رپو فایل

مرجع دانلود و خرید فایل

رپو فایل

مرجع دانلود و خرید فایل

بررسی مقایسه هوش هیجانی زنان ومردان کارمند

هیجان ما بسیار پیچیده تر از آن هستند که ابتدا به چشم می خوردند در هنگام اول همگی هیجان ما را به عنوان احساس می شناسیم ما شادی وترس را می شناسیم زیرا جنبه ی احساسی آنها طبق تجربه ی ما خیلی با ند هستند وقتی با تهدیدیمواجه می شویمترس یا به سمت هدفی پیشرفت می کنیم (شادی )تقزیباًغیر ممکن است که متوجه جنبه ی احساسی هیجان نشویم اما به همان صورتی که بین
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 0
فرمت فایل doc
حجم فایل 41 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 54
بررسی مقایسه هوش هیجانی زنان ومردان کارمند

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

بررسی مقایسه هوش هیجانی زنان ومردان کارمند

فهرست

مقدمه

بیان مسئله

اهمیت و ضرورت تحقیق

اهداف ، فرضیه و متغیرهای تحقیق

فصل دوم(پیشینه ادبیات تحقیق)

هیجان چیست؟

رابطه هیجان با انگیزیش

زیست شناسی و شناخت

دیدگاه شناختی

وظایف اجتماعی

ترس

خشم

نفرت غم

شادی

علاقه

ابعاد شناختی هیجان

ارزیابی

فصل سوم (روش تحقیق)

جامعه مورد مطالعه

حجم نمونه

روش نمونه گیری

روش تحقیق

مشخصات آزمون هیجانی باران

ابزار اندازه گیری

معرفی آزمون هوش هیجانی باران

نحوه نمره گذاری

فصل چهارم(یافته ها و تجزیه و تحلیل داده ها)

مقدمه فصل چهارم

فصل پنجم(بحث و نتیجه گیری)

محدودیت ها

پیشنهادات

منابع و مؤاخذ

فصل اول

کلیات تحقیق

مقدمه

هیجان ما بسیار پیچیده تر از آن هستند که ابتدا به چشم می خوردند . در هنگام اول همگی هیجان ما را به عنوان احساس می شناسیم ما شادی وترس را می شناسیم زیرا جنبه ی احساسی آنها طبق تجربه ی ما خیلی با ند هستند وقتی با تهدیدیمواجه می شویمترس یا به سمت هدفی پیشرفت می کنیم (شادی )تقزیباًغیر ممکن است که متوجه جنبه ی احساسی هیجان نشویم . اما به همان صورتی که بینی بخشی از صورت است ،احساس نیز فقط جزئی از هیجان است ،هیجان ما چند بُعدی هستند . آنها به صورت پدیده های ذهنی ،زیستی ،هدفمند واجتماعی وجود دارند ،هیجان ها تا اندازه ای احساس های ذهنی هستند به این صورت که باعث می شوند به شیوه خاصی ،مثل عصبانی یا خوشحال ،احساس کنیم امّا هیجان ها واکنش های زیستی هستند زندگی پر از چالش ها ،استرس ها ومشکلاتی است که باید حل شوند وهوش هیجانی به عنوان راه حلهایی برای این چالش ها ،استرس ها ومشکلات وجود دارند ،هیجان ما با هماهنگ کردن احساسات ،بر انگیختگی ،هدف وبیانگری فر‌آیندهای هیجان وضعیت ما در ارتباط با محیط امان تثبیت می کنند دلیونیسون (1999 ) وما را به پاسخهای اختصاصی وکار آمدی مجهز می کند که با مسایل بقای جسمانی واجتماعی متناسب هستند بر خی اعتقاد دارند که هوش هیجانی هیچ هدف مفیدی ندارد به نظر آنها هیجانها فعالیت جاری را مختل می کند ،رفتا را آشفته می کنند وعقل ومنطق را از ما می گیرند هَپ (1948).مندله (1984)این پژوهشگران هیجان وهوش هیجانی معتقدند که هیجانها هزاران سال قبل وظایف تکاملی سهمی داشتند اما در دنیای مدرن امروزه دیگر این وظیفه را ندارند این موضوع با این اظهار نظر که هیجان قبل از رفتار واقع می شوند تا به سازگاری با شرایطی که مواجه می شویم کلک کنند در تضادهای آشکار قرار دارند . وهمه قبول دارند که هیجانها به نحوی که فکر ،احساس ورفتار می کنیم تأثیر دارند ،بنابراین مسئله این است که آیا هیجانها سازگارند وکار کردی هستند یا ناسازگارند وغیرکارکردی علت اینکه مرد وجناح مسئله (کارکردی در برابر غیر کارکردی )معنی دارند این است که هر درست هستند ،هیجانها هم شاهکار طرح تکاملی هستند به هوش هیجانی انسان در غالب طرح دو سیستمی عمل می کند ،جنبه ی زیستی سیستم هیجان جنبه ای است که انسانها با سایر حیوانات در آن سهیم اند وآن بخشی از سیستم هیجان است که برای حل کردن تکالیف اساسی زندگی تکامل یافته است چون تعداد کمی از تکالیف را تعاءاساسی هستند وسیستم هیجان وهوش هیجانی به صورت قالبی پاسخ می دهد که پاسخها محدود ،اما بسیار مناسبی را بیدج وهماهنگ می کند واین شیوههای قالبی پاسخ دهی به تکالیف اساسی زندگی همانهایی هستند که در اول مطالب بیان کردیم .

(جان مارشال ریو به تألیف یحیی سید محمدی .ص338.سال 1385)

بیان مسئله

همان گونه که ارزیابی به آگاهی شناختی از هیجان کمک می کند ،تعادل اجتماعی به آگاهی اجتماعی از هوش هیجانی کمک می نماید ،علاوه بر این موقعیت اجتماعی –فرهنگی ای که فرد در آن زندگی می کند به آگاهی فرهنگی از هیجان کمک می نماید وروانشناسان اجتماعی ،جامعه شناسان و...دیگران معتقدند که هیجان لزوماًپدیده ای خصوصی زیستی ودرون روانی نیست .در عوض آنها باور دارند که بسیاری از هیجانها واستفاده از هوش هیجانی از تعامل اجتماعی وبستر فرهنگی سرچشمه می گیرد وکسانی که ساختار فرهنگی هیجانی را بررسی می کنند خاطر نشان می سازند که اگر فرهنگی را که در آن زندگی می کنند تغییر دهید ،خزانه ی هیجانی شما نیز تغییر خواهد کرد برای مثال هوش هیجانی افرادی که در مناطق مختلف زندگی می کنند ممکن است با هم فرق کند وتأثیر بسزا در تحصیل وپیشرفت آنها در تحصیلشان هم داشته باشد معمولاً مهمترین منبع هیجان روزمره ما افراد دیگر هستند وحل وفصل مشکلات خودمان ودیگران وقتی با دیگران تعامل می کنیم در مقایسه با زمانی که تنها هستیم یعنی از هوش هیجانی بیشتر استفاده می کنیم اگر رویدادها وتجربیاتی را دنبال کنیم که باعث شوند واکنش هیجانی داشته باشیم باعث می شود که به فکر بیفتیم که هوش هیجانی به هیجان ما به کار افتاده است . ما در مقابل دیگران به این نتیجه می رسیم که دیگران نه تنها باعث می شوند که هیجانها را درما ایجاد شوند بلکه به طور غیر مستقیم از طریق اشاعه ی هیجان نیز بر ما تأثیر می گذارد وباعث می شود ما از طریق هوشی وارد عمل می شویم (بهادری .1384.ص98).

اهمیت وضرورت تحقیق

اهمیت مسأله

هنگامی که تعامل اجتماعی نه تنها خود را در معرض تأثیر هوش هیجانی قرار می دهیم بلکه در موقت گفتگویی قرار می گیریم که فرصتی را برای تجربه کردن در باره ی تجربیات هیجانی گذشته فراهم می آورد فرآیندی که به آن سهیم شدن اجتماعی در هیجان می گویند ،سهیم شدن اجتماعی در گفتگوهای هیجانی معمولاًزمانی که همراه افراد صمیمی هستیم صورت می گیرد وقتی افراد در هیجان هم سهیم می شوند معمولاًاین کار را با گزارش کامل آنچه در طول رویداد هیجانی اتفاق افتاده است معنی آن واحساسی که فرد در حین ان داشته باشد را انجام می دهند شنونده همدل ،هنگام سهیم شدن اجتماعی در هیجانها می تواند حمایت با کمک فراهم کند پاسخ ها به کنار آمدن را تقویت نماید به تجربه ی هیجان مهنی دهد وخود پنداره را تأیید کند ما از طریق همین سهم شدن هیجانات ،روابطی را برای زندگیمان حیاطی هستند ،مثل پیشرفت تحصیلی ویا هرچه چیز دیگر بر قرار می کنیم وآن را نگه می داریم وتأثیر هوش هیجانی وهیجانهایی ایجاد شده در آدمی می تواند در رسیدن به موفقیت تأثیری داشته باشد وبا استفاده از آزمون وبررسی آن بر روی کارمندان زن ومرد شهر قزوین پرداخته ایم .(مهدوی رادمندی .سال 1387.ص96)

اهداف تحقیق :

هدف از تحقیق حاضر مقایسه هوش هیجانی در بین زنان ومردان کارمند شهر قزوین می باشد .

فرضیه تحقیق :

بین هوش هیجانی زنان کارمند ومردان کارمند تفاوت معنی داری وجود دارد .

متغییر های تحقیق :

هوش هیجانی :متغییر وابسته

جنسیت :متغییر مستقل

تعاریف عملیاتی ونظری در رابطه با واژ ه ها ومفاهیم

تعریف نظری :

هوش هیجانی :عبارتند از یک کیفیت ذهنی وپدیدار شناختی بی همتا است که جهت تکمیل سیستم انگیزشی انسان است که می تواند نشأت گرفته از تجربه ها وابعاد هیجانی دیگر جهت رسیدن به هدف اصلی وکلی در زندگی (سید یحیی محمدی .سال 1385.ص92)


بررسی مقایسه ای هوش هیجان کودکان عادی و کودکان کار و خیابان

کودک خیابانی در پژوهش حاضر کودکان کار به کودکانی اطلاق می شود که سطح سنی آنها بین 10 تا 15 سال بوده و برای افراد معاش به شغل هایی نظیر دست فروشی، گل فروشی، فال فروشی، واکس زدن و… اشتغال دارند و اغلب به سرپرست یا بی سرپرست هستند و به طور در دسترس در شهر تهران مورد انتخاب و آزمون قرار گرفت اند
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 0
فرمت فایل doc
حجم فایل 36 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 47
بررسی مقایسه ای هوش هیجان کودکان عادی و کودکان کار و خیابان

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

بررسی مقایسه ای هوش هیجان کودکان عادی و کودکان کار و خیابان

خلاصه پژوهش

پژوهش فوق بررسی مقایسه ای هوش هیجانی کودکان کار و خیابان و کودکان عادی شهر تهران که سن آنها بین 10 تا 15 سال است و به صورت در دسترس مورد سنجش قرار گرفته اند. محقق در این پژوهش با توجه به الگوی مایرو سالوری (1990) مصاحبه‌ای را به صورت ساخت وار و باز پاسخ طراحی کرده که شامل پنج حیطه بود (خودانگیزی، خودآگاهی ادارة هیجانها هم حسی و تنظیم روابط). برای تجزیه و تحلیل از روش مانوتینی یو که روش های ناپاراستریک است استفاده شده و چون روش متقنی برای جمع نمرات کسب شده یافته نشد نمرات دو گروه در پنج حیطه با هم مقایسه شد. و در آخر تفاوت معناداری بین هوش هیجانی کودکان عادی و کودکان کار و خیابان دیده نشد.

فصل اول

پرسش پژوهش

آیا هوش هیجانی کودکان کار و خیابان تفاوت معناداری با کودکان عادی 10 تا 15 سال دارد؟

فرضیه پژوهش

هوش هیجانی کودکان کار و خیابان تفاوت معناداری با هوش هیجانی کودکان عادی دارد.

اهداف پژوهش:

1-توصیف هوش هیجانی (EQ) کودکان کار و خیابان و عادی.

2-مقایسه تفاوت وش هیجانی (EQ) کودکان کار و خیابان بر اساس میزان معناداری

3-تعیین بالاترین و پایین ترین میزان EQ در این گروه

متغیر پژوهش

متغیر وابسته هوش هیجانی

متغیر مستقل: وضعیت کودک اعم از عادی یا کودک کار و خیابان بودن


تعریف نظری متغیرهای پژوهشی:

هوش هیجانی: هوش هیجانی متشکل از مؤلفه های درون فردی است که دارای پنج حیطه باشد خودآگاهی ادارة هیجانها خودانگیزی هم حسی و تنظیم روابط (مایر و سالووی 1996)

کودک خیابانی

کودکانی که عمده وقت خود را بدون مدیریت بزرگسالان در خیابان ها می گذرانند (یونیسف)

کودک عادی:

کودکانی که از محبت پدر و مادر برخوردارند و تحت سرپرستی آنها در خانه و خانواده زندگی می کنند و می توانند از بیشتر امکانات رفاهی اجتماعی فرهنگی برخوردارند.

هوش هیجانی

نمره ای که کودک در پاسخ به پنج سؤال باز پاسخ در رابطه با پنج محور خودآگاهی ادارة هیجانها خودانگیزی هم حسی و تنظیم روابط کسب می کند.

کودک خیابانی

در پژوهش حاضر کودکان کار به کودکانی اطلاق می شود که سطح سنی آنها بین 10 تا 15 سال بوده و برای افراد معاش به شغل هایی نظیر دست فروشی، گل فروشی، فال فروشی، واکس زدن و… اشتغال دارند و اغلب به سرپرست یا بی سرپرست هستند و به طور در دسترس در شهر تهران مورد انتخاب و آزمون قرار گرفت اند.

کودک عادی:

کودکی که از خانواده و محبت آنها برخوردار است و تحت سرپرستی آنها زندگی می‌کند و به طور در دسترس در شهر تهران مورد انتخاب و آزمون قرار گرفته اند.

هدف پژوهش:

یکی از بزرگ ترین چالشهای بشری توسعه روابط معنی دار و رضایت در زندگی است. مادامی که فرد به نیازهای هیجانی خود و دیگران توجهی نکند. ارتباط موثری با افراد نخواهد داشت. اگر فردی درک هیجانی خوبی داشته باشد. می تواند از تغییرات روحیه و درک احساسها بهره میبرد و از چنین درکی برای اداره کردن و کنار آمدن با هیجانها استفاده کند. (پتن به نقل از اعتصامی 82)

با توجه به اهمیت و تأثر وش هیجانی در زندگی و پیشرفت افراد. در این تحقیق بر آن شدیم تا هوش هیجانی را در کودکان کار و خیابان و کودکان عادی مورد بررسی و مقایسه قرار دهیم.

اهمیت موضوع پژوهش

بحث بر سر اهمیت هوش هیجانی پیوند میان عاطف، شخصیت را شامل می شود از دیدگاه ارسطو مشکل انسان در این نیست که از هیجان برخوردار است، بلکه آنچه اهمیت دارد مناسب بودن هیجان و نحوه ابراز آن است (کلمن 1998)

با توجه به مقوله هوش هیجانی در زندگی روزمره روابط میان فردی و اجتماعی و نقش آن در پیشرفت موفقیت آمیز انسانها و جدید بودن این مقوله و از طرفی تأثیر وضعیت زندگی کودکان در روابط اجتماعی آنها پژوهش حاضر در پی رسیدن به این هدف است که آیا بین هوش عاطفی کودکان عادی و کودکان کار تفاوت معنی داری وجود دارد یا خیز. زیرا کودکان کار و خیابان به دلیل وضعیت خاص زندگی و شرایطی که در آن به سر می برند در معرض هیجانهای متفاوتی قرار می گیرند که گاه ممکن است ویژگی‌های درون فردی (خودآگاهی، ادارة هیجانها خود انگیزی هم حسی و تنظیم روابط) را پرورش دهد و گاه باعث سرکوب آنها گردد.

فـصل دوم

پیشـینه

پیشینة هوش هیجانی را می توان در ایده و کسلر به هنگام تبیین جنبه های غیر شناختی هوش عمومی جست و جو کرد. وکسلر در صفحه 103 گزارش 1943 خود دربارة هوش می نویسد کوشیده ام نشان دهم که علاوه بر عوامل هوش عوامل غیر هوشی ویژه ای نیز وجود دارند که می تواند رفتار هوشمندانه را مشخص کند. نمی‌توانیم هوش عمومی را مورد سنجش قرار دهیم. مگر اینکه آزمونها و معیارهایی نیز برای سنجش عوامل غیر هوشی در بر داشته باشند. وکسلر در کارهای خود به تلاش‌های دال حسی به سنجش حیات غیر شناختی هوش نیز اشاره کرده است. نتیجه کوشش های دال در مقیاس رشد اجتماعی وایلند منعکس است.

پیر (1984) نیز بر این باور بود که تفکر هیجانی بخشی از تفکر منطقی است و به این نوع تفکر یا به معنای کلی تر هوش، کمک می کند. روان شناس دیگری نظیر مایر (1993) و سالووی نیز پژوهش های خود را بر جنیه های هوشی هیجانی متمرکز کرده‌اند (جلالی 1381) پیش از 1990 پاین (1968) برای نخستین بار واژه هوش هیجانی را به کار برد و چنین نوشت:

یکی از دلایلی که بسیاری از پژوهشگران در حال حاضر هوش هیجانی را مورد مطالعه قرار می دهد. این است که افرادی هوش هیجانی بالایی دارند در برخی جنبه های از دیگر افراد جامعه مؤثرترند.

هوش هیجانی، احساس و تفکر را به کار می گیرد و موفقیت افراد را به زندگی بهترین نحو پیش بینی می کند (بس 1996 و هنگ 1996 به نقل از مایر سالوی و کارسو 2000)

شایان ذکر است که ایده هوش هیجانی پس از 50 سال بار دیگر توسط گاردنر (1983) استاد روان شناس دانشگاه هاروارد دنبال شد. وی هوش را مشتمل بر ابعاد گوناگونی چون زبانی، موسیقیایی، منطقی ریاضی جسمی میان فردی و درون فردی می داند. گاردنر وجوه شناختی مختلفی را با عناصر از هوش شناختی یا به گفته خودش شخصیتی ترکیب کرده است. بعد غیر شناختی مورد نظر او مشتمل بر دو مؤلفه کلی است که وی آنها را با عناوین استعدادهای درونی و مهارت های میان فردی معرفی می‌کند. به نظر گاردنر هوش هیجانی متشکل از دو مولفه هوش درون فردی و هوش میان فردی است.

طی یافته های کلمن (1998) سالووی و مایر (1990) اولین تعریف رسمی از هوش هیجانی مطرح می شود. در همان سال نیز مایر و سالوی همراه با دی پائولو اولین آزمون توانایی های هوش و هیجانی را به ثبت رساندند یک آزمون توانایی به جای اتکا به گردش دادن شخصی توانایی ها. توانایی های واقعی را می سنجد از آن پس از هر کسی در زمینه تحول مفهوم هیجانی به عنوان هوش حقیقی شناخته شده اند.

بار آن هوش غیر شناختی را عامل مهمی در تعیین توانمندی افراد برای کسب موفقیت در زندگی تلقی می کند و آن را با سلامت عاطفه- یعنی وضعیت روانی یعنی و در مجموع سلامت هیجانی- در ارتباط مستقیم می بیند. بار آن برای اولین بار بهره هیجانی (EQ) را در برابر IQ که اصطلاح شناخته شده و مقیاسی برای سنجش هوش شناختی است مطرح کرد و از سال 19810 به تدوین پرسشنامه بهره هوش هیجانی EQ و توصیف کمی هوش شناختی تنها شاخص عمده برای پیش بینی موفقیت فرد نیست.

هوش هیجانی مجموعه ای از توانایی دست که نشان می دهد دقت گزارش های هیجانی افراد چقدر متفاوت است و درک دقیق تر هیجان چگونه منجر به حل بهتر مسئله هیجانی در زندگی فرد می شود در واقع هوش هیجانی توانایی درک و ابراز هیجان ذهن و فهم و استدلال هیجان و نظم دادن به هیجان خود و دیگران است (مایر و سالووی 1997)

هوش هیجانی آگاهی از احساس ها و استفاده از آن برای تماسی تصمیم های مناسب به زندگی و همچنین توانایی تحمل کردن ضربه های روحی و مهار آشفتگی های روحی است و به عبارت دیگر هوش هیجانی نوعی مهارت اجتماعی است یعنی با مردم کنار آمدن مهار احساس ها و رابطه با انسان ها و توانایی ترغیب یا راهنمایی دیگران (به نقل از علی حسین وفایی صفتی 1381-1380) هوشیاری هیجانی غیر مهارت در کنترل هیجانها به طوری که تعادل بین هیجانها و منطق را به نحوی افزایش دهد که فرد به شادکامی دراز مدت دست یابد (همین 1996)

عامل هوش عاطفی نوعی از با هوش بودن است. از دیدگاه روزبرگ (1992) هوش عاطفی از دو مؤلفه بینش فرد و استعداد فطری همدلی تشکیل شده است.

مؤلفه اول: بینش فردی در همة موقعیت ها و به طور حتم در تمام مراحل حل مسئله، تصمیم گیری و یا انجام تکلیف یادگیری شایان اهمیت است.

مؤلفه دوم: به هنگام انجام وظیفه و یا موقعیتی خاص در رابطه با دیگران ضرورتی یا به شکلی است که در چنین موقعیتی رابطه ای متقابل میان ما و دیگران وجود دارد. با وجود این احساس همدلی حتی در صورت عدم حضور فیزیکی دیگران می تواند مؤلفه‌ای ضروری و حساس باشد.

مثلاً: وقتی برای کسی یا از جانب کسی مطلبی می نویسیم شناخت مخاطب یقیناً بر اساس احساس همدلی نسبی در برقراری ارتباط اثر بخشی عاملی ضروری است. (حسین ئفایی صنعتی 81)

مایر و سالووی هوش هیجانی را متشکل از مؤلفه ای درون فردی می دانند که در پنج حیطه به شرح زیر خلاصه می شود.

1-خودآگاهی[1] : به معنای آگاهی از خویشتن خویش، توان خودنگری و تشخیص دادن احساسات خود به همان گونه ای است که وجود دارد.

2-اداره هیجانها:[2] به معنای اداره و کنترل هیجانها، کنترل احساسات به روش مطلوب و تشخیص منشأ این احساسات و یافتن راه های اداره و کنترل ترس ها و هیجانها و عصبانیت و … است

3-خودانگیزی:[3] به معنای جهت دادن عواطف و هیجانها به سمت و سوی هدف، هویشتن دار هیجانی و به تأخیر انداختن خواسته ها و بازداری و تلاش هاست.

4-هم حسی[4]: به معنای جسمانیت نسبت به علایق و احساسات دیگران و تحمل دیدگاههای آنان و بها دادن به تفاوت های موجود بین مردم در رابطه با احساسات خود نسبت به اشیا و امورات .

5-تنظیم روابط:[5] به معنای ادارة هیجان های دیگران و برخورداری از کفایت های اجتماعی و مهارت های اجتماعی است به نظر گاردنر، هوش هیجانی از دو مؤلفه تشکیل شده است. هوش درون فردی و هوش میان فردی هوش درون فردی، مبین آگاهی فرد از احساسات و هیجانات خویش افکار باورها. احساسات شخصی و احترام به خویشتن و تشخیص استعدادهای ذاتی، استقلال عمل در انجام کارهای مورد نظر و در مجموع میزان کنترل شخصی بر هیجانها و احساس ها و خود رهبری است.

هوش میان فردی: به توانایی درک و فهم دیگران اشاره دارد و می خواهد بداند چه چیزهایی انسان را بر می انگیزد، چگونه فعالیت می کند و چگونه می توان با آنها همکاری داشت. (جلالی 81)

نظریه پردازان

با نگاهی به تعاریف متعدد هوش هیجانی دو خط نظری کلی را در این زمینه ی توان یافت. دیدگاه اولیه، هوش هیجانی را نوعی هوش تعریف می کند که هیجان و عاطفه را در بر می گیرد. دیدگاه بعد دیدگاه مختلط است که هوش هیجانی را با سایر توانایی ها و ویژکگی های شخصیت نظیر انگیزش ترکیب می کند.



مقایسه میزان هیجانخواهی دانشجویان متأهل و مجرد

هیجان خواهی یکی از ویژگی های شخصیت است که براساس خلق و خو، انگیختگی و سطح بهینه تحریک قرار دارد طبق نظر مارولین زاکرمن (1978 ، 1979) ساختار هیجان خواهی به مقدار انگیختگی که دستگاه عصبی مرکزی شخص مغز و نخاع شوکی از منابع بیرونی تحریک نیاز دارد مربوط است طبق نظر زاکرمن هیجان خواهی صفتی است که ویژگی آن نیاز به هیجان و تجربه های متنوع و پیچیده و میل ا
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 0
فرمت فایل doc
حجم فایل 48 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 40
مقایسه میزان هیجانخواهی دانشجویان متأهل و مجرد

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

مقایسه میزان هیجانخواهی دانشجویان متأهل و مجرد

فهرست مطالب

عنوان صفحه

فصل اول 1

مقدمه 2

بیان مساله 3

اهداف تحقیق 5

فرضیه 6

تعریف عملیاتی 7

فصل دوم 8

پیشینه تحقیق 9

فصل سوم 30

جامعه تحقیق 31

نمونه تحقیق 31

روش نمونه گیری 31

روش جمع آوری اطلاعات 31

ابزار تحقیق 32

فصل چهارم 37

تجزیه و تحلیل داده ها 38

فصل پنجم 41

نتیجه گیری 42

محدودیتها 43

پیشنهادها 44

منابع و ماخذ 45


فصل اول

مقدمه

بیان مسأله

اهداف تحقیق

فرضیه

تعریف عملیاتی

مقدمه :

افراد آدمی از همان آغاز کوشیده اند تا حالتهای آشفته هیجانی یا انفعالی را درک کنند و به آنها پاسخ های شایسته بدهند؛ بقراط حکیم در عهد باستان معتقد بود که چهار مزاج و خوی عاطفی خاص وجود دارد که هر کدام بر اثر غلبه های ماده سیال دم اخوان، سودا، صفرا، بلغم حالت ویژه ای را در بدن پدید می آورد ارسطو نخستین کسی بود که میان مؤلفه های فیزیولوژیکی و روانی هیجان عنوانهای ماده یا انگاره را مطرح نمود. در قرن هفده و هجده فیلسوفان غالباً تصور می کردند هیجان یا عاطفه امری غریزی و غیرعقلانی است و جنبه های حیوانی نوع بشر را تشکیل می دهد. در برابر آن خرد یا عقل عقلانی و جنبه های خاص وجود دارد که جلو انجام گسیختگی های هیجان را می گیرد و انسان را به سوی رفتار عاقلانه رهنمون می سازد.

هیجان خواهی یکی از ویژگی های شخصیت است که براساس خلق و خو، انگیختگی و سطح بهینه تحریک قرار دارد. طبق نظر مارولین زاکرمن (1978 ، 1979) ساختار هیجان خواهی به مقدار انگیختگی که دستگاه عصبی مرکزی شخص مغز و نخاع شوکی از منابع بیرونی تحریک نیاز دارد مربوط است. طبق نظر زاکرمن هیجان خواهی صفتی است که ویژگی آن نیاز به هیجان و تجربه های متنوع و پیچیده و میل اقدام به خطرهای جهانی و بدنی به خاطر خود این تجربه هاست. (زاکرمن 1979، ص 10 ).

فرد هیجان خواه تحریک بیرونی دائمی مغز را ترجیح می دهد، از کارهای عادی خسته می شود و مرتباً در جستجوی راهی برای افزایش انگیختگی از طریق تجربه های هیجان انگیز است و فرد کم هیجان خواه هجوم مداوم تحریک مغزی کمتری را ترجیح می دهد و کارهای عادی را نسبتاً خوب تحمل می کند. ساختار هیجان خواهی از مجموعه های مؤلفه های به هم پیوسته است که زاکرمن آنها را به هر نمونه از هر مقیاس، مقیاس هیجانخواهی (sss) نشان می دهد. (سید محمدی، یحیی، ص 235).

به نظر می رسد که هیجان خواهی افراد با حضور متغیرهای دیگر متفاوت باشد به این معنا که سنین متفاوت وضعیت تأهل یا تجرد، وضعیت شغل خاص، جنسیت و از این قبیل در میزان هیجان طلبی افراد مؤثر است.

بیان مسأله :

تنوع جویی در احساسات و تجارب از نیازهای آدمی است، چنانکه بعضی ها حتی خط هم می کنند تا به چنین تجربه هایی دست یابند. برای اندازه گیری نیاز زاکرمن (1979) آزمونی ترتیب داد به نام مقیاس هیجان خواهی (sss) که شامل سؤالهایی برای ارزیابی تمایل فرد برای دست زدن بع فعالیتهای مخاطره انگیز یا ماجراجویانه، جستجوی تجارب حسی تازه، لذت بردن از هیجان، تحریکات اجتماعی و اجتناب از کسل شدن.

به نظر می رسد هیجان خواهی صفتی است که در موقعیتهای گوناگونی از همسانی برخوردار است. افرادی که در یکی از قلمروهای زندگی از تجربه های تازه لذت می برند در قلمروهای دیگر به عنوان آدمهای ماجراجو توصیف می شوند، نمره بالا در این مقیاس با تعدادی از خصوصیات رفتاری ارتباط دارد. مثل پرداختن به ورزشهای و یا سرگرمیهایی خطرناک مثل چتربازی، موتورسواری، و ... و تنوع خواهی در تجارب جنسی و مواد مخدر و نترس بودن در بعضی موقعیتهای خطرناک و هراس آور مثل رانندگی، سرعت بالا از آنها سؤال می شود. هیجان بیشتر سرعتهای بالاتر را گزارش می دهند.

افراد طالب هیجان بیشتر طالبان هیجان کمتر را افرادی کسل کنند. می دانند و برعکس افراد طالب هیجان کمتر افراد گروه اول یا هیجان بیشتر را افرادی می دانند که به فعالیتهای بی ثمر و ماجراجویانه ای دست می زنند و این نگرش ها می توانند در انتخاب همسر و شریک زندگی اهمیت زیادی داشته باشد. همگونی زن و مرد از لحاظ این خصلت، خصلت می تواند میزان سازگاری در زناشویی را پیش بینی کند. (فیشر زاکرمن، و نیب 1981 ).

اگر زن یا شوهر نمره بالایی در این مقیاس هیجان خواهی داشته باشد و نمره پایین، احتمال عدم توافق زناشویی افراد افزایش می یابد. این مطلب وقتی صحت دارد که نمره زن در مقیاس هیجان خواهی بسیار بالا باشد. که در این صورت همسر را فردی کسل کننده، و محدود کننده بداند و این امر شاید به دلیل اینکه در خارج از محیط زناشویی برای مرد بیش از زن فرصتی برای ارضای هیجان خواهی وجود دارد و شاید هم به دلیل انتظارات فرهنگی چنین شرایط متفاوتی برای زن و مرد مهیا می گردد. (جناب مهدی محی الدین، صص 67 – 66 ، چاپ دوم)

بنابراین مسأله اصلی تحقیق حاضر این است : آیا میزان هیجان خواهی دانشجویان مجرد و متأهل متفاوت است؟

اهداف تحقیق :

هدف کلی تحقیق حاضر تعیین تفاوت میزان هیجان خواهی دانشجویان متأهل و مجرد است.

اهداف جزئی :

- تعیین تفاوت میزان هیجان خواهی دانشجویان متأهل مرد و زن

- تعیین تفاوت میزان هیجان خواهی دانشجویان دختر و پسر مجرد

پژوهش و کنونی از اهمیت خاصی برخوردار است که می توان به شرح زیر توصیف کرد :

الف ) همانطور که روبین میل می گوید : « ما عوامل مؤثر در موفقیت ازدواج را دقیقاً نمی شناسیم» تحقیقات مربوط به پیشگویی موفقیت زناشویی و متغیرهای کنش متقابل زناشویی برای پیشگیری علائم و ویژگیهای که در حال حاضر خوشبختی و سازگاری زناشویی را اندازه گیری می کند و به معرفی چند ویژگی کلی می پردازند. اعم این ویژگیها چنین است :

1 ) شباهت؛

2 ) پختگی ؛

3 ) متناسب بودن سن زن و مرد ؛

4 ) زمینه تربیتی و اجتماعی ؛

5 ) سلامتی جسمی و روانی و ... (اردلان، 1354، ص 192 )

تحقیقاتی که در زمینه شباهت انجام گرفته است شامل وضعیت اقتصادی و اجتماعی یکسان و شباهت در علائق و خواستها شباهت در عقاید مذهبی، هم نژاد بودن و ... می باشد. هیجان خواهی می تواند یکی دیگر از این عوامل باشد. به عبارتی شباهت در میزان هیجان خواهی زن و شوهر می تواند یکی از عوامل ارتقاء شادکامی به شمار آید. لذا بررسی این عوامل می تواند با پیگیری پژوهش کنونی درباره نقش هیجان خواهی در اختلاف زناشویی گامی در جهت شناسایی بهتر عوامل مؤثر در بروز این اختلافات زناشویی و مدنظر داشتن این ویژگی در فرایند درمان زناشویی بردارد.

ب ) به دنبال تحقیق هدف طرح شده در بند الف یافتن یک تائید تجربی برای وجود رابطه میان هیجان خواهی و ناسازگاریهای زناشویی می توان از این مسأله شباهت در میزان هیجان خواهی در مشاوره قبل از ازدواج استفاده نمود.

فرضیه :

1 ) میزان هیجان خواهی دانشجویان متأهل و مجرد متفوت است ؛

2 ) میزان هیجان خواهی دانشجویان متأهل مرد و زن متفاوت است ؛

3 ) میزان هیجان خواهی دانشجویان دختر و پسر مجرد متفاوت است.

تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها :

هیجان خواهی صفتی است که به این شکل توصیف می شود.

«جستجوی هیجانها و تجربه های متنوع، تازه، پیچیده، پرشور و میل به ریسک کردن بدنی، اجتماعی قانونی و مالی به خاطر خود این تجربه ها» (زاکرمن، 1994 ، ص 274 ) (سید محمدی، یحیی، 1382 ). که در این پژوهش به وسیله مقیاس هیجان خواهی (sss) زاکرمن تغییر و ارزیابی می شود.

زنان در این پژوهش به زنان ازدواج کرده اطلاق می شود و شوهران به هسمران گروه قبلی اطلاق می شود.

تعریف عملیاتی :

هیجان خواهی منظور از هیجان خواهی در این تحقیق نمره ای است که آزمودنیها در به شناسه هیجان خواهی زاکرمن کسب می کنند.

فصل دوم

پیشینه تحقیق :

مطالعه انگیزش را می توان حداقل تا یونانیان باستان مانند سقوط، افلاطون و ارسطو ردیابی کرد. افلاطون شاگرد سقراط معتقد بود که انگیزش از روح ذهنی یا روان سه جزیی سرچشمه می گیرد که به صورت سلسله مراتبی ترتیب یافته است که در ابتدایی ترین سطح که به اشتها و امیال بدن مثل گرسنگی و میل جنسی کمک می کرد و در سطح دوم جنبه رقابتی قرار داشت که به معیارهای اجتماعی مثل احساس افتخار یا بیشتر مهم کمک می کرد و بالاترین سطح جنبه محاسباتی قرار داشت که به قابلیتهای تصمیم گیری روح رفتارهای گوناگونی برابر می انگیخت.

صدها سال بعد روح سه جزیی یونانی به دوگانه نگری کاهش یافت : هوس های بدن و تعقل ذهنی توماس آکیناس اعلام نمود که بدن تکانه های انگیزش غیرمنطقی و مبتنی بر لذت ایجاد می کند. در حالی که ذهن انگیزه های منطقی و مبتنی بر اراده را فراهم می آورد.

در دوران پس از رنسانس، رنه دکارت، فیلسوف فرانسوی، جنبه های نافعال و فعال انگیزش را هم متمایز کرد و آن را به این کونابه نگری ذهن، بدن افزود. بدن عامل ماشینی و از لحاظ انگیزش نافعال بود در حالی که اراده عامل غیرمادی و از لحاظ انگیزش فعال بود. (سید محمدی یحیی، ص 30 ).

سطح متوسط انگیختگی با تجربه لذت برابر است (برلین ، 1967) تحریک کم، کسالت و بی حوصلگی به بار می آورد.


مقایسه رضایت شغلی پزشکان در بین بخشهای عمومی و خاص

هدف از تحقیق حاضر بررسی مقایسه رضایت شغلی در بین پزشکان در بخش های خاص و عمومی شهرستان ابهر است که فرضیه عنوان شده به این صورت است که در بین رضایت شغلی پزشکان و بخش های خاص و عمومی شهرستان ابهر تفاوت معنی داری وجود دارد که جهت سنجش آزمون رضایت شغلی استفاده گردیده و جامعه مورد مطالعه پزشکانی که در بخش های خاص و عمومی مشغول به فعالیت هستند که طبق آم
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 0
فرمت فایل doc
حجم فایل 104 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 68
مقایسه رضایت شغلی پزشکان در بین بخشهای عمومی و خاص

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

مقایسه رضایت شغلی پزشکان در بین بخشهای عمومی و خاص

فهرست

عنوان صفحه

چکیده 7

فصل اول :کلیات تحقیق 8

مقدمه 9 بیان مساله 12

اهداف تحقیق 13 فرضیه تحقیق 14

فصل دوم : پیشینه وادبیات تحقیق 15

انتخاب کردن یک شغل 16 عوامل تاثیر گذاری برانتخاب شغل 18 تاثیرات خانواده 21

معلمان 22

کلیشه سازی های جنسیت 23

زندگی شغلی 26

رضایت شغلی 28

رشد شغلی 31 تغییرشغل در میانسالی 35

بیکاری 36

برنامه ریزی برای باز نشتگی 38

ترکیب کار و خانواده 43

رشد شغلی 44

زنان و اقلیتهای قومی 47

تفاوتهای فردی درکار 51 تفاوتهای فردی در عملکرد شغلی 53

وراثت 56

آثار نابهنجاریهای کروموزمی 57 محیط 59 روشهای سنجش تفاوتهای فردی 61 گزینش نیروی انسانی 65

شیوه های سنتی انتخاب کارکنان 66

فرضیه های مربوط به فرد و شغل 70

آزمون های استخدامی 71

مراحل برنامه آزمون ها استخدام داوطلبان شغل 72

فصل سوم : روش تحقیق 73

جامعه مورد مطالعه 74

روش نمونه گیری 74

ابزار اندازگیری در تحقیق 75

روش تحقیق 76 فصل چهارم : یافته ها و تجزیه و تحلیل آنها 78

جدول 2-4 بررسی مقایسه رضایت شغلی در بین دو گروه پزشگان در بحث های خاص و عمومی 79

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری 84 بحث و نتیجه گیری 85

پیشنهادات 87

محدودیت ها 88

منابع و ماخذ 89

چکیده

هدف از تحقیق حاضر بررسی مقایسه رضایت شغلی در بین پزشکان در بخش های خاص و عمومی شهرستان ابهر است که فرضیه عنوان شده به این صورت است که در بین رضایت شغلی پزشکان و بخش های خاص و عمومی شهرستان ابهر تفاوت معنی داری وجود دارد که جهت سنجش آزمون رضایت شغلی استفاده گردیده و جامعه مورد مطالعه پزشکانی که در بخش های خاص و عمومی مشغول به فعالیت هستند که طبق آمار بدست آمده 80 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده که 40 نفر از پزشکان در بخش های خاص و 40 نفر در بخش های عمومی که جهت سنجش فرضیه ها از روش آماری t متغیر مستقل استفاده گردیده که نتایج بدست آمده مشخص می کند که بین رضایت شغلی پزشکان در بخش های خاص و عمومی تفاوت معنی داری وجود دارد و سطح معنی داری آن برابر 05/0

فصل اول

« کلیات تحقیق»

مقدمه

غیر از زندگی خانوادگی زندگی شخصی و رضایت از آن در رشد اجتماعی افراد موثر خواهد بود . بعد از اینکه جوانان شغلی را انتخاب می کنند باید یاد بگیرند که چگونه تکالیف آن را خوب انجام دهند و با همکاران و وظایف و مسئولیت های خود کنار بیایند و به در خواستهای کارفرمایان پاسخ دهند و تمایلات خودشان را حفظ کنند که به رضایت شغلی دست پیدا کنند .

در صورتی که تجربیات کاری خوب پیش برود و بزرگسالان شایستگی های تازه ای را پرورش دهند و احساس موفقیت می کنند ، دوستان جدیدی پیدا می کنو و از لحاظ مالی مستقل و ایمن می شوند و همانگونه که قبلاً دیدیم در مورد زنان و همین طور مردان که به رشد شغلی همسرشان کمک می کنند .

آرمانها و دستاوردهای محیط کار و خانواده در هم تنیده هستند که جوانان عموماً بعد از یک دوره ارزیابی در سازگاری سرانجام در یک شغل تثبیت می شوند و در مشاغلی که فرصت هایی برای ترفیع وجود دارد ، آرمانهای عالی را معمولاً باید به صورت نزولی اصلاح کرد که ساختار اغلب محیط های کاری به هرم شباهت دارد و در تجارب تعداد کمی پست های مدیریتی عالی رتبه وجود دارد و در کارخانه ها تعداد مشاغل سرپرستی محدود هستند .

در بررسی طولی بیش از 400 مدیر مرد سطح پایین شرکت BT AT اهمیت کار در زندگی مردان ، در نتیجه پیشرفت شغلی و سن تغییر می کرد .

مردانی که خیلی کم پیشرفت می کردند زودتر دچار کناره گیری از کار می شوند.

خانواده ، تفریح و خدمات اجتماعی در اوایل 30 تا 40 سالگی اهمیت بیشتری کسب می کرد ، مردانی که از نظر موفقیت شغلی در سطح متوسط بودند در سنین بالاتر بر نقشهای غیر شغلی تاکید می کردند . در مقابل مردانی که خیلی موفق بودند و با گذشت زمان بیشتری در کارشان در گیر می شوند اگر چه میل به پیشرفت با افزایش سن رو به افول می رود ، اغلب کارکنان هنوز جویای چالش هستند و از نقش های کاریشان احساس خشنودی می کنند . غیر از فرصت شغلی ، ویژگی های شخصی بر پیشرفت شغلی تاثیر می گذارند .

احساس کار آیی شخصی – اعتقاد شخص به توانایی خویش برای موفق شدن بر انتخاب و رشد شغلی و همین طور رضایت شغلی تاثیر مثبت دارد و جوانانی که درباره آنان شکست یا اشتباه کردن خیلی نگران هستند و معمولاً آرمانهای شغلی را در نظر می گیرند که خیلی عالی و یا خیلی پست هستند که تمام اینها جهت رضایت شغلی و یا عدم آن تاثیر دارد که در زمینه پزشکی و تهفص و گیرودار بودن مسائل بیماری مردم تلاش بر سلامتی و بازیافت

افراد به زندگی هم می تواند در شغل و نوع و انتخاب آن تاثیر مثبت داشته باشد . ( گنجی – 1380 صفحه 191)


بیان مساله :

به نظر می رسد که پزشکان فرایند شغلی متفاوت و اغلب پیچیده تری نسبت به مشاغل دیگر را طی می کنند که برنامه ریزی شغلی مخصوصاً برای کسانی که شاغل به طور سنتی پزشکی و گذراندن اوقات خود در بیمارستان را دنبال می کنند ، معمولاً با سختی بسیاری است و در معرض عواقب و اتفاقات زیادی قرار دارد .

کار آیی شخصی کم در مشاغلی مثل پزشکی نه تنها انتخاب شغلی را سخت تر می کند در زمینه تخصصی و عمومی بلکه وقتی زندگی شغلی آنها آغاز می شود پیشرفتشان را به نسبه می خواهند که زیاد کنند و معمولاً برای رسیدن به این پیشرفت باید تمام سعی خود را بکند . حتی زمانی که پزشکان که در مشاغل تخصصی می شوند تعداد کمی از آنها به پست های مدیریتی مثل رئسس بیمارستان می رسند تصورات کلیشه شدن وظایف در مورد پزشکان به عنوان پیرو و نه رهبر و همین طور تعارض بین کار و نوع وظیفه پیشرفت را می تواند سریع کند که در رضایت شغلی مسائلی مثل جنسیت و تجربه و متاهل بودن و روحیه قوی داشتن می تواند تاثیر گذار باشد .( سید محمدی – 1381 صفحه 87 )


اهداف تحقیق

هدف از این تحقیق حاضر مقایسه رضایت شغلی در بین پزشکان عمومی و پزشکان متخصص و اینکه آیا پزشکان بیماریهای عمومی به نسبت اطلاعات کمتر نسبت به یک بیماری خاص و درگیر شدن با آن بیماری رضایت شغلی بالایی نسبت به پرشکان بیماریهای تخصصی و خاص دارند یا نه ؟

اهمیت و ضرورت تحقیق

غیر از زندگی خانوادگی ، زندگی شغلی بستر مهمی برای رشد اجتماعی در اوایل بزرگسالی است . بعد از اینکه جوانان شغلی را انتخاب کنند باید یاد بگیرند چگونه تکالیف آن را خوب انجام دهند با همکاران کنار بیایند و نوع شغل و استرس بر آن خیلی در زندگی کاری مهم است . همانطور که می دانید امروز بعضی از مشاغل دچار استرس بالایی است و عدم موفقیت در آن می تواند باعث مشکلات روحی بسیاری باشد و رضایت شغلی در این صورت پایین تر خواهد آمد که در این راستا پزشکی یکی از شغلهای مهمی است که در جامعه ما وجود دارد و استرس فراوانی را به خود جذب می کند که در این زمینه بعضی بیماری ها در نوع تخصص خود و رسیدگی به آن واقعاً گاهی اوقات باعث استرس و ناراحتی است ولی این علاقه و رغبت افراد است که آنها را جذب سختگیریهای کار می کند . ( مقدمی پور – 1383 صفحه 82 )


فرضیه تحقیق

رضایت شغلی در بین پزشکان عمومی و پزشکان متخصص متفاوت است .

متغیر ها

رضایت شغلی متغیر وابسته

پزشکان بیماریهای عمومی و پزشکان بیماریهای خاص متغیر مستقل در دو گروه مستقل

تعاریف عملیاتی واژه ها و مفاهیم

رضایت شغلی عبارتند از انجام وظایف محوله افراد در محیط کاری و شغلی خود به نحو احسن و رسیدن به ارتقاء شخصی کوشیدن در راضی کردن ارباب رجوع و فرد رجوع کننده به محیط کار ارائه خدمات کاری و رسیدن به درجه عالی و احساس رضایت مندی و خوشحالی کردن و بلاخره عبارتند از نمره ای است که آزمودنی از آزمون رضایت شغلی بدست آورده است .

پزشکان عمومی به پزشکانی گفته می شود که بعد از قبولی در دانشگاه و گذراندن واحد های درسی در مدت 7 سال می توانند به عنوان پزشک عمومی جهت درمان تشخیص هر بیماری اقدام نمایند .

فصل دوم

« پیشینه و ادبیات تحقیق»

انتخاب شغل = جوانان - چه آن هایی که به کالج رفته اند – و چه آن هایی که نرفته اند – با تصمیم مهمی در زندگی مواجح هستند : انتخاب نقش شغلی مناسب کارمند ثمر بخش بودن به همان ویژگی هایی نیاز دارد که یک شهروند فعال و عضو خانواده ی متعهد نیازمند آن است : قضاوت درست ، مسولیت ، ایثار و همکاری ، فردی که کاملاً برای کار آمادگی دارد بهتر می تواند سایر نقش های بزرگسال را برآورده سازد . چگونه جوانان در باره مشاغل خود تصمیم می گیرند و چه عواملی بر انتخاب های آن ها تاثیر می گذارند ؟ انتقال از مدرسه به محیط کار چگونه صورت می گیرد و جه عواملی آن را آسان یا دشوار می سازند ؟ ( موسوی – 1380 – صفحه 82 ) .

انتخاب کردن یک شغل :

در جوامعی که امکانات شغلی فراوان هستند . انتخاب کردن شغل یک فرآیند تدریجی است که مدت ها قبل از نوجوانی آغاز می شود . نظریه پردازان معتقدند که جوانان چند مرحله ی رشد شغلی را طی می کنند ( گینزیوگ 1972 ، 1988 ؛ سوپر ، 1980 ، 1984 ) :

1- دوره ی خیالی ( اوایل و اواسط کودکی ) . دیدیم که کودکان با خیال پردازی درباره انتخاب های شغلی در مورد آن ها آگاهی کسب می کنند . اما ترجیحات آن ها عمدتاً تحت تاثیر آشنایان زرق و برق و هیجان انگیز بودن مشاغل قرار دارد و با تصمیماتی که سرانجام خواهند گرفت ، ارتباط چندانی ندارد .

2- دوره ی دودلی ( اوایل و اواسط نوجوانی ) . نوجوان بین 11 تا 17 سالگی فکر کردن به مشاغل را به صورت پیچیده تری آغاز می کنند . ابتدا آن ها انتخاب های شغلی را بر حسب تمایلاتشان ارزیابی می کنن . بعداً ، زمانیکه از ضروریات شغلی و آموزشی مشاغل مختلف آگاه تر می شوند ، توانایی ها و ارزش های خود را در نظر می گیرند . زمانیکه شارس به فارغ التحصیلی از دبیرستان نزدیک شد ، با خودش فکر کرد که (( من علم و فذآیند اکتشاف را دوست دارم ، اما مردم را هم دوست دارم و می خواهم برای کمک به دیگران کاری انجام دهم . بنابراین ، شاید تدریس یا پزشکی برایم مناسب تر باشد )) .

3- دوره ی واقع گرایی ( اواخر نوجوانی و اوایل بزرگسالی ) . در اوایل 20 – 30 سالگی ، واقعیت های منطقی و اقتصادی بزرگسالی مطرح می شوند و جوانان محدود کردن انتخاب های خود را آغاز می کنند در آغاز یا خیلی از آنها از طریق کاش بیشتر این کار را انجام می دهند ، و در مورد امکاناتی که با .یژگیهای شخصی آن ها یا آمیخته گی دارد ، اطلاعات بیشتری گرد آوری می کنند . بعداً وارد آخرین مرحله ، یعنی ، تبلور می شوند که طی آن روی طبقه ی شغلی کلی تمرکز می کنند در این مرحله ، قبل از اینکه آن یا در شغل واحدی مستقر شوند ، برای مدتی دست به آزمایش می زنند . زمانیکه شارس دانشجوی سال 2 کالج بود ، علاقه ی خود را در علوم دنبال کرد ، ولی هنوز رشته ی اصلی خود را انتخاب نکرده بود . بعد از لینکه اوشیمی را بر گزید ، در باره لیکه تدریس ، پزشکی ، یا بهداشت عمومی را دنبال کند فکر کرد . ( موسوی - 1382- صفحه 83 ) .

عوامل تاپیر گذاری بر انتخاب شغل :

با اینکه افراد این حالت عمومی رشد شغلی را دنبال می کنند ، از نظر زمان بندی و ترتیب آن ، موارد استثنایی وجود دارد . تعداد معدودی از همان سنین اولیه می دانند چه می خواهند باشند و مسیر مستقیمی را به سمت هدف شغلی دنبال می کنند . سایر افراد برای یک دوره ی طولانی ، انتخاب های خود را باز می گذارند دانشجویان زمان زیادی را به بررسی و تصمیم گیری اختصاص می دهند . در مقابل ، شرایط زندگی جوانان کم درآمد به آن ها اجازه نمی دهد انتخاب هایی داشته باشند که از لحاظ عالی آن ها را تامین کنند . اگر لحظه ای به این موضوع فکر کنید که انتخاب شغل چگونه صورت می گیرد متوجه خواهید شد که این کار یک فرآیند عقلانی نیست که جوانان توانایی ها تمایلات وارزش های خود را با انتخاب های شغلی تنظیم کنند ؛ انتخاب شغل مانند سایر رویدادهای مهم رشد حاصل تعامل پویا بین شخص و محیط است . عوامل زیادی به تصمیم گیری شغلی تاثیر دارند .

شخصیت ، افراد جذب مشاغلی می شوند که شخصیت آن ها را تکمیل کنند . جان ( 1966، 1985 ) ، شش تیپ شخصیت را شناسایی کرده است که بر انتخاب شغل تاثیر می گذارند :

  • شخص جستجو گر ، که از کار کردن روی افکار و عقاید لذت می برد ، شغل علمی نظیر انسان شناسی ، فیزیکدان یا مهندسی را بر می گزیند .
  • فرد اجتماعی ، که تعامل با مردم را دوست دارد و به سمت خدمات انسانی نظیر مشاوره ، مددکاری اجتماعی و یا تدریس گرایش می یابد .
  • شخص واقع گرا ، که مسائل دنیای واقعی را ترجیح می دهد و با اشیا کار می کند و شغل فنی مانند ساختمان سازی ، لوله کشی و یا تحقیق را بر می گزیند .
  • آدم هنر دوست ، که عاطفی است و نیاز زیادی به بیان فردی دارد و به سمت رشته هنری مانند نویسندگی ، موسیقی و هنر های تجسمی گرایش می یابد .
  • آدم سنت گرا ، که مشاغل سازمان یافته را دوست دارد و برای اموال و مقام اجتماعی ارزش قایل است ؛ صفاتی که با برخی مشاغل مانند : حسابداری ، بانکداری و کنترل کیفیت متناسب هستند .
  • آدم با شهامت ، که ماجرا و ترغیب کننده و رهبرب قدرت مند است و به سوی مشاغل فروشندگی و سر پرستی و سیاست کشیده می شود ، پژوهش بین شخصیت و انتخاب رابطه ی روشنی را نشان می دهد ، ولی این رابطه چندان نیرومند نیست ( هولند ؛ 1985 ) .

شخصیت به این علت پیش بینی قدرتمندی نیست که خیلی از افراد آمیخته ای از چند نوع شخصیت هستند و می توانند در بیش از یک شغل عملکرد خوبی داشته باشند . از این گذشته ، تصمیمات شغلی معمولاً در بستر خانوادگی ، فرصت های آموزشی ، و شرایط موجود زندگی صورت می پذیرند . برای مثال ، کریستی ، ، روست شارس ، در بعد (( جستجو گر )) هولند نمره ی بالایی کسب نمود ، اما وقتی که ازدواج کرد و صاحب چند فرزند شد ، رویای استاد دانشگاه شدن را به تعویق انداخت و شغل خدمات انسانی را برگزید که چند سال کمتر به آمادگی تحصیلی نیاز داشت .

تاثیرات خانواده :

آرزوی های شغلی جوانان با مشاغل والدینشان همبستگی نیرومندی دارد . افرادی که در خانواده های مرفه بزرگ می شموند ، به احتمال بیش تری مشاغل عالی رتبه نظیر دکتر ، وکیل ، دانشمند و مهندسی را انتخاب می کنند . در مقابل ، افرادی که زمینه ی خانوادگی کم درآمد داشته اند مشاغل پایین مرتبه و کارگری مانند لوله کشی ، کارگر ساختمانی ، منشی گری را بر می گزینند . شباهت والد – فرزند تا اندازه ای حاصل دست آورد تحصیلی است بهترین پیش بین مقام شغلی تعداد سال های تحصیلات است ( من ترمن ، 1980 ) .

شباهت خانوادگی در انتخاب شغل به دلایل دیگری نیز وجود دارد . والدین مرفه به احتمال بیشتری اطلاعات مهمی را در باره ی دنیای کار د راختیار فرزندانشان قرار می دهند و با افرادی ارتباط دارند که می توانند به فرزندان آن ها کمک کنند تا شغل عالی رتبه ای به دست آورند شیوه های فرزند پروری نیز ارزش های مربوط به شغل را شکل می دهند . در فصل 2 اشاره کردیم که والدین مرفه ، استقلال و کنجکاوی را ترغیب می کنند که برای خیلی از مشاغل عالی رتبه ضروری هستند . در مقابل ، والدین کم در آمد ، به احتمال زیاد روی اطلاعات و موافقت تاکید می کنند . فرزندان اینگونه والدین در محیط کار از دستورات دیگران تبعیت می کنند .

با این که همخوانی بین انتخاب شغلی والد و فرزند چشم گیر است ، ولی پیش بین چندان قدرتمندی یست . فشار والدین برای درست خواندن و ترغیب فرزندان به مشاغل عالی رتبه ، دست پای شغلی فراتر از مقام اجتماعی – اقتصادی را پیش بینی می کند ( بل و همکاران 1996 ) . گر چه ارزش ها و اهداف والدین معمولاً باعث می شود که نوجوانان مشاغل مشابه با مشاغل والدینشان را دنبال کنند ، ولی والدین می توانند آرمان های عادی تری را نیز تقویت کنند ( موسوی – 1382 صفحه 86 ) .

معلمان :

معلمان نیز در تصمیمات شغلی نقش بسزایی دارند در یک تحقیق ، از دانشجویان سال اول سوال شد چه کسانی بیش ترین تاثیر را بر انتخاب رشته تحصیلی آن ها داشته اند . افرادی که آن ها غالباً نام بردند ( 39 درصد نمونه ) ، معلمان دبیرستان بودند ( جانسون ، 1967 ، نقل شده توسط رایس ، 1999 ) .

جوانانی که به کالج می روند ، در مقایسه با همسالانشان که به کالج نرفته اند و والدین با نفوذ تری دارند ، فرصت بیش تری برای برتری رابطه ی صمیمانه ای با معلمان دارند . این یافته ها دلیل دیگری را برای ایجاد روابط + و معلم – شاگرد در اختیار می گذارد ، مخصوصاً در مورد دانش آموزان دبیرستانی که از خانواده های کم درآمد هستند . قدرت معلمان به عنوان الگوهای نقشی می تواند منبع مهمی برای حرکت صعودی این جوانان باشد .

کلیشه سازی های جنسیت :

در بیست سال گذشته ، ترجیحات شغلی مردان جوان از لحاظ جنسیت به صورت کلیشه ای باقی مانده است ، در حالی که زبان جوان به طور روز افزون به مشاغلی علاقه نشان داده اند که عمدتاض در اختیار مردان است ( گاتفردسون ، 1996 ) . تغییرات در نگرش های نقش جنسی ، همراه با افزایش چشم گیر مادران شاغل ، که الگوهای شغلی برای دفترشان هستند ، جذب روز افزون خان ها به مشاغل غیر سنتی را توصیه می کند .

در عین حال ، پیشرفت زنان در وارد شدن به مشاغل تحت سلطه مردان و سرآمد شدن در این مشاغل ، کند بوه است . به طوری درصد زنان مهندس ، وکیل ، و دکتر ، بین 1972 تا 1998 در ایالات متحده افزایش یافت ولی در مقایسه با مردان بسیار کمتر بود زنان همچنان در مشاغل کم درآمد و از لحاظ سنتی زنانه ی ادبیات ، مدد کاری اجتماعی ، تدریس و پرستاری مشغول به کار هستند ( اداره سرشماری آمریکا ، 1999 ) . پیشرفت زنان تقریباً در همه ی رشته ها کمتر از مردان است که کتاب های بیشتری می نویسند ، کشفیات بیشتری می کنند ، مقام های رهبری بیشتری در اختیار دارند ، آثار هنری بیشتری می آفرینند . توانایی نمیتواند این تفاوت های جنسی فاحش را توجیه کنند . در فصل 11 اشاره کردیم که اختلاف جنسیت در عملکرد شناختی همه ی مهارت ها نا چیز و رو به افول است . در عوض ، پیام های کلیشه سازی جنسیت نقش مهمی را ایفا می کنند . با اینکه نمرات دختر ها بالاتر از نمرات پسر ها است ولی وقتی به مرحله دبیرستان می رسند ، از توانایی خود اطمینان کمتری دارند و پیشرفت خود را دست کم می گیرند ( بورنهالت ، گودنو و کانی ، 1994 ) . درصد دختر ها در برنامه های تیز هوشان ، بین کلاس 10 و 12 کاهش می یابد وقتی می پرسند چه چیزی آن ها را از ادامه دادن کلاس های تیزهوشان مایوس کرده است ، فشارهای والدین و همسالان و نگرش های معلمان و مشاوران را مهم ترین عوامل ذکر کرده اند ( رید ، 1991 ، ونیز ، 1996 ) .

در کالج، آرمان های شغلی زنانی کعه استعداد تحصیلی زیادی دارند ، بیش تر افت می کند . در یک بررسی طولی ، دانش آموزانی را که در مراسم فارغ التحصیلی از دبیرستان حضور داشتند به مدت 10 سال پیگیری کردند از کالج تا دنیای کار .

زن ها در سال 2 کالج ، هوش خود را کمتر ارزیابی کردند ، در حالیکه مرد ها اینگونه نبودند . ضمناً زن ها به علت نگرانی درباره ی آمبختن کار با فرزند پروری و مسائل حل نشده درباره ی توانایشان ، افتخارات شغلی خود را کاهش دادند و کم توقع تر شدند با اینکه زنان در درس های کالج بهتر از هم تایان مرد خود عمل کردند ، بعد از وارد شدن به دنیای کار به سطوح پایین تر دست یافتند ( آرنولد ، 1994 ) .

بررسی دیگری نتایج مشابهی را گزارش داد . آرمان های تحصیلی زنانی که استعداد ریاضی زیادی داشتند در دوره ی کالج کاهش چشمگیری یافت و تعداد تحفص گرفتن در علوم نیز تنزل کرد ( بن بودارجمند ، 1990 ) . عدم هنور چشمگیر زنان در مشاغل مرتبط با علوم فیزیک ، کاملاً محسوس است آن ها فقط 9 درصد مهندسان و فیزیکدانان شاغل را تشکیل می دهند ( اداره ی سرشماری آمریکا ، 1999 ) ( معینی – 1379 – صفحه 121 ) .

  • بیست و پنج درصد آمریکاییها احتمالاً به بیماریهای آمیزشی در طول زندگی خود مبتلا می شوند ؛ زنان از مردان آسیب پذیرترند . شیوع بیماری ایدز در بین مردان همجنس گرا و مصرف کنندگان داخل وریدی مواد مخدر بیشتر است ولی تغییرات در شیوه های آمیزش جنسی تعداد عفونتها را کاهش داده است .
  • تقریباً 14 تا 25 درصد زنان ، معمولاً توسط مردانی که آنها را خوب می شناسند ، مورد تجاوز جنسی قزاز گرفته اند ، این زنان از ضایعه روانی رنج می برند که درمان را ایجاب می کند . پذیرش فرهنگی نقش یابی جنسی و خشونت ، در آمیزش جنسی اجباری دخالت دارند .
  • رشد شناختی فراتر از مرحله ی عملیات صوری پیازه ، به تفکر پس صوری معروف است . شناخت فرد بزرگسال معمولاً آگاهی از واقعیتهای متعدد ، آمیختگی منطق با واقعیت ، و تحمل اختلاف بین آرمان و واقعیت را منعکس می سازد . ( معینی – 1379 – صفحه 124 )

مقایسه ویژگیهای شخصیتی در بین دانشجویان با نگرش مثبت و منفی به مواد مخدر و اعتیاد

نشانه شناسی افسردگی در خلال تحول متغییر است این تغییر پذیری از یک سو به عوامل تحول وابسته است و از سوی دیگر ، برناهم گراییهای گسترده دیدگاههای متخصصان در سطوری که در پی می ایند به بررسی این نشانه شناسی بر اساس دو محور توصیفی و زمانی خواهیم پرداخت
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 0
فرمت فایل doc
حجم فایل 87 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 69
مقایسه ویژگیهای شخصیتی در بین دانشجویان با نگرش مثبت و منفی به مواد مخدر و اعتیاد

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

مقایسه ویژگیهای شخصیتی در بین دانشجویان با نگرش مثبت و منفی به مواد مخدر و اعتیاد

فهرست

عنوان صفحه

چکیده 7

فصل اول: کلیات تحقیق 8

مقدمه 10

بیان مساله 12

اهداف تحقیق 13

فرضیه تحقیق 14

فصل دوم : پیشینه و ادبیات تحقیق 16

تعریف اعتیاد 17

اختلالهای افسردگی و آشفتگی – افسردگی 18

تعریف افسردگی 21

شکل گیری افسردگی در جریان تحول 23

افسردگی های دوره اول کودکی 24

افسردگی اتکایی 25

بی حالتی خلقی 28

افسردگی های زودرس دیگر 29

افسردگی در خلال دوره ها دوم و سوم کودکی 34

نشانه هایی که مستقیما به افسردگی وابسته اند 35

نشانه های وابسته به رنج افسرده دار 36

رفتار های معادل افسردگی 38

واکنش اضطرابی افسرده دار 40

افسردگی متبنی بر احساس رها شدگی 42

فراوانی افسردگی در خلال تحول 44

گسترده افسردگی مهار 50

اختلالات شخصیت 56

نظامهای راج طبقه بندی 57

اختلالات مربوط به محور I 60

اختلالات شخصیت 66

خطرات و مزایای تشخیص و طبقه بندی 68

خطای تشخیص 71

سوالات فصل پنجم 75

فرایند سیگاری شدن 79

اعتیاد به الکل 81

روشهای پیشگیری از الکلسیم 82

پیشگیری و جلوگیری از سو مصرف 83

واژه اعتیاد در فرهنگ ایران 84

علتهای اعتیاد 90

خانواده افراد معتاد 91

دوستان و اوقات فراغت 95

عوامل سیاسی 96

پیشگیری از اعتیاد 97

فصل سوم : روش تحقیق 100

جامعه مورد مطالعه 101

ابزار اندازه گیری تحقیق 102

روش تحقیق 103

فصل چهارم : یافته ها و تجزیه و تحلیل داری 104

جدول 1-4 نمرات خام آزمونیها از ویژگیهای شخصیتی 105

جدول 3-4 مقایسه پارانویا در بین دانشجویان 108

فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری 112

بحث و نتیجه گیری 113

پیشنهادات 115

محدودیت ها 116

منابع و ماخذ 117

چکیده:

هدف از تحقیق حاضربررسی ویژگیهای شخصیتی در بین دانشجویان با نگرش مثبت و منفی به مواد مخدر و اعتیاد در دانشجویان ورودی 84 دانشگاه ازاد اسلامی واحد ابهر که فرضیه های عنوان شده مقایسه افسردگی و اسکیزو فرنی – ضعف روانی و پارانویا – در بین دانشجویان با نگرش مثبت و منفی دانشگاه ازاد اسلامی واحد ابهر که جامعه مورد مطالعه عبارتند از دانشجویان رشته برق و مکانیک که در سال 84 مشغول به تحصیل هستند . که از بین 1200 نفر طبق امار بخش کامپوتر دانشگاه 60 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده و پرسش نامه بر روی انها اجرا گردیده و جهت ازمون فرضیه ها تحقیق از روش اماری متغییرمستقل در سطح امار استنباطی استفاده گردیده که نتایج بدست امده حاکی از ان است که بین افسردگی ، اسکیزو فرنی و پارانویا و ضعف روانی دانش جویان با نگرش مثبت و منفی به مواد مخدر تفاوت وجود دارد و سطح معنی داری ان برابر است.

فصل اول

« کلیات تحقیق»

! مقدمه

! بیان مساله

! اهداف تحقیق

! اهمیت و ضرورت تحقیق

! فرضیه؟

! واژه ها و مفاهیم وتعاریف عملیات

مقدمه:

تعدادی ازافراد بشر به دلایل مختلف درونی و بیرونی از مواردی استفاده می کنند که چون جنبه تخدیر یا تحریک دارد ، علیرغم مضار این موارد به اسانی قادر به ترک انها نیستند .

سابقا واژه معتاد معنای محدودی داشت و به کسانی اطلاق می شد که به الکل و مواد مخدر وابستگی داشتند این مطلبی شناخته شده بود که مصرف زیاد این مواد شیمیایی تاثیرات روان گردان دارد . بدین معنی که انها در حالت عاطفی – شناختی و رفتاری انسان تغییرات عمده ایجاد می کند ولی امروزه می دانیم که مواد دیگری مانند نیکوتین و کافئین نیز تاثیرات مشابهی بر انسان دارد که بسیاری از افراد معتاد به خوردن ، قمار کردن ، خریدن و ... هستند و همانطور که در تعریف اعتیاد گفته می شود مهمترین و قابل تعریف ترین مشخصه ان وابستگی جسمی و روانی به عنصری طبیعی یا شیمیایی است که جدائی از ان پس از مدتی بسیار دشوار است که بعبارتی این مساله می تواند در زندگی مجردی و به خصوص متاهلی تاثیر منفی بسیاری بگذارد و به عنوان مساله مهم مورد توجه قرار بگیرد که گاهی این مسائل باعث جدائی طرفین زوجین از یکدیگر می شود . به طور کلی روان شناسان نگران سلامت خانواده در بین زنان و مردان معتاد هستند ولی روان شناسان تندرستی توجه ویژه ای به تاثیر سو مصرف مواد در زندگی و محیط خانواده و با وجود فرزندان بروی فرزندان می داند که در نتیجه ما باید مساله عوامل خطر افرین در ایجاد نابسامانی های خانواده را به معیار دوم اضافه کنیم و افرادی که با این تغییر در معیار دوم قرار می گیرند در زندگی خود اثر منفی داشته باشند چرا بیشتراز مردان داروهای اعتیاد اور مصرف می کنند ، دلایل ان تقریبا شبیه همان دلایلی است که در مورد سو استفاده از سیگار و موارد دیگر است و همین طور موقعیت شغلی و محیط خانواده و دوستان ناباب می تواند در رویارویی به اعتیاد را در مردان بیشترو بیشترنسبت به زنان بکند مساله مهمی که قبل از ازدواج وجود دارد این است که جوانان قبل از وارد شدن به زندگی زناشوئی در موضوع های مهم زندگی توافق نظر داشته باشد و معمولا این توافق روی مساله مهم دیگر در زناشوئی ، توافقی است که زن و شوهردرمورد قضاوت درباره مسائل زندگی دارند مثلا اگر شوهر ، فردی تخیلی و ایده الیست ولی زن شخصی واقع بین و به اصطلاح رئالیست باشد شوهرممکن است از رویه خشک و زیاده از حد مادی زن خود خسته شود که تمام این موارد می تواند در جدائی از زنان و مردان منجر شود و جهت پر کردن این ناراحتی ها وابستگی به مواد یا چیزی شروع می شود .( ستوده - 1383).

بیان مساله :

طرز فکر ، موضوع بسیار مهمی است ، زیرا بر اساس ان فلسفه زندگی هر فردی ریخته می شود ولی این برنامه ریزی باید طوری باشد که به زندگی طرفین ضرر نرساند . نظریات مختلفی بیان می کند که عوامل اختلافات زناشوئی می تواند با افراطی بودن یک محاقطه کاری بیشتر و بیشتر شود . مهمترین عامل موفقیت در زندگی زناشوئی رشد عاطفی و فکری است البته واضح است که درجه رشد عاطفی و فکری تنها بستگی به سن ندارد بلکه سن روانی ، اجتماعی و عاطفی همه از عوامل موثر در زندگی خواهد بود در این موقع یک فرد عادی به اندازه کافی رشد و ثبات فکر و عاطفی دارد تا بتواند با مشکلات موجود در زندگی زناشوئی مقابله کند و بتواند در جهت تشکیل یک زندگی خوب و عالی تلاش خود را بکند که عدم تشکیل این موقعیت مناسب در زندگی مشکلاتی اعم از اعتیاد – طلاق و موارد دیگر به وجود می اید که طلاق خود می تواند به عنوان مشکل اصلی باعث به وجود اوردن مشکلات دیگر شود که عدم تفاهم زوجین و تنهائی و طرد ازخانواده می تواند وابستگی طرفین زوجین را به مواد یا مواردی دیگر بیشتر و بیشتر کند . و اعتیاد در زندگی وارد شود که این مساله حائز اهمیت است که ایا زنان ومردان به یک مقدار می توانند درمعرض اعتیاد قرار بگیرند یا نه .

اهداف تحقیق :

هدف از تحقیق حافمر برردی مقایسه ویژگی های شخصیتی مثل افسردگی ،هیپوکنر ریارتسیریو پارانویادسهو مقایسه ان بروی افرادی که نگرش منفی به مواد مخدر دارند تفاوت دارند یا نرو اینکه ایا افرادی که دچار علائمی مانند افسردگی و ضعف روانی رپارانویا را دارند بیشتر در معرض اعتیاد هستند یا نه.

اهمیت و ضرورت تحقیق :

کوشش های جامعه برای پیشگیری و معاونت از سو مصرف دارو های اعتیاد اور باید عمدتا به صورت اموزش کودکان و نوجوانان از طریق برنامه های اموزشی تبلیغات در مدارس و رسانه های جمعی جهت داده شود که قبل از دهه 1980 میلادی کوششها و برنامه هائی که برای نشان دادن عواقب منفی اعتیاد متمرکزبودند موفقیت زیادی بدست نیاوردند و هدف از پیشگیری درحال حافمر اموزش کودکان و نوجوانان برای مقاومت در برابر شروع استفاده از مواد است ان هم با استفاده از برنامه هائی که از روش های یادگرفتن روابط اجتماعی و مهارتهای زندگی و اموزش می دهد و اینکه همین طورافراد در سخت ترین مشکلات زندگی خود به طرف بدترین وسیله رهائی از ان روی نیاوردند و همین طور اموزش و به مردان و زنان که دارای نگرش مثبت به مواد مخدر و یت عبارتی به اعتیاد روی اورده اند که درمشکلات زندگی زناشوئی دست و پنجه نرم می کنند باید اموخت که با محبت و همدلی و همدردی می توان مشکلات را حل کرد و اینکه این عوامل روانی و روحی می تواند تاثیر منفی برروی فرد بگذارد و جهت پر کردن این مسائل از مواد مخدر استفاده کرد که ارائه تحقیقات در نهادهای خانوادگی و اجتماعی می تواند تاثیر مثبتی بگذارد .

فرضیه تحقیق :

  1. بین افسردگی افراد معتاد و افراد غیر معتاد رابطه معنی داری وجود دارد
  2. بین پارانو یا افراد معتاد و افراد غیر معتاد رابطه معنی داری وجود دارد
  3. بین اسکیزوفرنی افراد معتاد و غیر معتاد رابطه معنی داری وجود دارد
  4. بین ضعف روانی افراد معتاد و افراد غیر معتاد رابطه معنی داری وجود دارد .

تعاریف عملیاتی واژه ها و مفاهیم :

اعتیاد – عبارت است از وضعی که در اثر تکرار استفاده از ماده یا موادی طبیعی یا مصنوعی ایجاد می شود که در این حال فرد وابستگی جسمی و روانی به ان مواد پیدا می کند و پس از گذشت این زمان قطع این وابستگی دشوار می شود و بر این اساس مفهوم وابستگی ، سازمان بهداشت جهانی در سال 1964 میلادی واژه وابستگی به مواد یا سو داروئی را جانشین واژه اعتیاد کرد (شاملو – 1384 ) و بالاخره عبارتند از نمره ای است که ازمودنی از پرسش نامه مربوط به اعتیاد بدست اورده است .

افسردگی : عبارتند از حالات روانی است که توام با احساس گناه – بی حوصلگی . بریدگی از اطرافیان انزوا و گوشه گیری – عدم روابط با دیگران عدم حضور در جمع و ... که بالاخره عبارتند از نمره ای است که ازمودنی ها از مقایس افسردگی پرسش نامه بدست اورده است .

پارانویا : یک حالت روانی است که طبق تعریف به مشکلات روانی که شامل توهم و هزیان است که هزیان به خصوص هزیان گزند و اسیب است که خرد همیشه فکر می کند که کسی یا چیزی قرار است که اول اذیت کند و توطئه ای برای او مهیا است و بالاخره عبارتند از نمره ای است که ازمودنی ها از مقیاس پارانویا بدست می اورد .

اسکیزوفرنی : عبارتند از حالت روانی که شامل هزیان و توهم و تلکم اشفته و رفتار اشفتار و جو عاطفی است که بیشتر از 6 هفته ادامه پیدا می کند که فرد از همان دوران ابتدائی بیماری به پزشک مراجعه کند و بالاخره عبارتنداز نمره ای است که ازمودنی از مقیاسپرسش نامه بدست اورده است .

فصل دوم

«پیشینه و ادبیات تحقیق»

تعریف اعتیاد:

اعتیاد عبارت است ازوضعی که در اثر تکرار استفاده از ماده یا موادی طبیعی یا مصنوعی ایجاد می شود ، که در این حال فرد وابستگی جسمی و روانی به ان مواد پیدا می کند و پس از گذشت زمان قطع این وابستگی دشوار می شود ( ) . بر اساس این مفهوم وابستگی ، سازمان بهداشت جهانی در سال 1964 میلادی واژه وابستگی به مواد [1] یا سوء مصرف دارویی [2] را جانشین واژه اعتیاد کرد . به هر حال کاربرد نوع واژه تغییری در ماهیت قضیه نمیدهد .

بدین معنی که شخص ، گرفتار استفاده از موادی می شود که رهایی از ان دشوار و گاهی ناممکن است .تعدادی از افراد بشر به دلایل مختلف درونی و بیرونی از موادی استفاده می کنند که چون جنبه تخدیر یا تحریک دارد ، علی رغم مضار این مواد به اسانی قادر به ترک انها نیستند . سابقا واژه معتاد[3] معنی محدودی داشت و به کسانی گفته می شد که به الکل و مواد مخدر وابستگی داشتند .این مطلبی شناخته شده بود که مصرف زیاد این مواد شیمیایی تاثیرات روان گردان[4] دارد ، بدین معنی که انها در حالات عاطفی ، شناختی و رفتاری انسان تغییرات عمده ایجاد می کنند .ولی امروزه می دانیم که مواد دیگری مانند نیکوتین و کافئین نیز تاثیرات مشابهی بر انسان دارد. بسیاری از افراد معتاد به خوردن ، قمار کردن ،و غیره هستند[5].مادر این فصل ، برای ایجاز کلام ، تاثیر سه ماده اصلی تنباکو، الکل و مواد دارویی را که در اخرین طبقه بندی انجمن روان پزشکی امریکا از اختلالات روانی ()امده است،مطرح می کنیم و در مورد هر کدام از انها رویکردی چند بعدی به کار می بریم .

پرسشهای مطرح شده بر اساس این رویکرد عبارنتد از:

1- چه کسانی سوء مصرف ازمواد دارند؟ 2- تاثیر غیر بهداشتی مواد بر افراد چیست؟

اختلالهای افسردگی و اشفتگی – افسردگی

1- نکات کلی

در زندگی همه ما روزهایی وجود دارند که همه چیز را سیاه می بینیم ، هیچ چیز شادی ما را بر نمی انگیزد و هیچ امیدی به موفقیت نداریم .بد خلق و غمگین هستیم ، احساس تنهایی، خلا ، نا امیدی و گنه کاری بر ما چیره می شود و اضطراب ما را فرا می گیرد ... .همه ما با چنین حالتها و احساسهایی که اغلب پس از شکستها یا فقدانها و یا حتی بدون دلیلی اشکار به وجود می ایند ، کم و بیش اشنا هستیم و با انها با موفقیت بیش و کم ، مقابله می کنیم . اما انچه موجب می شود تا چنین احساسهایی به صورت اختلالهای روانی در ایند ، نوع و تعداد نشانه ها ، شدت وطول مدت و همچنین حدی است که به جریان بهنجار زندگی روز مره اسیب می رسانند. در قلمرو زندگی بهنجار و در زمینه تجربه اسیب شناختی ، این احساس ها و شیوه دریافت انها را با مفهوم (( افسردگی )) مرتبط ساخته اند.

از زمانی که بقرات نخستین نظریه علت شناختی افسردگی را به عنوان عارضه سودا[6] ارائه کرد ، فرضیه های متعددی در باره مبنای افسردگی مطرح شدند و کوششهای فراوانی برای در مانگری ان، انجام گرفته اند .

معادل اصطلاح سودا در زبان یونانی ، اصطلاح مالیخولیا [7] ست که امروزه نوع خاصی از افسردگی را مشخص می کند . به رغم پایدار ماندن مفهوم مالیخولیا در خلال قرون ، همواره معانی مبهم و متفاوتی به ان نسبت داده شده است که با معنای کنونی مالیخولیا که عبارت است از اختلال عمیق خلقی و بر اساس غمگینی مرضی مشخص می شود ، متفاوت بوده است .

در قرن نوزدهم ، مولفان در گروه هذیانهایی که ((تک جنونی ))[8] نامیده می شدند ((هذیان جزیی غمگینی)) یا ((مالیخولیای هذیانی)) [9] را متمایز کرده اند.در وهله بعد، مفاهیم جنون ادواری ( فالره[10])و جنون دوشکلی ( بایارژه[11])به منظور متمایز کردن افسردگیهای راجعه که در تناوب با حالت شادی نا ارام بودند ، ظاهر شدند و سپس بیماری اخیر توسط کرپلین ، ((روان سستگی اشفتگی - افسردگی[12]))نامیده شد . اما حالت افسردگی این روان گسستگی ، انواع دیگر افسردگیها را پوشش نمی دهد و فقط می توان ان را به عنوان یک زیر – گروه افسردگیها در نظر گرفت بنابر این باید گفت که اصطلاح افسردگی از چنین چهار چوبی فراتر می رود و وهله غمگینی و کاهش تنود روانی که رفتار و زندگی فرد را زیر تاثیر میگیرد، متمایز می کند .

گرچه غمگینی معادل افسردگی نیست اما بی تردید ، افسردگی شامل حالت غمگینی است که بر زندگی روزمره ، فعالیت ، ارزشیابی خود، قضاوت و کنش های ابتدایی مانند خواب و اشتها اثر می گذارد . غمگین می تواند واکنشی نسبت به یک رویداد رنج اور باشد و هنگامی مرضی محسوب می شود که از لحاظ شدت و طول مدت ، با در نظر گرفتن اهمیت این رویداد ، جنبه افراطی پیدا کند و بخصوص وقتی بدون علت ظاهری اشکار شود . بنابر این غمگینی افراطی یا بدون علت موجه ، در چهار چوب افسردگی قرار می گیرد و وجود عوامل امادگی و اسیب پذیری فردی را القا می کند . این عوامل می توانند ژنتیکی ، روانشناختی ، زیست شناختی یا محیطی باشند و در اغلب موارد با در هم تنیدگی انها مواجه هتسیم .اصطلاح افسردگی در کودک و بزرگسال دارای معنای مشابهی نسیت . افسردگی کودکانه نیزمحتوای مشابهی ندارد و بر حسب سنین مختلف، نشان دهنده تجربه های متفاوتی هست :در حالی که پاره ای از مولفان افسردگی را به منزله وهله بهنجاری از تحول دانسته اند ، پاره ای دیگر ، ان را به عنون پدیده ای مرضی تلقی کرده اند و گروهی نیز اعتقادی به واقعیت بالینی ان نداشته اند . نکته ای که بر اساس بررسی فرایند تحول مفهوم افسردگی در کودک اشکار می شود .

این است که حتی پیش از باز شناسی و پذیرش واقعیت بالینی این مفهوم ، نظریه های متعددی در باره ان ارائه شده اند و در نتیجه با کمیابی وافر جدول بالینی ، حداقل به شکلی که برای بزرگ سالان تدارک می شود ، و فراوانی چشمگیر مرجع های نظری در این قلمرو مواجه هستیم . بدین ترتیب ، به رغم ان که در حال حاضر ، مفهوم افسردگی در کودک پذیرفته شده است اما معنا و نشانه شناسی ان از دیدگاه مولفان مختلف بسیار متفاوت است و حتی در مورد مسئله ساده ای مانند درجه فراوانی افسردگی ، اختلاف نظر های گسترده ای وجود دارند .در خلال ای ن فصل کوشش خواهیم کرد تا با درنظر گرفتن دید گاههای مختلف دلایل عدم تجانس چهار چوب بالینی را ارائه دهیم .

2- تعریف افسردگی

ارائه تعریف افسردگی اسان نیست ، طبقه بندی ان باز هم مشکلتر است و پیشنهاد طرحی علت شناختی که بتواند مورد پذیرش همه متخصصان و پژوهش گران قرار گیرد ، غیر ممکن به نظرمی رسد . در سطوری که در پی می ایند به برخی از تعاریف عمده افسردگی اشاره می کنیم :

- در معنای محدود پزشکی ، افسردگی به منزله یک بیمای خلق و خو یا اختلال کنش خلق و خو است (لو[13]ولو[14]1991).

- در سطح معمول بالینی ، افسردگی نشانگانی است که تحت سلطه خلق افسرده است و بر اساس بیان لفظی یا غیر لفظی عواطف غمگین ،اضطرابی و یا حالتهای بر انگیختگی نشان داده می شود (بلاک برن[15] و کوترو[16] ،1990).

- افت گذرا یا دوام دار تنود عصبی – روانی که بصورت یک مولفه بدنی (سردردها،خستگی پذیری ، بی اشتهایی ، بی خوابی ، یبوست،کاهش فشار خون و جزان )و یک مولفه روانی (احساس به پایان رسیدن نیرو ،کهتری ،

ناتوان مندی ،غمگینی و جز ان ) نمایان می شود ( لافون،1973).

- حالت روانی نا خوش که با دل زدگی ، یاس و خستگی پذیری مشخص می شود ودر بیشتر مواقع با اضطرابی کم وبیش شدید همراه است ( 1973)

- سقوط غیر قابل توجیه تنود حیاتی : این حالت در قلمرو بدنی با خستگی دائم اشکار می شود ، در قلمرو شناختی بصورت پراکندگی دقت و مشکل کوشش فکری و در قلمرو عاطفی به شکل حالتی مالیخولیا که با هوشیاری فرد نسبت به ناتوان مندی واکنش همراه است ، متجلی می شود ( چاپلین 1975).

در یک جمع بندی کلی متوجه می شویم که مفهوم ر به سه گونه متفاوت به کار رفته است:

- برای مشخص کردن احساسهای بهنجار غمگینی،یاس، نامیدی و جز ان ، و بروز انها به عنوان نشانه یک اختلال ؛

- به منظور توصیف اختصاری یک نشانگان که شامل نشانه های عاطفی، شناختی ، حرکتی، فیزیولوژیکی و غدد مترشحه است ؛

- برای مشخص کردن اختلال های افسرده وار در چهارچوب اختلال های روانی که دارای پاره ای از علل و گونه ای از تحول هستند و به پاره ای از درمانگری ها پاسخ می دهند (هوبر ، 1993 ).

اشکارا مشاهده می شود که تعریف های مختلف افسردگی به نشانه های بسیار متنوعی اشاره دارند که می توانند به گونه های مختلف با یکدیگر ترکیب شوند و گاهی بازشناسی افسردگی از خلال این ترکیب ها بسیار مشکل است ؛ بخصوص اگر جنبه پنهان داشته باشد و یا جلوه های بدنی به خود گیرد . اما به هر حال می توان این نکته را پذیرفت که افسردگی در عین حال با نشانه های روانی و جسمانی همراه است و نشانه های جسمانی گاهی چنان بر جدول بالینی سایه می افکنند که مانع باز شناسی افسردگی می شوند .

3- شکل گیری افسردگی در جریان تحول

نشانه شناسی افسردگی در خلال تحول متغییر است . این تغییر پذیری از یک سو به عوامل تحول وابسته است و از سوی دیگر ، برناهم گراییهای گسترده دیدگاههای متخصصان . در سطوری که در پی می ایند به بررسی این نشانه شناسی بر اساس دو محور توصیفی و زمانی خواهیم پرداخت .

3-1. افسردگی های دوره اول کودکی

الف ) نکات کلی

کشف (( افسردگی اتکایی ))[17] در نوزاد (اشپیتز ، 1946 ) از دو زاویه ، یکی از برهه خای مهم تاریخ روانپزشکی وروانشناسی مرضی محسوب می شود . این مفهوم همراه با با توصیف مفهوم ((درخود ماندگی ))[18] زودرس (کانر ، 1943 ) از سویی به استحکام مبانی روانپزشکی کودک که تا ان زمان بسیار سست و شکننده بود منتهی شد و قلمرو مشاهدات بالینی و درمانگریهای خاص و گسترده ای را در برابر ان گشود و از سوی دیگر ، بر اساس برانگیختن پرسشهایی مانند چگونگی روابط مفهوم افسردگی اتکایی با حالات افسردگی که بعدها و بخصوص در خلال بزرگسالی متجلی می شوند ، به منزله یکی از مفاهیم بنیادی اسیب شناسی روانی به معنای اعم ، قلمداد گشت . و از این زاویه ، می توان گفت که بینماههای نخستین زندگی و جریان بعدی ان ، پیوندی را به وجود اورد .

از زمان اشپیتز تاکنون ، شناخت ما از حالت های افسرده وار نوزاد ، بخصوص در زمینه شکلهای پنهان یا فاقد صراحت کافی و همچنین شرایط علت شناسی انها مانند تاثیر افسردگی های مادرانه ، پیشرفت های شایانی کرده است .

ب)افسردگی نوزاد به عنوان یک واقعیت شایع بالینی

گرچه افسردگی های پنهان یا فاقد صراحت کافی اشکارا فراوانترند با این حال باید بر این نکته تاکید شود که افسردگی اتکایی ، انچنان که به طور معمول پنداشته می شود ، در چهارچوب بالینی نادر نیست .

  1. افسردگی اتکایی

جدول بالینی افسردگی اتکایی نوزاد که توسط اشپیتز توصیف شده است از زاویه نشانه شناسی صریح ، شرایط بروز ان در نوزاد 6 تا 18 ماهه ای که ناگهان از مادرش جدا می شود و همچنین اززاویه فرایند تحول اختلال ، بی تردید دقیقترین چهارچوب تشخیصی را فراهم اورده است . با این حال باید متذکر شد که انافروید و برلینگهام [19](به نقل از مازه ، 1988 )نیز بر اساس مشاهدات خود در خلال اخرین جنگ بین الملل در شیرخوارگاه هاهستند [20]، بر شدت واکنش های ناامیدانه کودکان خردسالی که در جریان بمباران های شهر لندن از مادران خود جدا شده بودند ، تاکید فراوان داشته اند .

مع هذا انچه به گونه ای بسیار جالب توسط اشپیتز توصیف شده ، در واقع حالتی است که (( مشابه جدول بالینی افسردگی بزرگسالان است )). به عبارت دیگر با یک حالت خمودگی گسترده همراه با امتناع از تماس یا بی تفاوتی نسبت به اطرافیان مواجه هستیم که به تدریج چند هفته پس از یک وهله ناله و زاری ، دراویختن و چسبیدن به بزرگسالان و سپس اعتراض و فریاد بروز می کند . روان بی اشتهائی همراه با کاهش وزن و بی خوابی نیز مشخص کننده این جدول بالینی است که اشپیتز در چهارچوب ان ، چند نکته اصلی مانند توقف تحول ، واپس روی اکتساب های حرکتی و عقلی ، و حساسیت مفرط نسبت به عفونت ها را نیز قرار می دهد .

نکته مهم این است که این داده ها از مشاهدات اشپیتزدرباره نوزادانی به دست امده اند که در شیر خوارگاهی وابسته به یک موسسه اصلاح و تربیت زنان جوان بزهکار به سر می برند . این نوزادان که سن انها بیش از 6 ماه بوده است ، حداقل ، «پس از 6 ماه روابط خوب با مادر» از حضور وی محروم شده ونتوانسته بودند «در جانشین های مادرانه ای که به انها عرضه شده بود ، به روابطی که برایشان رضایت بخش باشد » دست یابند . بنابراین با یک حالت « محرومیت مادارانه » یعنی حالتی واکنشی که ناشی از فقدان رابطه با مادر و از دست دادن وی به منزله یک « تکیه گاه » است ، مواجه هستیم و از اینجا است که اشپیتز اصطلاح افسردگی اتکائی را برای توصیف این حالت ابداع کرده است .

اگر قبل از یک دوره بحرانی که بین پایان ماه سوم و ماه پنجم جدائی قرار دارد ، مادر به کودک باز گردانده شود و یا امکان دست یابی به جانشینی قابل قبول برای کودک فراهم اید ، افسردگی به سرعت از بین می رود ، البته کودک نسبت به جدائی های احتمالی بعدی حساستر خواهد شد . در غیر این صورت ، یک حالت رنجوری بیش از پیش مضطرب کننده در سطح جسمانی ( همراه با مرگ احتمالی بخصوص به دلایل عفونی ) و د سطح روانی ( تشدید تاخیر روانی – حرکتی ، بیحالی و سستی ) گسترش می یابد که عواقب جبران ناپذیری را در پی دارد . این حالت با انچه اشپیتز با اصطلاح « بیمارستان زدگی » مشخص می کند ، مطابقت می کند .

2- تصریح های جدید در قلمرو نشانه شناسی افسردگی زود رس

گرچه توصیف های سنتی که در سطور پیشین مطرح شدند هنوز ارزش خود را حفظ رده اند اما در دهه های اخیر ، مولفان توانسته اند بر اساس توصیف گونه های بالینی دیگر ، به نشانه شناسی افسردگی زود رس ظرافت و قنای بیشتری بخشند .

شیوه های بیانه نشانه شناختی می توانند به صورت اختلال های رفتار غذایی و بویژه روان بی اشتهائی و نشخوار گری ، توقف رشد ، تاخیر تحول روانی حرکتی و همچنین بروز رفتارهایی که با عادات پیشین نوزاد متفاوتند اشکار شوند و تنها با یک ارزشیابی عمیق بالینی ، بخصوص در قلمرو شکل های پنهان یا فاقد صراحت کافی می توان عناصر سه گانه نشانگان افسرده وار نوزاد را بازیافت ( کرایسلر [21] 1977)

  • · بی حالتی خلقی

بی حالتی خلقی نوعی حالت بی تفاوتی خاموش در رفتار ، بدون شکایت یا زاری است . این نوع افسردگی نوزاد بصورت یک بی خلقی کلی است که در ان اشکارا شاهد غلبه حالت بی تفاوتی بر حالت غمزدگی و درماندگی – حالت هایی که در اغاز قطع رابطه عاطفی متجلی می شوند – هستیم .

  • · سکون حرکتی

کندی افسرده وار که همواره به درجات متفاوت وجود دارد ، رفتار یکنواختی را ایجاد می کند که با تنوع و تحرک رفتار نوزاد بهنجار متضاد است و بر اساس بی حالتی چهره، وقفه تحرک بدنی ، کاهش نواوری های روانی – حرکتی و تضعیف پاسخ حرکتی نسبت به محرک ها و خواسته های برونی متمایز می شود . و افزون بر این نشانه ها ، با گرایش به تکرار که در سطح نخست نشانه شناسی افسرده وار قرار دارد ، مواجه می شویم .



بررسی و مقایسه میزان استرس و تجربه استرس در بین معلمین زن

ما امروزه در دورانی بسر می‌بریم که مشخصات بارز آن را می‌توان افزایش جمعیت، شهرنشینی، گسترش مؤسسات و پیچیدگی‌های تکنولوژی در ارتباطات دانست و این موارد بیش از پیش جوامع و انسانها را به هم نزدیک کرده و باعث شده تا آنها در جهت رقابت با سایرین به تکاپو تلاش بیشتر وارد نموده است و از این طریق افزایش توقعات و انتظارات روزافزون جامعه نیز در جهت رفع این ت
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 0
فرمت فایل doc
حجم فایل 71 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 114
بررسی و مقایسه میزان استرس و تجربه استرس در بین معلمین زن

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

بررسی و مقایسه میزان استرس و تجربه استرس در بین معلمین زن

فهرست:

عنوان صفحه

فصل اول: کلیات پژوهش

مقدمه..................................................................................................................... 1

بیان مسأله............................................................................................................. 3

اهداف تحقیق.......................................................................................................... 5

سوالات تحقیق....................................................................................................... 5

فرضیه های تحقیق................................................................................................ 5

اهمیت و ضرورت تحقیق....................................................................................... 6

تعاریف نظری........................................................................................................ 7

- استرس............................................................................................................ 7

- معلم................................................................................................................. 7

- تجربه استرس................................................................................................. 7

تعارف عملیاتی....................................................................................................... 7

فصل دوم: ادبیات تحقیق

مقدمه..................................................................................................................... 10

مفهوم استرس....................................................................................................... 10

استرس بعنوان پاسخ درونی................................................................................. 15

مراحل استرس...................................................................................................... 17

- مرحله واکنش اخطار....................................................................................... 18

- مرحله مقاومت................................................................................................. 18

- مرحله فرسودگی............................................................................................. 18

علل فشار روانی.................................................................................................... 19

شرایط ایجاد کننده استرس................................................................................... 20

- عوامل فردی.................................................................................................... 20

- عوامل محیطی.................................................................................................. 22

- عوامل سازمانی............................................................................................... 24

انواع استرس......................................................................................................... 26

پاسخ های فیزیولوژیک بدن انسان به استرس...................................................... 27


عنوان صفحه

استرس مثبت و منفی............................................................................................. 29

استرس طبیعی یا نرمال......................................................................................... 30

استرس شغلی........................................................................................................ 31

نشانه های استرس شغلی...................................................................................... 32

مطالعات مربوط به استرس شغلی......................................................................... 33

دلزدگی و استرس شغلی....................................................................................... 34

ابعاد گوناگون نقشهای شغلی................................................................................ 35

فشار ناشی از نقش .............................................................................................. 36

استرس از نظر جنسیتی......................................................................................... 37

- استرس زنان کارمند....................................................................................... 38

دیدگاه های نظری درباره استرس........................................................................ 39

حمایت اجتماعی چه تأثیری ممکن است در استرس شغلی داشته باشد................ 44

آیا تنها افراد خاصی هستند که نمی توانند با استرس مقابله کنند......................... 45

- پیشینه تحقیق................................................................................................... 46

فصل سوم: روش تحقیق

- روش تحقیق..................................................................................................... 51

- جامعه آماری................................................................................................... 51

- نمونه پژوهش.................................................................................................. 51

- ابزار پژوهش................................................................................................... 51

- چگونگی جمع‌آوری اطلاعات............................................................................ 53

- روش آماری.................................................................................................... 53

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده‌های آماری

مقدمه..................................................................................................................... 60

تجزیه و تحلیل داده‌های آماری............................................................................. 61

فصل پنجم: بحث و نتیجه‌گیری

نتیجه‌گیری............................................................................................................. 101

محددویت‌های تحقیق............................................................................................. 104

پیشنهادهای تحقیق................................................................................................. 104

فصل ششم:

منابع و مأخذ......................................................................................................... 106

نمونه پرسشنامه.................................................................................................... 108

مقدمه:

ما امروزه در دورانی بسر می‌بریم که مشخصات بارز آن را می‌توان افزایش جمعیت، شهرنشینی، گسترش مؤسسات و پیچیدگی‌های تکنولوژی در ارتباطات دانست و این موارد بیش از پیش جوامع و انسانها را به هم نزدیک کرده و باعث شده تا آنها در جهت رقابت با سایرین به تکاپو تلاش بیشتر وارد نموده است. و از این طریق افزایش توقعات و انتظارات روزافزون جامعه نیز در جهت رفع این توقعات و حل موارد فوق مثمر ثمر نخواهد بود این ناشی از این است که محدودیت توان و امکانات انسان و محیط وی دانست و یکی از مهمترین موضوع که ما با آن بیشتر در این تحقیق سر و کار داریم استرسها و عواملی که باعث این فشارهای عصبی است که همه ما با آن درگیر هستیم و باید آنها را بشناسیم. امروزه استرس به عنوان مهمترین فاکتور در جوامع می‌باشد که باعث بوجود آمدن امراض روحی، جسمی و رفتارهای انسانها است. استرس و اضطراب رابطه تنگاتنگ دارد و اضطراب یکی از عوارض آنی و شایع استرس می‌باشد، پاسخ استرسها پاسخی است که از زمانی دیگر طول عمر تغییر می‌کند. به گفته‌ها هانس سلیه «مهم این نیست که چه اتفاقی برای شخص افتاده مهم آن است که آنرا چگونه درک کرده و انسان از دیدگاه‌هایش رنج می‌برد و نه بلاهایی که بر سرش می‌آید.» به این دلیل استرس توجه بسیاری از روانشناسان و دانشمندان علوم رفتاری و مدیریت را به خود معطوف کرده به طوری که فشارهای عصبی نقش مهمی در فراهم نمودن مشکلات روحی و جسمی در انسانها ایفا می‌کند.

استرس در زندگی روزمره به شیوه‌های متفاوتی بروز می‌کند: پرخاشگری ناگهانی در پاسخ به یک سؤال ساده‌لوحانه، سردرد شدید در پایان یک روزگار سخت، بروز عصبانیت به صورت زدن دست روی فرمان ماشین در ترافیک است برای همین وجود این استرسها در طول روز طبیعی هستند. با وجود این استرس طولانی و شدیدتر اغلب سبب بروز علائم ناراحت کننده‌ای می‌شود که اشخاص در مورد آن نگران می‌شود بنابراین بشر در سر تا سر دوران گذشته خود استرس را تجربه کرده است.

گروهی از صاحبنظران رفتاری استرس را بیماری شایع‌ قرن نامگذاری کرده در حالی که در عصر حاضری که در آن هستیم عصر استرس و فشارهای عصبی است. دوره‌ای که در ان انسان بیش از هر زمان دیگری در معرض عواملی موجود استرس قرار گرفته و مسائل و مشکلات بی‌شماری از هر طرف او را احاطه کرده است.


بیان مسئله

واژه استرس در نزد متخصصین متخلف معانی متفاوتی دارد، استرس در سالهای اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است در حالی که مسأله استرس در جامعه به طور گسترده‌ای تشخیص داده شده است روان‌شناسان بالینی و سایرین ارتباط بین فشار روانی و بهداشت روانی را به دقت مورد بررسی قرار داده‌اند. در روانشناسی استرس به معنی تحت فشار روحی و روانی قرار گرفتن تعریف شده است. در این حالت جسم روان آدمی به تقاضاهای درونی و بیرونی با فشار پاسخ می‌دهند. استرس هنگامی رخ می‌دهد که فرد واکنشهای خود را در مواجهه با محرکهای درونی و بیرونی ناتوان ببیند که همانا پیامد آن از دست رفتن تعادل روانی فرد است (خواجه‌پور، 1377، ص 5) استرس را گاهی ناشی از محرکات خارج می‌دانند و گاهی آن را پاسخ فرد به پاره‌ای از مزاحمت‌ها عنوان کرده‌اند. بررسی‌های جدید و تئوریهای جامع راجع به استرس به تعامل فرد و محیط تأکید دارد.

محققان سالهای 1950 استرس را پاسخ فرد به فرآیندهای درونی و برونی که بر ظرفیت ادغام نیروهای جسمی و روانی فشار وارد می‌کنند توصیف نموده‌اند.

کلاس وسینگر، در تحقیق خود نشان دادند فشارهای عصبی می‌تواند باعث کاهش میزان تحمل و ناکامی شود. در این تحقیق نشان داده شده است که کارکنان سازمان فشارهای عصبی ناشی از سروصداهای آزار دهنده و دخالت‌های بی مورد در انجام وظایف شغلی خود را تحمل می‌کنند، اما از میزان تحمل آنان در برابر ناکامی کاسته می‌شود (منتقل از پایان‌نامه رجب‌پور، 1379)

اگر چه عمده‌ترین هدف کار کردن انسانها، تأمین نیازهای زندگی و به عبارتی کسب درآمد می‌باشد اما عوامل دیگری نظیر به ثمر رسانیدن انگیزه‌ها، عملی کردن تمایلات، انتظارات اجتماعی، علاقه‌مند بودن به کار، فشار محیطی و خانوادگی و رقابت نیز در کار کردن دخیل هستند ولی نمی‌توان از کسب درآمد به عنوان تنها علت اشتغال آدمیان نام برد (اسفرجانی، 1353، ص 50)

استرس در زندگی روزمره به وفور دیده می‌شود و همه افراد به دفعات متعددی تحت تأثیر استرس قرار می‌گیرند و آن را تجربه می‌کنند و وقتی که کسی دچار استرس شده، وارد محیط کار خود می‌شوند و معمولاً همکاران ومسئولین متوجه می‌شوند و در تعامل با دیگران و استرس فرد به آنان سرایت می‌کند و برای همین با توجه به آنچه گفتیم در این تحقیق به بررسی میزان استرس و تجربه استرس در بین معلمین زن کلاس اول و دوم و سوم ابتدائی را انجام می‌دهیم. به این دلیل که استرس از شغلها به وفور دیده می‌شود ولی شغلهای دارای استرس زیادتر هستند مثل پزشکی، مدیران. پرستاران، معلمان و … می‌باشند وبرای همین در این تحقیق به سراغ محیط مدرسه می‌رویم که در بسیاری از مواقع بسیار استرس‌از هستند چه برای کارکنان و چه برای دانش‌آموزان. می‌خواهیم بدانیم چه عواملی در محیط مدرسه باعث استرس می‌شود و معلمان سطوح مختلف اول و دوم و سوم ابتدائی چقدر مورد عوامل استرس‌از قرار می‌گیرند، این عوامل چه چیزهایی هستند و تجربه استرس معلمان در زندگی روزمره آنها تا چه اندازه‌ای می‌باشد و شیوه‌های مقابله با استرس را بررسی می‌کنیم.

اهداف تحقیق

هدف کلی:

مقایسه میزان استرس و تجربه استرس معلمین زن مقاطع مختلف ابتدائی

هدف جزئی:

1- شناخت میزان استرس معلمین زن در مقطع اول و دوم و سوم ابتدائی

2- شناخت تجربه استرس معلمین زن در مقطع اول و دوم و سوم ابتدائی

سؤالات

1- آیا میزان استرس معلمان زن مقاطع مختلف ابتدائی با هم تفاوت دارد؟

2- آیا تجربه استرس معلمان زن مقاطع مختلف ابتدائی با هم تفاوت دارد؟

فرضیه

1- بین میزان استرس معلمان کلاس اول و دوم تفاوت معنی‌داری وجود دارد.

2- بین میزان استرس معلمان کلاس اول و سوم تفاوت معنی‌داری وجود دارد.

3- بین میزان استرس معلمان کلاس دوم و سوم تفاوت معنی‌داری وجود دارد.

4- بین تجربه استرس معلمان کلاس اول و دوم تفاوت معنی‌داری وجود دارد.

5- بین تجربه استرس معلمان کلاس اول و سوم تفاوت معنی‌داری وجود دارد.

6- بین تجربه استرس معلمان کلاس دوم و سوم تفاوت معنی‌داری وجود دارد.


اهمیت و ضرورت تحقیق

ضرورت این تحقیق در راستای بررسی میزان استرس معلمین و در جهت بررسی و مقایسه میزان استرس و میزان تجربه استرس صورت گرفته و می‌تواند اطلاعات مفیدی را در حیطه تصمیم گیری متعدد فراهم سازد. که این اقدام از طریق انجام تحقیقات منظم و شناسایی میزان استرس و میزان تجربه استرس معلمین امکان‌پذیر است و پژوهش فوق در ضرورت اینگونه اقدامات جای گرفته است. در واقع می‌خواهیم بدانیم که در سطوح مختلف تحصیلی میزان استرس معلمین چقدر است و هر کدام از عواملی که در مقیاس هنرور راهه وجود دارد، معلمین در سطوح مختلف چقدر تجربه نسبت به آنها دارند. در رابطه بین آنها در سطوح مختلف را بررسی و آنها را مقایسه می‌کنیم و راهکارهای مفیدی که باعث کاهش دادن این استرس‌ها می‌شود، را ارائه بدهیم.

عواملی که اهمیت این تحقیق را نشان می‌دهد این است که محیط مدرسه محیطی است که باعث می‌شود معلمان هر روز در معرض فشارهای کلاسی قرار بگیرند، وجود تجربه استرس در معلمان باعث کاهش در علمکرد آنها و موجب می‌شود تا آنها از نظر سلامتی دچار اختلالاتی می‌شوند. برای همین بدنبال این هستیم تا این عوامل را شناسایی در راهکارهای مقابله با آنها را بررسی کنیم.


تعاریف نظری

استرس حالتی پویا و هیجان‌انگیز است که فرد با یک فرصت، محدودیت یا تقاضای غیرعادی مواجه می‌شود و واکنشهای احساسی فیزیکی و شناختی از خود نشان می‌دهد. (مقیمی 1378، ص 435)

استرس یک نوع تحریک و محروم شدن از محرکهاست و فقدان استرس به مفهوم مرگ است. استرس تجربه جدیدی برای انسان نیست و هرکس همه روزه با استرس سروکار دارد. (قریب، 1371)

معلم معلم نقش مهمی در مدرسه دارد. نقش معلم تربیت و نوسازی افراد است که مهمترین امر می‌باشد و افرادی هستند که طی حکمی به صورت تمام وقت و یا پاره‌وقت به صورت رسمی یا حق‌التدریس در مقاطع مختلف تدریس می‌کنند (مجله رشد، 1380، ص 5)

تجربه استرس ناکامیهای که می‌تواند مرتبط با جریان پیشرفت حرفه‌ای افراد، ترسهای ناشی از ناتوانی در مقابله با روشهای جدید و تغییرات تکنولوژی بر زندگی روانی معلمان تأثیر فراوانی می‌گذارد. (دادستان 1377، ص89)

تعاریف عملیاتی:

در جامعه‌ای هستیم اینطور معلوم است که برای اندازه‌گیری استرس، خود عامل استرس دهنده را مورد مطالعه قرار می‌دهند، در صورتی که این درست نیست و وجود یک مهمان ناخوانده در یک بدن ممکن است به هیچ‌وجه مورد اعتنا واقع نشود و بدن در مقابل آن عکس‌العملی نشان ندهند و در بدن دیگری آنقدر مهم و قابل اعتنا باشد که همه زنگهای خطر را به صدا درآورد و بدن را به عکس‌العمل شدید وا دارد. بنابراین برای اندازه‌گیری استرس بهتر است تغییرات حاصله از آن را در بدن مورد دقت قرار داد و آنجا که ورود یک عامل جزئی است تحریک شدید دستگاه‌های بدن و هیپوتالاموس می‌شود آن را به خوبی و به موقع شناخت و از ورودش جلوگیری کرد. (پریور، 1372)

در این تحقیق برای سنجش استرس در بین معلمین زن کلاس اول و دوم و سوم ابتدائی از آزمون یکطرفه در گروه‌های مستقل استفاده می‌کنیم و برای سنجش راههای مقابله با استرس نیز از آزمون t و تفاوت میانگین استفاده می‌شود تا شیوه‌های مقابله با استرس را در میان معلمین زن کلاس اول و دوم و سوم سنجیده شود تا از این طریق معلمین هر پایه، هر کدام از چه روشهایی را برای کنار آمدن استفاده می‌کنند.

تجربه استرس در این تحقیق برای ارزیابی تجربه استرس از مقیاسی به نام هلمز و راهه استفاده می‌کنیم و دارای 43 موارد است که می‌خواهیم از این طریق ببینیم که معلمان در زندگی روزمره خود کدام موارد را تجربه کرده‌اند و به وسیله این پژوهش‌ها می‌کوشیم تا معنای وجود همبستگی‌ها بین تعداد و ماهیت رویدادها را با بیماریهایی که در پی دارند، آشکار کنند.

فصل دوم

ادبیات تحقیق:

- مقدمه

- مفهوم استرس

- استرس بعنوان پاسخ درونی

- مراحل استرس

- علل فشار روانی

- شرایط ایجاد کننده استرس

- پاسخ‌های فیزیولوژیک بدن انسان به استرس

- استرس مثبت و منفی

- استرس طبیعی یا نرمال

- استرس شغلی

- ابعاد گوناگون استرس شغلی

- استرس از نظر جنسیتی

- دیدگاه‌های نظری درباره استرس

- پزشکی

- روانشناسی

- اجتماعی

- پیشینه تحقیق

مقدمه:

از آنجایی که عصر حاضر را دوران اضطراب و استرس نامیده، پیچیدگیهای جاری جامعه بشری، سرعت تغییرات و بی‌توجهی نسبت به زمینه‌های مذهبی و ایدئولوژیک و نظام اجتماعی و عاطفی خانواده برای افراد و اجتماع بشری تضادها و تعارضهای تمدن بشر و ارتباطات اجتماعی استرسهای تازه‌ای نیز پدید آورده است که مقابله با آنها برای هر فردی لازم و ضروری است. از طرفی نیز همه استعدادهای عظیم و کشف نشده‌ای برای رشد و تکامل و دگرگونی، توانایی یافتن معانی ژرفتر، دست یافتن به توفیق یشتر در زندگی بهره‌مندیم. بنابراین استفاده از توانائیهای و استعدادها برای مقابله با انواع استرسهایی که در زندگی روزمره برایمان پدید می‌آید، امکان‌پذیر می‌باشد.

مفهوم استرس

در سال 1936، پروفسور هانس سلیه اهل مونترال اولین رساله خود را در مورد واکنش‌دهنده منتشر ساخت، نامبرده در آوریل و در 1948 در مجموعه‌ای از کنفرانسهایش در کالج فرانسه و سپس در ژوئن 1950 در بیمارستان لانیک سندرم عمومی سازگاری (S.G.A) را با جنبه‌های بیوشیمیایی و مکانیسم‌های هورمونی‌اش بیان کرد (هیپوفیز غدد فوق کلیوی سینه قند کرشه که بسیاری از پژوهشگران پیش از او، اختلال ارگانیسم را به هنگام پاسخ به تهاجمات محیط خارج بیان کرده‌اند:

- نظر کاریوکلارنیک مربوط به داستین، وی واکنشهای بافتی مربوط به واکنشهای هشداردهنده را در دستگاه لنفوئید، تیموس مشاهده کرد:

نظریه راسل داپیگز آماس منسوج نرم، در سال 1932 کانن «ترشح سریع آدرنالین را به عنوان پاسخ در برابر ترس و خشم» متذکر شود. نامبرده در کتاب خود تحت عنوان «فروتن» مکانیسم‌های متفاوتی را که سبب ثبات میزان قند، پروتئین‌ها، مواد چربی، کلسیم، اکسیژن، حالت خنثی و درجه حرارت خون می‌شود تحلیل می‌کند. کانن تحلیل سیستماتیک پدیده‌های سازگاری را که برای حفظ حیات در برخی شرایط ضروری هستند، بنیان نهاد، با این همه سلیه تأکید می‌کند کانن هرگز نقش هیپوفیز یا قشر غدد فوق کلیوی را به منظور بررسی واکنشهای غیراختصاصی سازگاری، در مقابل هرگونه تقاضای محیطی و نیز جدا کردن سندرمی که در برابر اثرات مختلف آن، یکسان است، مورد مطالعه قرار نداده است. پی.ای.روکس والکساندر- جی یرسین در انستیوپاستور خاطرنشان ساختند که در خوکچه هندی مبتلا دیفتری غدد فوق کلیوی غالباً متورم و دچار خونریزی است ولی کاوشهای آن از حداین یافته فراتر نرفت. (کوپر، 1373، ص 40)

این پژوهشگران در مجموع استرس را، دست کم در برخی از جنبه‌های آن، احساس کردند و با آنها را به اثبات رساندند. یک فرانسوی به نام رئیس در سال 1943، پدیده‌های است ولی کاوشهای آن از حداین یافته‌ها فراتر نرفت.

این پژوهشگران در مجموع استرس را، دست کم در برخی از جنبه‌های آن، احساس کردند و یا آنها را به اثبات رساندند. یک فرانسوی به نام رئیسی در سال 1934، پدیده‌های واکنشی غیراختصاصی را، تحت عنوان سندرم تحریک شرح داده است که البته با تغییری متفاوت به توضیحات سیله بسیار نزدیک است. اکتشافهای مهم، غالباً تصادفی می‌افتد، به شرطی که برای دریافت قوانین پوشیده و بسدت آوردن حقیقت، قضایای القا کننده با ذهن تصمیم‌دهنده تلاقی کند. (پیرلو، 1371، ص 28 و 29)

استرس را هر چند بطور مشخص می‌توان زائیده تمدن صنعتی و شهری شدن دانست، اما هیچ دوره از تاریخ انسان و زندگی فرد را نمی‌توان سراغ گرفت که با استرس همراه نبوده باشد، تنها می‌توان گفت که بتدریج از ماهیتی فیزیکی مانند گرسنگی، سرما، بلاهای طبیعی، مرگهای دسته‌جمعی و زودرس تبدیل به ماهیت روانی و اجتماعی شده است.

دیرینه پرداختن به استرس را می‌توان با دیدگاه دوگانه انگاری تن و روان و تأثیرات هر یک بر دیگری در نظریات افلاطون و ارسطو مربوط دانست.

از قدمای اندیشمند ایرانی، ابوعلی‌سینا کاملاً با موضوع استرس واثرات آن بر جسم آشنا بوده است. علاوه بر این در پزشکی قدیم ایران تأثیر عوامل محیطی بر بیماریهای تحت عنوان اعراض نفسانی مورد نظر بوده است. (قریب 1371، ص 187)

از نظر واژه‌شناسی، استرس کلمه یونانی است که در قرن 17 به معنای سختی و دشواری بکار رفته است، در اواخر قرن 18 از استرس به معنای نیرو و فشار زیاد و تلاش بسیار استفاده شده است. در سال 1910 سرعت بروز بسیاری از آنژینهای صدری (سکته خفیف قلبی) در بین مشاغلین یهود در محیطهای کاری برخورد تند و هیجانی آنها دانست (کوپر، 1373، ص 97)

تعریفات استرس بنا بر نظریه تعاملی که به روابط بین فرد و محیط تأکید می‌کند بیشترین تائید را بخود اختصاص داده است از جمله:

نظر لازاروس که استرس نتیجه فرآیند قضاوت ارزشی افراد از حوادث و موقعیت‌هاست، تعریف جامعی است. در توضیح این مطلب باید گفته شود که وقتی فرد با حوادث و یا موقعیت‌های گوناگون روبرو می‌شود، در گیر فرآیند ارزشی در مورد آن حادثه یا موقعیت تا زمانیکه معنی آن حادثه را درک کند و همچنین قضاوت می‌کند که آیا امکانات و توانائیهای او به اندازه کافی هستند تا تقاضاهای محیط را برآورده سازند در اینجا استرس نتیجه این فرآیند قضاوت ارزشی می‌باشد.

استرس نیروی قدرتمندی است با آثار مثبت و منفی. به آب رودخانه‌ای می‌ماند که با ایجاد دس می‎توان آن را مهار و مورد بهره‌برداری قرار داد یا اینکه آنرا به سیل ویرانگری تبدیل نمود. علی‌رغم این نظر که استرسهای مفید وجود دارد و قدری فشار روانی جهت ایجاد انگیزه در انسان ضروری است اما زمانی که از آن بحث می‌گردد به نتایج منفی آن نگاه می‌شود و منظور استرس مضر است. (الوانی 1371)

فرهنگ جامع و روانشناسی و روانپزشکی (1373) استرس را چنین معنی می‌کند:

«هر چیزی که در تمامیت زیست‌شناختی ارگانیسم اختلال به وجود آورد و شرایطی ایجاد کند که ارگانیسم طبیعتاً از آن پرهیز می‌کند استرس شمرده می‌شود. استرس ممکن است بصورت محرکهای فیزیکی، عفونت‌ها، واکنش‌های آلرژیک و نظایر آن باشد یا بصورت تغییر در جو اجتماعی مردانی. اولی یک عامل استرس‌زای فیزیولوژیکی است، دومی نه تنها با قدرت تهدیدی که اصولاً در عامل استرس‌زا نهفته است بلکه با کیفیت درک شخص از آن عامل ارتباط دارد. (صفحه 1449)

(الوانی 1377) برای روشن شدن مفهو فشار عصبی ذکر چند نکته را ضروری می‌داند: 1- استرس همواره به علت عوامل ناخوشایند و نامطلوب در فرد به وجود نمی‌آید. یک خبر مسرت‌بخش نیز می‌تواند به اندازه یک حادثه ناگوار استرس‌زا باشد.

2- استرس را نباید پدیده‌ای منفی در نظر گرفت بلکه میزان مشخص از آن بعنوان محرک افراد لازم است.

3- استرس به مفهوم اضطراب نیست زیرا اضطراب جنبه روانی در حالی که استرس صرفا‌ً‌حالت روانی نیست و جنبه روانی تنی دارد و بیماری جسمانی نیز نیست زیرا بیماری دارای تظاهرات اختصاصی و غیراختصاصی است در حالیکه استرس تظاهرات غیراختصاصی یا عمومی دارد. در همین ارتباط جان لاکت (1374) اظهار می‌کند: بدون استرس چیزی حاصل نمی‌گردد و میزان سالمی از آن جهت انسان ضروری است تا هر چیزی را بدست آورد. استرس پاسخی است که فرد برای تطبیق با یک وضعیت خارجی متفاوت با وضعیت عادی به صورت رفتاری روانی یا جسمانی از خود بروز می‌دهد. (الوانی 1371)

از حالت تعامل خارج می‌شود و در نتیجه رابطه وی با دنیای پیرامونش دچار اختلال می‌گردد.

جهت دریافت فایل بررسی و مقایسه میزان استرس و تجربه استرس در بین معلمین زن لطفا آن را خریداری نمایید