رپو فایل

مرجع دانلود و خرید فایل

رپو فایل

مرجع دانلود و خرید فایل

علل فرار دختران از خانه

فرار به فرانسه Evasion و به انگلیسی Runaway گفته می شود، عبارت است از شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت و شرایط نامطلوب و یافتن اوقات فراغت بیشتر، این فرار گاهی به این علت است که شرایط سخت زندگی اجازه اطلاق موجود انسانی را به کسی نمی دهد و براساس طبقه بندی DSMIII، فرار جز اختلالات رفتاری شدید محسوب می شود نه به دلیل ماهیت آن، بلکه به دلیل فراهم آو
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 0
فرمت فایل doc
حجم فایل 143 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 218
علل فرار دختران از خانه

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

علل فرار دختران از خانه

فهرست مطالب

فصل اول

مقدمه

1

بیان مساله

3

اهمیت و ضرورت پژوهشی

4

اهداف تحقیق

7

متغیرهای تحقیق

7

فرضیه های پژوهش

8

تعاریف عملیاتی متغیرها

8

فصل دوم ادبیات و پیشینه پژوهش

تعریف فرار

10

عوامل موثر بر فرار

11

اقسام فرار

12

نظریه های مختلف شناخت رفتار

14

فرار از نظر روانکاوی

15

نظریه روانی تربیتی

15

نظر بیولوژیکی

15

فرار از نظر روانشناختی

15

فرار از نظر جرم شناسی

16

وضعیت فرهنگی خانواده

17

روابط عاطفی خانواده

20

چگونگی ارتباط و بهداشت روانی نوجوانان

22

ویژگی های شخصیتی نوجوانان

28

تاثیر مدرسه بر بهداشت روانی دانش آموز

38

کثرت اولاد

48

سطح تحصیلات والدین

51

مهاجرت

53

روابط دختر و پسر

54

رشد هویت جنسی

61

تحقیقات انجام شده

65

فصل سوم(روش تحقیق)

طرح تحقیق

85

جامعه آماری

86

روش آماری

86

ابزار تحقیق

86

اعتبار و روایی پرسشنامه

87

چگونگی اجرای آزمون

88

فصل چهارم

مقدمه

89

جداول و نمودارها

الف ویژگیهای توصیفی دختران

90

ب) یافته های

125

فصل پنجم

تبیین آماری یافته های

146

بحث و نتیجه گیری

153

مشکلات و محدودیتهای تحقیق

154

پیشنهادات

155

منابع فارسی

157

منابع انگلیسی

161

مقدمه

انسان در طول تاریخ از انواع انحراف ها و آسیب های اجتماعی و روانی رنج برده و همواره در جستجوی علل و عوارض آن و رهایی از این مسائل بوده است. یکی از این انحراف ها و آسیب ها فرار دختران از خانه است که امروز به عنوان یک بحران جامعه، بخصوص شهر تهران را درگیر نموده است. این معضل روز به روز گسترش بیشتری می‌یابد و سلامت و رشد افراد جامعه و بخصوص نوجوانان و جوانان را تهدید می‌نماید.

اگر کودکان و نوجوان که آینده سازان کشور هستند، در مسیر انحراف و بزهکاری قرار گیرند، به زودی جامعه خود را به ورطه فساد و تباهی می کشانند. بدون تردید جامعه‌ای قادر است در جهت ترقی گام بردارد که بتواند کودکان و نسل جوان خود را از بیراهه به راه راست و در جهت سازندگی هدایت نماید.

مسئولیت جامعه در مورد کودکان و نوجوانان فراری از خانه و در معرض خطر به مراتب سنگین تر از مجرمین بزرگسال است. براساس اصل پیشگیری مقدم بر درمان است. برای جلوگیری از صرف هزینه های گزاف و اتلاف وقت به جهت بازداری افراد از آسیبهای اجتماعی و مفاسد، و رعایت اصل پیشگیری مقدم بر درمان است. مطالعه در زمینه آسیب های اجتماعی به عنوان ضروری ترین اقدام محسوب می شود. بنابراین از اینگونه تحقیقات که علل فرار دختران از منزل را شناسایی می‌کند اقدام اساسی جهت پیشگیری از وقوع حوادث و بروزمشکلات روانی می باشد.

هرگاه والدین، مربیان و مسئولین امور با عوامل بوجود آورنده مشکل آشنا باشند راحت تر می توانند نسبت به پیشگیری از بروز حوادث اقدام نمایند. داشتن اطلاعات پایه و اساسی پیرامون مشکل برای تصمیم گیری در مورد استفاده از روش های پیشگیری و درمان، بسیار ضروری می باشد و با انجام پژوهش های مختلف پیرامون مشکل فرار دختران از خانه حقایقی روشن می گردد که براساس آن می توان در این رابطه اقدام اساسی بعمل آورد.

بیان مسأله

در مطالعات علمی، میزان کجرفتاری ها و آسیب های اجتماعی با شاخص های متعددی مثل، شاخص های فرهنگی، خانوادگی، اقتصادی مقایسه شده است و به این نتیجه رسیده اند که آسیب های اجتماعی باستثناء خودکشی تنها با بحران های اقتصادی رابطه نداشته و جریان زندگی ماشینی و بهزیستی و تعارض هنجارها در پیدایش کج رفتاری ها و بیماری های اجتماعی تاثیر بیشتری داشته است.

مسائل اجتماعی مثل بیکاری، تراکم جمعیت، محل زندگی نامناست، عدم مراقبت های بهداشتی مشکلات آموزشی، بزهکاری جوانان، اختلافات روانی، تعارضات اخلاقی، هزینه جنگ ها وتخریب آنها هر یک زمینه مساعدی برای ناسازگاری های اجتماعی است.

در عصر جدید، با پیشرفت تکنولوژی توجه به ارزش های مادی و بی توجهی نسبت به امور معنوی، اخلاقی، اعتقادی و اختلاف بین دو نسل (والدین و فرزندان) بیشتر می شود. در نتیجه تعاملات و روابط انسانی در خانواده و سپس در جامعه، خدشه وارد می‌شود. پرورش محیط نامساعد، به بیکاری و ولگردی افراد کمک می‌کند و ولگردی نیز به نوبه خود به ازدیاد ارتکاب جرایم منجر می شود.

دوران نوجوانی، دوره بحرانی است که فرد باغلیان احساسات و تغییر حالت های آنی روبروست، معمولا دارای خلقی سرکش است در زمینه تغییر عقاید و ایدئولوژی کنجکاوی به خرج می دهد و انتظاراتش از زندگی بیشتر می شود. نوجوان معمولا بدنبال استقلال فکری است و سعی می‌کند خود را با معیارهای جدید و دلخواهش هماهنگ سازد و به همین خاطر با اولیاء مدرسه و والدین خودش، اختلاف عقیده پیدا می‌کند.

معمولا والدین خواستار ارزش های سنتی هستند ولی نوجوانان پذیرای این ارزش ها نیستد و معیارهای جدید فرهنگی را بیشتر می پسندند. جوانان استقلال فکری و استقلال در تصمیم گیری را حق مسلم خود می دانند، در حالی که والدین فرزندان و نوجوانان خود را به عنوان کودکانی فرض می کنند که قدرت تصمیم گیری درست را ندارند. با عمیق شدن این اختلافات رابطه عاطفی نیز تحت تاثیر قرار می گیرد و نوجوان احساس خلا وتهی بودن می‌کند و فضای منزل و مدرسه را برای خود غیر قابل تحمل می داند و چون در این دوره قدرت خطرپذیری فرد فوق العاده بالاست، ممکن است برای اثبات حقانیت خود، دست به کارهای مخاطره آمیز بزند و محیط خانواده را ترک کند.

اهمیت ضرورت پژوهشی

انسان به عنوان موجودی منحصر به فرد و اشرف مخلوقات، مسائل و مشکلات پیچیده ای دارد که تحلیل و حل و فصل آنها نیاز به تعمق و دید همه جانبه دارد. هر فرد ظرفیت روانی خاصی دارد که غفلت از آن جامعه بشری را با تهدید و خطر روبرو می سازد. امروزه بسیاری کودکان و نوجوانان بدون آینده مشخص و امیدوار کننده همراه با احساس اضطراب، بی هویتی، سرگردانی در معرض خطر هستند. بر طبق آمار 55% از بزه‌کارانی که در کانون های اصلاح و تربیت نگهداری می شوند نوجوانانی هستند که به نحوی فرار از مدرسه و یا فرار از خانه داشته اند. به ویژه در چند سال اخیر آمار فراریان از خانواده رو به فزونی است و متاسفانه تعداد زیادی از این آمار را دختران تشکیل می‌دهند که از نظر جسمی و روانی نسبت به پسران آسیب پذیرتر هستند.

برای مطالعه و بررسی علمی رفتارهای انسانی، بخصوص در زمینه کجروی، هم از لحاظ ذهنی به صورت شناخت مفاهیم خاص، و هم به کمک ابزار و وسایل تحقیق عینی برای گسترش پژوهش های علمی در این زمینه نیازمندیم (فرجاد، 1375).

در هر جامعه برای شناخت چگونگی ماهیت کجروی، ابتدا باید اطلاعاتی در مورد آن جامعه و هنجارهای فرهنگیش، یعنی آنچه که به وسیله خود مردم خلق شده و از آن پیروی می کنند داشته باشیم (همان منبع).

در فرهنگ جامعه ایرانی، نوجوانانی که خود مدار هستند و کمتر حاضر به اطاعت و تسلیم در برابر اولیا هستند، خاطی به شمار می روند و همین مسئله باعث تضاد و تعارض بین نوجوان و خانواده می گردد. فرزند این خانواده ها، اکثراً به علت فقدان آگاهی لازم، ناپختگی و عدم بلوغ اجتماعی و فکری چاره مشکلش را در فرار می بینند. بدیهی است پس از اقدام به فرار، خطرات زیادی این فرزندان را که به راستی سرمایه های عظیم این مملکت هستند تهدید می‌کند. از یک طرف سلامتی جسمی، روانی و امنیت فرد در معرض خطر قرار می گیرد و از طرف دیگر سلامتی جامعه تحت تاثیر قرار می گیرد. فرار دختران در مقایسه با فرار پسران به دلیل مسائل فرهنگی جامعه و نیز آسیب های جدی که دختران در معرض آن هستند و خصوصیات فردی و جنسی این گروه، مشکلات بیشتری را برای آنها و خانواده‌هایشان ایجاد می‌کند. به طوری که بازگشت مجدد آنها پس از خروج از خانه حتی برای چند روز قابل پذیرش نیست.

این افراد معمولا برای رفع نیازهای اولیه خود مثل گرسنگی و داشتن سرپناه مجبورند به سرقت وهمکاری با باندهای قاچاق و … می شود و معمولا پس از دستگیری، مدتی را در زندان یا کانون های اصلاح تربیت به سر می برند. در این مراکز نوجوانان راه های بیشتری برای اقدام به بزهکاری یاد می گیرند و متاسفانه بدون هیچگونه اصلاحی و بدون هیچتگونه توضیحی به علت و ریشه اصلی فرار، به جامعه و خانواه باز گردانده می‌شود و از آنجا که مُهر فرزند بد و دانش آموز بد به پیشانی آنها خورده است ایندفعه بیش از پیش تحت فشار روانی قرار می گیرند و معمولا مجدداً اقدام به فرار می کنند و مرتکب جرائمی مثل سرقت، فحشا و یا فروش مواد مخدر می گردند.

تحقیق حاضر در صدد است با جمع آوری اطلاعات، پیرامون علل بروز مشکل فرار دختران از خانه راهگشای اقدامات موثر در زمینه پیشگیری و درمان مشکل مذکور باشد.

اهداف تحقیق:

اهداف اصلی این تحقیق عبارت است از:

نشان دادن درستی این مطلب است که نامساعد بودن و جو عاطفی خانواده، وجود ارتباط بین دختر و پسر و فشار روانی ناشی از محدودیت های ایجاد شده از جانب مدرسه احتمال فرار دختران از خانه را افزایش می دهد.

متغیر های تحقیق:

متغیر مستقل: در این تحقیق متغیر مستقل عبارت است از 1- نامساعد بودن جو عاطفی خانواده 2- ارتباط بین دختر و پسر 3- فشار روانی و عاطفی از جانب مدرسه و مشکلات تحصیلی 4- فقر اقتصادی 5- فقر فرهنگی

متغیر وابسته:

در این تحقیق متغیر وابسته عبارت است از «فرار دختران از خانه»

متغیر تعدیل کننده:

در این تحقیق متغیر تعدیل کننده جنسیت و سن می باشد که به همین منظور جهت کنترل این متغیرها از دختران سنین 15 تا 18 سال استفاده شده است.

فرضیه های پژوهش

1- نامساعد بودن جو عاطفی خانواده، احتمال فرار دختران را از خانه افزایش می دهد.

2- ارتباط بین دختر و پسر، احتمال فرار دختران را از خانه افزایش می دهد.

3- فقر اقتصادی، احتمال فرار دختران را از خانه را افزایش می دهد.

4- فقر فرهنگی، خانواده (جمعیت زیاد، بیسوادی والدین، مهاجرت) احتمال فرار دختران را از خانه افزایش می دهد.

5- احساس فشار روانی از جانب مدرسه و مشکلات تحصیلی، سبب فرار دختران از خانه می شود.

تعاریف عملیاتی متغیرها:

- خانواده: واحد اساسی جامعه است که شامل دو نسل است که با ازدواج، خون و فرزندخواندگی با هم عهده دار مسئولیت، رشد، ثبات و حفظ خود هستند می باشد (ثنایی، 1375).

- نامساعد بودن جو عاطفی خانواده: عبارت است از حالتی است که خانواده را دچار مشکل می‌کند از جمله ناتوانی در کارکرد های خانوادگی، عدم ارضاء نیازهای اعضاء خانواده، روشن نبودن نقش‌ها و انتظارات و روابط نابسامان در بین اعضاء خانواده.

- ارتباط بین دختر و پسر: برقراری روابط پنهانی بین دو جنس مخالف پیش از ازدواج.

- فقر اقتصادی: عبارت است از ناتوانی برآورده شدن نیاز های مالی فرد

- فقر فرهنگی: عبارت است از تفاوت هنجارهای خانواده با هنجارهای موجود در جامعه و از جمله مهارجت و اسکان در محله های فقیر نشین، پایین بودن سطح تحصیلات والدین و کثرت فرزندان در خانواده ها (خانواده هایی با بیش از 3 فرزند)

- فشار روانی: احساس تنش و ناراحتی که در اثر یک رخداد برای فرد پیش می آید و موجب ایجاد اختلال در کارکردهای بدنی و روانی فرد می شود.

- مشکلات تحصیلی: هرگونه مسئله ای که از روند پیشرفت تحصیلی دانش آموزان جلوگیری می‌کند مثل برخورد منفی معلمین، مقررات محدود کننده مدرسه

- فرار دختران از خانه: خروج از خانه توسط دختران 18-15 ساله، بدون اجازه والدین و به قصد عدم مراجعت به منزل.

- فشار روانی ناشی از محدودیت های ایجاد شده از جانب مدرسه: شامل ضوابط و قوانین محدود کننده ای است که در مدرسه وجود دارد مثل محدودیت در تاخیر ورود به مدرسه و غیبت، محدودیت در پوشش و اونیفورم مدرسه، محدودیت در آرایش، ضعف درسی و ….

تعریف فرار

فرار به فرانسه Evasion و به انگلیسی Runaway گفته می شود، عبارت است از شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت و شرایط نامطلوب و یافتن اوقات فراغت بیشتر، این فرار گاهی به این علت است که شرایط سخت زندگی اجازه اطلاق موجود انسانی را به کسی نمی دهد و براساس طبقه بندی DSMIII، فرار جز اختلالات رفتاری شدید محسوب می شود نه به دلیل ماهیت آن، بلکه به دلیل فراهم آوردن مسائل و مشکلات فراوانی که برای فرد و اجتماع به دنبال دارد، قابل توجه می گردد (فرجاد، 1370). لوئلاکول اظهار می دارد که: میل به رهایی از قید و بند خانواده که نوجوان در طلب آن است، ممکن است به فرار از قیود سرپرستی و نظارت پدر و مادر منجر گردید. ژاک پورساک فرار را مکانیسمی در جهت یافتن محل اثبات وجود می داند که در خانه چنین فرصتی را نیافته است. (سعیدی به نقل از رضوی، 1365). پاره ای از افراد در مواجهه با موقعیت های ناراحت کننده و شکست زا آسانترین راه را که عقب نشینی یا فرار است انتخاب می کنند (نوابی نژاد، 1371).

فرار بخشی از رفتارهای ناسازگارانه است که کودکان ونوجوانان مرتکب می شوند و فرد به دلایلی از مدرسه یا محیط زندگی طبیعی خود فرار می‌کند. چنین رفتارهایی مقدمه اقدام به رفتارهای بزهکارانه بعدی محسوب می شود. کودکان فراری گروهی از کودکان هستند که به دلیل سوء استفاده بدنی و روانی پدر و یا نامادری از خانه فرار می کنند. و فرار آنان غالباً در پی طلاق، مرگ و ازدواج یکی از والدین است. این کودکان ارتباط خود را به طور کامل با خانواده خویش قطع می کنند.


بررسی علل و عوامل افت تحصیلی دانش آموزان

از مهمترین آفتهای نظام‌های آموزشی جهانی و من جمله کشور ما افت تحصیلی است که همه ساله به صورت های گوناگون تعداد بسیاری از استعدادهای بالقوة انسانی و منابع اقتصادی جامعه را هدر داده و نابسامانیهای فردی و اجتماعی را بر جای می‌گذارد، هرچند پاره ای از موارد افت تحصیل در بعضی از رشته‌های خاص بیشتر مشاهده می‌شود ولی می‌توان علل آن راتقریباً یکسان دانست ا
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 3
فرمت فایل doc
حجم فایل 377 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 149
بررسی علل و عوامل افت تحصیلی دانش آموزان

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

بررسی علل و عوامل افت تحصیلی دانش آموزان

از مهمترین آفتهای نظام‌های آموزشی جهانی و من جمله کشور ما افت تحصیلی است که همه ساله به صورت های گوناگون تعداد بسیاری از استعدادهای بالقوة انسانی و منابع اقتصادی جامعه را هدر داده و نابسامانیهای فردی و اجتماعی را بر جای می‌گذارد، هرچند پاره ای از موارد افت تحصیل در بعضی از رشته‌های خاص بیشتر مشاهده می‌شود ولی می‌توان علل آن راتقریباً یکسان دانست: از جمله افت بر اثر قصور در اعمال و روش های مناسب آموزشی و پرورشی توسط نظام آموزش و پرورش،معلمان، خانواده، … .

بررسی عوامل مؤثر بر پیشرفت و ترقی جوامع پیشرفته نشان می‌دهد که همة این کشورها از آموزش و پرورش توانمند و کارآمد برخوردار بوده‌اند. این نهاد از یک سو با کودکان و نوجوانانو جوانان خلاق، مبتکر و مستعد واز طرف دیگر با طیف
گسترده ای از مردم به عنوان خانواده یا اولیای دانش‌آموزان در ارتباط است و تعلیمات وآموزش‌های خود را چه مثبت و چه منفی به پیکرة جامعه تزریق می‌کند.

بدون تردید هیچ نظام آموزشی نمی‌تواند صددرصد به اهداف آموزشی خود برسد،ولی موفق بودن هر نظام آموزشی نزدیک‌تر شدن هرچه بیش‌تر به اهداف تعیین شده بستگی دارد برای نزدیک‌تر شدن به اهداف نظام آموزشی حتماً می‌بایست عوامل مؤثر بر افت تحصیلی را شناخت و اثرهای آن راکاهش داد.

چرا درس نمی خوانید؟!

یکی از مهمترین آفات نظام آموزشی جهان از جمله کشور ما «افت تحصیلی» است که همه ساله به صورتهای گوناگون بخش عمده ای از استعدادهای بالقوه انسانی و منابع اقتصادی جامعه را به هدر می دهد و نابسامانیهای فردی و اقتصادی زیادی برجای می گذارد. این پدیده به صورت مردودی یا ترک تحصیل و یا کجرویهای دیگر جلوه می نماید.
کارشناسان مسائل اجتماعی در بررسی علل و عوامل افت تحصیلی دانش آموزان به دو دسته عوامل فردی و اجتماعی اعتقاد دارند که توجه به آنها و ریشه یابی این عوامل می تواند در دست یابی به موفقیت دانش آموزان مؤثر واقع شود درحالی که عدم توجه به این عوامل و سهل انگاری در این مورد ضررها و زیان های جبران ناپذیری به نسلی وارد خواهد ساخت که آینده کشور با دستهای آنان ساخته خواهد شد.

شرایط خانوادگی

مطالعه دانش آموزانی که دارای افت تحصیلی هستند نشان می دهد یکی از عوامل مؤثر براین پدیده مسائل خانوادگی به ویژه از هم گسیختگی خانواده، کم سوادی والدین، مشکلات عاطفی، انزوا، جو اجتماعی، روانی خانواده، عدم ارتباط صمیمانه با پدر و مادر، میزان درآمد خانواده، شغل والدین، میزان تفاهم والدین، حضور یا عدم حضور والدین، وضعیت تحصیلی سایر خواهران و برادران می باشد که در سلامت روحی و جسمی دانش آموز تأثیر فراوانی می گذارد.
دانش آموزی که از شرایط خانوادگی مناسب و پشتیبانی و حمایت عاطفی والدین خود برخوردار نیست و نیازهای روحی و روانی اش تأمین نمی شود درپی ارضای احتیاجات خود دچار بی توجهی به تحصیل یا ترک آن می شود.
پاسخ گفتن به نیازها از سوی والدین لازمه موفقیت هر دانش آموز است درحالی که برخی از والدین بدون آگاهی از وظیفه خود در قبال دانش آموز فقط از او انتظار موفقیت دارند.
نتایج یک تحقیق نشان می دهد که میزان تحصیلات والدین تأثیر فراوانی در کیفیت تحصیلی دانش آموز دارد، زیرا والدین تحصیل کرده به ویژه پدران در حل مشکلات درسی فرزندان بهترین یاور آنها خواهند بود و می توانند برای فرزندان خویش الگوهای بسیار زیبایی از تعلیم و تربیت باشند.

عامل اقتصادی

عدم اشتغال سرپرست خانواده و ناتوانی او دربرآوردن کامل نیازهای افراد خانواده در افت تحصیلی فرزندان تأثیر فراوانی دارد، چرا که عدم توجه به ارضای نیازهای اولیه فرزندان موجبات بی توجهی به نیازهای روحی و عاطفی آنها نیز می شود و بچه ها برای تامین نیازهای خود مجبور به ترک تحصیل و ورود به بازار کار و اشتغال می گردند.
تحقیقات نشان می دهد که بحران های اقتصادی، کاهش درآمد و فقر و بیکاری خانواده ها نه تنها در افت تحصیلی دانش آموزان تأثیر می گذارد، بلکه انگیزه ای برای سوق دادن افراد به سوی جرایم و تخلف از مقررات اجتماعی می شود.
همچنین فراهم نکردن تسهیلات آموزشی از جمله مدارس خوب، وسایل تحریر مناسب، البسه و تغذیه کافی و مناسب از سوی والدین باعث سرخوردگی و عدم گرایش کودکان و نوجوانان به مدرسه و درس خواندن می شود.
حضور پدر در خانه از جمله عواملی است که بر روی نرفتن یا رفتن دانش آموز به مدرسه تأثیر می گذارد. مطالعه تقریباً نیمی از کودکانی که از درس خواندن محروم شده اند نشان می دهد که والدین این کودکان یا از هم جدا شده اند یا فوت کرده اند یا احیاناً دارای پدر معتاد بوده اند، چرا که الکل و دیگر مواد مخدر نیز بر زندگی نوجوانانی که والدین آنها به مصرف مواد مخدر وابسته باشند تأثیر فراوانی بر جای می گذارد. این قبیل نوجوانان نه تنها بعدها در معرض خطرات ناشی از مصرف مواد مخدر هستند بلکه از مشکلات روانی، اجتماعی نیز رنج می برند.

شیوه کنترل دانش آموزان در مدرسه

هرچه شیوه کنترل دانش آموزان در مدارس آمرانه، خشک و قیم مابانه باشد احساس از خودبیگانگی، ترک تحصیل، افت تحصیلی، بی انضباطی، رفتارهای نامتعادل و مخرب و عدم مشارکت در بین دانش آموزان مشاهده می شود.
در حالی که ارتباط صمیمانه و صادقانه بین مدیر، کادر آموزشی و دانش آموزان نشان دهنده جوی آزاد و باز در مدرسه است و کنترل دانش آموزان به سمت شیوه های انسانی، متعادل و دموکراتیک جهت گیری پیدا می کند و بازده تحصیلی دانش آموزان افزایش می یابد و زمینه های پیشرفت آنان نه تنها در درس بلکه در زندگی فراهم می یابد.
مطالعه دانش آموزانی که دارای افت تحصیلی هستند نشان می دهد که اگر این دانش آموزان با معلمان خود ارتباط صمیمانه ای برقرار کنند در کاهش مشکلات عاطفی و پیشرفت تحصیلی آنان بسیار موثر می باشد این قبیل دانش آموزان اگر در فاصله ای نزدیک از معلم در کلاس قرار بگیرند قادر خواهند بود که وقت بیشتری را صرف فعالیت های درسی کنند و از حمایت بیشتر معلم برخوردار شوند که همین مسئله در رشد تحصیلی آنان تأثیر خواهد گذاشت.
البته باید توجه داشت که کودک و نوجوان احتیاج به انضباط دارد اگرچه انضباط و آزادی بی اندازه هر دو زیان آور است، اما کودک و نوجوان احتیاج به محدودیت و کنترل منطقی و عاقلانه دارد و اگر از حد خود پا را فراتر بگذارد باید متوجه باشد که تنبیه در انتظار اوست. این تنبیه باید توأم با محبت و دلسوزی باشد و نوجوان به خوبی آن را درک کند.

تغذیه مناسب

تغذیه مناسب به ویژه وجود ذخایر غنی آهن در غذاهای دانش آموزان باعث افزایش توانایی آنان در فراگری دروس مختلف خواهد شد. دختران و پسرانی که به سن بلوغ می رسند به علت جهشی که در رشد پیش می آید به آهن بیشتری نیاز دارند و این مسئله در میان دختران بیشتر وجود دارد و اگر از تغذیه مناسب برخوردار نباشند به فقر آهن دچار می شوند. اثرات فیزیولوژیک و جسمانی ناشی از فقر آهن در دانش آموزان به کاهش بازدهی و بهره وری ذهنی و بدنی می انجامد.
شواهد مختلف نشان می دهد که کاهش ذخایر آهن بدن، حتی اگر کم خونی وجود نداشته باشد، اثرات بسیار منفی بر فرایندهای شناختی، یادگیری، قدرت توجه و تمرکز ذهنی خواهد داشت. آهن برای عملکرد صحیح مغز در تمامی سنین یک عنصر ضروری است.
از سوی دیگر کلسیم، پروتئین، فسفر، ویتامین D و سایر ویتامین های موجود در غذاها بر روی استخوان سازی، رشد جسمانی و فعالیت مغز اثر مطلوبی می گذارد؛ بنابراین توصیه های تغذیه ای بویژه خوردن لبنیات، انواع گوشت ها، سبزیجات، میوه و حبوبات برای تأمین نیازهای تغذیه ای دانش آموزان ضروری و حیاتی است.
بنابراین توجه به نیازهای تغذیه ای دانش آموزان باید در رئوس اقدامات برنامه ریزان و مسئولین آموزشی کشور قرار گیرد تا تمام دانش آموزان از این امکانات برخوردار باشند و دانش آموزانی که به دلیل درآمد پایین والدینشان از تغذیه مناسب برخوردار نیستند و متقابلاً از هوش و استعداد بالایی برخوردارند دچار افت تحصیلی نشوند.
ارائه تغذیه رایگان در مدارس به ویژه در مدارس ابتدایی و راهنمایی می تواند از جمله گام های مؤثر در این زمینه باشد.

ارتباط با دوستان

توانایی دانش آموز در دوست یابی و حفظ آن، ارتباط جتماعی و مشارکت دانش آموز در فعالیت های اجتماعی باعث می شود که ضمن ایجاد رابطه ای متقابل نیازهای روانی خود را برآورده کند و در امر تحصیلی هم با تبعیت از رقابت سالم به موفقیت نائل شود.
انتخاب دوستان مناسب و تشخیص داشتن رابطه ای سالم و سازنده تنها به وسیله نوجوان امکان پذیر نیست و باید توسط والدین در مرحله نخست و سپس مربیان آموزشی این مشاوره و راهنمایی ها صورت بگیرد تا دانش آموزان در معرض دوستی های ناباب و ناپاک قرار نگیرند. ارتباط با دوستان ناباب بخصوص جنس مخالف باعث ایجاد مشکلات رفتاری می شود، اضطراب دانش آموزان را بالا می برد و در میزان پیشرفت تحصیلی مؤثر است.
دانش آموزانی که با جنس مخالف رابطه دارند ساعات زیادی از زمانی که در مدرسه حضور دارند و ساعاتی از اوقات فراغت منزل را که باید به تحصیل و تعمق بپردازند درگیر مسائل فکری دوستی با جنس مخالف هستند و همین عدم آمادگی ذهنی و کمی وقت خود موجبات افت درسی آنان می شود.
والدین با انتخاب دوستان مناسب برای فرزندشان و فراهم کردن زمینه مساعد برای مراوده در محیط های خانوادگی و هم چنین فراهم نمودن محیط عاطفی توأم با حسن تفاهم بین افراد خانواده می توانند از گرایش جوانانشان به دوستی های نامناسب جلوگیری کنند و زمینه را برای پیشرفت تحصیلی فرزندشان فراهم آورند. ...انه لا یائس من روح الله الا القوم الکافرون- یوسف - ۸۷

نکاتی دیگر ، بلکه تکراری اما مهم از افت تحصیلی

کاربرد اصطلاح «افت تحصیلی » یا اتلاف در آموزش و پرورش، از زبان اقتصاددانان گرفته شده و آموزش و پرورش را به صنعتی تشبیه می‌کند که بخشی از سرمایه و مواد اولیه را باید به محصول نهایی تبدیل می‌شد ، تلف کرده و نتیجه مطلوب ومورد انتظار را به بار نیاورده است. شاید این تشبیه چندان خوشایند نباشد اصطلاح “قصور در تحصیل” یا واماندگی در تحصیل از آن مطلوب تر باشد.

وقتی صحبت از افت تحصیلی می‌شود منظور تکرار پایه تحصیلی در یک دوره و ترک تحصیل پیش از پایان دوره نیست. به عبارت دیگر افت تحصیلی شامل جنبه های مختلف تحصیل چون غیبت مطلق از مدرسه، ترک تحصیل قبل از موعد مقرر، تکرار پایة تحصیلی، نسبت میان سنوات تحصیلی دانش‌آموز و سال‌های مقرر آموزش، کیفیت نازل تحصیلات دانش‌آموز در مقایسه با آنچه که باید باشد، کسب محفوظات به جای معلومات است.

به تجربه دیده شده که در دورة راهنمایی نسبت به دوره‌های ابتدایی و متوسطه عمومی افت تحصیلی بیشتری وجود دارد. این موضوع را می‌توان به وضعیت خاص این دوره که دانش آموز باید دروس متنوع تری رانسبت به دوره ابتدایی بگذراند و همچنین به بحران بلوغ و مشکلات آن که در این دوره اتفاق می‌افتد نسبت داد.

معمولاً مشاهده می‌شود که میزان ترک تحصیلی کرده ها و افرادی که مردود می‌شوند در مقاطع تحصیلی راهنمایی و متوسطه در پسران بیشتر از دختران است، این تفاوت را احتمالاً به عوامل زیر می‌توان نسبت داد:

• دختران اوقات فراغت خود را بیشتر درخانه می‌گذرانند و فرصت و امکان سرگرمی در بیرون از منزل راکمتر از پسران دارند و بیشتر مطالعه می‌کنند.

• معمولاً دختران به نمره قبول شدن بیش از پسران اهمیت می‌دهند و انگیزه قویتری دارند.

• دختران به حضور در کلاس درس بیشتر از پسران اهمیت می دهند و از مطالب کلاس بیشتر یادداشت برداری می‌کنند.

• تعداد دانش‌آموزان دختر در کلاس‌ها کمتر از پسران است و تراکم دانش‌آموز پسر درکلاس‌ها بخصوص در نواحی دورافتاده بیشتر است.

موضوع: تاثیر و روش تشویق در دانش آموزان

مقدمه :

یکی از روشهای بسیارموثر در تربیت ، تشویق کارهای خوب دانش آموزان است . هر انسانی طبعا خودش را دوست داشته و میل دارد شخصیت خود را کامل تر کند و دیگران به شخصیت وجودی او پی ببرند و از او قدر دانی و از کارهای خوب او تشکر نمایند ، اگر مورد تحسین قرار گرفت هر چه بیشتر به خوبی متمایل می گردد . شکی نیست که اولیا و مربیان چیزی جز خیر و صلاح و سلامت نمی خواهند ولی او آن را درک نمی کند . بدین نظر محرکی چون تشویق برای به حرکت در آوردن او به

سوی هدف مورد نظراست .

توضیح مساله :

آنچه موجب شد که در مورد آن بنویسم و در این زمینه تحقیق کنم این بود که وقتی در سال تحصیلی 85/84به موجب ابلاغ تعیی شده به مدرسه ی راهنمایی شرافت رفتم و از نزدیک با دانش آموزان و متوجه عملکرد آنها شدم بعد از گذشت دو ماه دو مسئله بسیار مرا متعجب و حیران کرده بود که می توانم اعتراف کنم که در طی 23 سال خدمت آموزشی با چنین مواردی مواجه وب خورد نکرده بودم .

1 . شاوغی و بی انضباطی بیش از حد رکثر دانش آموزان در دوره ی سال اول راهنمایی .

2 . عدم توجهو داشتن انگیزه ی درس خواندن .

نتیجه کیری :

پس از گذشت چند ماه عملکرد بسیار خوبی در پاسخ به سوالات مطرح شده در حیطه ی شناختی توسط دانش آموزان دیده می شد ونه تنها دانش آموزان از این کار لذت می برند بلکه خودم نیز تا حدودی اعتماد به نفسم زیاد شده بود . وقتی نحوهی درس خواندن دانش آموزان را با سه ماه قبل مقایسه می کردم احساس لذت و خوشحالی می کردم و به و ضوح تاثیر این راه حل جدید در عملکرد دیده می شد .

حقوق دانش آموز


نویسنده: علیرضا زکی زاده

اشاره:
حقوق در مفهوم کلی به مجموعه قواعد و مقررات حاکم بر جامعه گفته می شود و از این معنا حقوق کودک را می توان این طور بیان کرد:
مجموعه قواعد ومقررات بین کودک و هر فرد یا افرادی که با وی سروکار دارند. آشنایی با حقوق کودک از این منظر که آنان در آینده نقش اصلی و اساسی را در جامعه عهده دار خواهند شد بسیار مهم است و جامعه سالم و عدالت جو و عدالتخواه در گرو تربیت و آموزش صحیح این عزیزان خواهد بود.
نتیجه اینکه به نظر می آید در کنار قوانین سطحی موجود که در جهت احقاق حقوق کودک وضع شده می بایست آموزش هایی جدی و بعضا الزام آور برای تمامی افراد و موسساتی که در ارتباط با کودکان می باشند مشخص کرد.
در این مقاله سعی شده نگاه و اشاراتی به این گونه آموزش ها در ارتباط با افراد و موسسات شود.
نقش پدر و مادر
مهمترین وظیفه در تعلیم و تربیت اولیه و آمادگی کودک جهت آموزش حق و حقوق به عهده والدین می باشد. یکی از مهمترین وظایف هر زوجی داشتن اطلاعات و آگاهی از فرزنددار شدن است. این آگاهی ها از زمان تشکیل نطفه شروع شده تا دوران بارداری و حتی بعد از تولد ادامه دارد. کسب این آگاهی ها در داشتن فرزندی سالم از لحاظ جسمی و روحی بسیار موثر خواهد بود.
کودک که به دنیا می آید تحت آموزش ها و اطلاعات پدر و مادر و دیگر افراد جامعه قرار می گیرد و این وظیفه تا آن اندازه مهم می باشد که هر قدر سرمایه گذاری در این خصوص صورت گیرد به نظر باز هم نیاز می باشد. از طرفی واقف هستیم حقوق کودک طبق قوانین جهانی مشخص است، سوالی که مطرح می شود این است که آیا برخورد همه افراد جوامع مختلف نسبت به احقاق حقوق کودک یکسان است؟
متاسفانه با واقعیت های موجود جوامع مشاهده می شود اکثرا جواب منفی است و لذا وظیفه اولیه پدر و مادر که داشتن فرزندی صالح می باشد مشخص و پررنگ تر می گردد.
نقش پدر و مادر را در ایجاد فرزندی صالح و سالم از لحاظ جسمی و روحی را به این نکته بسنده می کنیم که مهمترین وظیفه می باشد.
نقش مدرسه
بعد از مرحله تولد و نقش پدر و مادر بر روند جسمی و روحی کودک، مهمترین وظیفه در جهت آموزش و رعایت مسائل حقوقی کودک را مدارس به عهده دارند. منظور از مدارس، خدمتگزار و مدیر و کارکنان و معلمین و هر فردی است که با دانش آموز سروکار دارد.
در این قسمت سعی شده به مهمترین مسائل حقوق کودک در مدرسه و مواردی که متاسفانه در بعضی مدارس تضییع حقوق کودک می شود اشاراتی گردد:
حق بازی
اصولا روحیه بازی کردن را می توان جزء خواسته های ذاتی کودکان دانست و با توجه به این روحیه آن را حقی برای کودکان دانست خالی از گزاف نگفته ایم این حق در مدارس باید رعایت شود و باید ترتیبی اتخاذ گردد که کودکان از آن استفاده بهینه ببرند. از طرفی در بعضی کشورها از این روحیه در جهت آموزش مسائل مختلف و رشد فکری کودک استفاده می کنند و متاسفانه در بعضی کشورها و در بعضی مدارس نه تنها از این روحیه بازی کردن استفاده نمی شود بلکه این حق از کودکان به دلایل مختلف از جمله فضای کوچک حیاط گرفته می شود ویا به دلیل بازی کردن مورد مواخذه قرار می گیرد که این را می توان به نوعی پایمال کردن حقوق کودک در زمینه بازی کردن تلقی کرد.
حق توجه و محبت
اصولا تمامی انسانها به توجه و محبت نیاز دارند واین توجه و محبت در مدرسه توسط کلیه کارکنان نسبت به کودکان جهت رشد روانی آنان لازم و ضروری است. پس می توان آن را یک حق دانست.
متاسفانه بعضا در مدارس و توسط بعضی افراد نه تنها دانش آموز مورد توجه و محبت قرار نمی گیرد بلکه به اشکال مختلف این حق پایمال و حالت تخریبی به خود می گیرد. مثلا از نگاه خشم آلود و تنبیه بدنی و روانی گرفته تا اینکه یک کودک در یک سال تحصیلی حتی یک بار هم مورد ارتباط کلامی و عاطفی و توجه قرار نمی گیرد و...
حق نشاط و شادی
کودک به نشاط و شاد بودن جهت رشد روانی نیاز دارد و متولیان آموزش و پرورش در طرح ها و برنامه های خود باید بیشتر به این مورد توجه داشته باشند چون یکی از ویتامین های روانی هر انسانی بالاخص کودک محسوب می شود پس این مورد را هم می توان یک حق برای کودک دانست.
متاسفانه بعضا مشاهده می شود کودک یا دانش آموز به خاطر نشاط یا چهره خندانش که جزء ویژگی های وی محسوب می شود مورد مواخذه قرار گرفته و حتی بی انضباطی وی تلقی می شود و...
حق عدالت گری
عدالت گری نیز جزء ذاتی هر انسانی می باشد و نباید این طور تلقی شود که کودکان از این قضیه چیزی نمی دانند. با کمی توجه و با توجه به مثال زیر می توان متوجه شد که کودکان نسبت به این قضیه کاملا توجه و حتی حساسیت نشان می دهند. مثال: در اختلافی که در حیاط مدرسه بین 5 نفر دانش آموز که همه آنان مقصر هستند معاون مدرسه اگر با چهار نفر آنان برخورد کند، اولین گفته های آن چهار نفر این خواهد بود که چرا شما به نفر پنجم کاری ندارید. این نشان دهنده آن است که آنان بی عدالتی را نمی خواهند و از طرفی اگر به طور صحیح با آنان برخورد شود خواهیم دید که به راحتی عیوب خود را قبول خواهند کرد.
یا تفاوت قائل شدن بین دانش آموز درس خوان و درس نخوان اصلا مورد قبول دانش آموزان نیست و یا...
حق تحصیل
یکی از حقوق مسلم کودکان تحصیل است که خوشبختانه در اکثر کشورها شناخته شده است ولی متاسفانه در نحوه اجرا و آموزش عمدتا مشکلاتی وجود دارد. مشکلاتی از قبیل کمبود مدارس که موجبات دلسردی کودک و والدین وی از تحصیل شده و در نهایت شاید منجر به ترک تحصیل کودک شود.
بعضا نقص قوانین و آئین نامه های داخلی آموزش و پرورش و مدرسه در نهایت شاید با بی تدبیری بعضی از مدیران منجر به ترک تحصیل یا اخراج دانش آموز از مدرسه شود. به طور مثال: دانش آموز به دلایل شیطنت یا بی انضباطی مجبور است از کلاس درس اخراج موقت یا یکروزه یا... شود. یا در پایان سال تحصیلی دانش آموزی به دلایل درسی یا بی انضباطی آن قدر با بی اعتنایی و به نوعی اذیت روانی مواجه شود که درس نخواندن را ترجیح می دهد یا انگیزه لازم برای درس خواندن را از دست می دهد.
نتیجه اینکه در تعلیم و تربیت نباید با روشهای نامناسب موجبات عدم تحصیل کودک یا دانش آموز را فراهم کرد. در نتیجه حصول چنین اعمالی می توان این طور استنتاج کرد که حقوق کودک را سهوا پایمال کرده ایم.
حق بیان و اظهار نظر
اکثر جوامع دنیا اظهار می دارند افراد جامعه با آزادی بیان و حق اظهار نظر وانتقاد و پیشنهاد روبرو هستند در حالی که گاهی در مدارس با عکس این قضیه مواجه هستیم. به طور مثال: دانش آموز اگر انتقاد یا پیشنهادی از عملکرد معلم خود یا مدرسه دارد به شکل های مختلف سرکوب می شود.
یا در فرم هایی که به دانش آموز یا اولیای وی در خصوص “لطفا پیشنهاد یا انتقاد خود را بیان فرمایید” گاهی اوقات این فرم علیه خود افراد استفاده می شود.
آیا برخوردهای دوگانه ای که در خصوص آزادی بیان و اظهار نظر و... نسبت به کودکان می شود این تصور را در ذهن آنها ایجاد نمی کند که حقی در این خصوص وجود ندارد؟
حق احترام
یک مورد از رشد شخصیت و بالندگی تمامی افراد جامعه خصوصا کودکان احترام گذاشتن به آنها می باشد در برخی مدارس این حق به شکلهای مختلف از جمله با کلمات تخریبی که بیشتر روان کودک را مورد آزار و لطمه قرار می دهد، صورت می گیرد.
متاسفانه می توان اظهار داشت عده ای از کارکنان مدرسه آگاهی چندانی به نقش روانی کلمات ندارند. یکی از مواردی که بعضا توسط بعضی کارکنان مدرسه رعایت نمی شود شوخی کردن با دانش آموز می باشد مثلا مربی جهت ایجاد نشاط و خنده در کلاس با شوخی کردن، شخصیت و احترام دانش آموز را نزد دیگران تخریب می نماید.
متاسفانه اینکه اگر آن مربی محترم مورد اعتراض دانش آموز قرار گیرد شاید به کسر انضباط و احضار ولی و حتی اخراج دانش آموز از مدرسه منجر گردد.
حق بهداشت
بهداشت و رعایت آن در مدرسه بسیار مهم و قابل توجه است. فضای بهداشت مدارس از بوفه و سرویس های آبخوری و دستشویی و... می بایست طوری مجهز و آماده گردد که دانش آموز دچار مشکل یا بیماری و... نگردد.
به نظر می رسد با رفع کمبود اعتبار و در بعضی مواقع رفع عدم توجه مسئولان و مدیران مدرسه تا حد زیادی مشکلات بهداشتی مدارس رفع گردد تا یکی دیگر از حقوق اولیه دانش آموزان پایمال نگردد.
حق داشتن وسایل و امکانات تحصیل
در دنیای امروز جهت تعلیم دانش آموزان، دیگر وسایل ابتدایی (میز و نیمکت و بعضا وسایل کمک آموزشی ناقص و اولیه) جوابگوی نیاز دانش آموزان باشد نیست (ناگفته نماند متاسفانه نقاط محروم جامعه ما از همین نیازهای اولیه و ابتدایی نیز برخوردار نیستند.)
اگر با علم امروز خواهان آموزش اصولی ومنطقی باشیم نیاز به تجهیز مدارس با امکانات روز هستیم در غیر این صورت بازدهی و کیفیت آموزش مسلما افت خواهد کرد و متاسفانه این مورد را هم می توان از موارد پایمال شدن حقوق دانش آموز تلقی کرد.
حق داشتن مربیان کارآزموده
مربی و معلم و یا هر فردی که با دانش آموز سروکار دارد باید از آموزش های علمی و روانشناسی برخوردار باشد زیرا لازمه رشد و آموزش دانش آموز وجود افرادی است که توانایی علمی و از آن مهم تر توانایی و مهارت های آشنایی با مسائل روحی و روانی دانش آموز را داشته باشند. اگر چنین افرادی در آموزش و پرورش مشغول به انجام وظیفه نباشند دچار مشکلات خواهیم شد که بارزترین آنها عدم ارتباط صحیح ومنطقی بین دانش آموز و مربی وعدم نشاط و شادابی دانش آموزان و عدم روحیه لازم می باشد. اگر واقع بینانه این قضیه را بررسی کنیم نداشتن یا کمبود چنین مربیان قوی و کارآزموده یکی دیگر از موارد پایمال شدن حقوق دانش آموزی است.
حق امنیت روانی
مسئله ای که در این بعد مطرح است این است که تحصیل یا آموزش دانش آموز در مدارس چگونه و توسط چه افرادی باید صورت بگیرد؟ به عبارتی شیوه آموزش به صورتی نباید باشد که امنیت روحی دانش آموز لطمه ببیند و حتی به خطر بیفتد مثلا بعضا در مدارس دیده می شود از تهدید، اخراج موقت و دائم و یا ترساندن از تجدیدی و مردودی و یا جمله معروف “به ولی ات تمام چیزها را خواهم گفت” توهین و شوخی های مربی در جمع نسبت به دانش آموز و یا... استفاده شود.
در نتیجه اگر دانش آموز به هر شکلی امنیت را در مدرسه احساس نکند آموزش لازم را نخواهد داشت و یکی از عوامل افت تحصیلی و یا به عبارت حقوقی آن پایمال شدن حق دانش آموز در این موضوع می باشد.
جامعه
بعد از نقش پدر ومادر وعوامل مدرسه در رعایت و آموزش حقوق کودک نقش جامعه مطرح می باشد. وظیفه جامعه در شکل گیری و میزان اثرگذاری در آموزش و حقوق کودک در زمینه های مختلف می باشد که به قسمت هایی از آن اشاره می گردد؛
1- حق داشتن واستفاده از اماکن ورزشی و تفریحی (به تعداد لازم و کافی در هر منطقه)
2- حق داشتن و استفاده از اماکن هنری مثل فرهنگسراهای هنری
3- حق داشتن و استفاده از اماکن فرهنگی شامل کتابخانه های عمومی
4- حق داشتن احساس امنیت، منع کودک آزاری، گروگان گیری کودکان، استثمار کودکان، به کارگیری شغل های سخت و سنگین از کودکان با حداقل دستمزد و...
5- حق استفاده از امکانات تامین اجتماعی در صورت بروز محرومیت ها و...
در خصوص مسائل جامعه و میزان اثرگذاری آن بر افراد جامعه و خصوصا کودکان، مطالب زیاد و بسیار مهم می باشد. مسائل جامعه و اثرات آن را به عبارتی می توان مدارس نامریی تلقی نمود و امیدوار هستیم تمامی قسمت های جامعه و مسئولان مربوطه در جهت بهینه کردن عملکرد خود تجدید نظر نمایند.
نتیجه گیری:
اگر مدرسه و جامعه دنباله رو تربیت صحیح والدین نباشند حقوق و تربیت کودک در نهایت پایمال خواهد شد. در خصوص مدرسه با توجه به طرح گوشه ای از مسائل ذکر شده به نظر می آید می بایست در قوانین موجود آموزش و پرورش و بعضا نیروهای انسانی موجود تجدیدنظر یا به هر شکل دیگر مشکلات موجود رفع گردد تا انشاءالله به زمانی برسیم که تمامی مدارس ایران با عملکرد خوب خود پیوند بین مدارس و دانش آموز را محکم و استوار نمایند و عزیزان دانش آموز واقعا مدرسه را خانه دوم خود تلقی نمایند.
نکته دیگری که باید مطرح کرد این است که اگر قوانین مدونی تهیه و تنظیم گردد و به مورد اجرا گذاشته شود وضعیت نظام آموزش و پرورش حداقل از منظر دانش آموز تا حد زیادی مرتفع خواهد شد. مثلا طبق قوانین حقوقی هر فرد نسبت به دیگری دچار تضرر گردد اگر عمدی باشد ضمن جزای کیفری می بایست جبران خسارت نیز کند و اگر غیرعمد باشد یعنی سهوا مسبب ضرر دیگری شود، مستوجب جبران خسارت نسبت به آن فرد می گردد (بستگی به نوع و خطا دارد) نسبت به این قانون استدلالی که می توان کرد این است که ما کارکنان آموزش و پرورش اگر سهوا مرتکب توهین، تنبیه بدنی یا باعث بیماری های روحی مانند اضطراب و نگرانی، استرس، شب ادراری و... نسبت به دانش آموز شویم مستوجب جبران خسارت هستیم و از طرفی شرعا در برابر خداوند متعال مسئول می باشیم. نبود چنین قوانین مدونی باعث گردیده است که یک کودک دانش آموز یا یک نوجوان دانش آموز به شکلها و عناوین مختلف حقوقش پایمال گردد و خیلی راحت در برابر این قضایا عده ای از کارکنان و معلمان و متولیان آموزش و پرورش با جملاتی نظیر این که “چون هدف ما آموزش است و یا عمدی در کار نبوده است و یا جمله “چوب معلم گله هرکی نخوره خله” و یا... از کنار این حقوق پایمال شده به راحتی بگذرند.


بررسی علل و انگیزه های گرایش جوانان به رشته های فنی و حرفه ای

هدف این پژوهش بررسی عواملی بود که دانش آموزان را به سوی رشته های فنی و حرفه ای سوق می دهد تا با شناخت این عوامل و انگیزه ها را ه های تقویت آن را یافته وشوق و رغبت آنان را سوی این رشته ها بیشتر به وجود آورده باشد که با تربیت افراد متخصص در امور فنی و حر فه ای راه خود کفایی کشور سریع تر طی می شود
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 73 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 74
بررسی علل و انگیزه های گرایش جوانان به رشته های فنی و حرفه ای

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

بررسی علل و انگیزه های گرایش جوانان به رشته های فنی و حرفه ای

چکیده :

هدف این پژوهش بررسی عواملی بود که دانش آموزان را به سوی رشته های فنی و حرفه ای سوق می دهد تا با شناخت این عوامل و انگیزه ها را ه های تقویت آن را یافته وشوق و رغبت آنان را سوی این رشته ها بیشتر به وجود آورده باشد که با تربیت افراد متخصص در امور فنی و حر فه ای راه خود کفایی کشور سریع تر طی می شود.

برای این منظور تعدادی فرضیه تعیین شده و نتایجی نیز حاصل گردید که عبارت از : 1-بین نوع شغل والدین و گرایش فرزندانشان به رشته های هنرستانی رابطه وجود دارد؟

2- دانش آموزانی که در ترم اول ودوم سال گذشته در کلاس اول از پیشرفت تحصیلی بر خوردار بوده اند کمتر از دانش آموزان دیگر به شاخه فنی گرایش دارند .

3- بین تحصیلات پدر و مادر و گرایش فرزندان به رشته های هنرستانی رابطه وجود دارد .

4- گرایش دانش آموزان به ادامه تحصیل در هنر ستان بستگی به علاقه شخصی آنها دارد .

5- گرایش دانش آموزان به ادامه تحصیل در هنر ستان ها بستگی به مهارت و استعداد فنی دارد .

6- تشویق افراد خانواده و دوستان در انتخاب رشته های هنرستانی تاًثیر دارد .

7- عوامل اجرایی دوره راهنمایی و دبیر ستان در انتخاب رشته های هنر ستانی تاًثیر دارد .

8- بین امکان ورود به مقطع فوق دیپلم (دیپلم )و گرایش نو جوانان به رشته های هنرستان رابطه وجود دارد .

9- آسانی ورود به بازار کار در انتخاب رشته های هنر ستانی موًثر است

جامعه آماری عبارت از دانش آموزانن دختر هنر ستان حر فه ای ،که از این تعداد 120 نفر با استفاده از روش اندازه گیری تصادفی چند مر حله ای انتخاب شدند .

ابزار پژوهش را پرسشنامه ای که محقق ساخته ، تشکیل می داد. داده های به دست آمده با استفاده از روش آمار توصیفی مورد بررسی قرار گرفت نتایج نشان داد که :

- اکثریت اولیای دانش آموزان این رشته ها از خانواده های کارگر و کشاورز و تعدادی نیز از خانو ده های فر هنگی و کار مندی می باشد .

- پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در سطح پایین و متو سط قرار دارد .

- میزان تحصیلات پدر و مادر در سطح پایین می باشد و تعدادی نیز متوسط می باشند .

- علاقه و رغبت شخصی این محصلین تاءثیر زیادی در انتخاب رشته مورد علاقه شان داشته است .

- دانش آموزان فوق اکثراض دارای علاقه به کار های دستی بوده و در آنها مهارت و استعداد وجود دارد .

- تشویق اطرافیان در انتخاب رشته تاًثیر ضعیفی داشته است .

تقلید در انتجاب رشته نقش داشته است .

- آنان تصور می کنند ،که نسبت به رشته های نظری راحت تر می توانند وارد مقطع کاردانی شوند و این تصور در انتخاب آنان تاًثیر دا شته است .

به تصور آنان راحت تر می توانند جذب بازار کار شوند .

مقدمه:

بسیاری از جوانان و نو جوانان قادر به ادامه تحصیل نیستند و علاقه دارند که شغلی برای خود تعیین نموده و مستقلاًبه زندگی خود ادامه دهند و در این زمینه مدرسه می تواند با تهیه برنامه های حر فه ای و آماده کردن جوانان برای احراز مشاغلی که مورد نیاز جامعه است قدم های مو ثری برای ما در این زمینه بر دارد . وظیفه معلم و مدرسه این است که از طریق راهنمایی در انتخاب شغل و گذر اندن معیشت به شاگردان کمک کنند . هدف آموزش متوسطهبیشتر تربیت متخصص در حهت رفع نیاز مندی های جامعه خواهد بود ،به طوری که همه فارغ التحصیلان دوره متوسطه ، اعم از آنان که از رشته های نظری یا از رشته های فنی و حر فه ای فارغ التحصیل شده باشند ، بتوانند بلافاصله به نیروی انسانی فعال بپیوندند . زیرا هدف از این دوره صرفاً آماده کردن همه افراد برای ورود به دانشگاه نخواهد بود . جوان حداکثر درصد از فارغ التحصیلان دوره متو سطه می توانند به دانشگاه ها راه یابند ،این گروه خود را در سطحی بالاتر برای خدمت آماده می کنند وبه خاطر تعمق بیشتر در تخصصی که به دست می آورند در خود کفایی کشور سهیم می شوند .

زیرا خود کفایی هر جامعه ای از جهات مختلف به کار آیی فارغ التحصیلان متوسطه عمومی و فنی و حرفه ای آن کشور بستگی دارد .

بیان مسئله:

ضرورت پیوند عمیق میان علم و عمل جهت ترقی و پیشرفت در تمام زینه ها یک امر نا گسستنی است . که باید آن را مورد توجه جدی قرار داد . تا نسل جوان با رغبت وافر قادر به حل بسیاری از معضلات اجتماعی و اقتصادی باشد و ارزش های انقلاب را در مصاف با جملات ودر عمل از دشمنان محفوظ نگه دارد و از طرف دیگر به مقابله با آنها بپردازد .

این کار میسر نخواهد بود الا این که آموزش و پرو ربا برنامه ریزی صحیح ،و ایجاد همکاری سایر موسسا ت ،نهاد ها ، و مراکز تولیدی و آموزش با این نهاد راستین ،آستین همت بالا زند و علاوه بر تامین شغل برای افراد ،برای بر طرف کردن نیاز مند ی های جامعه افراد کار امد و متخصص و ماهر تربیت کند . آگاهی از سوال انتخاب شاخه های فنی آگاهانه و نا آگا هانه بدون انتخاب می تواند جامعه ای را در برنامه ریزی های آموزشی و حرفه ای کمک نماید . در این راستا سؤالات پژوهش حاضر عبارت است از :

1- چه علل و عواملی وجود دارد که دانش آموزان به شاخه های فنی هنرستان های فنی و حر فه ای گرایش پیدا می کنند ؟

2- آیا گرایش دانش آموزان به رشته های فنی و هنر ستا ن های فنی و حر فه ای از روی هدف معین و به طور آگاهانه صورت می گیرد ؟

اهمیت و ضرورت تحقیق :

برای این که در جامعه ای به ترقی و پیشرفت برسد ،باید به دانش کاربردی کشور اهمیت دهد . در علوم و فنون و هنرهای گوناگون در پیوند با آرمان ها و با ورها و ارزش ها و هنجار های «مقبول » و «حقانیت یا فته های » اجتماعی ،جای خود را در کلیت ها باز یافته اند و از طریق «نهاد آموزش و پرورش » نگهداری شد و باروری پیدا کرده اند و در حر کت های تاریخی به نسل های دیگر انتقال یافته اند (قزوینی ،1374 )

در طول سال های گذشته به دلیل عدم برنامه ریزی صحیح که منطبق بر روانشناسی صنعتی باشد ،از طرف حکامان سر سپرده رژیم گذشته در ارتباط با صنعتی کردن جامعه ،طرح ریزی صحیحی نشده بود ،در حالی که پیشرفت علم و صنعت(تکنولوژی )حداقل از بعد قرن نوز دهم همچنان در بسیاری از کشور ها برای جبران عقب ماندگی های جامعه خود ،قدم های آهنین خود را برداشتند،به طوری که این امر وسیله ای شد در دست قدرت های بزرگ برای چپاول و غارت ثروتهای طبیعی ،ملت های مظلوم ،وهم چنین کشتن نبوغ و استعداد های در خشان ،ملتهای جهان سوم ایران عزیز ما که از این امر مستثنی نبود،دیدیم که سیاست استعمار یشان چگونه در تمامی عر صه های زندگی همانند تارهای عنکبوت بر گرد این ملت تنیده و افسار همه امور را تحت تسلط خود در آورده بو دند ،گر چه بعد از انقلاب شکوهمند جمهوری اسلامی بسیاری از سیاست های غارت گرانه استکبار از سر ملت ما کوتاه شد ه بود ولی حداقل در بخش عیناً مشاهده شده که در بسیاری از استاد کاران و تحصیل کرده هایمان در کار خانه های کشور خودمان زیر دست و خدمه تکنولوژی غرب هستند .

قابل ذکر است که آموزش فنی و حر فه ای در نظام فعلی دارای ضعف هایی بوده است که توانایی جذب نوجوانان به هنر ستان ها را نداشته و حتی بعد از تحصیلات هنرستانی بسیاری از فارغ التحصیلان به راحتی نمی توانسته اند خود را با بازار کار رونق دهنده و یا با ماشین آلات جدید کار خانه ها وکار گاه ها کار کنند . . این به دلیل فرسوده و قدیمی بودن ماشین آلاتی است که در هنرستان ها موجود است .

البته در نظام جدید به این مهم توجه شده و استفاده از کار گاه های مختلف و یا ایجاد هنر ستان های جوار کار خانه ها تا حدود زیادی این معضل حل گشته است. نظام آموزش متوسط با کسب اطلاع از عواملی که شوق جوانان را در جهت گرایش به فنی و حرفه ای و کار و دانش بر می انگیزد . از جوانان مستعد در هنرستان ها و د بیرستان ها استفاده کرده و بهترین جوانان را جذب مکان های فوق نماید .

این پژوهش تلاشی است ،در جهت همین هدف و به منظور دستیابی به علل و عوامل بر انگیزاننده ای که ممکن است در دسترس جوانان نباشد و یا ما بدان توجه نداشته باشیم . اگر ما می خواهیم کشوری مستقل و آباد داشته باشیم ، احتیاج به تولید انواع کالای مورد نیاز و خدمات داریم .کالاها و خدماتی که بتوانند نیاز های هزار گونه این جامع متحول و پر تلاش را تاءمین نموده و حتی به خارج از کشور صادر کند .

برای تولید کالاهای خوب و خدمات مالی نیاز به انسان هایی با کیفیت بالا داریم . این انسان ها باید در آموزش و پرورش تر بیت شوند . آموزش و پرورشی که به تحصیلات فنی و حرفه ای توجه دارد . باید بداند . که چگونه می تواند این نیروها و جوانان را جذب کرده ، آموزش دهد و وارد بازار کار نماید .

هدف تحقیق :

هدف از این تحقیق بررسی علل و انگیزه هایی است که جوانان را به رشته های فنی و حرفه ای سوق می دهد .پس از شناخت این عوامل در جهت توسعه و تقویت این انگیزه ها برآئیم ، به جهت این که هزینه ها و نیروی زیادی از سر مایه های کشور صرف تحصیلات این گونه از دانش آموزان می شود .

شناخت برخی از ویژگی های فردی ، هنر جویان که گاهی با مشکلاتی در مدرسه ، یا محیط کار تواءم است ، ضروری است مثل :نداشتن انگیزه تحصیلی ، در رشته ای که تحصیل می کند ، انگیز ه های جسمی و روانی ،تفاوت هایی فردی ، نقایص و محدودیت های آمو زشی از نظر نور ، رنگ ، رطوبت ، و وسایل کار و نظایر آن نیاز مندی های آموزشی یکایک یاد گیرنده ها نقایص و اشکا لات سر پرستی و از جمله عواملی هستند که باید مورد دقت و شناسایی قرار گیرد و موجب بی رغبتی هنر جویان گردد.

فرضیه های تحقیق :

بین نوع شغل والدین و گرایش فرزندانشان به رشته های هنرستان رابطه وجود دارد ؟

1- بین تحصیلات پدر و مادر و گرایش فرزندان به رشته های هنر ستانی رابطه وجود دارد .

2- گرایش دانش آموزان به ادامه تحصیل در هنرستان ها بستگی به علاقه شخصی آنها دارد .

3- گرایش دا نش آموزان به ادامه تحصیل در هنرستان ها بستگی به مهارت و استعداد فنی دارد .

4- تشویق افراد خانواده و دو ستان در انتخاب رشته های فنی و حرفه ای موءثراست .

5- عوامل اجرایی دوره راهنمایی و دبیرستان در انتخاب رشته های هنرستانی تاءثیر دارد.

6- بین امکان ورود به مقطع فوق دیپلم و گرایش نو جوانان به رشته های هنر ستانی رابطه وجود دارد .

7- آسانی ورود به بازار کار در انتخاب رشته های هنرستانی موءثر است.

تعارف عملیاتی متغیر های تحقیق :

1- گرایش به رشته : گرایش در لغت به معنی رغبت و تمایل می باشد،گرایش به رشته یعنی ،تصمیم به انتخاب رشته خاص .(عمید 1374 )

2- علاقه شخصی :میلی که دانش آموز را از درون مجبور به انتخاب می کند .

3- شهرت فنی :انجام دادن کار با سرعت و دقت .

4- استعداد فنی :ْآمادگی جسمی و ذهنی و روانی برای انجام دادن امور فنی .

5- پیشرفت تحصیلی :معدل بالای 15 دروس .

6- تشویق دانش آموزان :به معنای وادار کردن و ایجاد رغبت کردن دانش آموز .

7- مشاوران : کارمندانی که در مدارس متوسطه به عنوان مشاور یا دبیر راهنما مشغول به خدمت هستند .

8- اولیا ء دبیرستان : منظور کسانی هستند که در تعلیم و تربیت محصلین نقش مستقیم دارند.

9- رشته های هنرستانی :رشته تحصیلی که به نوعی تحصیل حرفه و فن قلمداد می گردد.

10 - شغل: به معنی به کار واداشتن کسی است و آنچه مایه مشغولیت می باشد .(صافی ،1374 )

11-کار :فعل و عمل و کردار است و آن چه از شخصی صادر می گرددو خود را به خود مشغول می دارد .

حرفه : به معنی صناعت و ساختن ماهراته است .

مهارت :به مجموع توان های تجربی و تحصیلی که جهت تصدی و انجام وظایف هر شغل لازم است .(شفیع آبادی ،1371 )

ادبیات تحقیق :

نگاهی به نظرات علمای تعلیم و تربیت

با بررسی نظرات تعداد کثیری از علمای تعلیم و تربیت به این باور می رسیم که این دانشمندان اکثرا ًمعتقد بودند که تعلیم و تربیت واقعی از راه علم نتیجه واقعی نخواهد داد .علمای تعلیم و تربیت مقدم به این مسئله توجه کمتری داشته اند و بیشترین توجه آنها به ذهنیات و مسائل معنوی بوده است .شاید به دلیل این بوده است که احساس نیاز به موضوع نمی شده و یا علم تعلیمی و تربیت هنوز قدم های اولیه خود را بر می داشته است .ولی متاٌ خرین به این نتیجه عالی دست یافته اند که به کودکان و نوجوانان از طریق عمل و تجربه تعلیم دهند ، و آنان را تربیت کنند.لذا دریافت این موضوع باعث شده که آنان در خصوص فوق نظراتی را ارائه و این نظرات به صورت نوشته ها و کتاب ها وقتی به صورت فلسفه های تعلیم و تربیت ظاهر شده و جوامع به اطا عت از اجرای آن نظرات تشویق شده اند.

دیوئی عقیده دارد که ،دانش تجربه است و تجربه واقعی در عمل نهفته است .یک شئ برای چیست ؟ به کاربرد آن کدام است ؟ آیا یک معدن زغال سنگ یک مخزن فیزیکی است یا عملکرد ی دارد ؟اگر چنین است آن عملکرد چیست ؟این سواءل ها به تجربه انسان معنی می بخشد ، ولی بدون تجربه قبلی به آنها نمی توان پاسخ داد، عمل پیشاپیش دانش حرکت می کند .

عمل پیش از تجربه یعنی دانش ، که مبنای تجربی نداشته باشد ،وجود خارجی ندارد .

هر چه می دانیم ،از فعالیت های ما ناشی شده است ،کوشش های ما برای بقاءبه دست آوردن غذا ،مسکن و لباس ، موجب دانش اندوزی ما می شود .روشی که دیوئی برای دانش اندوزی زندگی توصیه می کند ،روشی تجربی است از نظر رژکرسن استانیز آلمانی (1932 -1854 )هدف آموزشی وپرورش دستیابی به ارزش های شهر وند است .وی معتقد بود که کودک بر اثر فرایندی که از یک رشد درونی بزرگ می شود ،آن چه کسب می کند، زمانی که با نوعی فعالیت شخصی جذب نشود .به طور واقعی جزء وجودی او نمی شود . به گفته او اگر هدف غائی را تعلیم و تربیت و تشکیل شخصیت بدانیم ، بهترین سازمان تربیتی آن خواهد بود .

که فرصت های لازم را برای رشد شخصیت فراهم کند و با ید دانست که شخصیت تنها از راه عمل رشد می کند . تاًکید او بر عمل باعث شد .که او را بنیانگذار مدرسه فعالیت بدانند .او مدرسه خود را جایگاهی برای آزاد ساختن انرژی خلاق و بالقوه می دانست و اصل فعالیت را به مقیاس وسیع در مدارس دولتی مونیخ معرفی کرد.

او البته فعالیت دوار صنعتی و دستی را آغاز کرد . لیکن بعداً مفهوم را گسترش داد و جنبه های ذهنی و اخلاقی رفتار نیز به آن افزود .(صفوی ،1375 ) شاگردان مؤسسه ما کار نکو به صورت گروه های دائمی در آمد ، و هر یک فرماندهی برای خود داشتند . تعداد اعضای هر گروه بین 7 تا 15 نفر بوده اند .عضویت در هر گروه به نوع کار بستگی داشت . به عنوان مثال ، تمام کسانی که در کار مراقبت از دام شرکت داشتند ،عضو یک گروه بودند . به همان ترتیب گروههایی برای آهنگری ، باغبانی و تجاری و نجاری ، تشکیل شد ، که فعالیت آنان در مجموع شامل برنامه منظمی برای کار مولد و آموزش رسمی بود ، که در عین حال با خواسته های جامعه مزبور ارتباط داشت .شاگردان برای خود کشاورزی ، خیاطی ، آهنگری نجاری و کارگاه های صنعتی ، سبک داشتند که از این طریق احساس موفقیت در امر تولید نصیبشان می شد .(صفوی ،1375 )هدف تعلیم و تربیت از دید گاه ماکارنکو :ماکارانکو ویژگی ها و وظایف زیر را برای انسان مورد نظر خود مشخص می کرد .(ما می خواهیم کارگر روسی با فرهنگ تربیت کنیم.)

باید تربیتی اتخاذ کنیم که وی بتواند از تعلیم و تربیت به ویژه آموزش متوسط بر خوردار شود .می باید به او آموزش فنی و حرفه ای بدهیم .(صفوی ،1375 )

ادموند مولنیس (1907 -1825 )که یک جامعه شناس فرانسوی بود .با الهام ارزدی و با دلی اقدام به تاءسیس یک مدرسه نمود.در این مدرسه هر کس باید کار عملی انجام می داد . زراعت در باغچه مدرسه ، فرصت هایی برای فراگیر ی کشاورزی ابتدایی فراهم می ساخت .

کارهای پیشرفته تر کشاورزی در مدارس کشاورزی مجاور آموخته می شد .کارگاه های نجاری و آهنگری کاملاً مجهز بودند. مکانی برای تعمیر دوچرخه در نظر گرفته شده بود .که پسران در آن دوچرخه را تعمیر می کردند .تعدادی استودیو برای کارهای هنری تربیت یافته بود . در مدرسه روس ها هدف کارهای عملی تنها به خاطر دلایل آموزشی آن نبود ،بلکه ملاحظات اجتماعی نیز در نظر گرفته می شد. (صفوی ، 1375 )

پتالوزی و فرویل نیز ، برکشاورزی به عنوان یک ماده ی درسی تاءکید می کردند ، البته باغبانی نه به روش کتابی ، بلکه در عمل و آن چنان که مرسوم بود . پتالوزی می گفت : یادگیری باید بر اساس عمل انجام گیرد و پیشنهاد می کرد ، که بازی به عنوان یک ماده ی درسی در برنامه های کلاسی گنجانده شود . (فرجاد ،1373)


بررسی علل فرار مغزها در دبیرستان دخترانه فرزانگان

جامعه آماری این پژوهشی را مجموعه ی دانش اموزان دبیرستان دخترانه ی فرزانگان شهرستان بجنورد تشکیل داده است که 100 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه ی اماری انتخاب گردیده و اطلاعات به روش کتبی توسط پرسشنامه جمع آوری گردیده و روش آماری استفاده شده در این پژوهش آمار توصیفی می باشد که با فراوانی و درصدگیری اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و با توجه
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 144 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 74
بررسی علل فرار مغزها در دبیرستان دخترانه فرزانگان

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

بررسی علل فرار مغزها در دبیرستان دخترانه فرزانگان

چکیده:

این تحقیق پیرامون بررسی علل فرار مغزها در دبیرستان دخترانه فرزانگان شهرستان بجنورد انجام شده است و فرضیه های آن عبارتند از :

1- احتمالا کمبود امکانات رفاهی ، فرهنگی و اقتصادی و آموزشی در ایران باعث فرار مغزها می شود

2- احتمالا وجود کار و امکانات بیشتر در کشورهای پیشرفته باعث فرار مغزها
می شود .

3- احتمالا بها دادن کشورهای پیشرفته به جوانان و نوجوانان ، آنان را جذب می کند و باعث فرار مغزها می شود .

4- احتمالا کمبود فرهنگ در ایران باعث فرار مغزها می شود .

5- احتمالا نبود آزادی ، امنیت و آسایش ، مهاجرت نخبگان را افزایش می دهد و باعث فرار مغزها می شود

6- احتمالا پذیرش در دانشگاه های خارجی با میلیونها تومان هزینه راهی است برای جبران سرخوردگی از کنکور و این باعث فرار مغزها می شود.

7- احتمالا بی اهمیتی وزارت علوم به نخبگان ایرانی باعث فرار مغزها می شود .

8- احتمالا تبلیغات و فعالیت شکارچیان مغزها باعث فرار مغزها می شود .

9- احتمالا بی توجهی قانون و دولتمردان کشور به المپیادی ها باعث می شود که جوانان از ایران به کشورهای دیگر مهاجرت کنند و باعث فرار مغزها می شود .

10- احتمالا بی توجهی قانون و دولتمردان به تقویت امکانات تحصیلی و تحقیقی در دانشگاه ها در کشور باعث فرار مغز ها می شود .

جامعه آماری این پژوهشی را مجموعه ی دانش اموزان دبیرستان دخترانه ی فرزانگان شهرستان بجنورد تشکیل داده است که 100 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه ی اماری انتخاب گردیده و اطلاعات به روش کتبی توسط پرسشنامه جمع آوری گردیده و روش آماری استفاده شده در این پژوهش آمار توصیفی می باشد که با فراوانی و درصدگیری اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و با توجه به نتایج به دست آمده تمام فرضیه ها مورد قبول است به جز فرضیه ی 10 که ورد قبول نیست.

فصل اول

کلیات تحقیق

مقدمه

زمانی که برای نخستین بار جمهوری اسلامی ایران در سال 1366 پا به عرصه مسابقات علمی دانش آموزان ( المپیاد دانش آموزان) نهاد ، اصولا موضوعی تحت عنوان مهاجرت نخبگان مطرح نبود . خلاصه آنکه بخواهد برگزاری مسابقات داخلی و شرکت در مسابقات بین المللی به مثابه عاملی برای «مهاجرتنخبگان» و یا در فضای بد بینی و بد سلیقی «فرار مغزها» مطرح گردید علی ای حال این فرضیه توسط دیدگاه های افراطی بویژه در فضای ژورنالیستی ، طی سالهای متمادی به شدت تبلیغ شد و کماکان بعضا مطرح می شود نتیجه این سیاه غایی تشویق غیر مستقیم نخبگان به مهاجرت و ایجاد جو بدبینی و یاس است و بدتر از همه آنکه این فضاسازی بدبینانه ، نه تنها این عمل را عمومیت می بخشد ، بلکه به طور غیر مستقیم به آن مشروعیت نیز می دهد .

بر اساس گزارشهای یکی از نهادهای دولتی از میان 429 نفر از برندگان مدال طلای کشوری المپیاد از سال 1366 تا 1383 ، 63 درصد در داخل کشور و 37% به خارج از کشور رفته اند که قریب به 70% از این مهاجران به امریکا رفته اند یعنی آمریکا در صدر کشورهای جهان برای جذب نخبگان قرار دارد لازم به ذکر است که جذب نخبگان به آمریکا محدود به کشور ایران نمی شود بلکه حتی کشورهای اروپایی نیز با این معضل روبرو هستند .

می توان نتیجه گرفت که هر چند خروج هر نخبه باید نوعی ضایعه تلقی شود ولی مهاجرتها از نظر کمی در حدی که دیدگاه های منفی مدعی هستند ، نیست . در ضمن اگر برنامه ریزی صحیحی صورت گیرد می توان از بسیاری از این مهاجران دانشمند ایرانی در جهت رشد و توسعه ی کشور بهره گرفت.[1]

بیان مسأله

معنای اصطلاح فرار مغزها عبارتست از مهاجرت نیروهای متخصص که هر جامعه به علم و دانش و تخصص و مهاجرت های فتنی آنان نیاز دارد ولی این نیروها به دلیل مختلف مهاجرت دائمی را به کشورهای دیگر ترجیح می دهند .

پدیده ای به عنوان گریز یا فرار مغزها مسئله ای است که امروزه کشورهای در حال توسعه و بعضی از کشورهای توسعه یافته علل خصوص کشورهای جهان سوم با آن مواجه هستند بدین لحاظ پرداختن به علل و عوامل موثر بر آن ضروری است ولی در این تحقیق می خواهیم بدانیم علت فرار نغزها از کشور چیست؟

هدف و علت انتخاب موضوع تحقیق:

هدف از این تحقیق آمادگی از علل پیدایش این پدیده و اینکه کدام شرایط نخبگان را از کشوری راندو جلوگیری از پیشرفت این مسئله و پیش گیری از این معضل اجتماعی است.

ضرورت و اهیمت موضوع تحقیق:

ضرورت و اهمیت موضوع تحقیق برای دانش آموزان این است که با واقعیات جامعه آشنا شده و سعی در بهبود مسأله و ایجاد جاذبه هایی در کشور برای جلوگیری از
فرار مغزها.

فرضیه ها:

1 احتمالا کمبود امکانات رفاهی ، فرهنگی و اقتصادی و آموزشی در ایران باعث فرار مغزها می شود

2 احتمالا وجود کار و امکانات بیشتر در کشورهای پیشرفته باعث فرار مغزها می‌شود .

3 احتمالا بها دادن کشورهای پیشرفته به جوانان و نوجوانان ، آنان را جذب می کند و باعث فرار مغزها می شود .

4 احتمالا کمبود فرهنگ در ایران باعث فرار مغزها می شود .

5 احتمالا نبود آزادی ، امنیت و آسایش ، مهاجرت نخبگان را افزایش می دهد و باعث فرار مغزها می شود

6 احتمالا پذیرش در دانشگاه های خارجی با میلیونها تومان هزینه راهی است برای جبران سرخوردگی از کنکور و این باعث فرار مغزها می شود.

7 احتمالا بی اهمیتی وزارت علوم به نخبگان ایرانی باعث فرار مغزها می شود .

8 احتمالا تبلیغات و فعالیت شکارچیان مغزها باعث فرار مغزها می شود .

9 احتمالا بی توجهی قانون و دولتمردان کشور به المپیادی ها باعث می شود که جوانان از ایران به کشورهای دیگر مهاجرت کنند و باعث فرار مغزها می شود .

10 احتمالا بی توجهی قانون و دولتمردان به تقویت امکانات تحصیلی و تحقیقی در دانشگاه ها در کشور باعث فرار مغز ها می شود .

فصل دوم

ادبیات و پیشینه تحقیق

فرار مغزها چیست؟

معنای اصطلاحی فرار مغزها عبارت است از : مهاجرت تخصص که در هر جامعه به علم، دانش، تخصص و مهارتهای فنی آنان نیاز دارد. ولی این نیروها به دلایل نختلف مهاجرت دایمی یا نیمه دایمی را به کشورهای دیگر ترجیح می دهند پدیده ای با عنوان گریز یا فرار مغزها مسئله ای است که امروزه همه کشورهای در حال توسعه و یا
توسعه یافته با آن مواجه هستند.

بدین لحاظ پرداختن به علل و عوامل موثر بر این پیدده ضروروی است. به رغم اینکه کارشناسان، مهاجرت را امری طبیعی می دانند ولی نوع خطراناک آن را به عنوان یک آسیب جدی اجتماع مورد بررسی قرار می دهند که باید با شناخت دقیق و علمی از خسارت احتمالی و قطعی آن جلوگیری به عمل آورد به اعتقاد کارشناسان آنچه در
5 سال گذشته در ایرات تداوم یافته است. موج مهاجرت خطرناکی است که تحصیل کردگان و متخصصان را با خود به سوی کشورهای غربی سرازی می کند.

یکی از ابعاد بحران فرار مغزها، بعد اجتماعی و جامعه شناختی آن است. اینکه چه عوامل اجتماعی و فرهنگی باعث شده تا فرزندان مستعد این آ ب و خاک احساس خطر نموده و از بیم آینده راهی دیار غربت شوند. یکی از جامعه شناسان و استادان دانشگاه تهران در مورد ریشه یابی علل مهاجرت مغزها به کشورهای پیشرفته می گویدک این مهاجرن تنها مختص ایران نیست اصولا کشورهای توسعه نیافته ، در حفظ مغزها و متخصصان خود ناتوان هستند و به عکس کشورهای پیشرفته در جذب این نیروهای بسیار فعال کسی که اهل دانش و تحقیق است ممکن است تنگناهای معیشتی و سختی زندگی را تحمل کند و رفتارهای ناهنجار اجتماعی را نیز با دیده اغماض بنگرد. به شرط اینکه لااقل در محیط دانشگاه برای دانسته های او اهمیت قائل شوند و امکانات علمی و پژوهشی را برای او فراهم آورند، ولی مسئولان آموزش عالی کشور در این زمینه چه کردند؟ آیا به وظیفه اصلی خویش که آماده سازی محیط دانشگاه برای تحقیق و تتبع وتامین امکانات و نیازهای کمک آموزشی اساتید و نیز فراهم نمودن محیطی آرام و به دور از تشنج برای استاد و دانشجو است عمل کردند؟

در حمایت از المپیادی ها باید امکانات خاصی را بکار گرفتع چرا چون اولا کشورهای پیشرفته در پی شکار آنان هستند و ثانیا کشور ما توان استفاده از این استعدادهای درخشان را ندارد. پژوهش و تحقیق نسبت به جمعیت کشور در راستای تامین نیازهای جامعخ در سطح بسیار پایین قرار گرفته است. در حال حاضر کشور ما متاسفانه از کمبود نیروی انسانی ماهر و متخصص رنج می برد در سطح دانش فنی نیروی انسانی ما در حدی نیست که بتواند از تکنولوژی پیشرفته و پیچیده موجود جهان به نحو قابل قبول استفاده نماید.

در دنیای امروز ثروت از فراست حاصل می شود نه از محبت و شفقت طاقت فرسا و کمر شکن فن آوری زیر بنای قدرت سیاسی یک کشور در سطوح بین المللی است.

فرار مغزها یا فراری دادن مغزها

پدیده مهاجرت سرمایه انسانی معروف به فرار مغزها ، سالهاست که در کشورهای در حال توسعه و عقب مانده ، به یک معضل جدی و تهدید کننده فرآیند رشد و توسعه تبدیل شده است.

این پدیده جهانی و همگانی با معنا و مفهوم امروزی آن به صورت یک فرایند مستمر از پایان جنگ جهانی دوم پدیدار شده و تاکنون نیز ادامه دارد.

فکر مهاجرت و زندگی در یک محیط بیگانه ، اعم از یک کشور همسایه مانند ترکیه و پاکستان، تا سرزمینهای دور دستی چون استرالیا، کانادا و آمریکا چرا تا این اندازه رواج یافته و چرا هنوز ، سیل مهاجرت از کشور نه تنها متوقف نشده، بلکه افزایش یافته است.

ساده اندیشی است در شرایط کنونی ، انگیزه و علل عده ای از هموطنان که بار سفر بسته و قصد مهاجرت دارند را صرفا در تامین نیازهای مادی و نداشتن تعصب نسبت به کشور خویش و شیفتگی جاذبه های غرب دانست.

به گفته صاحب نظران ، طی سالهای اخیر عده ای از متخصصان که احترام و منزلت اجتماعی خویش را مورد هجوم می دیدند و از سویی امکانات درآمدی آنان نیز محدود شده بودند، ترک وطن کرده اند.

این صاحب نظران همچنین معتقدند، بیش از 80 درصد از مهاجرتها خود خواسته نیست، چرا که هر انسانی به موطن خویش علاقه مند بوده ولی اگر ارتباط ریشه ای خویش را با سازمان محیطی خود قطع شده ببیند، لاجرم مهاجرت می کند.
پدیده مهاجرت نخبگان و متخصصان به خارج از مرزها، برای نخستین بار در دهه 1960 به صورت مهاجرت اندیشمندان، متخصصان و صاحب نظران کشورهای در حال توسعه به ایالات متحده آمریکا، کانادا و اروپای غربی و اقامت آنها در این مناطق، ظهور و بروز یافت.

برهمین اساس سرمایه اصلی کشورهای در حال توسعه که نیروی انسانی متخصص می باشد به بهای ارزان در اختیار کشورهای توسعه یافته قرار می گیرد و این کشورها هرساله میلیاردها دلار از طریق مهاجرت مغزها از دست می دهند.

کارشناسان می گویند که جذب هر فرد تحصیلکرده با مدرک فوق لیسانس یا دکتری از کشورهای جهان سوم یک میلیون دلار سود عاید کشورهای مهاجر پذیر می کند که بدین ترتیب کشورهای جهان سوم باوجود دارا بودن 80 درصد جمعیت جهان تنها 20 درصد درآمد جهان و 1 درصد توان علمی جهان را در اختیار دارند.

براساس اطلاعات منتشره صندوق بین المللی پول، از کشورهای هندوستان، چین و ایران به ترتیب 228 ، 165 و 105 هزار نفر با تحصیلات عالیه به آمریکا مهاجرت کرده‌اند. تعداد ذکر شده در مورد مهاجران ایرانی جدا از 300 هزار مهاجر با تحصیلات ابتدایی و 41 هزار مهاجر با تحصیلات متوسطه است که به آمریکا مهاجرت کرده اند.

نتایج این مطالعه که در مورد 61 کشور کمتر توسعه یافته انجام شده نشان می دهد که بیشترین نرخ مهاجرت مربوط به افراد با تحصیلات عالیه بوده است.

پدیده مهاجرت به عنوان یک آسیب اجتماعی از دهه چهل در ایران ظهور گسترده یافت. با پیروزی انقلاب اسلامی با درونمایه های عمیق فرهنگی این روند تا پس از پایان جنگ کاهش محسوسی پیدا کرد، اما در سالهای اخیر مجددا شاهد شکل جدید و در عین حال وسیعی از پدیده مهاجرت نخبگان هستیم.

دوره جدید مهاجرت که از سال 67 آغاز و از سال 77 شتاب بیشتری گرفته و این روند در دو سال گذشته به حد نگران کننده ای رسیده است. آمارها نشان می‌دهد که بیش از 180 هزار پرونده از متقاضیان مهاجرت به کانادا در سفارت این کشور‌تشکیل شده است که بخش مهمی از آنان مربوط به افرادی است که سابقه مدیریت در سطوح میانی دارند.

در حال حاضر بیش از 150 هزار نفر مهندس و پزشک ایرانی در آمریکا زندگی می‌کنند. براساس اطلاعات کسب شده، تمامی ورودیهای با رتبه دو رقمی 1 الی 99 در سال دوم تحصیلی ، برای ادامه تحصیل پس از دوره لیسانس، نامه ای از بهترین دانشگاههای دنیا با بهترین امکانات دریافت می کنند.

حدود 90 نفر از125دانش آموزی که طی سه سال گذشته در المپیادهای مختلف علمی صاحب مقام شده اند در یکی از بهترین دانشگاههای آمریکا تحصیل می کنند که امید به بازگشت آنان به کشورتنها سه درصد است.

پدیده مهاجرت نخبگان به خارج از کشور در دوره جدید با مقطع پس از پیروزی انقلاب تفاوت ماهوی دارد زیرا بخش عمده ای از مهاجران یا متقاضیان مهاجرت در این دوره افرادی متدین از نسل انقلاب هستند که صرفا برای حفظ شان و منزلت خود و در جستجوی دستیابی به محیطی مناسب و امن برای فعالیتهای علمی به مهاجرت روی آورده اند. هم اکنون حدود 1800 استاد کامل ایرانی در دانشگاههای آمریکا در حال تدریس هستند، این در حالی است که در بسیاری از رشته های دانشگاهی در ایران، از داشتن استاد تمام محروم هستیم.


بررسی علل بزهکاری در نوجوانان دختر و پسر

برآوردهای بسیار درمورد درصد نوجوانان و جوانانی که در یک فرآیند تغییر رفتار نوعی کاملاً سازگار شده اند و آنهایی که سازگار نیستند وجود دارد این برآوردها با توجه به معیارها یاملاکهای آشفتگیهای روانی ـ رفتاری و ابزارهای ارزشیابی شخصیت یانیم رخ روانی به دست آمده است و نشان دهنده تفاوت بین شاخصها در محیطهای تحصیلی و زندگی متفاوت می باشند ولی دو مجموع
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 0
فرمت فایل doc
حجم فایل 129 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 167
بررسی علل بزهکاری در نوجوانان دختر و پسر

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

بررسی علل بزهکاری در نوجوانان دختر و پسر

1ـ مقدمه

بزهکاری و علل و انگیزه های آن ، از جمله مشکلات اجتماعی است که از دیرباز چشم تیزبین و ذهن روشن محققین و دانشمندان از آن به دور نبوده است . مطالعة پژوهشهای متخصصان علوم انسانی در طی دو سه قرن گذشته نشان می دهد که عده زیادی از آنان همواره وقت خود را مصروف این مهم کرده اند ،تا شاید کشف علل بزهکاری و از میان برداشت عوامل موثردر پیدایش آن راه گشایی در جهت رفع این آفت اجتماعی باشند. افزایش میزان تبهکاری و بزهکاری از نیم قرن پیش یعنی از اواخر قرن نوزدهم وپس از دو جنگ بین الملل اول و دوم ،که منجر به متلاشی شدن خانواده ها وسرگردانی کودکان گردید، مورد بحث محافل بین الملل قرار گرفت. در سال 1984 در اعلامیه حقوق بشر و اعلامیه های سایر سازمانهای بین المللی لزوم توجه به حقوق اساسی و ارزشهای بشری و حفظ حقوق اساسی و ارزشهای بشری وحفظ حقوق حقه کودکان منظور گردید و به رسمیت شناخته شد.

بزهکاری نوجوانان یکی از انواع ناسازگاری زیستی روانی اجتماعی است و چنانکه لاوری میگوید،

سلوک رفتاری که خود شخص را ارضاء نماید ولی مورد پسند جامعه نباشد سلوک دشوار یا بزهکاری و حتی در برخی موارد جنایت نامیده می شود . صرف نظر از قوانین تدوین شده برای این پدیده، بزهکار دیگر به عنوان یک فرد ضد اجتماعی که برای مصالح اجتماع باید مجازات شود شناخته نمی شود، بلکه جوانی است مبتلا به اختلال در رشد شخصیت که بزه وی نیز با توجه به الگوی شخصیتی و تاثیرات خانواده و رفتار و موازین آنها و شرایتی که جرم اتفاق افتاده است ارزشیابی می شود. بطور کلی، عقاید گوناگونی در مورد افزایش بزهکاری ذکر شده است.

کانگر (1983) ازدیاد جرم و جنایت و تشکیل باندهای بزهکاری را توسط نوجوانان از اختصاصات جوامع کنونی دانسته و معتقد است که تحرک جامعه امروزی از قبیل صنعتی شدن کشورها، ازدیاد مهاجرت، نفوذ فرهنگهای مختلف در یکدیگر ،ازدیاد مشکلات اجتماعی، اختلاف طبقاتی و فقر، فقدان اعتقادات مذهبی و اخلاقیات، منازعات خانوادگی، وغیره انگیزهای برونی و درونی نوجوانان را در ارتکاب بزه تشکیل می دهد.

تحقیقات و آمارها روشنگر رو به گسترش نهادن بزهکاری نوجوانان در اکثر جوامع می باشد. طبق گزارش موسسه تحقیق جرم و جنایت آمریکا(1987)، 90 درصد از نوجوانان آمریکایی حداقل یکبار مرتکب بزهکاری شده اند. همچنین آمار منتشره در سال 1984 در ایالت متحده آمریکا نشان می دهد که 50000 نوجوان به جرم ارتکاب بزهکاری در کانون اصلاح و تربیتی نگهداری می شده اند (پاپالیا و الدز، 1985 ، صفحه 617 ).

گزارش دیگری در همین زمینه نشان می دهد که خشونت و تبهکاری در جامعه آمریکا به طرز روزافزونی رو به گسترش نهاده است. به عنوان مثال در سال 1980 میزان جنایت در حدود 148 درصد و شامل بیشتر از 11 تا 13 درصد کل جمعیت آمریکا بوده است، گزارش دیگری از موسسه تحقیق جرم و جنایت در آمریکا نشانگر این مهم بوده است که بین سالهای 1989ـ1980 میزان جنایت 69% ، تجاوزات جنسی 116 درصد. وبالاخره مشاجرات توام با خشونت 102 درصد نسبت به سالهای قبل افزایش داشته است. این آمار بخصوص در مورد بزهکاری نوجوانان هشدار دهنده بوده، و نشان داده است که بین سالهای 1967ـ1958 در حدود 300 درصد سرقت توسط نوجوانان انجام گرفته است. ضمنا با آمار فوق باید 40% تبهکاری و بزهکاریهای گزارش نشده را نیز اضافه کرد . بطور نسبی بغیر از اتحاد جماهیر شوروی ، سایر کشورهای اروپای غربی آمار مشابهی در این زمینه داشته اند . از کشورهای اروپای شرقی آمار دقیقی در زمینه بزهکاری نوجوانان در دست نیست و به نظر می رسد بزهکاری نوجوانان یا بسیار محدود بوده، و یا با معانی دیگری تعبیر شده است(دی فلوئر و دیگران، 1987 ،صفحه 78).


2ـ بیان مساله :

هرگاه صحبت از بزهکار یا ناسازگاری جوانان و نوجوانان یا اجتماع می شود بلافاصله این فکر به خاطر خطور می کند که از چه راه و با چه وسایلی می توان اعمال ضد اجتماعی و نابهنجار این گونه افراد را پیشگیری و یا کنترل نمود؟

امروزه در اکثر کشورهای پیشرفته دنیا، طرق و وسایل خاصی برای این مسئله حاد اجتماعی در نظر گرفته اند که یکی از آنها تربیت مجدد اطفال و نوجوانان در کانونهای اصلاح و تربیت است . ولی باید توجه داشت برای اینکه بتوانیم نوای جوانی را، که در داخل خانواده خود به خوبی تربیت نشده و بر اثر عدم هماهنگی جامعه خویش به صورت یک فرد بزهکار قانون شکن و ضد اجتماع در آمده است مجددا تربیت نموده وبا اصول و موازین حاکم بر اجتماع تطبیق دهیم می بایستی علاوه بر وجود وسایل و تجهیزات لازم ، وقت و فرصت کافی نیز برای این کار در اختیار داشته باشیم که خود دلیلی بر ارائه خدمات آموزشی در محله های بزهکار خیز است .

امروزه این مطلب مسلم است که جوان یا نوجوانی که به سرقت و جیب بری و قاچاق مواد مخدر و نظایر این گونه اعمال ضد اجتماعی عادت کرده است به صرف توقف سه ماه یا شش ماهه در کانون اصلاح و تربیت تغییر روش نخواهد داد و هرگاه از زندان و یا کانون اصلاح و تربیت آزاد شود مجددا چون حرفه و کار شرافتمندانه نمی داند و ترک عادات قدیمی برایش مشکل است به محیط سابق و زندگی فساد آمیز خود مراجعت خواهد کرد .

بنابراین متفکرین و متخصصین اجتماعات غربی با ابداع و استقرار سیستم صدور حکم محکومیت به مدت نا معین مسئله اصلاح و تربیت و نوجوانان را به نحو مطلوب حل کرده و به موازات آن با تشکیل سازمانهای اختصاصی وابسته به دادگاههای اطفال برای استقرار یک نظم نوین در زندگی بی بندوبار نوجوانان بزهکار و ناسازگار راه حل های جدیدی یافته و بدین گونه از فشار بار دادگاه های اطفال نیز به نحو محسوسی کاسته و تعداد پرونده های ناشی از ارتکاب جرم جوانان بزهکار را بطور چشمگیر تقلیل داده اند .

در کشورهای غربی معمولا در جوار دادگاههای اطفال ، موسسات خاصی وجود دارد (کانون اصلاح و تربیت) که عهده دار تربیت اطفال بی سرپرست بوده و قاضی اطفال این گونه کودکان را به آن موسسات تحویل می دهد . تجربه نشان داده است که تشدید مجازاتها از تعداد قرون وسطائی نتوانسته عامل لازم و کافی برای پیشگیری و اجتناب از ارتکاب جرم و تکرار آنها باشد ولی آموزش توسط نهادهای مختلف شهری بر اساس نیازهای خاصی آن محیط ها توانسته نگرش اعضای آن جامعه خاص را تغییر دهد .

بنابراین باید بدنبال روشهای آموزشی و فرآیندهای آگاهی رسانی که موجب جلوگیری از وقوع جرائم می شود، و از راه کشف آن علل که بیشتر از فساد محیط یا از عکس العملهای احساسات و تمایلات ناآگاه مجرم سرچشمه می گیرد ، از وقوع حوادث ناهنجار و جرائم کاست و شخصیتهای معلول و حادثه جو را از بسیاری کارها که سبب اتفاق جرمها می شود منع کرد .

جامعه شناسی کیفری با اندیشه های نو ، افکار جدید و ارزندهای که مربوط به اعاده حیثیت افراد است ، می کوشد تا واقعیت را بصورتی که باید جلوه گر سازد و بی عدالتیهایی را که تا کنون رواج داشته است و باز هم ادامه دارد به وجهی شایسته آشکار نماید .

علم جامعه شناسی کیفری اثبات می کند که بزهکاران حیوانی وحشی نیستند که باید کشته بشوند، میکروب به شماره نمی آیند که باید در نابودیشان کوشید ، زشت و پلید و نابکار و غیر قابل اصلاح نمی باشند که به دیار نیستی رهسپار گردند . بلکه انسانند و می توانند مانند سایرین دارای اندیشه های عالی و منشها و اخلاقیات شایسته باشند و حتی در زمره بهترین انسانها در آیند به همین جهت ریشارد می نویسد :

که فراموش شده است که بزهکاران میکروب نیستند بلکه انسانند و جرم تنها عیب برخی از افراد استثنایی نیست ، بلکه تهدیدی است اخلاقی که بر رفتار همه مردم ، سنگینی خود را تحمیل می کند .

امروزه به خوبی به ثبوت رسیده است که خشونت و اجرای مکافات باعث ستیزه گری بیشتر بزهکاران می شود و هیچگاه و در هیچ زمانی و مکانی خشونت وسیله ارشاد و اصلاح نیست ، بلکه با آ موزش و آگاهی انسانی به اعضای جامعه می توان پیشگیری یا علاج واقعه قبل از وقوع را انجام داد.

ژرژ ویدال بوسیله آمارهایی که از بزهکاران در فرانسه بدست آورد ، اثبات کرد که رقم جرائم در این کشور و پس از اجرای کیفرهای بسیار سنگین افزایش یافت در حالیکه پس از آموزش های خاص مشروط بطور قابل ملاحظه ای کاهش پیدا کرد وبه همین جهت الن کی استاد تعلیم و تربیت در مورد سیاست کیفری صحیح می نویسد :

نرمش و ملایمت در جلسات آموزش به مراتب با ارزش تر از خشونت و شدت عمل است .


سوالات پروژه حاضر عبارتند از :

آیا بین ویژگی های فردی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟

آیا بین ویژگی های اخلاقی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟

آیا بین ویژگی های خانوادگی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟

آیا بین ویژگی های مذهبی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟

آیا بین ویژگی های اقتصادی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟

آیا بین ویژگی های فرهنگی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟

آیا بین ویژگی های اجتماعی نوجوانان وبزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟

3ـ اهمیت مسأله :

در ایران طبق گزارشهای آماری ،‌ تا سال 1345 تعداد بسیار کمی از نوجوانان در کانونهای تربیتی نگهداری می شدند . ولی از سال 1356 به بعد سرقت از ناحیه صغار کمتر از 18 سال 65 درصد ،‌ میزان ضرب و جرح و چاقو کشی و قاچاق 45% افزایش داشته است . با توجه به آمارهای منتشر بطور خلاصه می توان گفت که 50% از جرائم نوجوانان ،‌جرا ئمی علیه اشخاص از نوع ضرب و جرح غیر عمدی 45%‌ از نوع منازعه و چاقو کشی و یا ضرب و جرح منتهی عضو بوده است ،‌ و فقط 5% بقیه مربوط به قتل های عمدی می باشد ( صلاحی 1357،صفحه 48و 178) .

اکثر دانش پژوهان رشد و شخصیت نظیر فروید و اریکسون بر این عقیده می باشند که دوران اولیه کودکی دورانی سرنوشت ساز و دوران نوجوانی یک بحران محسوب می شود . بدین جهت است که رعایت بهداشت روان و بررسی بسیاری از ناهنجاریهای رفتاری نوجوانان می باشد . به موجب آمارهایی که توسط متخصصین امور تربیتی و جرائم اطفال در بلژیک بدست آمده است از تعداد 4221 مجرم صغیر تعداد 1607 نفر آنان یتیم بوده اند که از این عده 406 نفر آنها هم پدر و هم مادر خود را در طفولیت از دست داده اند ،‌ضمناً‌تعداد 1201 کودک منتسب به پدران و مادران این گروه مجرم می باشند ،‌که طبق همان آمار 937 نفر از پدران 264 نفر از مادران این گروه معتاد به مشروب بوده اند . تعداد 546 نفر از این اطفال دارای نامادری و یا نا پدری بوده و تعداد 316 نفر آنان پدران و یا مادران معتاد به مواد مخدر داشته اند . علاوه بر این ،‌ تعداد 228 نفر از اطفال مذکور از ازدواجهای غیر قانونی متولد شده ،‌ یعنی فاقد پدر قانونی بوده اند . ضمناً 189 نفر از کودکان فوق الذکر نیز پدر و مادر مجرم و محبوس داشته اند . و بالاخره تعداد 139 نفر از اطفال بزهکار مورد مطالعه پدر و یا مادرشان قبلا به موجب حکم دادگاه به حبسهای بیش از 3 ماه محکوم شده و بقیه نیز بر اثر سوء‌ معاشرت و عدم تربیت صحیح به ارتکاب جرم دست زده اند برخی یافته ها حاکی از آن است که ، فشارزاهای روانی ـ اجتماعی در قالب رویدادها و تغییرات زندگی ،‌می تواند علت تغییر و دگرگونی عجیب در رفتار نوجوانان و جوانان باشد (هولمز وراهه ،1967 ، ص 116) . قوی ترین و متقاعد ترین شواهد ،‌از مطالعه هایی به دست آمده که در شرایط مختلف ،‌پیامدهای فشارزاها مورد بررسی قرار گرفته اند . شرایط یا رخ دادهای طبیعی یا مصائب وارده (مصیبتها ) رویدادها یا تغییرات شدید شخصی ـ‌ اجتماعی ،‌ از مجموعه منابع بنیادی این مفهوم می باشند ( براهنی و همکاران ،1366ص 268)

ارتباط فشار زاهای شدید که مغایر با تغییرات به هنجار هستند ،‌ جزء‌ شواهدی محسوب می شوند که از لحاظ اولویت بر دیدگاه اختلالهای رفتاری ارجعیت یافته اند . گزارشهای بالینی و نتایج بررسیهای آماری -‌ پژوهشی ،‌ نشان دهنده آن است که عمده ترین تأثیر رویدادها یا تغییرات زندگی این است که کارکرده های روانی اجتماعی شخصی را دچار نقص کرده و پیامد این تجربه ناخوشایند ،‌ رفتار بزهکارانه خواهد بود (‌ پور افکاری ،‌ 1368،ص39 )

مساله بزهکاری نوجوانان و جوانان به طور کلی ،‌ از اهمیت فوق العاده زیادی برخوردار است . این مشکلات که قسمت عمده آنها ریشه در خانواده و محیط زندگی دارد ،‌باعث می شود که شخصیت سالم و نوجوان امروز آسیب پذیر و نوجوان فردا ،‌ در آینده به عنوان فردی که دچار اختلالهای روانی – رفتاری است جلوه گر شود (بیلر ،1974،کدیور، 1371،ص96 )

در مطالعه تکوینی نوجوانان مقطع دبیرستان ،‌ وضعیت آموزشگاهی و محیط اجتماعی مربوط به آن عامل اصلی انجام هویتی در مقابل آشفتگی هویتی ،‌ کاربرد یافته است ،‌ نظریه مارشیا که بحث از وجود تعهد و بران در چهار وضعیت مختلف آموزشگاهی از لحاظ ویژگیهای روانی – رفتاری اختصاصی یافته به سطح آموزشگاه از لحاظ اقتصادی و اجتماعی می نگرد و پیامد این نظر ایجاد طبقات از لحاظ عوامل ایجاد کننده بهداشت روانی دانش آموزان مطرح هستند(سیف،‌1373، ص 116)

اگرچه خانواده می تواند تا حد زیادی نوجوانان و جوانا ن را در ارضای نیازهایش کمک کند ،‌ولی همیشه منابع محیطی و سطوح مختلف طبقات اجتماعی به شیوه ای کاربردی در رشد و سازگاری یا در مقابل ناسازگاری نوجوانان و جوانان و به تصویر کشیدن نشانه های آشفتگی های روانی –رفتاری مؤثر بوده اند. دلیل بزرگ این ادعاء این است که همیشه در برخی از محیطهای زندگی با سطوح اقتصادی و اجتماعی یا پایین تر،‌وضعیتهای اجتماعی ـ اقتصادی حاکم بر آن الگوساز رفتارهای ناسازگارانه بوده و همچنین طبق پژوهش های مشاهده ای سازگاری دارند و پیوسته با نیروهای قضایی و حقوقی درگیر هستند . وضعیت نارسای اقتصادی و اجتماعی خانواده ها (والدین)

گاهی نیازهای اساسی فرزندان راناکام می گذارند و گاهی عوانل مستعد کننده ای که در شخصیت نوجوانان وجود دارند ،‌ مانع سازگاری کافی آنان می شوند . نتیجه مطالعه یابررسی بسیاری از پژوهشهای روانشناسان پرورش موید آن است که سطوح مختلف طبقات اجتماعی ،‌خود تعیین کننده وضعیت اقتصادی نوجوانان و جوانان بوده و این عمل اجتماعی ،‌یعنی نشانه های روان ـ‌رفتاری مشاهده می شو د که دانش آموز برای ارضای نیازهای خود در جهت نادرستی قدم می گذارد ،‌لازم است که هرچه زودتر آنرا مشخص کنیم ،‌هرچه دانش آموز بیشتر به مکانیسمهای دفاعی یا واکنشهای نورتیک (روان رنجورانه ) پناه ببرد ،‌ غیر قابل انعطاف تر می شود و در مقابل تغییر ،‌ بیشتر مقاومت می کند . یکی از بزرگترین مشکلاتی که روانشناسان آموزشگاهی برای متقاعد کردن دانش آموزان مدارس سطح پایین جامعه با آن درگیرند ،‌ تغییر الگو های رفتاری همکلاسان یا همسالان در محیط مدرسه و اصلاح یادگیریهای که به صورت مشاهده ای ،‌ نقش سرمشق را بازی می کنند (جی. ا. جانسون 1967).

برآوردهای بسیار درمورد درصد نوجوانان و جوانانی که در یک فرآیند تغییر رفتار نوعی کاملاً سازگار شده اند و آنهایی که سازگار نیستند وجود دارد . این برآوردها با توجه به معیارها یاملاکهای آشفتگیهای روانی ـ رفتاری و ابزارهای ارزشیابی شخصیت یانیم رخ روانی به دست آمده است و نشان دهنده تفاوت بین شاخصها در محیطهای تحصیلی و زندگی متفاوت می باشند . ولی دو مجموع ارقام ارائه می شود تا شاخص از آنچه در فعالیتهای آموزش براین تغییر رفتار نوجوانا ن و جوانان انتظار می رود داشته باشند . ایران منش و همکارانش (1989)برآورد زیر را بر اساس درجه بندی 800 نوجوان ده جوان که تحت آموزش تغییر رفتار محلی قرار گرفته اند ارائه داده اند :

سازگار کامل :20 %

بدون مشکل مشخص :52%

دارای اختلال رفتاری : 20%

دارای اختلال در سازگاری :8%

سی. ای . اولمن (1982) دریافت که وقتی کارشناسان تغییر رفتار نوجوانان و جوانان به طور مستقل به قضاوت می پردازند ،‌همگی متفق القول اند که حدود 8% نوجوانان پسرها به دخترها،‌ چهار به یک بوده است و رفتار بزهکارانه پسرها به علت ثب قانونی بیشتر از دخترهاست .

آر . جی استنت برآورد کردکه حدود 22%‌ از دانش آموزان دبیرستانی یک ناحیه آموزش و پرورش سطح پایین جامعه که خدمات رایگان دولتی برخوردارند ،‌به طور جدی یامتوسط از نظر اختلالات رفتار بلوکی (بزهکاری) دارای نشانه های آشفتگی شدید یا حتی در برخی از مناطق عمیق هستند


بررسی علل افسردگی در زنان 65-25 سال

دوره ی‌کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند ، بیش از سایرین به افسردگیمبتلا می شوند چنانچه این آزارها باعث تخریب اعتماد به نفس شدهو احساس پوچی در فرد ایجاد می کند به علاوه احساس گناه ، ‌سرزنش خویشتن و انزوای اجتماعی را نیز به دنبال دارد پرورش یافتن در یک خانواده بی کفایت نیز از جمله عوامل مهم ابتلا به افسردگی در سالهای بعدی عمر به حساب می آید
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 2
فرمت فایل doc
حجم فایل 42 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 45
بررسی علل افسردگی در زنان 65-25 سال

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

بررسی علل افسردگی در زنان 65-25 سال

چکیده

افسردگى هر چند که از شایعترین اختلالات روانى انسان است، با این حال شاید بیش از هر اختلال روانى دیگر ناشناخته مانده یا در تشخیص آن اشتباه مى‏شود. یکى از علل پنهان ماندن و عدم تشخیص افسردگى، در آمیختن آن با غمگینى معمولى است. در زندگى هر کس موقعیتهایى پیش مى‏آید که خواه ناخواه او را غمگین مى‏سازد، اما این حالت با آشفتگى واقعى روانى و تقلیل بینش معنوى شخص همراه نیست. برعکس، افسردگى حالتى است که بر کیفیت خلق شخص تاثیر عمیق گذاشته و نحوه ادراک او را از خویش و از محیطش دگرگون مى‏سازد.

این بیمارى اختصاص به یک طبقه معین اجتماع یا کشور بخصوصى ندارد. علائم زجر دهنده آن را در میان مردم از ثروتمند و فقیر گرفته تا دانشمند و بیسواد و شاه و گدا، زن و مرد و در هر گوشه‏اى از عالم مى‏توان یافت.

مقدمه

افسردگی چیست و به چه صورت در زنان و دختران نمود پیدا می کند؟
افسردگی یک اختلال عاطفی است که در بعد عواطف فرد اختلال ایجاد می کند. افسردگی می تواند هم دلایل بیرونی و محیطی و هم علل ژنی و درونی داشته باشد. به لحاظ ژنی هورمونها تغییراتی در بدن ایجاد می کند.

ما در زبان روزمره، از کلمه افسردگی جهت توصیف ترکیبی از احساسات غمگینی، ناکامی، نا امیدی، و شاید رخوت و بی حالی استفاده کنیم اما زمانی که درمی یابیم پزشکان، روان پزشکان و روان شناسان بالینی این کلمه را به شیوه ای متفاوت به کار می برند، سردرگم می شویم. ازدید آنان، افسردگی یا بیماری افسردگی، حالتی است که به درمان ویژه نیاز دارد. به علت این درهم شدن واژه ها افراد عادی و درمانگرانی که بیماری افسردگی مبتلا نشده اند، احتمالا همدردی و مساعدتی کمتر از آنچه جدی بودن موضوع افسردگی می طلبند، ازخودظاهر می سازند.آنان ممکن است چنین تصور کنند که افراد افسرده تن پرور، خودخواه، یا اهل تمارضند و آنان را با چنین عباراتی نصیحت می کنند : «سعی کن خودت را جمع و جور کنی» یا «خودت را از این حالت خارج کن، به آن بدی هم که فکر می کنی نیست»

افراد مبتلا به خوبی این مسئله را احساس می کنند که دوستان، همکاران و خانواده های آنها نمی توانند مشکل آنها را درک کنند و با آنان همدلی نشان دهند وبا نگرانی از اینکه دیگران آنها را به عنوان فردی متمارض تلقی کنند، ناراحتی شان را دو چندان می سازد.

ضرورتهای تحقیق

تندرستی یکی از نعمتهای بزرگ در زندگی انسان است و نمی توان منکر شد که سلامتی روانی در زمره بالاترین نعمتهاست . و بدیهی است که بیماران روانی مخصوص به یک قشر ویا طبقه خاصی نبوده و تمام طبقات جامعه را شامل می شوند و امکان ابتلا به ناراحتی های روانی برای تمام افراد وجود دارد . از میان اختلالات رفتاری زنان و بیماری آنان لازم است که بیشترین توجه به بیماری افسردگی شود زیرا افسردگی نوعی احساس غم است که اگر درجهت جلوگیری از آن اقدامی نشود به تدریج منجر به گوشه گیری خواهد شد و تقریبا حالت بی تفاوتی به انسان دست می دهد و این زنگ خطر بزرگی است برای زندگی چرا که چنین شخصیتی دچار نوعی کوری می شود و در اثر همین کوری خوبیهای زندگی را نادیده گرفته و فقط بدیها را می بیند واضح است چنین شخصی اکثر اوقات در تنهایی به سر میبرد و هرگز حاضر به رقابت مثبت در هیچ عملی نیست زیرا که خود را شایسته رقابت با دیگران نمی داند و در نتیجه پس از چندی اعتماد به نفس خود را از دست می دهد و مسلم است که نتیجه کارش نه رضایت بخش خواهد بود نه قابل اعتماد . وجود یک بیمار روانی به کار عادی – اقتصادی خانواده لطمه شدید وارد می کند درآمد را کاهش داده و از لحاظ روابط انسانی سایر افراد خانواده را در وضع ناراحت و تاسف باری قرار می دهد . مراقبت و نگهداری بیمار روانی زندگی خانواده را مختل و نشاط و رفاه فردی را از اعضای خانواده سلب می کند . برای سازمان های درمانی – آموزشی – سیاسی – اقتصادی – انتظامی مساله بزرگ و پیچیده ای را ایجاد می کند . به این ترتیب عدم توجه به مسائل عاطفی و روانی زنان – آنها را با مسائل و مشکلات عدیده ای روبرو می کند و آنان را به صورت یک زن دشوار تحویل جامعه می دهد . تراکم مشکلات خطری است که زنان را تهدید می کند و مشکلی که بازشناسی – علت یابی و درمان نشده است با مشکل دیگری پیوند می خورد و ممکن است که در یک دور باطل به پاره ای انحرافات – کمبودها و حتی بزهکاریها در زنان منجر شود .

تعریف مساله


زندگی پر از فراز و نشیب های روحی است و زمانی که چرخ زندگی در سرازیریبیفتد ، نشیب های روحی تداوم یافته ، عملکرد طبیعی فرد مختل میشود و امکان بروز یک بیماری جدی و رایج به نام"افسردگی" افزایش خواهد یافت . افسردگی، روح ، جسم ، ذهن و رفتار فرد را درگیر می کند.

افسردگی – زنان – روابط اجتماعی

امکان بروز این بیماری هم درزنان وهم در مردان وجود دارد، اما بنا به دلایلی زنان دو برابر مردان به این بیماری مبتلامی شوند.
در کشور آمریکا در حدود 19 میلیون نفر ( 10/1 بزرگسالان ) مبتلا به افسردگی هستند . پژوهشگران نشان داده اند که شرایط بیولوژیکی و شیوه زندگی، از عوامل روانی – اجتماعی علت ابتلای بیشتر زنان به این بیماریست . از این رو اشاره به دو نکته حائز اهمیت است:
1-هر فردی به دلیل خاص خود ، ‌به این بیماری مبتلا می شود و حتی دو نفر از مبتلایان به دلایل مشابه ، دچار افسردگی نشده اند .
2ـعلائم افسردگی در بیشتر مواقع بروز می کند ، ولی زمانی که شخص،عزیزی را از دست می دهد، ‌احساس اندوه، ناامیدی و کاهش توانایی های روزمره،علائمی عادی به نظر می رسند.
همانطور که ذکر شد ، زندگی مملو از فشارهای روانی ، کار زیادوخسته کننده ، بیکاری دراز مدت ، در گیری ها و مشکلات خانوادگی و مالی ، تحریک پذیری فرد را افزایش خواهد داد . از آنجا که میزان تحمل فرد محدود است ، تا نقطه ای خاص می تواند تحریک شده و تجربه های مطلوب را پشت سر بگذارد. اما زمانی که تحریک احساسات ادامه پیدا کند ،‌ممکن است فرد نتواند مانند روزها یا ماه های قبل زندگی کند و به کار و فعالیتادامه دهد ؛ لذا حالتی گذرا پدید خواهد آمد که گاه به یک بیماری جدید تبدیل خواهد شد .

انواع افسردگی و علائم آن

افسردگی دو نوع است ،‌ یک قطبی و دو قطبی . در نوع دوم ( دو قطبی ) علاوه بر احساسغم واندوه ، با علائمی چون پرحرفی ، فعالیت زیاد و تحریک پذیری نیز رو به رو خواهیم بود . زنان کمتر از مردان به نوع دوم ( دو قطبی) افسردگی مبتلا می شوند . علائم افسردگی عبارتند از:

علائم افسردگی
1- شکایات مختلف جسمی و دردهای پراکنده
2- احساس خستگی دائم
3- سوء هاضمه و یبوست
4- اختلالات قاعدگی و جنسی
5-عدم احساس شادی و نشاط
6- لذت نبردن از زندگی
7- زودرنجی
8-از دست دادن توانایی انجام کارهای روزمره
9- کم خوابی و کم اشتهایی و گاهی برعکس
10-از دست دادن قدرت تصمیم گیری
11- احساس بی ارزشی و بی کفایتی
12- اشتغالات ذهنی دائمی درباره مرگ
13- اقدام به خودکشی

بررسی علت های افسردگی
عوامل متعددی چون ارث ، محیط ، شخصیت فرد و اجتماع در بروز افسردگی دخالت دارند .

الف ) ارث
امکان بروز افسردگی در فردی که سابقه‌ ابتلایبه اینبیماری را در خانواده خود داشته ، زیاد است ( به ویژه نوع دو قطبی )با توجه به اینکه افرادی که سابقه ژنتیکی ندارند نیز ممکن است به این بیماری دچار شوند .
ب ) محیط
عوامل ایجاد کننده ی فشار روانی در زندگی همه یما وجود دارد که از جمله ی آنهامی توان بهاز دست دادن عضوی از خانواده و دارایی ، اشکال در برقرار کردن ارتباطبا اطرافیان ، مشکلات مالی و تغییر چشمگیر در شیوه و سبک زندگیاشاره کرد که این هااز جمله عوامل مهم تلقی می شوند. به علاوه ، اعتیاد در3/1 مواردمنجر بهبیماری افسردگی خواهد شد .
ج )عامل های روانی اجتماعی
یک انسان منفی باف ، از اعتماد به نفس پائینی برخوردار است و نمی تواند وقایع زندگی خود را در دست بگیرد . دیدگاه و نگرش منفی سبب می شود که اثر عوامل استرس زا بیشتر شده و تندرستی فرد به خطر بیفتد . پژوهشگران معتقدند که منفی بافی در کودکی شکل گرفتهو پرورش دختران به شیوه های سنتی سبب بروز این گونه تفکر و دیدگاه خواهد شد .

هورمون ها وافسردگی


هر چقدر که بعضی از زنان سعی درانکار دارند، ولی این طور به نظر می رسدکه تفاوت های هورمونی که در جنس زنانه وجود دارد تمایل به بروز افسردگی در ایشان را افزایش می دهد. درحقیقت، افسردگی و اختلالات هورمونی ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر دارند. از آنجایی که میزان جریان هورمون ها در زنان بیشتر است، می تواند یک دلیل دیگر برای ریسک بالای ابتلای آنها به افسردگی باشد و به همین دلیل است که دختران پس از بلوغ جنسی یعنی زمانی که هورمون های زنانه شروع به ترشح می کنند، حساس تر از پسران هستند. درحقیقت زنان، به ویژه دردوران مربوط به تولید مثل(قاعدگی، تخمک گذاری، بارداری و یائسگی) نسبت به افسردگی آسیب پذیرتر هستند.
تغییرات هورمونی دراین دوران برانتقالات عصبی که کنترل روحیات را بر عهده دارند، اثر می گذارند. هورمون استروژن هم با واکنش در برابر استرس، دربروز افسردگی اثر دارد و در مواقع بروز استرس، در بروز افسردگی اثردارد. درمواقع بروز استرس غده آدرنال به میزان زیادی هورمون کورتیزول ترشح می کند که فعالیت سیستم دفاعی و سوخت و ساز بدن را افزایش می دهد و می توان به راحتی گفت ترشح اضافه استروژن هم سبب افزایش ترشح هورمون کورتیزول و هم باعث کاهش فعالیت آن می شود تا دوباره به میزان طبیعی بازگردد.
در طول دهه های اخیر مطالعات بسیاری نشان داده است که بیش از نیمی ازافرادی که دچار افسردگی های عمیق بوده اند، دارای میزان زیادی از کورتیزول بوده اند اگر هورمون استروژن میزان کورتیزول را پس از استرس افزایش می دهد، پس این هورمون زنان را بیشتر به سوی افسردگی می کشاند، به ویژه پس از یک تنش عصبی.

آنچه زنان درباره افسردگی باید بدانند:


تنوع عوامل موجود در زندگی یک زن نفش مهمی در بروز افسردگی ایفا می کند . عوامل خاصی مانند تولید مثل ،‌ هورمون های ژنتیک و شخصیت ، عوامل بیولوژیکی و رنج هایی که زنان در زندگی خود متحمل می شوند قابل توجه اند . البته زنان بسیاری هستند که با این عوامل روبه رو شده اما هیچکدام از عوامل بیماری افسردگی در آنها مشاهده نمی شود.

بلوغ و افسردگی


پیش از بلوغ ، دختران و پسران کمتر دچار افسردگی می شوندواین نسبتدر سنین 11 تا 13 سالگی تغییر می کند . در سن 15 سالگی دختران دو برابر پسران به این بیماری مبتلا می شوند؛ البته در دوره‌ بلوغ، نقش ها و انتظارهای فرد به طور چشمگیریتغییر پیدا می کند و فشار روانی ناشی از بلوغ ، شکل گیری هویت فرد ، تشکیل اندام های جنسی ، جدا شدن از خانواده واستقلال در تصمیم گیری ،پسران و دختران را درگیر می سازد . تغییرات هورمونی ، ذهنی و جسمی نیز فشار روانی خاص خود را ایجاد خواهد کردو به علت ظرافت های خاص دختران بیش از پسران علائم افسردگی ، اضطراب و اختلال های گوارشی را نشان می دهند .

دوره میانسالی و نقش روابط اجتماعی و محیط های شغلی


پژوهشگران معتقدند که علت بروز افسردگی در زنان ، آسیب پذیرتر بودن آنان نیست بلکه بیشتربستگی به فشاری دارد که با آن روبه رو می شوند . مسئولیت بیش از حد در محیط کار یا در منزل ، جدا شدن از همسر و به تنهایی مسئولیت پرورش فرزند یا فرزندان را به عهده گرفتن ،‌ مراقبت از والدین یا فرزندان از جمله فشارهایی هستند که زنان را متأثر می سازد . کیفیت زندگی مشترک نیز تأثیر قابل توجهی بر ابتلا به این بیماری دارد . اگر زن وشوهر روابط دوستانه ، محکم و همراه با اعتماد دو جانبه نداشته باشند ، از زندگی مشترک خود احساس رضایت نمی کنند و در نتیجه میزان خطر ابتلا به افسردگی افزایش خواهد یافت.

دوره های تولید مثل


دوره های تولید مثل زنان مانند تخمک گذاری ، ‌دوره قاعد گی ، دوره بعد از وضع حمل ، یائسگی و حتی عقیم شدن ، نوسان هایی را در روحیه و خُلق زنان ایجاد می کند و ممکن است در دوره های کوتاه مدت به بروز افسردگی منجر شود . بنا به نظر محققین ، هورمون ها بر مغز اثر گذاشته ، روحیه و احساسات فرد را تغییـر می دهد و رابط های شیمیایی مغز تحت تأثیر هورمون ها قرار می گیرند . بیشتر زنان در دوره قاعد گی با تغییرهای جسمی و رفتاری زیادی مواجه می شوند که گاه به صورت احساس افسردگی و تحریک پذیری بروز می کنند . این تغییرها پس از تخمک گذاری ایجاد شده و تا زمان شروع قاعد گی شدیدتر می شوند . تغییر روحیه ، پس از وضع حمل نیز به صورت گذرا بروز می کند . علاوه بر این ،‌ دوره نگهداری از فرزند به دلیل دشواری ها و استرس های خاص خود می تواند خطر ابتلا به بیماری راافزایش دهد ، به ویژه در افرادی که سابقه ابتلا به دوره های کوتاه مدت افسردگی را ذکر می کنند .

نقش عوامل نژادی ، اجتماعی و فرهنگی


نژادهای مختلف از نظر ابتلا به افسردگی متفاوت اند . از نظر اجتماعی و فرهنگی ، زنانی که در

دوره ی‌کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند ، بیش از سایرین به افسردگیمبتلا می شوند چنانچه این آزارها باعث تخریب اعتماد به نفس شدهو احساس پوچی در فرد ایجاد می کند . به علاوه احساس گناه ، ‌سرزنش خویشتن و انزوای اجتماعی را نیز به دنبال دارد . پرورش یافتن در یک خانواده بی کفایت نیز از جمله عوامل مهم ابتلا به افسردگی در سالهای بعدی عمر به حساب می آید .
فقر و پائین بودن سطح زندگی نیز دستاوردهایی جز فشارهای روانی ، انزواطلبی ، عدم دستیابی به منابع جدید را به همراه نخواهد داشت . در بین افراد کم درآمد ناامیدی ، ناراحتی و نارضایتیبه ویژه کسانی که مورد حمایت اجتماعی قرار نگرفته اند ، رواج دارد .

سالخوردگی و افسردگی


در دوره ی‌سالخوردگی ، زمانی که فرزندان یکی پس از دیگری خانه و خانواده را ترک می کنند، زن با یک خانه ی تهی مواجه خواهد شد . برخی از زنان که مستعد ابتلا بهبیماریافسردگی هستند، با از دست دادن هویت و هدف زندگی روبه رو می شوند . البته بسیاری از سالمندان از زندگی خود رضایت دارند و آنچه اهمیت دارد این است که نباید افسردگی را با واکنش های طبیعی ناشی از مشکلات اقتصادی ، جسمی و اجتماعی اشتباه کرد .