین زندگی مفیدتر و رضایت بخش تر و خلاق تر بی انجامد. افزایش خودشناسی ، بهبود وتسریع رشد همه جانبه ، یادگیری شیوه های صحیح تصمیم گیری و حل مساله ، ارضا نیازها به طور مناسب ، استفاده بهتر از امکانات ومنابع جامعه ، افزایش احساس مسئولیت در قبال خود وجامعه ، برقراری رابطه معکوس با اطرافیان ، افزایش احساس مسئولیت در قبال خود وجامعه ، برقراری رابطه معکوس با اطرافیان ، افزایش احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس وتغییر در نگرشها و رفتارهای نا مطلوب از دیگر اهداف مشاوره کودک محسوب می شود.

می توان گفت هدف از مشاوره کودک ، نخست تغییر در رفتار کودک است ، به طوری که بتواند

  1. زندگی مفید وهماهنگ با تقاضاهای جامعه داشته باشد ؛
  2. تامین بهداشت روانی مناسب است ، به طوری که کودک بتواند با خود ودیگران مسوولانه زندگی کند ورفتارش مستقل و منسجم باشد.
  3. کودک به حل مشکلاتش موفق شود وبتواند در آینده با بررسی صحیح مشکلات ، تصمیمات مناسبی در زمینه های گوناگون بگیرد.

قبل از رنسانس وحتی سالها پس از آن ، آموزش وپرورش کودکان وبرخورد با آنان بر اساس تواناییها وعلایق آنان انجام نمی گرفت و از کودکان انتظار می رفت همچون بزرگسالان بیندیشند و رفتار کنند. در آن دوره ، راهنمایی کودک معنی ومفهوم چندانی نداشت.در سالهای بعد ، بتدریج نگرش متداول گذشته نسبت به کودک بویژه در خانواده های طبقات مرفه تغییر کرد و والدین به بازی کردن و سرگرم ساختن کودکان پرداختند و به طور دوستانه با آنان رفتار کردند وتفاوتهای کودکان را در آموزش وپرورش آنان در نظر گرفتند.

متفکران بسیاری از جمله اسپنسر ، بینه وگالتون در پیدایش راهنمایی و مشاوره کودک نقش مهمی داشته اند. اولین بار در سال 1884 گالتون و سپس در سال 1893 سولی ضمن تحقیقات وفعالیتهای خود به نوعی ، اهمیت شناخت خصوصیات کودکان وضرورت همکاری معلمان را در ارتقای کیفی آموزش و پرورش مطرح ساختند.

حدود سال 1900 با تهیه آزمونهای روانی وتوجه به تشخیص و تربیت عقب مانده های ذهنی ، کلینیکهای راهنمایی کودک در برخی نقاط جهان تاسیس شد و بدان وسیله مقدمات ایجاد مراکز مشاوره فراهم آمد. مقارن همان زمان ، درمان رسمی مشکلات رفتاری کودکان آغاز شد و زیگموند فروید کودک پنج ساله ای را که بشدت از اسب می ترسید واز خانه بیرون نمی رفت ، با موفقیت درمان کرد. تقریباً بیست سال بعد ، روش درمانی فروید به طور وسیع در مورد کودکان به کار گرفته شد.

در سال 1914.با به رسمیت شناخته شدن راهنمایی کودک ، علل سازگاری و ناسازگاری کودکان در مدرسه وجامعه وخانواده مورد بررسی جدی قرار گرفت.در نتیجه این تلاش ها ، نقش عوامل اجتماعی خارج از مدرسسه در ایجاد مشکلات دانش آموزانموزان ، مهم تلقی شد وروانشناسان با کمک مدد کاران اجتماعی در کلینیکهای روانشناسی ، مشکلات کودکان را بررسی و حل و فصل کردند.

بعد از جنگ جهانی اول ، آدلر به تاسیس کلینیکهای راهنمایی کودک در مدارس وین اقدام کرد.در این مراکز علاوه بر راهنمایی کودکان ، به والدین نیز آموزشهای ضروری به منظور اگاهی از روشهای تربیت صحیح کودکان داده می شد.این مراکز در سال 1934 با روی کار آمدن فاشیسم تعطیل شد و به آمریکا انتقال یافت.

به دنبال جنگ دوم جهانی ، تاسیس مراکز راهنمایی ومشاوره کودک در کشورهای اروپایی و امریکایی بیش از پیش ضروری تشخیص دادهخ شد. با تاسیس این مراکز ، روان شناسان و مدد کاران اجتماعی به کودکان کمک کردند تا مشکلات مربوط به خود را حل کنند.

در قرن بیستم به ایجاد برنامه های تربیتی برای بهبود و رشد کودکان توجه بیشتری شد ، به طوری که بین سالهای 1959-1979 (برگزاری اولین کنفرانس درباره کودکان و سال جهانی کودک) برای شناسایی و درمان اختلالات رفتاری کودکان ، اقدامات چشمگیری انجام گرفت. نتایج این تلاشها به صورت کتابهای گوناگون وتحقیقات مختلف دربارهء کودکان به بازار علم عرضه شد.

ضرورت راهنمایی ومشاوره کودک

تحقق اهداف آموزش وپرورش و ارضا نیازهای کودکان به طور مناسب ، راهنمایی ومشاوره کودک را ضرورت می بخشد. نیازهای کودکان از جمله نیازهای جسمانی ، نیاز به ایمنی ، نیاز به محبت واحساس تعلق ، نیاز به ارزشمندی و اعتماد به نفس و نیاز به خود شکوفایی ، از طریق اجرای برنامه راهنمایی ومشاوره به طور مناسب تر ومطلوب تر تامین می شود.

پیشرفت وتعالی هر مملکت به کار آمد بودن نظام آموزش وپرورش آن کشور وابسته است. سرمایه گذاری و برنامه ریزی در آموزش و پرورش ابتدایی ، نوعی سرمایه گذاری دراز مدت ، ولی پر سود است وهرگز بی توجهی به آن ، جامعه وکشور را با خسارات و ضایعات جبران ناپذیری مواجه خواهد ساخت.اهداف اصلی آموزش وپرورش ابتدایی عبارت است از : آشنا ساختن کودکان با زندگی اجتماعی ، ایجاد وتقویت توانایی گوش دادن ، سخن گفتن درست ، تفکر واستدلال ، درک ارزشها ، آموزش خواندن ونوشتن وحساب کردن و تربیت دینی و اخلاقی. در تمام این موارد ، از طریق راهنمایی و مشاوره ، کودکان ومربیان و والدین در شناسایی بهتر و بیشتر خصوصیات این دوره ودریافت راه حلهای مناسب برای مشکلات موجود هدایت می شوند.

کودکان در روند رشد و زندگی روزمره با مشکلاتی مواجه می شوند که اگر بموقع بر طرف نگردد ، در دوره های بعد حاد و شدید خواهد شد. عواطف و رفتار و احساسات آنان انعطاف پذیرتر است وهرگونه اقدام پیشگیرانه ودرمانی ، باعث رشد یکشخصیت سالم ومتعادل در سالهای آتی می شود آتی می شود. مشاور با کمک والدین ومربیان می تواند کودک را در رفع مشکلات وایجاد رفتارهای مناسب یاری دهد.

خصوصیات کودکان

برای کار کردن با کودکان ، آشنایی با خصوصیات آنان ضرورت دارد؛ زیرا بدون شناخت خصوصیات کودکان ، کار کردن با آنان غیر ممکن است.کودکی که تولد تا حدود دوازده سالگی را در بر می گیرد به سه دوره شیر خوارگی ، پیش دبستانی و دبستانی تقسیم می شود.

در این فصل ، خصوصیات بهنجار رشد کودکان در ابعاد ، ذهنی ، روانی ، اجتماعی واخلاقی به اختصار بررسی می شود تا مشاوران ضمن آشنایی با آنها ، بتوانند موارد استثنایی و غیر عادی را تشخیص دهند و به طور مناسب در صدد رفع مشکلات بر آیند.

خصوصیات دوره شیر خوارگی

دوره شیر خوارگی از تولد تا دو سالگی را شامل می شود.در لحظه تولد وابستگی فیزیولوژیکی نوزاد به مادر پایان می یابد و بتدریج زندگی مستقل خود را آغاز می شود. نوزاد پس از تولد برای ادامه زندگی ، باید و بتدریج زندگی مستقل او آغاز می شود. نوزاد پس از تولد برای ادامه زندگی ، باید بتواند برخی از نیازهایش از جمله تنفس ، تنظیم حرارت بدن ، خواب واستراحت ، دفع مواد زائد وتغذیه را به طور مستقل برآورده سازد.تغییرات دو سال اول زندگی در ابعاد جسمانی ، ذهنی ، روانی ، اجتماعی واخلاقی ، کودک را برای انجام دادن اعمال روزانه اش آماده می سازد.

خصوصیات دوره دبستانی

دوره سومکودکی که سنین شش تا دوازده سالگی را شامل می شود و به دوره دبستانی معرف است.آغاز آموزش رسمی کودک است. کودک در این دوره ، خواندن ونوشتن وحساب کردن را می آموزند ، علاقه مند است کارهایش را خوب انجام دهد ، محتاطانه عمل می کند ، اعتماد به نفس دارد ومی خواهد هر کاری را خودش تجربه کند.

رشد جسمانی

رشد جسمانی در دوره دبستانی نسبتاً کندتر از دوره های قبل است.قد کودک شش ساله تقریباً 112 سانتیمتر و وزنش 22 کیلوگرم است. در دوازده سالگی قد تقریباً به 150 سانتیمتر و وزن به 45 کیلوگرم می رسد. تا ده سالگی ، پسران از دختران اندکی بلندتر و سنگین ترند ، ولی در 15 سالگی دختران از پسران پیشی می گیرند.در دوره دبستانی ، نسبت و شکل اندامهای بدن به بزرگسالان شبیه می شود واستخوانهای بدن سفت می گردد. اولین دندانهای دائمی در حدود شش سالگی می رویند و تقریباً تا دوازده سالگی کامل می شوند. در رشد جسمانی کودکان دبستانی ، تفاوتهای کمی وکیفی وجود دارد. پسران بیشتر بافتهای ماهیچه ای ودختران بیشتر بافتهای چربی دارند.در این دوره ، احتمال پوسیدگی دندانها وپیدایش بیماریهای نظیر روماتیسم قلبی ، دیابت ، فلج وانواع حساسیتها افزایش می یابد. سلامت جسمانی در سازگاری عاطفی و اجتماعی کودک موثر است وبیماریهایی نظیر رماتیسم قلبی ، دیابت ، فلج وانواع حساسیتها افزایش می یابد. سلامت جسمانی در سازگاری عاطفی و اجتماعی کودک موثر است وبیماریهای طولانی ، موجب گوشه گیری کودک می شود.

روشهای ارزیابی رفتار کودکان

برای آنکه مشاور بتواند با کودکان به طور موثر کار کند ، باید خصوصیات آنان را به خوبی بشناسد.جمع آوری و استفاده صحیح از اطلاعات دقیق وجامع برای ارائه شیوه های درمانی مفید به کودکان ، یکضرورت حتمی است. مشاور با استفاده از ابزار و روشهای گوناگون می تواند به اینگونه اطلاعات دسترسی پیدا کند.در این فصل ابزار و روشهای جمع آوری اطلاعات مورد استفاده در راهنمایی و مشاوره کودک بررسی می شود.

  1. مشاهده

مشاوران ومعلمان از طریق مشاهده که از مهمترین روشهای غیر تستی شناخت کودکان به شمار می رود ، می توانند خصوصیات شخصیتی ، علایق ، استعدادها ، تنشها ، تحریک پذیری ، زود رنجی ، خستگی و تند خویی کودکان را تشخیص دهند. مشاهده ، بررسی ارادی و فعال ودقیق رفتار وحرکات و گفتار کودک است و با دیدن که عملی غیر ارادی است تفاوت دارد. مشاهده بر اساس طرح ونقشه و اهداف از قبل تعیین شده انجام می شود. مشاهده چون به ابزار و وسایل خاصی نیاز ندارد ، در همه مواقع قابل استفاده است.

برای آنکه نتایج حاصل از مشاهده در شناخت رفتار و راهنمایی ومشاوره کودک قابل استفاده باشد ، باید نکاتی رعایت شود

  1. باید هدف از مشاهده را با دقت و صراحت تعیین کند وبداند که چه رفتارهایی را میخواهد مورد مشاهده قرار دهد.
  2. مشاهده باید در وضعیت واقعی و موقعیتهای عادی انجام گیرد ومشاهده شوند نباید بداند که مورد مشاهده قرار دارد تا رفتار ساختگی بروز ندهد.
  3. بر اساس یک بار مشاهده نباید درباره رفتار کودک قضاوت شود ، بلکه لازم است مشاهده توسط چند نفر و در موقعیتها و زمانهای متفاوت به دفعات انجام گرفته و بر اساس نتایج حاصل ، قضاوت ونتیجه گیری شود.
  4. به دلیل افزایش دقت ، در هر زمان فقط رفتار یککودک مشاده شود
  5. مشاهده گر هنگام مشاهده نباید یادداشت بردارد. زیرا یادداشت برداری ، موجب کاهش دقت مشاده گر وحواس پرتی مشاهده شونده می شود .مشاهده گر باید موارد مشاهده شده را به خاطر بسپارد و بی درنگ پس از پایان مشاهده ، آنها را ثبت کند.

از طریق تعبیر وتفسیر نتایج حاصل از مشاهده ، علل و نوع رفتار مشخص شده ، فرضیه های مشاهده گر تایید یا تکذیب می شود. مشاهده گر در تعبیر و تفسیر نتایج مشاهده ، باید با دقت واحتیاط عمل کند وعقاید ونظرهای شخصی خود را دخالت ندهند و هیچ گاه تنها بر اساس نتایج مشاهده صرف درباره رفتار کودک قضاوت نکند.

  1. مصاحبه

مصاحبه یکی از روشهای معتبر و رایج برای شناخت فرد محسوب می شود.مشاور در مصاحبه می تواند حالتها و رفتار کودک را نیز مورد مشاهده قرار دهد.معنی لغوی مصاحبه با کسی صحبت کردن ، با فردی یار و همدم شدن وملاقات روودر روست.

مصاحبه ، گفتگوی حضوری وهدفدار مشاور با کودک است که بدان وسیله مشاور ، اطلاعات معینی درباره کودک به دست می آورد.مصاحبه با گفتگوی روزمره و صحبتهای دوستانه تفاوت دارد. مصاحبه ،؛ دارای هدف ونظم خاصی است در حالی که در محاوره های معمولی ، چنین نظم وهدف خاصی وجود ندارد.

در مصاحبه ، دو طرف مصاحبه روبروی هم مینشیند ، گفتگوی آنان دارای هدف معین ومشخصی است و هر یک بر دیگری اثر می گذارد.همچنین مصاحبه گر باید مصاحبه شونده را همان طور که هست بپذیرد وهیچ گاه او را تحقیر و مسخره نکنند ، اعتماد او را کامل جلب کند ، به حرفهایش بخوبی گوش دهد و تا حد ممکن از دادن پند و اندرز بپرهیزد.

جهت دریافت فایل مشاوره کودکان لطفا آن را خریداری نمایید


اختلالات نارسایی

کاملا عادیست که کودکان جنب وجوش داشته باشند و از بازی کردن لذت می برند گاهی مادران به درمانگاه یا روان شناس مراجعه کرده و اظهار می کنند که فرزندشان بخصوص پسرشان بسیار بی قرار ، زیاد فعال ، حواس پرت ، بی ثبات و تکانشی است معلمان معمولا چنین دانش آموزانی را خوب می شناسند
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 104 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 104
اختلالات نارسایی

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

اختلالات نارسایی

فصل اول

مقدمه

بیان مسئله

اهمیت و ضرورت تحقیق

فرضیه ها

تعاریف متغیرها

مقدمه

کاملا عادیست که کودکان جنب وجوش داشته باشند و از بازی کردن لذت می برند . گاهی مادران به درمانگاه یا روان شناس مراجعه کرده و اظهار می کنند که فرزندشان بخصوص پسرشان بسیار
بی قرار ، زیاد فعال ، حواس پرت ، بی ثبات و تکانشی است . معلمان معمولا چنین دانش آموزانی را خوب می شناسند .

افرادی که به نحوی با بیماران روانی ، عقب ماندگان ذهنی ، معتادین به مواد مخدر ، الکل سروکار دارند به این امر اعتقاد دارند . مشکلات روانی مختص به یک قشر یاگروه خاصی نبوده و تمام طبقات جامعه را شامل می شود . کارگر ، کارمند ، معلم ، دانشجو ، دانش آموز و غیره . . . . . را
نمی شناسد و به عبارت دیگر امکان ابتلا به ناراحتی های روانی برای همه افراد وجود دارد و در این میان دانش آموزان از ارزش بالاتری برخوردار می باشند زیراکه امیدهای آینده این جامعه می باشند و یکی از بیماری های روانی که آنها را تهدید می کند اختلال کمبود توجه / بیش فعالی می باشد که یکی از متداولترین اختلال های دوران کودکی می باشد که میزان مراجعه به مراکز درمانی به علت آن بیش از سایر اختلال های دیگر می باشد . ‍‍‍[1]

درمورد این اختلال هنوز دانش کافی بدست نیامده است و پرسش های زیادی در مورد این اختلال وجود دارد که پاسخی برای آنها یافت نشده است . برای همین پژوهش های زیادی در این مورد انجام گرفته است تا علل آن مشخص شود . مثلا همین تحقیق که در مورد بررسی رابطه این اختلال با اشتغال مادران در خارج از خانه می باشد که احتمالا بین آنها نیز رابطه معناداری وجود دارد که در بین مدارس ابتدایی به عمل آمده است .

واما اشتغال مادران در خارج از خانه به خانواده که یکی از ارکان آن فرزندان می باشند تأثیر به سزایی دارد . اشتغال زنان که بیش از هرچیز به سبب نیاز اقتصادی پدید آمده است، پس از بروز جنگ های دراز مدت در مغرب زمین و کمبود نیروی انسانی ، دامنة وسیعی پیدا کرد و با به کارگرفتن زنان در واحدهای تولیدی ، زمینه اجتماعی اشتغال آنان در عرصه های گوناگون ، فراهم آمد . [2]

از مطالعات به عمل آمده ، برمی آید که اشتغال زنان به ویژه زنان دارای همسر و فرزند به وظایف و مناسبات درون خانواده تأثیر قابل ملاحظه ای می گذارد و این تأثیر به نوبه خود در روابط و کارکردهای زندگی اجتماعی ( بیرون از کانون خانوادگی ) آنان منعکس می گردد . هر چند اشتغال زنان به مرور زمان ، تا حدود زیادی ، در جامعه پذیرفته شده است ، ولی قول فرهنگی لازم جهت برقراری هماهنگی میان این اشتغال و تقسیم وظایف و مسؤولیت ها در موزة خانواده ، کاملا تعفق نیافته است . [3]

بیان مسئله

نتیجه ی پژوهش های انجام شده در مرکزهای پژوهشی و دانشگاهی در سراسر جهان ، شناخت و آگاهی بسیار جدیدی از ویژگی ها و سبب شناسی اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی به دست داده اند . این آگاهی از واپسین سال های دهه ی 80 میلادی [4]. و به ویژه یک دهه بعد ، یعنی زمانی که بار کلی در سال 1997 مقاله ای در مورد این اختلال نوشت ، نمود پیدا کرد ، بر این اساس ، دانشمندان آنچه را که درباره ی سبب شناسی این اختلال می دانستند بازنگری کردند و به نظر می رسد الگوی جدیدی در این زمینه در حال شکل گیری و گسترش است . در این الگوی جدید ، تأکید بر تکانشگری ناشی از نارسایی بازداری است که به شکل ( نارسایی در کنترل حرکتی ) ظاهر می شود .[5]

در این پژوهش سعی شده که رابطه کمبود توجه یا بیش فعالی کودکان مدارس ابتدایی با اشتغال مادران در خارج از خانه مورد بررسی قرار بگیرد تا معلوم شود که آیا بین اشتغال مادران در خارج از خانه با این اختلال رابطه ای وجود دارد یا خیر .

افرادی که دارای بیش فعالی می باشند در زندگی روزمره دچار مشکلاتی می باشند که در بعضی موارد می تواند کار آنها را مختل کند .

بار دیگر اهمیت توجه به اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی را به پژوهشگران ، دانشجویان و مسئولان بهداشت و درمان جامعه یادآور می شویم . پرسش های زیادی در مورد این اختلال وجود دارد که هنوز پاسخ مناسبی برای آنها یافت نشده است . در جامعه ایران ، این پرسش ها که به شیوع ، ویژگی ها و ارزیابی این اختلال و نیز چگونگی تعامل کودکان مبتلا با والدین ، معلمان و دوستان و انواع کمبودها مربوطند ، همچنان بدون پاسخ مانده اند و با توجه به شیوع زیاد این اختلال ، ضروری است تا این اختلال و دانش آموزان دارای این اختلال را از یاد نبریم .

اهمیت و ضرورت تحقیق

اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی یکی از متداولترین اختلال های دوران کودکی است که میزان مراجعه افراد به مراکز درمانی به علت آن ، بیش از سایر اختلال های دیگر می باشد . امروزه ، این اختلال به دلیل های گوناگونی مورد توجه دانشمندان و پژوهشگران قرار گرفته است . نخست آنکه این اختلال که اولین یا دومین اختلال فراوان در دوران کودکی و نوجوانی است برای بسیاری از دانش آموزان مشکل های قابل توجهی ایجاد می کند . و برعملکرد شناختی ، اجتماعی ، هیجانی ، خانوادگی آنان و سپس در بزرگسالی ، بر عملکرد شغلی و زناشویی آنها تأثیر می گذارد . ( تذکر 1 ) [6]

تذکر دوم ، سبب شناسی و درمان این اختلال هنوز به طورکامل مشخص نشده است .

تذکر سوم ، به نظر می رسد شناخت بهتر اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی ، به شناخت بهتر بسیاری دیگر از اختلال های کمبود هم چون اختلال سلوک ، اختلال نافرمانی ستیزشی و ناتوانی یادگیری کمک می کند . [7]

لذا پژوهشگر قصد دارد پیرامون این موضوع ، تحقیقی را صورت دهد تا از این طریق مسائل و مشکلات دانش آموزان مدارس ابتدایی و همچنین آشنایی بهتر با اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی و تأثیر اشتغال زنان در این زمینه مشخص شده و دیدگاه بهتر و روشن تری را روی افراد گذاشته شود .

اهداف تحقیق

هدف کلی از این پژوهش بررسی رابطه بین اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی کودکان مدارس ابتدایی با اشتغال مادران در خارج از خانه می باشد .

اهداف جزئی

1- مشخص نمودن افراد دارای اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی در بین دانش آموزان مدارس ابتدایی .

2- مشخص نمودن وضعیت اشتغال مادران آنها .

3- توصیف نمرات دانش آموزان مدارس ابتدایی شهرستان خمین و مقایسه نمرات افراد دارای مادران شاغل و غیرشاغل و همچنین ایجاد انگیزه بیشتر جهت پژوهش هایی از این نمونه .

4- زمینه ی را فراهم کنیم برای اجرای تحقیقات آینده و در نهایت به عنوان یک فاکتور بهداشتی در جهت پیش گیری یا به حداقل رساندن اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی در جوامع و گروه های بخصوص در بین دانش آموزان .

فرضیه

بین اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی و اشتغال مادران در خارج از خانه رابطه معناداری وجود دارد .

میزان اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی در بین کودکان دارای مادران غیر شاغل بیشتر از کودکان دارای مادران شاغل است .

تعاریف مفهومی و عملیاتی

الف ) تعریف مفهومی

اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی ( ADHD ) : بیش فعالی عبارت است از اختلال رشدی در توجه ، کنترل تکانش ، بی قراری و هدایت رفتار که به طور طبیعی ایجاد می شود و ناشی از اختلال های عصب شناختی بزرگ حسی ، حرکتی یا هیجانی نیست . [8]

زنان شاغل : به پرسنل شاغل زنان ، که طبق قانون کار یا به صورت استخدام کشوری یا پیمانی روزانه بین 6 تا 8 ساعت یا بیشتر از این زمان را در ادارات دولتی یا غیر دولتی اعم از آموزش و پرورش ، بیمارستان یا درمانگاه و غیره . . . . . و یا به صورت شاغل آزاد در مغازه یا آرایشگاه و غیره . . . . . وقت خود را صرف به مردم بکار می گیرند .

ب ) تعریف عملیاتی

اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی : اختلالی است که در این تحقیق به وسیله مقیاس درجه بندی کانرز برای والدین و معلمان تشخیص داده می شود . اگرچه آزمون های

متعددی برای ارزیابی اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی ساخته شده است ولی شاید هیچ کدام به اندازه دو مقایسی که توسط کیت کانرز برای والدین و معلمان ساخته شده مورد استفاده قرار نگرفته است . [9]

فصل دوم

الف ) مبانی نظری

ب ) تحقیقات انجام شده ( پیشینه ی تحقیق )

تعاریف بیش فعالی

اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی به شکل های مختلف و با نام های متفاوتی تعریف شده و تقریبا هیچ گاه توافقی در این زمینه وجود نداشته است . برخی از مؤلفان ، تعریف های ویژه ی خود را ارائه
می کنند . و برخی دیگر از افراد یا برخی از انجمن ها ، معیارهای خاصی را برای تعریف این اختلال به صورت بالینی ، خود در نظرمی گیرند . والدین و مربیان کودکان اغلب اصطلاح بیش فعال را جهت توصیف کودکانی به کارمی برند که سرزنده ، خستگی ناپذیر ، بسیار فعال و پرجنب وجوش هستند . این اختلال معمولا با ویژگی هایی چون بیش فعالی ، تکانشگری ، بی توجهی ، پرتحرک ، بی قرار ، پریشان و مانند اینها توصیف شده و اغلب این نگرش وجود داشته است که آن را ناشی از عوامل زیستی ، آسیب مغزی یادداشت بدانند . در این میان ، درمانگران به تعریفی عملیاتی احتیاج دارند تا در کارهایشان به آن مراجعه کنند . زیرا بدون در اختیار داشتن تعریف عملیاتی مجبور می شوند براساس مفاهیم نه چندان مشخصی هم چون آسیب مغزی ، مشکل های عاطفی ، محرومیت های محیطی و توصیف های مقوله ای گوناگون کارکنند . معمولا تعریف های متعددی که ارایه شده هرکدام برجنبه ای تأکید داشته اند . برای مثال ، وری [10] ( 1968 ) . در تعریف خود ، بر فعالیت حرکتی بیش از حد تأکید می کند : ( فعالیت حرکتی روزانه ، که به طور معناداری بیشتر ازحد عادی است ) . گاهی براساس نیاز فردی که تعریفی از این اختلال عرضه می کند ، تعریف های متفاوتی از آن به عمل آمده است . برای مثال ، کنت [11] ( 1994 ) . در واژه نامه ی ورزشی خود این اختلال را : ( فعالیت حرکتی بیش از حد ) تعریف می کند . بارکلی [12] ( 1982 ) می نویسد اگرچه برسد نشانه ها و ویژگی های بیش فعالی معمولا اتفاق نظر وجود دارد ، ولی هنوز برسر تعریف آن ، چنین توفقی حاصل نشده است . برای مثال ، بسیاری از دانشمندان معتقدند که بیش فعالی فراگیر در تکانشگری بیش فعالی و بی توجهی است . بارکلی ( 1982 ) تعریف زیر را پیشنهاد می کند :

( بیش فعالی عبارتست از اختلال رشدی در توجه ، کنترل تکانش ، بی قراری و هدایت رفتار که بطور طبیعی ایجاد می شود و ناشی از اختلال های عصب شناختی بزرگ ، حسی ، حرکتی یا هیجانی نیست ) . [13]

تیلور به این تعاریف اشاره کرده است

1- پرجنب وجوش عبارت است از فعالیت بدنی زیاد . کودک پرجنب وجوش بیش از کودک معمولی تحرک دارد . حرکاتش ناگهانی است و به دشواری می تواند مدتی سرجایش بنشیند . این کودکان با وجود آنکه پرتحرکند . ولی به هنگامی که توجهشان به چیزی جلب می شود می توانند حواسشان را متمرکز کنند . به طورکلی این گونه کودکان پرتوان و پرانرژی اند ، اما گاهی این فعالیت زیاد از اضطراب و عصبانیت ناشی می شود . معمولا این گونه کودکان را نافرمان می دانند چون وقتی به آنان می گویند سرجایشان بنشینند گوش نمی کنند . این رفتار از لحاظ کودکان مشکلی به حساب نمی آید هرچند که ممکن است والدین را خسته کند .

2- بی قراری یا اختلال در میزان دقت و توجه درکودکی دیده می شود که به دلیل داشتن آستانه دقت کوتاه مدت بیش از حد تحرک دارد و نامنظم و آشفته است .

3- تحرک یا فعالیت بیش از حد نشانة روانی درکودکانی است که بی قرارند و نمی توانند حواسشان را برچیزی متمرکز کنند . [14]

همان گونه که اشاره کردیم تعریف مشخصی از بیش فعالی وجود ندارد که مورد پذیرش همگانی صاحب نظران باشد . بسیاری از پژوهشگران و درمانگران ترجیح می دهند تعریف و معیار تشخیصی وآماری اختلال های روانی [15] ( 1994 ) . را مورد استفاده قرار می دهند که از پذیرش بسیاری برخوردار است .

نظریه ها و دیدگاهها

در پیشینة پژوهشی مربوط به سبب شناسی اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی دو الگو یا نظریه اصلی
در این باره وجود دارد .

1- نظریه ی ساز وکار برانگیختگی

در این نظریه ادعا می شود که اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی ناشی از نابهنجاری هایی در ساز وکارهای برانگیختگی مغز در افراد دارای این اختلال است . در این نظریه سعی می شود چگونگی پاسخ دهی مغز مطالعه می شود و مشخص شود که چه مشکلی در دستگاه عصبی این کودکان وجود دارد که در پاسخ دهی آنها به محرک های بیرونی و درونی ، مشکل ایجاد می کند . [16]

در رویکرد برانگیختگی ، ساز وکارهای برانگیختگی از دو جنبه مورد پژوهش قرار می گیرند . جنبه اول ، بیش برانگیختگی و جنبه دوم کم برانگیختگی است ، و می توان رفتار کودکان با اختلال نارسایی
توجه / بیش فعالی را از هرکدام از این دو جنبه بررسی کرد . رویکرد بیش برانگیختگی بیانگر آن است که این اختلال درکودکان ناشی از این وضعیت است که فزون شلوغی داده ها ، امکان تصفیه و انتخاب محرک ها را نمی دهد . در مقابل دیدگاه کم برانگیختگی معتقد است که میزان برانگیختگی پایین و ناکافی بودن میزان فعالیت ساز وکارهای کنترل بازداری باعث به وجود آمدن حواس پرتی و در نتیجه اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی می شود . مطالعه دقیق در سال های اخیر این یافته های شگفت آور را نشان می دهد که زمانی که کودکان دارای اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی ، در معرض تحریک پذیری بالایی ، مثل موسیقی ، قرارمی گیرند ، عملکرد بهتری در ریاضیات از خود نشان می دهند . این پژوهشگران معتقدند که تأثیر تسهیل گر تحریک پذیری شنیداری ، باعث عملکرد بهتر آنها در ریاضیات می شود . این یافته نشان می دهد که نظریه ی کم برانگیختگی می تواند به درک بهتری در سبب شناسی این اختلال کمک کند .[17]

2- الگوی کارکردهای هماهنگ ساز

الگوی کارکردهای هماهنگ ساز تلاشی است برای تدوین نظریه ای سبب شناسی تا بتوان از این رهگذر ، پژوهش های مربوط به اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی را یک موضوع اساسی متمرکز ساخت . این الگو براین باور استوار شده است که نارسایی توجه در این اختلال ، نارسایی ثانویه ای است که از ضعف در بازداری رفتاری یا خود تنظیمی ناشی می شود . بارکلی [18] معتقد است که نارسایی در بازداری پاسخ ، باعث آسیب رسیدن به چهار توانایی عصبی – روانی شناختی می شود . این آسیب ، از راه اطلاعات بازنمایی شده و عمل های خود جهت دهی ، به کاهش کنترل حرکتی منجر می شود . [19]

علت بیماری ( سبب شناسی )

دانشمندان نمی توانند به طور قطعی مشخص کنند که علت اصلی اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی چیست . برخی از علت های احتمالی را در این قسمت مرور خواهیم کرد . اما همچنان لازم است تا علت های این امر مورد بررسی و پژوهش قرار بگیرند . در این بررسی سعی می کنیم رویکرد زیستی – روانی – اجتماعی داشته باشیم . امروزه بیشتر پژوهشگران برنظرگاه زیستی تأکید می ورزند . ولی همواره باید توجه داشت که عوامل روانی اجتماعی نیز از نظر دور نمانند .



بررسی کودکان استثنایی (کم توان ذهنی)

آنچه که ذهن نگارنده را به خود مشغول و موضوع بحث موجود گردیده یک پدیده ی اجتماعی و انسانی است که باید به آن توجه مذبول داشت موضوعی که باعث شد که برای توجه به انسان و توانایی های او به کنکاش و جستجو بپردازم این که چه چیزی باعث می شود انسانی دارای توانایی های می باشد و دیگری فاقد آن توانایی ها و این که چگونه بتوانیم با ناتوانایی های آن کنار بیاییم و
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 0
فرمت فایل doc
حجم فایل 63 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 64
بررسی کودکان استثنایی (کم توان ذهنی)

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

بررسی کودکان استثنایی (کم توان ذهنی)

فهرست مطالب

عناوین صفحه

چکیده .............................................................................................................. 4

مقدمه .............................................................................................................. 5

اهمیت و ضرورت پژوهش ............................................................................. 7

پیشینه و تاریخچه ی تحقیق در ایران.............................................................. 8

تاریخچه کودکان استثنایی.............................................................................. 10

تعریف کودکان استثنایی ................................................................................ 11

گروه بندی دانش آموزان استثنایی................................................................. 12

جدول براورد شیوع دانش آموزان استثنایی ................................................. 13

تاریخچه ی کودکان کم توان ذهنی ............................................................... 14

رویدادهای مهم در رابطه با عقب ماندهای ذهنی ......................................... 15

انجمن حمایت از کودکان عقب مانده (AHRC)............................................. 16

انجمن کودکان و خانواده (ACF).................................................................. 17

دیدگاه تردگلد................................................................................................. 18

دیدگاه کانر .................................................................................................... 18

تعریف بر اساس نمره ی آزمون ترمن.......................................................... 20

تعریف AAMD............................................................................................. 20

ویژگی های رشد افراد عقب مانده ی ذهنی از نظر AAMD........................ 22

دیدگاه ریچارد هانگر فورد............................................................................. 22

دیدگاه ادگاردال.............................................................................................. 23

تعریف عقب ماندگان و کم توانان ذهنی در DSM........................................ 23

ویژگی های کودکان عقب مانده ذهنی............................................................ 26

مقایسه ی کودک نرمال و کودک عقب مانده ذهنی........................................ 28

طبقه بندی کودکان کم توان ذهنی یا عقب مانده ذهنی .................................. 32

گروه کودکان دیر آموز ................................................................................ 32

گروه کودکان آموزش پذیر ........................................................................... 34

گروه کودکان تربیت پذیر .............................................................................. 37

گروه کودکان حمایت پذیر (کاملاً متکی)......................................................... 39

رفتارهای جنسی در کودکان عقب مانده ذهنی ............................................. 40

مشکل ها و مسایل جنس افراد عقب مانده ذهنی ........................................... 41

نقاشی کودکان عقب مانده ذهنی..................................................................... 44

سبب شناس.................................................................................................... 46

علل قبل از تولد............................................................................................... 47

علل مربوط به هنگام تولد............................................................................... 56

علل بعد از تولد............................................................................................... 54

عوامل فرهنگی و تربیتی و عقب ماندگی فرهنگی............................................ 57

پیشگیری......................................................................................................... 58

راهنمای گسترش برنامه ها و خدمات برای کودکان عقب مانده ذهنی ......... 60

از بین بردن مرز میان آموزش عادی و ویژه................................................ 61

نتیجه گیری .................................................................................................... 64

منابع .............................................................................................................. 65

پیوست............................................................................................................ 67

چکیده

آنچه که ذهن نگارنده را به خود مشغول و موضوع بحث موجود گردیده یک پدیده ی اجتماعی و انسانی است که باید به آن توجه مذبول داشت. موضوعی که باعث شد که برای توجه به انسان و توانایی های او به کنکاش و جستجو بپردازم. این که چه چیزی باعث می شود انسانی دارای توانایی های می باشد و دیگری فاقد آن توانایی ها و این که چگونه بتوانیم با ناتوانایی های آن کنار بیاییم و به آن کمک کنیم تا بتواند با توانایی های اندکی که دارد با محیط اطراف ارتباط برقرار کند و بتواند زندگی روزمره خود را بگذراند و موضوع تحقیق و پژوهش کودکان عقب مانده ذهنی است که افکار مرا بر آن داشت که درجه و توانایی های این کودکان را شناسایی و با دنیای آنها بیشتر آشنا شوم. دیدگاههای متفاوتی مطرح شد که در صفحه های آتی با آن رو به رو خواهیم شد. در ابتدا با تاریخچه ی کودکان استثنایی و دسته بندی آن و سپس در مورد کودکان کم توان ذهنی و گروه بندی های مطرح شده است . در جایی دیگر علل به وجود آمدن کودکان کم توان ذهنی از جمله علل ژنتیکی و پدیده های قبل و بعد از تولد را مطرح کرده ایم. و در پایان نتیجه گیری آن را عنوان خواهیم کرد. امیدواریم که روزی رسد که انسانها دیدی وسیع و درست نسبت به کودکان کم ذهنی داشته باشند و برخوردی صحیح و فاقد ترحم به آنها داشته باشند.

مقدمه

انسان به عنوان اشرف مخلوقات ایزد منان، خلق شده تا از فرصت های به دست آمده کمال استفاده را ببرد و به کمال واقعی که همان قرب خداست، دست یابد. یکی از ویژگی های مهم انسان، قوای ذهنی رشد یافته و عقل و هوشی است که در وجود او به عنوان یک موهبت الهی به ودیعه نهاده شده و همین ویژگی او را از سایر موجودات متمایز ساخته و به دلیل دارا بودن این نعمت ، خداوند او را اشرف مخلوقات و مسجود فرشتگان و خلیفه خود بر روی زمین قرار داده است. اما به دلایل متعددی، معدودی از افراد انسانی از داشتن چنین توانایی و ظرفیتی یا محروم بوده یا از حد طبیعی متناسب با سن خود پایین تر می باشند، این محرومیت یا کمبود و نقصان آنان را از سایر افراد متمایز ساخته و برای آنان نیازها و محدودیت ها و ناتوانایی ها را تحمیل می نماید که این افراد با توجه به ویژگی ها و خصوصیات خاصی که دارند در گروه افراد استثنایی قرار می گیرند. البته باید توجه نمود که واژه استثنایی به طور اعم و به معنای دقیق علمی خود نمی تواند فقط به گروههای خاصی از افراد جامعه اطلاق شود، چرا که در حقیقت همه افراد از نظر خصوصیات مختلف جسمانی، ذهنی، روانی و عاطفی و اجتماعی و غیره یکسان نبوده و نسبت به همدیگر دارای تفاوت های خاصی می باشند. لذا بدین ترتیب هر فرد نسبت به افراد دیگر استثنایی می باشد. آنچه غالباً «کودک استثنایی» می گوئیم بدین معناست که کودک از نظر هوشی و جسمی و روانی و اجتماعی به میزان قابل توجهی نسبت به دیگر همسالان خود متفاوت می باشد که ناگزیر، نیازمند به توجه خاص و آموزش و خدمات فوق العاده ای می باشد. استثنایی بودن مشکلی است که نه فقط برای افراد استثنایی، بلکه مشکلی است که زندگی همه را تحت تأثیر قرار میدهد.

وقتی کودک بر اثر برچسب منفی که به او زده شده و باعث جدا شدن از دیگر کودکان می شود، وقتی کودکی در اثر معلولیتی که دچار آن است در برخورد با نیازهای اجتماعی و همچنان به کمک دیگران نیازمند باشد، در تمام این موارد سایر افراد جامعه تحت تاثیر قرار می گیرند چه از جهت اقتصادی و چه از لحاظ عاطفی .

بنابراین باید گفت که افراد استثنایی قبل از هر چیز یک انسانند، اما با یک سری کمبودها و ناتوانیها. که وظیفه تک تک افراد جامعه است که در جهت خدمت به این قشر، عزم خود را جزم کرده و در راه رسانیدن آنان به حداکثر توانمندیهایشان تلاش نموده و خدمت به این قشر عزیز جامعه را برای خود سعادت و نیکبختی قلمداد نمایند.

یکی از گروههای که در تقسیم بندیهای مختلف که از طرف محققین و صاحب نظران در مورد افراد استثنایی شده است و دارای جایگاه خاص و ویژه ای می باشد، گروه «عقب مانده ذهنی» و کسانی که از نظر عملکرد هوشی پایین تر از حد متوسط عمل می کنند، می باشند.

عقب ماندگان ذهنی را می توان از یک طرف به عنوان یک مشکل تربیتی، روانی و پزشکی مورد بررسی قرار داد و از طرف دیگر به عنوان یک مشکل اجتماعی به حساب آورد. مشکل اجتماعی بودن آن، این حقیقت را آشکار می سازد که در طول تاریخ عقاید و نظریات مردم نسبت به کسانی که عقب افتادگی روانی، ذهنی داشته اند، منعکس کننده نظریات اجتماعی آن زمان بوده و فرهنگ خاص آن ملت در شکل گیری آن عقاید و نظریات تاثیری شگرف داشته است و چگونگی برخورد با این گروه متأثر از شرایط اجتماعی و سطح فرهنگ و تمدن هر جامعه بوده و این رابطه متقابل تا به آن حد ملموس و دقیق است که به باور برخی از محققان می تواند آئینه تمام نمای فرهنگ و تمدن یک جامعه باشد. (هاشمی)

عقب ماندگی ذهنی همانطوری که یک مشکل اجتماعی به حساب می آید شاید قبل از هر چیز یک مشکل و معضل خانوادگی باشد که خانواده را با مشکلات روانی، اجتماعی و اقتصادی، عاطفی و غیره مواجه می سازد.

اهمیت و ضرورت پژوهش :

چون علل ایجاد کننده عقب ماندگی ذهنی خصوصاً عوامل مربوط به هنگام تولد و بعد از تولد قابل پیشگیری می باشد می توان با شناخت اولیه از بروز تعدادی از این عقب ماندگیها جلوگیری نمود.

شناخت کودکان عقب مانده ذهنی و سطح هوشی و طبقه بندی آن قابل توجه است. اینکه این کودکان دارای مهارتهایی هستند و می توانند در اجتماعی پذیرفته شوند در آن شکی نیست.

شناخت عوامل مهم ایجاد کننده عقب ماندگی ذهنی و آموزش آن به خانواده ها به عنوان آموزش های پیش از ازدواج یا آموزش های پیش از بارداری و دوران بارداری درصد قابل توجهی از تولد کودکان عقب مانده ذهنی را کاهش خواهد داد.

عقب مانده ذهنی بار اقتصادی زیادی را به دوش جامعه و وزارت آموزش و پرورش و خانواده ها می نهد که این شامل هزینه های آموزش، هزینه های تأمین وسایل حمایتی مورد نیاز (عینک، سمعک، عصا و ... ) هزینه مشاوره و درمانهای روان پزشکی و ... می باشد. که اگر این بودجه برای کودک عادی در زمینه های تحصیلی، فرهنگی، ورزش و ... صرف شود بازده بسیار بالاتری خواهد داشت، که با انجام این تحقیق و یافتن بارزترین علل عقب ماندگی ذهنی می توانیم با شناخت عوامل و ارائه پیشنهادها و راهکارها جهت کاهش این پدیده و عوارض نامطلوب آن برای افراد و جامعه قدمی هر چند کوچک برداریم .