دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 671 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 31 |
استرس مدریت استرس
چند نمونه از موقعیت های استرس زا:
1- انجام عمل جراحی بزرگ
2- برنامه تحصیلی و امتحانات فشرده
3- جر و بحث با هم اتاقی
4- شنیدن خبر تومور مغزی یکی از دوستان صمیمی
5- ازدواج
6- مهاجرت به شهر دیگر
عوامل استرس زای مراحل مختلف زندگی:
نوزادی: عوامل استرس زای محیط خانواده، اعتماد(انتظار برآورده شدن نیازهای شخص)، کناره گیری از اجتماع و محدود شدن ارتباطات بین فردی
نوپایی: توانایی انجام کارها بوسیله خودش، احساس وابستگی شدید به دیگران
دوران قبل از مدرسه: توجه به کارهای مثبت کودک، احساس طرد شدگی
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 245 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 60 |
استرس و بهداشت روانی
پژوهشگرانی که استرس و رابطه آن با بهداشت روانی را مطالعه کردهاند، از استرس تعاریف زیادی ارائه دادهاند. در اینجا تعریف سلیه (1994)، فیزیولوژیست کانادایی آورده میشود. سلیه، که تحقیقات و نوشتههای او درباره استرس، از اهمیت ویژهای برخوردار است، استرس را چنین تعریف میکند: مجموعه واکنشهای غیراختصاصی ارگانیسم در مقابل هر نوع تقاضای سازگاری از آن. مثال زیر مطلب را روشنتر میکند. اگر در چله زمستان فوتبال بازی کنیم، بدن ما با سرعت بخشیدن به ضربان قلب و تنفس و با تحریک غدد مولد عرق، واکنش نشان خواهد داد. اگر ده دقیقه مانده به شروع کلاس، مطلع شویم که باید گزارش تحقیقی خود را همین امروز تحویل دهیم، تعداد ضربانهای قلب و آهنگ تنفس افزایش خواهد یافت و عرق سرد سرتاپای وجود ما را خواهد گرفت. بدین ترتیب، میتوان گفت: استرس عبارت از یک واکنش جسمیاست که به دنبال یک تحریک درونی(شناختی) یا بیرونی (محیطی) بوجود میآید. محرکی که استرس بوجود میآورد، عامل استرسزا نامیده میشود.
برای آن که استرس و عوامل استرسزا روشنتر تعریف شود، باز هم مثال میآوریم. فرض کنید درس سمینار دارید و از شما خواستهاند تا درباره موضوعی مطلب جمعآوری کنید و آن را در کلاس به صورت سخنران (کاری که در تخصص شما نیست) ارائه دهید. واکنشهای جسمی، مثل افزایش تعداد ضربانهای قلب و آهنگ تنفس، بالا رفتن فشار خون، درد معده، خشک شدن دهان، عرق کردن دستها و. . . . نشانههای استرس خواهد بود. عوامل استرسزا، که این واکنشها را راه میاندازد، عبارتند از: انتقاد درونی از خود، دلهره ناشی از نگاههای کنجکاوانه برخی دانشجویان، لب و لوچه آویزان کردن برخی دیگر، تفسیرها و واکنشهای استاد. بنابراین، عامل استرسزا، یعنی هر محرکی که استرس بوجود آورد.
نباید از مثال بالا چنین نتیجه گرفت که استرس همیشه منفی است و باید از آن اجتناب کرد. اگر خوب توجه کنیم، خواهیم دید که تعریف سلیه، هرنوع تقاضای سازگاری از ارگانیسم را استرسآور میداند. بنابراین، میتوان گفت که تقریباً همه محرکهای بیرونی میتوانند استرس ایجاد کنند، چون همه آنها از ارگانیسم میخواهند که سازگار شود، مثلاً وقتی صدایی میشنویم، به طرف آن برمیگردیم و وقتی غذایی در دهان میگذاریم، بزاق ترشح میشود و همه این اعمال برای سازگاری با موقعیت است.
بدین ترتیب میتوان گفت که در موارد زیادی، استرس خوشایند و مفید خواهد بود، مثلاً ورزش، عامل استرسزای خوشایند و مفیدی است، زیرا اثربخشی دستگاه قلبی ـ عروقی را افزایش میدهد. سلیه (1974) بین استرس خوشایند یا مثبت، مثلاً ورزش ملایم و استرس ناخوشایند یا منفی، مثل بیماری بلندمدت، تفاوت قائل میشود. میتوان گفت که ارگانیسم همیشه در حال استرس است، خواه این استرس خوشایند باشد یا ناخوشایند، خواه ملایم باشد یا ناملایم. نبود کامل استرس هرگز امکانپذیر نخواهد بود، مگر اینکه تحریک بیرونی وجود نداشته باشد و آن زمانی است که فرد در زیر خروارها خاک خوابیده است. بنابراین، وجود استرس برای بقاء ضرورت دارد.
روانشناسانی که در زمینهی بهداشت روانی کار میکنند، اصولاً علاقه دارند پیامدهای منفی استرس را مطالعه کنند و به همین دلیل، آنها اصطلاح استرس را در معنای استرس منفی یا زیانآور بکار میبرند، حال آنکه استرس میتواند جنبه مثبت نیز داشته باشد.
استرس در همه زمینههای زندگی و در همه جا با درجات مختلف، حضور دائمیدارد. علتهای اصلی استرس عبارتند از: دگرگونیهای زندگی، استرس بلندمدت، گرفتاریهای زندگی، ناکامیو تعارضها.
رویدادهای مهمیکه زندگی را تحت تاثیر قرار میدهند، مثل ازدواج، فوت یکی از اعضای خانواده یا تغییر محل سکونت، میتوانند استرس به همراه آورند. طبق نظر هولمز و راهه (1967)، مواجه شدن با تعداد زیادی از موقعیتهای استرسزا، در یک زمان کوتاه، میتواند برای بهداشت روانی پیامدهای نامساعد داشته باشد. همه تغییرات زندگی، از جمله ازدواج، مرگ یکی از اعضای خانواده، تغییر در ساعات کار روزانه و حتی تغییر در ساعات حرکت وسایل نقلیه استرسزاست و اگر میزان استرس از توانایی سازگاری ارگانیسم قراتر رود، میتواند بهداشت روانی او را بخطر اندازد و حتی به بیماریهای جسمینیز منجر شود.
هولمز و راهه، مقایسهای تهیه کردهاند که 41 موقعیت استرسزا را به ترتیب اهمیتی که دارند، شامل میشود و میتواند رابطه دگرگونیهای زندگی با بهداشت روانی را پیشبینی کند. مولفان، برای هر یک از موقعیتها، ارزش عددی قایل شده و بدین وسیله مقیاسی بوجود آوردهاند که دگرگونیهای زندگی را ارزشیابی میکند.
مقیاس هولمز و راهه در زیر آورده شده است. موقعیتها را بخوانید، دگرگونیهای زندگی خود را در دوازده ماه گذشته و امتیازهای مربوط به آنها علامت بزنید. جمع کل امتیازها را بدست آورید. اگر جمع کل امتیازها بین 200-150 شد، 37% احتمال خواهد داشت که در طول سال مریض شوید. اگر جمع کل امتیازها بین 200 تا 300 و بالاتر از 300 شد، احتمال بیماری شما به ترتیب، 50. 80% خواهد بود.
طبق نظر مولفان، اشخاصی که امتیازهای آنها بیشتر از 300 باشد، در مقایسه با افرادی که در حد متوسط قرار دارند، احتمالاً از نظر روانی افسردگی نشان میدهند و از نظر جسمی، به بیماریهای قلبی ـ عروقی و غیره نیز مبتلا میشوند. مولفان که افزایش جمع کل امتیازها میتواند پیش آگهی افزایش حوادث و رویدادهای ناگوار زندگی باشد.
البته، مقیاس هولمز و راهه انتقادهای زیادی بدنبال آورده است، زیر برخی متخصصان بهداشت روانی معتقدند که تعداد زیادی از این موقعیتها استرسزا نیست. پس میتوان پرسید که دقت این مقیاس تا چه اندازه لازم است؟
موقعیتها را یک به یک بخوانید و دگرگونیهای خود در دوازده ماه گذشته و امتیازهای مربوط به آنها را علامت بزنید. جمع کل امتیازها را به دست آورید و برای تفسیر نتایج، به متن مراجعه شود.
موقعیت |
امتیاز |
پاسخ |
فوت همسر |
100 |
r |
طلاق |
73 |
r |
جدایی از همسر |
65 |
r |
زندانی شدن |
63 |
r |
فوت یکی از اعضای خانواده |
63 |
r |
زخمییا بیمار شدن |
53 |
r |
ازدواج |
50 |
r |
از دست دادن کار |
47 |
r |
آشتی با همسر |
45 |
r |
بازنشستگی |
45 |
r |
تغییر در سلامتی یکی از اعضای خانواده |
44 |
r |
حاملگی |
40 |
r |
مسائل جنسی |
39 |
r |
ورود عضو جدید به خانواده |
39 |
r |
تغییر در محل کار |
39 |
r |
تغییر در وضع اقتصادی |
38 |
r |
تغییر در تعداد درگیریها با همسر |
35 |
r |
وام مهم مسکن |
32 |
r |
ناتوانی در پرداخت وام مسکن یا وامیدیگر |
30 |
r |
تغییر در مسوولیتهای شغلی |
29 |
r |
رفتن یک فرزند از خانه |
29 |
r |
اختلاف با والدین همسر |
29 |
r |
تحقق یافتن برنامههای شخصی سطوح بالا |
28 |
r |
شروع مجدد یا قطع کار همسر |
26 |
r |
شروع یا پایان تحصیلات |
26 |
r |
تغییر در شرایط زندگی |
25 |
r |
تجدیدنظر در عادات شخصی |
24 |
r |
مساله با والدین |
23 |
r |
تغییر در ساعات یا شرایط کار |
20 |
r |
تغییر محل سکونت |
20 |
r |
تغییر محل تحصیل |
20 |
r |
تغییر در سرگرمیها |
19 |
r |
تغییر در فعالیتهای مذهبی |
19 |
r |
تغییر در فعالیتهای اجتماعی |
19 |
r |
وام کوچک خرید خانه یا غیره |
17 |
r |
تغییر در ساعات خواب |
17 |
r |
تغییر در تعداد دور هم جمع شدنهای خانوادگی |
16 |
r |
تغییر در عادات غذایی |
15 |
r |
گذراندن تعطیلات تابستانی |
13 |
r |
شرکت در جشنهای نوروزی |
12 |
r |
خلافکاریهای جزئی |
11 |
r |
لازاروس و فولکمن (1984) سه فرضیه ارائه دادهاند که اساس ارزشیابی استرس بر حسب موقعیتها را تشکیل میدهند. آنها ابتدا فرضیه استرسآور بودن هر دگرگونی را مورد تردید قرار دادهاند. این دو نظریهپرداز، برای بیان تردید خود، بر تحقیقاتی تکیه کردهاند که طبق یافتههای آنها، رویدادهای مهم و چشمگیر زندگی، مثل یائسگی و بازنشستگی، در اکثر افراد مسائل جدی به همراه نمیآورد (نوگارتن، 1970؛ روزوف، 1963).
همچنین آنها روی این اعتقاد تردید کردهاند که دگرگونی باید آنقدر مهم باشد که استرس بیماریزا ایجاد کند. آنها متوجه شدهاند که انسانها، در ادراک از رویدادها، تفاوتهای فردی زیادی دارند، به طوری که یک رویداد معین برای یکی استرس شدید ایجاد میکند، اما برای دیگری هیچ استرسی به همراه نمیآورد، مثلاً خانه و نقل مکان به محیط دیگر میتواند برای یکی کاملاً استرسآور و برای دیگری آْرزوی دیرینه باشد.
به عقیده لازاروس (1990)، موقعیت زمانی استرسزا خواهد بود که فرد وادار شود تا برای مقابله با آن از منابعی که در اختیار دارد، به شدت استفاده کند. او معتقد است که ما موقعیتها را ارزشیابی میکنیم تا ببنیم آیا در حال حاضر خطرناک هستند یا بالقوه میتواند خطرناک باشند یا رقابتی ایجاب میکنند که با خوشبینی و علاقه آن را دنبال میکنیم؟ ما این ارزشیابی را بر اساس افکار، استعدادها و تجربههای شخصی انجام میدهیم. بدین ترتیب، هر موقعیت بر اساس ارزشیابی خود شخص، میتواند یک آزمایش سخت یا یک موقعیت طلایی باشد.
بالاخره، لازاروس و فولکمن، معتقد نیستند که دگرگونیهای مهم زندگی میتوانند علتهای بیماریها باشند. درست است که استرس میتواند به طور معنیدار، به بیماریهای مختلف کمک کند، همبستگی بین ارزشهای دگرگونیها و بیمای نزدیک به 12/0 است. به دلیل این همبستگی ضعیف، به نظر میرسد که ارزشهای دگرگونیها برای پیشبینی بیماری مناسب نیست.
موقعیتهای استرسزا تنها به صورت رویدادهای کوتاهمدت، مثل مرگ یا تولد جلوه نمیکند، ازدواج با شکوه یا حقیرانه، موقعیتهای کاری نامناسب یا جو سیاسی خفقانآور نیز میتوانند به صورتهای عاملهای استرسآور بلندمدت جلوه کند. با این همه، خواه این عوامل کوتاهمدت باشند خواه بلندمدت، هر شخص به نحو متفاوتی در مقابل آنها واکنش نشان میدهد، مثلاً یک کارگر میتوان سالیان سال در زیر سلطه یک کارفرمای بداخلاق به کار خود ادامه دهد، اما کارگر دیگری حتی نمیتواند یک ماه نیز طاقت بیاورد.
واکنش هر کس در مقابل عوامل استرسزای بلندمدت، به ارزشیابی شناختی او از موقعیت وابسته است. از نظر شخصی، رویدادهای طلاق، از دست دادن کار، اعتیاد به الکل و مسائل اقتصادی میتوانند برای همه اعضای خانواده استرس شدیدی به همراه آورند. زندگی اجتماعی نیز میتواند استرسآور باشد، زیرا برای پیدا کردن چند دوست و نگاه داشتن آنها، اغلب به تلاش و انرژی زیادی نیاز داریم. این حالت مخصوصاً در مورد کسانی که کمرو هستند یا در مقابل بیگانگان راحت نیستند، بیشتر صدق میکند. حفظ دوستیهای بلندمدت نیز گاهی دشواریهایی بوجود میآورد، زیرا دوری مسافت، الزامهای اداری یا شغلی و ازدواج، ساعت فراغت را محدود و رفت و آمدها را دشوار میکند. همهی این عوامل استرسهای بلندمدت به همراه میآورد.
در تحقیقات مربوط به استرس بلندمدت، اغلب عوامل استرسزا در محیط کار یا در ارتباط با کار را مطالعه کردهاند. اشخاص معمولاً از این نظر استرس دارند که میخواهند شغل خود را حفظ کنند یا آن را تغییر دهند، زیرا نیاز به درآمد دارند یا نمیتوانند با همکاران خود کنار بیایند. بنابراین، در اجتماعی که امنیت شغلی وجود ندارد و مردم همیشه نگران از دست دادن کار خود هستند، یا نمیتوانند محل کار خود را تغییر دهند و در کنار افرادی باشند که با آنها راحت هستند، بهداشت روانی رخت میبند و به ناکجا آباد میرود.
استرس میتواند خود فرد و اعضای خانواده او را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. طبق تحقیقات، پدری که از نظر کاری استرس دارد، بیشتر آماده است که با خانواده و مخصوصاً با پسر خود درگیری پیدا کند. اثر این درگیری تا آنجا پیش میرود که پسر در ایجاد رابطه رضایتبخش با دوستان خود نیز ناموفق میشود.
علاوه بر انواع مختلف استرسهای بلندمدت، استرسهای روزانه نیز وجود دارند که به گرفتاریها یا کارهای روزانه نسبت داده میشوند. این گرفتاریها، که به ظاهر بیمعنا و کماهمیت به نظر میرسند، مثل پیدا کردن جای پارک برای اتومبیل، ایستادن در صف نان و اتوبوس، پرداخت به موقع پول آب، برق و تلفن، کنترل دفعات تلفن به شهرستان، کنترل مصرف روزانه آب و برق و. . . . میتوانند به منابع مهم استرس تبدیل شوند و بهداشت روانی را با نوسانهای زیانآور مواجه کنند.
برخی متخصصان معتقدند که گرفتاریهای روزانه خیلی بیشتر از رویدادهای زندگی استرسزاست. در واقع، میتوان گفت که وقتی رویدادهای مهمیدر زندگی اتفاق میافتد، گرفتاریهای روزانه خود به خود افزایش مییابند و در نتیجه خود رویداد بیشتر استرسزا میشود. مثلاً به هنگام ازدواج یا مرگ عزیزان، گرفتاریهای زندگی بیشتر میشود و قدرت استرسزایی ازدواج یا مرگ را افزایش میدهد. به همین علت، در مقیاس ارزشیابی دگرگونیهای زندگی، به تغییر محل سکونت 12 امتیاز و به طلاق 73 امتیاز داده شده است. تغییر محل سکونت، تعداد زیادی گرفتاریهای روزانه ایجاد میکند، اما طلاق میتواند در دراز مدت، دهها گرفتاری بوجود آورد، از جمله اجبار در تعویض خانه یا ترک خانه بوسیله زن یا شوهر. حتی امکان دارد که مقدمات تعویض خانه یا گذاشتن خانه در معرض فروش، خیلی بیشتر از اثاثکشی استرسآورتر باشد. همه این رویدادهای مهم و به همراه آنها، همه گرفتاریهای زندگی میتوانند بر سلامت روانی ضرر داشته باشند، اما همانطور که گفته شد، در این مورد نیز تفاوتهای فردی قابل ملاحظهای وجود دارد.
این که علت استرس روانی باشد یا جسمانی، خیلی مهم نیست. وقتی در حال استرس هستیم، بدن تعداد زیادی تغییرات فیزیولوژیک کوچک و بزرگ تحمل میکند. مهمترین این تغییرات، که میتواند مقاومت بدن در مقابل بیماریها را تضعیف کند، آنهایی هستند که بوسیله دستگاه عصبی خودکار (سمپاتیک و پاراسمپاتیک) تنظیم میشود.
در استرسهای ضعیف، دستگاه پاراسمپاتیک سرعت ضربان قلب را کاهش میدهد و فشار خون را پایین میآورد، در حالی که حرکات ماهیچهای معده و روده را افزایش میدهد. بدین ترتیب، ارگانیسم میتواند انرژی لازم را نگهدارد، مواد غذایی را جذب کند، عملکرد طبیعی داشته باشد و نهایتاً از نظر بهداشت روانی در حالت بهنجار به سر برد. در شرایط استرسزا، دستگاه سمپاتیک فعال میشود. بدین صورت که تعداد ضربانهای قلب و تعداد نفس کشیدنها را افزایش میدهد، فشار خون و ماهیچهای را بالا میبرد، حرکات ماهیچهای را کند و رگهای خونی را منقبض میکند و برخی هورمونها، از جمله آدرنالین و کرتیزول را آزاد میسازد. این هورمونها چربیها را به جریان خون وارد میکنند و در نتیجه برای ارگانیسم انرژی فراهم میآورد.
میتوان گفت که فعالیت سمپاتیک، واکنش در مقابل استرس است و به راحتی تبیین میشود. در مراحل اول تکامل انسان، برای رو در رویی با استرس، دستگاه عصبی خودکار یکی از این دو سایق را راه میانداخت: جنگ یا گریز. وقتی فرد در حالت استرس شدید قرار میگرفت، مثلاً زمانی که مجبور میشد با خرسی یا دشمنی قویتر از خود روبرو شود، تنها دو راه منطقی در پیش داشت: جنگ یا گریز. در این شرایط، اجداد ما به نیروهای فیزیولوژیک، نیروهایی که به کمک دستگاه عصبی سمپاتیک فراهم میشود، نیاز داشتند.
ما نیز همان واکنشهای خودکار نیاکان خود را داریم، اما محیطی که در آن زندگی میکنیم، خیلی فرق دارد. برای آنکه بتوانیم از موقعیتهای استرسزا بیرون بیاییم، خیلی کم اتفاق میافتد که مستقیماً مبارزه کنیم یا بدون از دست دادن فرصت، پا به فرار بگذاریم. بنابراین، نیاز نداریم که تعداد ضربانهای قلب افزایش یابد یا فشار خون بالا رود و میزان هورمونها نیز بیشتر شود. در دنیای امروزی، برای آنکه بتوانیم بهداشت روانی و سلامت جسمیخود را از دست ندهیم، یاد نگرفتهایم جنگ یا گریز کنیم، بلکه یاد گرفتهایم خونسرد باشیم و مسایل را به شیوه منطقی حل کنیم. این شیوه عمل، ما را از واکنش جسمیدر مقابل تغییرات فیزیولوژیک، تغییراتی که بوسیله عوامل استرسزا بوجود میآید، معاف میکند. در فرهنگ امروزی، واکنش فرار یا مبارزهی دستگاه عصبی خودکار خود یک واکنش غیرانطباقی به حساب میآید. به علاوه، این واکنش تغییرات فیزیولوژیک ایجاد میکند که آنها نیز به نوبه خود، میتوانند در درازمدت برای سلامتی جسمیو روانی مضر باشند، بدین صورت که بیماریهای حاد، مثل حملههای قلبی و سرطان، بوجود آورند.
در سال 1963، سلیه اعلام کرد که عوامل استرسزای شدید، واکنش فیزیولوژیک تعمیم یافتهای ایجاد میکند و این واکنش را سندرم کلی سازگاری نامید (شکل زیر). این واکنش سه مرحله دارد: مرحله اول اعلام خطر یا هشداری است، یعنی ارگانیسم از طریق فعال کردن دستگاه عصبی سمپاتیک (سرعت بخشیدن به ضربانهای قلب، بالا بردن فشار خون و افزایش ترشح هورمونها و. . . ) در مقابل عوامل استرسزا واکنش نشان میدهد. بنابراین، ارگانیسم مقدار زیادی انرژی در اختیار میگیرد، بیشتر دقت میکند و آماده میشود که با عوامل استرسزا مبارزه کند، اما مقاومت او در مقابل بیماری تضعیف میشود. اگر عامل استرسزا همچنان حضور داشته باشد، ارگانیسم به مرحله مقاومت وارد میشود. در این مرحله، هشداری یا اعلام خطر از بین میرود و ارگانیسم خود را با عامل استرسزا انطباق میدهد، میزان مقاومت او در برابر بیماری، به بالاتر از حد طبیعی افزایش مییابد. این مرحله برای ارگانیسم مرحله پرزحمتی است. ادامه طولانی عامل استرسزا، دیر یا زود مرحله فرسودگی را به همراه میآورد
جهت دریافت فایلاسترس و بهداشت روانی لطفا آن را خریداری نمایید
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 71 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 114 |
بررسی و مقایسه میزان استرس و تجربه استرس در بین معلمین زن
فهرست:
عنوان صفحه
فصل اول: کلیات پژوهش
بیان مسأله............................................................................................................. 3
اهداف تحقیق.......................................................................................................... 5
سوالات تحقیق....................................................................................................... 5
فرضیه های تحقیق................................................................................................ 5
اهمیت و ضرورت تحقیق....................................................................................... 6
تعاریف نظری........................................................................................................ 7
- استرس............................................................................................................ 7
- معلم................................................................................................................. 7
- تجربه استرس................................................................................................. 7
تعارف عملیاتی....................................................................................................... 7
فصل دوم: ادبیات تحقیق
مقدمه..................................................................................................................... 10
مفهوم استرس....................................................................................................... 10
استرس بعنوان پاسخ درونی................................................................................. 15
مراحل استرس...................................................................................................... 17
- مرحله واکنش اخطار....................................................................................... 18
- مرحله مقاومت................................................................................................. 18
- مرحله فرسودگی............................................................................................. 18
علل فشار روانی.................................................................................................... 19
شرایط ایجاد کننده استرس................................................................................... 20
- عوامل فردی.................................................................................................... 20
- عوامل محیطی.................................................................................................. 22
- عوامل سازمانی............................................................................................... 24
انواع استرس......................................................................................................... 26
پاسخ های فیزیولوژیک بدن انسان به استرس...................................................... 27
عنوان صفحه
استرس مثبت و منفی............................................................................................. 29
استرس طبیعی یا نرمال......................................................................................... 30
استرس شغلی........................................................................................................ 31
نشانه های استرس شغلی...................................................................................... 32
مطالعات مربوط به استرس شغلی......................................................................... 33
دلزدگی و استرس شغلی....................................................................................... 34
ابعاد گوناگون نقشهای شغلی................................................................................ 35
فشار ناشی از نقش .............................................................................................. 36
استرس از نظر جنسیتی......................................................................................... 37
- استرس زنان کارمند....................................................................................... 38
دیدگاه های نظری درباره استرس........................................................................ 39
حمایت اجتماعی چه تأثیری ممکن است در استرس شغلی داشته باشد................ 44
آیا تنها افراد خاصی هستند که نمی توانند با استرس مقابله کنند......................... 45
- پیشینه تحقیق................................................................................................... 46
فصل سوم: روش تحقیق
- روش تحقیق..................................................................................................... 51
- جامعه آماری................................................................................................... 51
- نمونه پژوهش.................................................................................................. 51
- ابزار پژوهش................................................................................................... 51
- چگونگی جمعآوری اطلاعات............................................................................ 53
- روش آماری.................................................................................................... 53
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل دادههای آماری
مقدمه..................................................................................................................... 60
تجزیه و تحلیل دادههای آماری............................................................................. 61
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری
نتیجهگیری............................................................................................................. 101
محددویتهای تحقیق............................................................................................. 104
پیشنهادهای تحقیق................................................................................................. 104
فصل ششم:
منابع و مأخذ......................................................................................................... 106
نمونه پرسشنامه.................................................................................................... 108
مقدمه:
ما امروزه در دورانی بسر میبریم که مشخصات بارز آن را میتوان افزایش جمعیت، شهرنشینی، گسترش مؤسسات و پیچیدگیهای تکنولوژی در ارتباطات دانست و این موارد بیش از پیش جوامع و انسانها را به هم نزدیک کرده و باعث شده تا آنها در جهت رقابت با سایرین به تکاپو تلاش بیشتر وارد نموده است. و از این طریق افزایش توقعات و انتظارات روزافزون جامعه نیز در جهت رفع این توقعات و حل موارد فوق مثمر ثمر نخواهد بود این ناشی از این است که محدودیت توان و امکانات انسان و محیط وی دانست و یکی از مهمترین موضوع که ما با آن بیشتر در این تحقیق سر و کار داریم استرسها و عواملی که باعث این فشارهای عصبی است که همه ما با آن درگیر هستیم و باید آنها را بشناسیم. امروزه استرس به عنوان مهمترین فاکتور در جوامع میباشد که باعث بوجود آمدن امراض روحی، جسمی و رفتارهای انسانها است. استرس و اضطراب رابطه تنگاتنگ دارد و اضطراب یکی از عوارض آنی و شایع استرس میباشد، پاسخ استرسها پاسخی است که از زمانی دیگر طول عمر تغییر میکند. به گفتهها هانس سلیه «مهم این نیست که چه اتفاقی برای شخص افتاده مهم آن است که آنرا چگونه درک کرده و انسان از دیدگاههایش رنج میبرد و نه بلاهایی که بر سرش میآید.» به این دلیل استرس توجه بسیاری از روانشناسان و دانشمندان علوم رفتاری و مدیریت را به خود معطوف کرده به طوری که فشارهای عصبی نقش مهمی در فراهم نمودن مشکلات روحی و جسمی در انسانها ایفا میکند.
استرس در زندگی روزمره به شیوههای متفاوتی بروز میکند: پرخاشگری ناگهانی در پاسخ به یک سؤال سادهلوحانه، سردرد شدید در پایان یک روزگار سخت، بروز عصبانیت به صورت زدن دست روی فرمان ماشین در ترافیک است برای همین وجود این استرسها در طول روز طبیعی هستند. با وجود این استرس طولانی و شدیدتر اغلب سبب بروز علائم ناراحت کنندهای میشود که اشخاص در مورد آن نگران میشود بنابراین بشر در سر تا سر دوران گذشته خود استرس را تجربه کرده است.
گروهی از صاحبنظران رفتاری استرس را بیماری شایع قرن نامگذاری کرده در حالی که در عصر حاضری که در آن هستیم عصر استرس و فشارهای عصبی است. دورهای که در ان انسان بیش از هر زمان دیگری در معرض عواملی موجود استرس قرار گرفته و مسائل و مشکلات بیشماری از هر طرف او را احاطه کرده است.
بیان مسئله
واژه استرس در نزد متخصصین متخلف معانی متفاوتی دارد، استرس در سالهای اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است در حالی که مسأله استرس در جامعه به طور گستردهای تشخیص داده شده است روانشناسان بالینی و سایرین ارتباط بین فشار روانی و بهداشت روانی را به دقت مورد بررسی قرار دادهاند. در روانشناسی استرس به معنی تحت فشار روحی و روانی قرار گرفتن تعریف شده است. در این حالت جسم روان آدمی به تقاضاهای درونی و بیرونی با فشار پاسخ میدهند. استرس هنگامی رخ میدهد که فرد واکنشهای خود را در مواجهه با محرکهای درونی و بیرونی ناتوان ببیند که همانا پیامد آن از دست رفتن تعادل روانی فرد است (خواجهپور، 1377، ص 5) استرس را گاهی ناشی از محرکات خارج میدانند و گاهی آن را پاسخ فرد به پارهای از مزاحمتها عنوان کردهاند. بررسیهای جدید و تئوریهای جامع راجع به استرس به تعامل فرد و محیط تأکید دارد.
محققان سالهای 1950 استرس را پاسخ فرد به فرآیندهای درونی و برونی که بر ظرفیت ادغام نیروهای جسمی و روانی فشار وارد میکنند توصیف نمودهاند.
کلاس وسینگر، در تحقیق خود نشان دادند فشارهای عصبی میتواند باعث کاهش میزان تحمل و ناکامی شود. در این تحقیق نشان داده شده است که کارکنان سازمان فشارهای عصبی ناشی از سروصداهای آزار دهنده و دخالتهای بی مورد در انجام وظایف شغلی خود را تحمل میکنند، اما از میزان تحمل آنان در برابر ناکامی کاسته میشود (منتقل از پایاننامه رجبپور، 1379)
اگر چه عمدهترین هدف کار کردن انسانها، تأمین نیازهای زندگی و به عبارتی کسب درآمد میباشد اما عوامل دیگری نظیر به ثمر رسانیدن انگیزهها، عملی کردن تمایلات، انتظارات اجتماعی، علاقهمند بودن به کار، فشار محیطی و خانوادگی و رقابت نیز در کار کردن دخیل هستند ولی نمیتوان از کسب درآمد به عنوان تنها علت اشتغال آدمیان نام برد (اسفرجانی، 1353، ص 50)
استرس در زندگی روزمره به وفور دیده میشود و همه افراد به دفعات متعددی تحت تأثیر استرس قرار میگیرند و آن را تجربه میکنند و وقتی که کسی دچار استرس شده، وارد محیط کار خود میشوند و معمولاً همکاران ومسئولین متوجه میشوند و در تعامل با دیگران و استرس فرد به آنان سرایت میکند و برای همین با توجه به آنچه گفتیم در این تحقیق به بررسی میزان استرس و تجربه استرس در بین معلمین زن کلاس اول و دوم و سوم ابتدائی را انجام میدهیم. به این دلیل که استرس از شغلها به وفور دیده میشود ولی شغلهای دارای استرس زیادتر هستند مثل پزشکی، مدیران. پرستاران، معلمان و … میباشند وبرای همین در این تحقیق به سراغ محیط مدرسه میرویم که در بسیاری از مواقع بسیار استرساز هستند چه برای کارکنان و چه برای دانشآموزان. میخواهیم بدانیم چه عواملی در محیط مدرسه باعث استرس میشود و معلمان سطوح مختلف اول و دوم و سوم ابتدائی چقدر مورد عوامل استرساز قرار میگیرند، این عوامل چه چیزهایی هستند و تجربه استرس معلمان در زندگی روزمره آنها تا چه اندازهای میباشد و شیوههای مقابله با استرس را بررسی میکنیم.
اهداف تحقیق
هدف کلی:
مقایسه میزان استرس و تجربه استرس معلمین زن مقاطع مختلف ابتدائی
هدف جزئی:
1- شناخت میزان استرس معلمین زن در مقطع اول و دوم و سوم ابتدائی
2- شناخت تجربه استرس معلمین زن در مقطع اول و دوم و سوم ابتدائی
سؤالات
1- آیا میزان استرس معلمان زن مقاطع مختلف ابتدائی با هم تفاوت دارد؟
2- آیا تجربه استرس معلمان زن مقاطع مختلف ابتدائی با هم تفاوت دارد؟
فرضیه
1- بین میزان استرس معلمان کلاس اول و دوم تفاوت معنیداری وجود دارد.
2- بین میزان استرس معلمان کلاس اول و سوم تفاوت معنیداری وجود دارد.
3- بین میزان استرس معلمان کلاس دوم و سوم تفاوت معنیداری وجود دارد.
4- بین تجربه استرس معلمان کلاس اول و دوم تفاوت معنیداری وجود دارد.
5- بین تجربه استرس معلمان کلاس اول و سوم تفاوت معنیداری وجود دارد.
6- بین تجربه استرس معلمان کلاس دوم و سوم تفاوت معنیداری وجود دارد.
اهمیت و ضرورت تحقیق
ضرورت این تحقیق در راستای بررسی میزان استرس معلمین و در جهت بررسی و مقایسه میزان استرس و میزان تجربه استرس صورت گرفته و میتواند اطلاعات مفیدی را در حیطه تصمیم گیری متعدد فراهم سازد. که این اقدام از طریق انجام تحقیقات منظم و شناسایی میزان استرس و میزان تجربه استرس معلمین امکانپذیر است و پژوهش فوق در ضرورت اینگونه اقدامات جای گرفته است. در واقع میخواهیم بدانیم که در سطوح مختلف تحصیلی میزان استرس معلمین چقدر است و هر کدام از عواملی که در مقیاس هنرور راهه وجود دارد، معلمین در سطوح مختلف چقدر تجربه نسبت به آنها دارند. در رابطه بین آنها در سطوح مختلف را بررسی و آنها را مقایسه میکنیم و راهکارهای مفیدی که باعث کاهش دادن این استرسها میشود، را ارائه بدهیم.
عواملی که اهمیت این تحقیق را نشان میدهد این است که محیط مدرسه محیطی است که باعث میشود معلمان هر روز در معرض فشارهای کلاسی قرار بگیرند، وجود تجربه استرس در معلمان باعث کاهش در علمکرد آنها و موجب میشود تا آنها از نظر سلامتی دچار اختلالاتی میشوند. برای همین بدنبال این هستیم تا این عوامل را شناسایی در راهکارهای مقابله با آنها را بررسی کنیم.
تعاریف نظری
استرس حالتی پویا و هیجانانگیز است که فرد با یک فرصت، محدودیت یا تقاضای غیرعادی مواجه میشود و واکنشهای احساسی فیزیکی و شناختی از خود نشان میدهد. (مقیمی 1378، ص 435)
استرس یک نوع تحریک و محروم شدن از محرکهاست و فقدان استرس به مفهوم مرگ است. استرس تجربه جدیدی برای انسان نیست و هرکس همه روزه با استرس سروکار دارد. (قریب، 1371)
معلم معلم نقش مهمی در مدرسه دارد. نقش معلم تربیت و نوسازی افراد است که مهمترین امر میباشد و افرادی هستند که طی حکمی به صورت تمام وقت و یا پارهوقت به صورت رسمی یا حقالتدریس در مقاطع مختلف تدریس میکنند (مجله رشد، 1380، ص 5)
تجربه استرس ناکامیهای که میتواند مرتبط با جریان پیشرفت حرفهای افراد، ترسهای ناشی از ناتوانی در مقابله با روشهای جدید و تغییرات تکنولوژی بر زندگی روانی معلمان تأثیر فراوانی میگذارد. (دادستان 1377، ص89)
تعاریف عملیاتی:
در جامعهای هستیم اینطور معلوم است که برای اندازهگیری استرس، خود عامل استرس دهنده را مورد مطالعه قرار میدهند، در صورتی که این درست نیست و وجود یک مهمان ناخوانده در یک بدن ممکن است به هیچوجه مورد اعتنا واقع نشود و بدن در مقابل آن عکسالعملی نشان ندهند و در بدن دیگری آنقدر مهم و قابل اعتنا باشد که همه زنگهای خطر را به صدا درآورد و بدن را به عکسالعمل شدید وا دارد. بنابراین برای اندازهگیری استرس بهتر است تغییرات حاصله از آن را در بدن مورد دقت قرار داد و آنجا که ورود یک عامل جزئی است تحریک شدید دستگاههای بدن و هیپوتالاموس میشود آن را به خوبی و به موقع شناخت و از ورودش جلوگیری کرد. (پریور، 1372)
در این تحقیق برای سنجش استرس در بین معلمین زن کلاس اول و دوم و سوم ابتدائی از آزمون یکطرفه در گروههای مستقل استفاده میکنیم و برای سنجش راههای مقابله با استرس نیز از آزمون t و تفاوت میانگین استفاده میشود تا شیوههای مقابله با استرس را در میان معلمین زن کلاس اول و دوم و سوم سنجیده شود تا از این طریق معلمین هر پایه، هر کدام از چه روشهایی را برای کنار آمدن استفاده میکنند.
تجربه استرس در این تحقیق برای ارزیابی تجربه استرس از مقیاسی به نام هلمز و راهه استفاده میکنیم و دارای 43 موارد است که میخواهیم از این طریق ببینیم که معلمان در زندگی روزمره خود کدام موارد را تجربه کردهاند و به وسیله این پژوهشها میکوشیم تا معنای وجود همبستگیها بین تعداد و ماهیت رویدادها را با بیماریهایی که در پی دارند، آشکار کنند.
فصل دوم
ادبیات تحقیق:
- مقدمه
- مفهوم استرس
- استرس بعنوان پاسخ درونی
- مراحل استرس
- علل فشار روانی
- شرایط ایجاد کننده استرس
- پاسخهای فیزیولوژیک بدن انسان به استرس
- استرس مثبت و منفی
- استرس طبیعی یا نرمال
- استرس شغلی
- ابعاد گوناگون استرس شغلی
- استرس از نظر جنسیتی
- دیدگاههای نظری درباره استرس
- پزشکی
- روانشناسی
- اجتماعی
- پیشینه تحقیق
مقدمه:
از آنجایی که عصر حاضر را دوران اضطراب و استرس نامیده، پیچیدگیهای جاری جامعه بشری، سرعت تغییرات و بیتوجهی نسبت به زمینههای مذهبی و ایدئولوژیک و نظام اجتماعی و عاطفی خانواده برای افراد و اجتماع بشری تضادها و تعارضهای تمدن بشر و ارتباطات اجتماعی استرسهای تازهای نیز پدید آورده است که مقابله با آنها برای هر فردی لازم و ضروری است. از طرفی نیز همه استعدادهای عظیم و کشف نشدهای برای رشد و تکامل و دگرگونی، توانایی یافتن معانی ژرفتر، دست یافتن به توفیق یشتر در زندگی بهرهمندیم. بنابراین استفاده از توانائیهای و استعدادها برای مقابله با انواع استرسهایی که در زندگی روزمره برایمان پدید میآید، امکانپذیر میباشد.
مفهوم استرس
در سال 1936، پروفسور هانس سلیه اهل مونترال اولین رساله خود را در مورد واکنشدهنده منتشر ساخت، نامبرده در آوریل و در 1948 در مجموعهای از کنفرانسهایش در کالج فرانسه و سپس در ژوئن 1950 در بیمارستان لانیک سندرم عمومی سازگاری (S.G.A) را با جنبههای بیوشیمیایی و مکانیسمهای هورمونیاش بیان کرد (هیپوفیز غدد فوق کلیوی سینه قند کرشه که بسیاری از پژوهشگران پیش از او، اختلال ارگانیسم را به هنگام پاسخ به تهاجمات محیط خارج بیان کردهاند:
- نظر کاریوکلارنیک مربوط به داستین، وی واکنشهای بافتی مربوط به واکنشهای هشداردهنده را در دستگاه لنفوئید، تیموس مشاهده کرد:
نظریه راسل داپیگز آماس منسوج نرم، در سال 1932 کانن «ترشح سریع آدرنالین را به عنوان پاسخ در برابر ترس و خشم» متذکر شود. نامبرده در کتاب خود تحت عنوان «فروتن» مکانیسمهای متفاوتی را که سبب ثبات میزان قند، پروتئینها، مواد چربی، کلسیم، اکسیژن، حالت خنثی و درجه حرارت خون میشود تحلیل میکند. کانن تحلیل سیستماتیک پدیدههای سازگاری را که برای حفظ حیات در برخی شرایط ضروری هستند، بنیان نهاد، با این همه سلیه تأکید میکند کانن هرگز نقش هیپوفیز یا قشر غدد فوق کلیوی را به منظور بررسی واکنشهای غیراختصاصی سازگاری، در مقابل هرگونه تقاضای محیطی و نیز جدا کردن سندرمی که در برابر اثرات مختلف آن، یکسان است، مورد مطالعه قرار نداده است. پی.ای.روکس والکساندر- جی یرسین در انستیوپاستور خاطرنشان ساختند که در خوکچه هندی مبتلا دیفتری غدد فوق کلیوی غالباً متورم و دچار خونریزی است ولی کاوشهای آن از حداین یافته فراتر نرفت. (کوپر، 1373، ص 40)
این پژوهشگران در مجموع استرس را، دست کم در برخی از جنبههای آن، احساس کردند و با آنها را به اثبات رساندند. یک فرانسوی به نام رئیس در سال 1943، پدیدههای است ولی کاوشهای آن از حداین یافتهها فراتر نرفت.
این پژوهشگران در مجموع استرس را، دست کم در برخی از جنبههای آن، احساس کردند و یا آنها را به اثبات رساندند. یک فرانسوی به نام رئیسی در سال 1934، پدیدههای واکنشی غیراختصاصی را، تحت عنوان سندرم تحریک شرح داده است که البته با تغییری متفاوت به توضیحات سیله بسیار نزدیک است. اکتشافهای مهم، غالباً تصادفی میافتد، به شرطی که برای دریافت قوانین پوشیده و بسدت آوردن حقیقت، قضایای القا کننده با ذهن تصمیمدهنده تلاقی کند. (پیرلو، 1371، ص 28 و 29)
استرس را هر چند بطور مشخص میتوان زائیده تمدن صنعتی و شهری شدن دانست، اما هیچ دوره از تاریخ انسان و زندگی فرد را نمیتوان سراغ گرفت که با استرس همراه نبوده باشد، تنها میتوان گفت که بتدریج از ماهیتی فیزیکی مانند گرسنگی، سرما، بلاهای طبیعی، مرگهای دستهجمعی و زودرس تبدیل به ماهیت روانی و اجتماعی شده است.
دیرینه پرداختن به استرس را میتوان با دیدگاه دوگانه انگاری تن و روان و تأثیرات هر یک بر دیگری در نظریات افلاطون و ارسطو مربوط دانست.
از قدمای اندیشمند ایرانی، ابوعلیسینا کاملاً با موضوع استرس واثرات آن بر جسم آشنا بوده است. علاوه بر این در پزشکی قدیم ایران تأثیر عوامل محیطی بر بیماریهای تحت عنوان اعراض نفسانی مورد نظر بوده است. (قریب 1371، ص 187)
از نظر واژهشناسی، استرس کلمه یونانی است که در قرن 17 به معنای سختی و دشواری بکار رفته است، در اواخر قرن 18 از استرس به معنای نیرو و فشار زیاد و تلاش بسیار استفاده شده است. در سال 1910 سرعت بروز بسیاری از آنژینهای صدری (سکته خفیف قلبی) در بین مشاغلین یهود در محیطهای کاری برخورد تند و هیجانی آنها دانست (کوپر، 1373، ص 97)
تعریفات استرس بنا بر نظریه تعاملی که به روابط بین فرد و محیط تأکید میکند بیشترین تائید را بخود اختصاص داده است از جمله:
نظر لازاروس که استرس نتیجه فرآیند قضاوت ارزشی افراد از حوادث و موقعیتهاست، تعریف جامعی است. در توضیح این مطلب باید گفته شود که وقتی فرد با حوادث و یا موقعیتهای گوناگون روبرو میشود، در گیر فرآیند ارزشی در مورد آن حادثه یا موقعیت تا زمانیکه معنی آن حادثه را درک کند و همچنین قضاوت میکند که آیا امکانات و توانائیهای او به اندازه کافی هستند تا تقاضاهای محیط را برآورده سازند در اینجا استرس نتیجه این فرآیند قضاوت ارزشی میباشد.
استرس نیروی قدرتمندی است با آثار مثبت و منفی. به آب رودخانهای میماند که با ایجاد دس میتوان آن را مهار و مورد بهرهبرداری قرار داد یا اینکه آنرا به سیل ویرانگری تبدیل نمود. علیرغم این نظر که استرسهای مفید وجود دارد و قدری فشار روانی جهت ایجاد انگیزه در انسان ضروری است اما زمانی که از آن بحث میگردد به نتایج منفی آن نگاه میشود و منظور استرس مضر است. (الوانی 1371)
فرهنگ جامع و روانشناسی و روانپزشکی (1373) استرس را چنین معنی میکند:
«هر چیزی که در تمامیت زیستشناختی ارگانیسم اختلال به وجود آورد و شرایطی ایجاد کند که ارگانیسم طبیعتاً از آن پرهیز میکند استرس شمرده میشود. استرس ممکن است بصورت محرکهای فیزیکی، عفونتها، واکنشهای آلرژیک و نظایر آن باشد یا بصورت تغییر در جو اجتماعی مردانی. اولی یک عامل استرسزای فیزیولوژیکی است، دومی نه تنها با قدرت تهدیدی که اصولاً در عامل استرسزا نهفته است بلکه با کیفیت درک شخص از آن عامل ارتباط دارد. (صفحه 1449)
(الوانی 1377) برای روشن شدن مفهو فشار عصبی ذکر چند نکته را ضروری میداند: 1- استرس همواره به علت عوامل ناخوشایند و نامطلوب در فرد به وجود نمیآید. یک خبر مسرتبخش نیز میتواند به اندازه یک حادثه ناگوار استرسزا باشد.
2- استرس را نباید پدیدهای منفی در نظر گرفت بلکه میزان مشخص از آن بعنوان محرک افراد لازم است.
3- استرس به مفهوم اضطراب نیست زیرا اضطراب جنبه روانی در حالی که استرس صرفاًحالت روانی نیست و جنبه روانی تنی دارد و بیماری جسمانی نیز نیست زیرا بیماری دارای تظاهرات اختصاصی و غیراختصاصی است در حالیکه استرس تظاهرات غیراختصاصی یا عمومی دارد. در همین ارتباط جان لاکت (1374) اظهار میکند: بدون استرس چیزی حاصل نمیگردد و میزان سالمی از آن جهت انسان ضروری است تا هر چیزی را بدست آورد. استرس پاسخی است که فرد برای تطبیق با یک وضعیت خارجی متفاوت با وضعیت عادی به صورت رفتاری روانی یا جسمانی از خود بروز میدهد. (الوانی 1371)
از حالت تعامل خارج میشود و در نتیجه رابطه وی با دنیای پیرامونش دچار اختلال میگردد.
جهت دریافت فایل بررسی و مقایسه میزان استرس و تجربه استرس در بین معلمین زن لطفا آن را خریداری نمایید