رپو فایل

مرجع دانلود و خرید فایل

رپو فایل

مرجع دانلود و خرید فایل

بررسی علل و عوامل افت تحصیلی دانش آموزان

از مهمترین آفتهای نظام‌های آموزشی جهانی و من جمله کشور ما افت تحصیلی است که همه ساله به صورت های گوناگون تعداد بسیاری از استعدادهای بالقوة انسانی و منابع اقتصادی جامعه را هدر داده و نابسامانیهای فردی و اجتماعی را بر جای می‌گذارد، هرچند پاره ای از موارد افت تحصیل در بعضی از رشته‌های خاص بیشتر مشاهده می‌شود ولی می‌توان علل آن راتقریباً یکسان دانست ا
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 3
فرمت فایل doc
حجم فایل 377 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 149
بررسی علل و عوامل افت تحصیلی دانش آموزان

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

بررسی علل و عوامل افت تحصیلی دانش آموزان

از مهمترین آفتهای نظام‌های آموزشی جهانی و من جمله کشور ما افت تحصیلی است که همه ساله به صورت های گوناگون تعداد بسیاری از استعدادهای بالقوة انسانی و منابع اقتصادی جامعه را هدر داده و نابسامانیهای فردی و اجتماعی را بر جای می‌گذارد، هرچند پاره ای از موارد افت تحصیل در بعضی از رشته‌های خاص بیشتر مشاهده می‌شود ولی می‌توان علل آن راتقریباً یکسان دانست: از جمله افت بر اثر قصور در اعمال و روش های مناسب آموزشی و پرورشی توسط نظام آموزش و پرورش،معلمان، خانواده، … .

بررسی عوامل مؤثر بر پیشرفت و ترقی جوامع پیشرفته نشان می‌دهد که همة این کشورها از آموزش و پرورش توانمند و کارآمد برخوردار بوده‌اند. این نهاد از یک سو با کودکان و نوجوانانو جوانان خلاق، مبتکر و مستعد واز طرف دیگر با طیف
گسترده ای از مردم به عنوان خانواده یا اولیای دانش‌آموزان در ارتباط است و تعلیمات وآموزش‌های خود را چه مثبت و چه منفی به پیکرة جامعه تزریق می‌کند.

بدون تردید هیچ نظام آموزشی نمی‌تواند صددرصد به اهداف آموزشی خود برسد،ولی موفق بودن هر نظام آموزشی نزدیک‌تر شدن هرچه بیش‌تر به اهداف تعیین شده بستگی دارد برای نزدیک‌تر شدن به اهداف نظام آموزشی حتماً می‌بایست عوامل مؤثر بر افت تحصیلی را شناخت و اثرهای آن راکاهش داد.

چرا درس نمی خوانید؟!

یکی از مهمترین آفات نظام آموزشی جهان از جمله کشور ما «افت تحصیلی» است که همه ساله به صورتهای گوناگون بخش عمده ای از استعدادهای بالقوه انسانی و منابع اقتصادی جامعه را به هدر می دهد و نابسامانیهای فردی و اقتصادی زیادی برجای می گذارد. این پدیده به صورت مردودی یا ترک تحصیل و یا کجرویهای دیگر جلوه می نماید.
کارشناسان مسائل اجتماعی در بررسی علل و عوامل افت تحصیلی دانش آموزان به دو دسته عوامل فردی و اجتماعی اعتقاد دارند که توجه به آنها و ریشه یابی این عوامل می تواند در دست یابی به موفقیت دانش آموزان مؤثر واقع شود درحالی که عدم توجه به این عوامل و سهل انگاری در این مورد ضررها و زیان های جبران ناپذیری به نسلی وارد خواهد ساخت که آینده کشور با دستهای آنان ساخته خواهد شد.

شرایط خانوادگی

مطالعه دانش آموزانی که دارای افت تحصیلی هستند نشان می دهد یکی از عوامل مؤثر براین پدیده مسائل خانوادگی به ویژه از هم گسیختگی خانواده، کم سوادی والدین، مشکلات عاطفی، انزوا، جو اجتماعی، روانی خانواده، عدم ارتباط صمیمانه با پدر و مادر، میزان درآمد خانواده، شغل والدین، میزان تفاهم والدین، حضور یا عدم حضور والدین، وضعیت تحصیلی سایر خواهران و برادران می باشد که در سلامت روحی و جسمی دانش آموز تأثیر فراوانی می گذارد.
دانش آموزی که از شرایط خانوادگی مناسب و پشتیبانی و حمایت عاطفی والدین خود برخوردار نیست و نیازهای روحی و روانی اش تأمین نمی شود درپی ارضای احتیاجات خود دچار بی توجهی به تحصیل یا ترک آن می شود.
پاسخ گفتن به نیازها از سوی والدین لازمه موفقیت هر دانش آموز است درحالی که برخی از والدین بدون آگاهی از وظیفه خود در قبال دانش آموز فقط از او انتظار موفقیت دارند.
نتایج یک تحقیق نشان می دهد که میزان تحصیلات والدین تأثیر فراوانی در کیفیت تحصیلی دانش آموز دارد، زیرا والدین تحصیل کرده به ویژه پدران در حل مشکلات درسی فرزندان بهترین یاور آنها خواهند بود و می توانند برای فرزندان خویش الگوهای بسیار زیبایی از تعلیم و تربیت باشند.

عامل اقتصادی

عدم اشتغال سرپرست خانواده و ناتوانی او دربرآوردن کامل نیازهای افراد خانواده در افت تحصیلی فرزندان تأثیر فراوانی دارد، چرا که عدم توجه به ارضای نیازهای اولیه فرزندان موجبات بی توجهی به نیازهای روحی و عاطفی آنها نیز می شود و بچه ها برای تامین نیازهای خود مجبور به ترک تحصیل و ورود به بازار کار و اشتغال می گردند.
تحقیقات نشان می دهد که بحران های اقتصادی، کاهش درآمد و فقر و بیکاری خانواده ها نه تنها در افت تحصیلی دانش آموزان تأثیر می گذارد، بلکه انگیزه ای برای سوق دادن افراد به سوی جرایم و تخلف از مقررات اجتماعی می شود.
همچنین فراهم نکردن تسهیلات آموزشی از جمله مدارس خوب، وسایل تحریر مناسب، البسه و تغذیه کافی و مناسب از سوی والدین باعث سرخوردگی و عدم گرایش کودکان و نوجوانان به مدرسه و درس خواندن می شود.
حضور پدر در خانه از جمله عواملی است که بر روی نرفتن یا رفتن دانش آموز به مدرسه تأثیر می گذارد. مطالعه تقریباً نیمی از کودکانی که از درس خواندن محروم شده اند نشان می دهد که والدین این کودکان یا از هم جدا شده اند یا فوت کرده اند یا احیاناً دارای پدر معتاد بوده اند، چرا که الکل و دیگر مواد مخدر نیز بر زندگی نوجوانانی که والدین آنها به مصرف مواد مخدر وابسته باشند تأثیر فراوانی بر جای می گذارد. این قبیل نوجوانان نه تنها بعدها در معرض خطرات ناشی از مصرف مواد مخدر هستند بلکه از مشکلات روانی، اجتماعی نیز رنج می برند.

شیوه کنترل دانش آموزان در مدرسه

هرچه شیوه کنترل دانش آموزان در مدارس آمرانه، خشک و قیم مابانه باشد احساس از خودبیگانگی، ترک تحصیل، افت تحصیلی، بی انضباطی، رفتارهای نامتعادل و مخرب و عدم مشارکت در بین دانش آموزان مشاهده می شود.
در حالی که ارتباط صمیمانه و صادقانه بین مدیر، کادر آموزشی و دانش آموزان نشان دهنده جوی آزاد و باز در مدرسه است و کنترل دانش آموزان به سمت شیوه های انسانی، متعادل و دموکراتیک جهت گیری پیدا می کند و بازده تحصیلی دانش آموزان افزایش می یابد و زمینه های پیشرفت آنان نه تنها در درس بلکه در زندگی فراهم می یابد.
مطالعه دانش آموزانی که دارای افت تحصیلی هستند نشان می دهد که اگر این دانش آموزان با معلمان خود ارتباط صمیمانه ای برقرار کنند در کاهش مشکلات عاطفی و پیشرفت تحصیلی آنان بسیار موثر می باشد این قبیل دانش آموزان اگر در فاصله ای نزدیک از معلم در کلاس قرار بگیرند قادر خواهند بود که وقت بیشتری را صرف فعالیت های درسی کنند و از حمایت بیشتر معلم برخوردار شوند که همین مسئله در رشد تحصیلی آنان تأثیر خواهد گذاشت.
البته باید توجه داشت که کودک و نوجوان احتیاج به انضباط دارد اگرچه انضباط و آزادی بی اندازه هر دو زیان آور است، اما کودک و نوجوان احتیاج به محدودیت و کنترل منطقی و عاقلانه دارد و اگر از حد خود پا را فراتر بگذارد باید متوجه باشد که تنبیه در انتظار اوست. این تنبیه باید توأم با محبت و دلسوزی باشد و نوجوان به خوبی آن را درک کند.

تغذیه مناسب

تغذیه مناسب به ویژه وجود ذخایر غنی آهن در غذاهای دانش آموزان باعث افزایش توانایی آنان در فراگری دروس مختلف خواهد شد. دختران و پسرانی که به سن بلوغ می رسند به علت جهشی که در رشد پیش می آید به آهن بیشتری نیاز دارند و این مسئله در میان دختران بیشتر وجود دارد و اگر از تغذیه مناسب برخوردار نباشند به فقر آهن دچار می شوند. اثرات فیزیولوژیک و جسمانی ناشی از فقر آهن در دانش آموزان به کاهش بازدهی و بهره وری ذهنی و بدنی می انجامد.
شواهد مختلف نشان می دهد که کاهش ذخایر آهن بدن، حتی اگر کم خونی وجود نداشته باشد، اثرات بسیار منفی بر فرایندهای شناختی، یادگیری، قدرت توجه و تمرکز ذهنی خواهد داشت. آهن برای عملکرد صحیح مغز در تمامی سنین یک عنصر ضروری است.
از سوی دیگر کلسیم، پروتئین، فسفر، ویتامین D و سایر ویتامین های موجود در غذاها بر روی استخوان سازی، رشد جسمانی و فعالیت مغز اثر مطلوبی می گذارد؛ بنابراین توصیه های تغذیه ای بویژه خوردن لبنیات، انواع گوشت ها، سبزیجات، میوه و حبوبات برای تأمین نیازهای تغذیه ای دانش آموزان ضروری و حیاتی است.
بنابراین توجه به نیازهای تغذیه ای دانش آموزان باید در رئوس اقدامات برنامه ریزان و مسئولین آموزشی کشور قرار گیرد تا تمام دانش آموزان از این امکانات برخوردار باشند و دانش آموزانی که به دلیل درآمد پایین والدینشان از تغذیه مناسب برخوردار نیستند و متقابلاً از هوش و استعداد بالایی برخوردارند دچار افت تحصیلی نشوند.
ارائه تغذیه رایگان در مدارس به ویژه در مدارس ابتدایی و راهنمایی می تواند از جمله گام های مؤثر در این زمینه باشد.

ارتباط با دوستان

توانایی دانش آموز در دوست یابی و حفظ آن، ارتباط جتماعی و مشارکت دانش آموز در فعالیت های اجتماعی باعث می شود که ضمن ایجاد رابطه ای متقابل نیازهای روانی خود را برآورده کند و در امر تحصیلی هم با تبعیت از رقابت سالم به موفقیت نائل شود.
انتخاب دوستان مناسب و تشخیص داشتن رابطه ای سالم و سازنده تنها به وسیله نوجوان امکان پذیر نیست و باید توسط والدین در مرحله نخست و سپس مربیان آموزشی این مشاوره و راهنمایی ها صورت بگیرد تا دانش آموزان در معرض دوستی های ناباب و ناپاک قرار نگیرند. ارتباط با دوستان ناباب بخصوص جنس مخالف باعث ایجاد مشکلات رفتاری می شود، اضطراب دانش آموزان را بالا می برد و در میزان پیشرفت تحصیلی مؤثر است.
دانش آموزانی که با جنس مخالف رابطه دارند ساعات زیادی از زمانی که در مدرسه حضور دارند و ساعاتی از اوقات فراغت منزل را که باید به تحصیل و تعمق بپردازند درگیر مسائل فکری دوستی با جنس مخالف هستند و همین عدم آمادگی ذهنی و کمی وقت خود موجبات افت درسی آنان می شود.
والدین با انتخاب دوستان مناسب برای فرزندشان و فراهم کردن زمینه مساعد برای مراوده در محیط های خانوادگی و هم چنین فراهم نمودن محیط عاطفی توأم با حسن تفاهم بین افراد خانواده می توانند از گرایش جوانانشان به دوستی های نامناسب جلوگیری کنند و زمینه را برای پیشرفت تحصیلی فرزندشان فراهم آورند. ...انه لا یائس من روح الله الا القوم الکافرون- یوسف - ۸۷

نکاتی دیگر ، بلکه تکراری اما مهم از افت تحصیلی

کاربرد اصطلاح «افت تحصیلی » یا اتلاف در آموزش و پرورش، از زبان اقتصاددانان گرفته شده و آموزش و پرورش را به صنعتی تشبیه می‌کند که بخشی از سرمایه و مواد اولیه را باید به محصول نهایی تبدیل می‌شد ، تلف کرده و نتیجه مطلوب ومورد انتظار را به بار نیاورده است. شاید این تشبیه چندان خوشایند نباشد اصطلاح “قصور در تحصیل” یا واماندگی در تحصیل از آن مطلوب تر باشد.

وقتی صحبت از افت تحصیلی می‌شود منظور تکرار پایه تحصیلی در یک دوره و ترک تحصیل پیش از پایان دوره نیست. به عبارت دیگر افت تحصیلی شامل جنبه های مختلف تحصیل چون غیبت مطلق از مدرسه، ترک تحصیل قبل از موعد مقرر، تکرار پایة تحصیلی، نسبت میان سنوات تحصیلی دانش‌آموز و سال‌های مقرر آموزش، کیفیت نازل تحصیلات دانش‌آموز در مقایسه با آنچه که باید باشد، کسب محفوظات به جای معلومات است.

به تجربه دیده شده که در دورة راهنمایی نسبت به دوره‌های ابتدایی و متوسطه عمومی افت تحصیلی بیشتری وجود دارد. این موضوع را می‌توان به وضعیت خاص این دوره که دانش آموز باید دروس متنوع تری رانسبت به دوره ابتدایی بگذراند و همچنین به بحران بلوغ و مشکلات آن که در این دوره اتفاق می‌افتد نسبت داد.

معمولاً مشاهده می‌شود که میزان ترک تحصیلی کرده ها و افرادی که مردود می‌شوند در مقاطع تحصیلی راهنمایی و متوسطه در پسران بیشتر از دختران است، این تفاوت را احتمالاً به عوامل زیر می‌توان نسبت داد:

• دختران اوقات فراغت خود را بیشتر درخانه می‌گذرانند و فرصت و امکان سرگرمی در بیرون از منزل راکمتر از پسران دارند و بیشتر مطالعه می‌کنند.

• معمولاً دختران به نمره قبول شدن بیش از پسران اهمیت می‌دهند و انگیزه قویتری دارند.

• دختران به حضور در کلاس درس بیشتر از پسران اهمیت می دهند و از مطالب کلاس بیشتر یادداشت برداری می‌کنند.

• تعداد دانش‌آموزان دختر در کلاس‌ها کمتر از پسران است و تراکم دانش‌آموز پسر درکلاس‌ها بخصوص در نواحی دورافتاده بیشتر است.

موضوع: تاثیر و روش تشویق در دانش آموزان

مقدمه :

یکی از روشهای بسیارموثر در تربیت ، تشویق کارهای خوب دانش آموزان است . هر انسانی طبعا خودش را دوست داشته و میل دارد شخصیت خود را کامل تر کند و دیگران به شخصیت وجودی او پی ببرند و از او قدر دانی و از کارهای خوب او تشکر نمایند ، اگر مورد تحسین قرار گرفت هر چه بیشتر به خوبی متمایل می گردد . شکی نیست که اولیا و مربیان چیزی جز خیر و صلاح و سلامت نمی خواهند ولی او آن را درک نمی کند . بدین نظر محرکی چون تشویق برای به حرکت در آوردن او به

سوی هدف مورد نظراست .

توضیح مساله :

آنچه موجب شد که در مورد آن بنویسم و در این زمینه تحقیق کنم این بود که وقتی در سال تحصیلی 85/84به موجب ابلاغ تعیی شده به مدرسه ی راهنمایی شرافت رفتم و از نزدیک با دانش آموزان و متوجه عملکرد آنها شدم بعد از گذشت دو ماه دو مسئله بسیار مرا متعجب و حیران کرده بود که می توانم اعتراف کنم که در طی 23 سال خدمت آموزشی با چنین مواردی مواجه وب خورد نکرده بودم .

1 . شاوغی و بی انضباطی بیش از حد رکثر دانش آموزان در دوره ی سال اول راهنمایی .

2 . عدم توجهو داشتن انگیزه ی درس خواندن .

نتیجه کیری :

پس از گذشت چند ماه عملکرد بسیار خوبی در پاسخ به سوالات مطرح شده در حیطه ی شناختی توسط دانش آموزان دیده می شد ونه تنها دانش آموزان از این کار لذت می برند بلکه خودم نیز تا حدودی اعتماد به نفسم زیاد شده بود . وقتی نحوهی درس خواندن دانش آموزان را با سه ماه قبل مقایسه می کردم احساس لذت و خوشحالی می کردم و به و ضوح تاثیر این راه حل جدید در عملکرد دیده می شد .

حقوق دانش آموز


نویسنده: علیرضا زکی زاده

اشاره:
حقوق در مفهوم کلی به مجموعه قواعد و مقررات حاکم بر جامعه گفته می شود و از این معنا حقوق کودک را می توان این طور بیان کرد:
مجموعه قواعد ومقررات بین کودک و هر فرد یا افرادی که با وی سروکار دارند. آشنایی با حقوق کودک از این منظر که آنان در آینده نقش اصلی و اساسی را در جامعه عهده دار خواهند شد بسیار مهم است و جامعه سالم و عدالت جو و عدالتخواه در گرو تربیت و آموزش صحیح این عزیزان خواهد بود.
نتیجه اینکه به نظر می آید در کنار قوانین سطحی موجود که در جهت احقاق حقوق کودک وضع شده می بایست آموزش هایی جدی و بعضا الزام آور برای تمامی افراد و موسساتی که در ارتباط با کودکان می باشند مشخص کرد.
در این مقاله سعی شده نگاه و اشاراتی به این گونه آموزش ها در ارتباط با افراد و موسسات شود.
نقش پدر و مادر
مهمترین وظیفه در تعلیم و تربیت اولیه و آمادگی کودک جهت آموزش حق و حقوق به عهده والدین می باشد. یکی از مهمترین وظایف هر زوجی داشتن اطلاعات و آگاهی از فرزنددار شدن است. این آگاهی ها از زمان تشکیل نطفه شروع شده تا دوران بارداری و حتی بعد از تولد ادامه دارد. کسب این آگاهی ها در داشتن فرزندی سالم از لحاظ جسمی و روحی بسیار موثر خواهد بود.
کودک که به دنیا می آید تحت آموزش ها و اطلاعات پدر و مادر و دیگر افراد جامعه قرار می گیرد و این وظیفه تا آن اندازه مهم می باشد که هر قدر سرمایه گذاری در این خصوص صورت گیرد به نظر باز هم نیاز می باشد. از طرفی واقف هستیم حقوق کودک طبق قوانین جهانی مشخص است، سوالی که مطرح می شود این است که آیا برخورد همه افراد جوامع مختلف نسبت به احقاق حقوق کودک یکسان است؟
متاسفانه با واقعیت های موجود جوامع مشاهده می شود اکثرا جواب منفی است و لذا وظیفه اولیه پدر و مادر که داشتن فرزندی صالح می باشد مشخص و پررنگ تر می گردد.
نقش پدر و مادر را در ایجاد فرزندی صالح و سالم از لحاظ جسمی و روحی را به این نکته بسنده می کنیم که مهمترین وظیفه می باشد.
نقش مدرسه
بعد از مرحله تولد و نقش پدر و مادر بر روند جسمی و روحی کودک، مهمترین وظیفه در جهت آموزش و رعایت مسائل حقوقی کودک را مدارس به عهده دارند. منظور از مدارس، خدمتگزار و مدیر و کارکنان و معلمین و هر فردی است که با دانش آموز سروکار دارد.
در این قسمت سعی شده به مهمترین مسائل حقوق کودک در مدرسه و مواردی که متاسفانه در بعضی مدارس تضییع حقوق کودک می شود اشاراتی گردد:
حق بازی
اصولا روحیه بازی کردن را می توان جزء خواسته های ذاتی کودکان دانست و با توجه به این روحیه آن را حقی برای کودکان دانست خالی از گزاف نگفته ایم این حق در مدارس باید رعایت شود و باید ترتیبی اتخاذ گردد که کودکان از آن استفاده بهینه ببرند. از طرفی در بعضی کشورها از این روحیه در جهت آموزش مسائل مختلف و رشد فکری کودک استفاده می کنند و متاسفانه در بعضی کشورها و در بعضی مدارس نه تنها از این روحیه بازی کردن استفاده نمی شود بلکه این حق از کودکان به دلایل مختلف از جمله فضای کوچک حیاط گرفته می شود ویا به دلیل بازی کردن مورد مواخذه قرار می گیرد که این را می توان به نوعی پایمال کردن حقوق کودک در زمینه بازی کردن تلقی کرد.
حق توجه و محبت
اصولا تمامی انسانها به توجه و محبت نیاز دارند واین توجه و محبت در مدرسه توسط کلیه کارکنان نسبت به کودکان جهت رشد روانی آنان لازم و ضروری است. پس می توان آن را یک حق دانست.
متاسفانه بعضا در مدارس و توسط بعضی افراد نه تنها دانش آموز مورد توجه و محبت قرار نمی گیرد بلکه به اشکال مختلف این حق پایمال و حالت تخریبی به خود می گیرد. مثلا از نگاه خشم آلود و تنبیه بدنی و روانی گرفته تا اینکه یک کودک در یک سال تحصیلی حتی یک بار هم مورد ارتباط کلامی و عاطفی و توجه قرار نمی گیرد و...
حق نشاط و شادی
کودک به نشاط و شاد بودن جهت رشد روانی نیاز دارد و متولیان آموزش و پرورش در طرح ها و برنامه های خود باید بیشتر به این مورد توجه داشته باشند چون یکی از ویتامین های روانی هر انسانی بالاخص کودک محسوب می شود پس این مورد را هم می توان یک حق برای کودک دانست.
متاسفانه بعضا مشاهده می شود کودک یا دانش آموز به خاطر نشاط یا چهره خندانش که جزء ویژگی های وی محسوب می شود مورد مواخذه قرار گرفته و حتی بی انضباطی وی تلقی می شود و...
حق عدالت گری
عدالت گری نیز جزء ذاتی هر انسانی می باشد و نباید این طور تلقی شود که کودکان از این قضیه چیزی نمی دانند. با کمی توجه و با توجه به مثال زیر می توان متوجه شد که کودکان نسبت به این قضیه کاملا توجه و حتی حساسیت نشان می دهند. مثال: در اختلافی که در حیاط مدرسه بین 5 نفر دانش آموز که همه آنان مقصر هستند معاون مدرسه اگر با چهار نفر آنان برخورد کند، اولین گفته های آن چهار نفر این خواهد بود که چرا شما به نفر پنجم کاری ندارید. این نشان دهنده آن است که آنان بی عدالتی را نمی خواهند و از طرفی اگر به طور صحیح با آنان برخورد شود خواهیم دید که به راحتی عیوب خود را قبول خواهند کرد.
یا تفاوت قائل شدن بین دانش آموز درس خوان و درس نخوان اصلا مورد قبول دانش آموزان نیست و یا...
حق تحصیل
یکی از حقوق مسلم کودکان تحصیل است که خوشبختانه در اکثر کشورها شناخته شده است ولی متاسفانه در نحوه اجرا و آموزش عمدتا مشکلاتی وجود دارد. مشکلاتی از قبیل کمبود مدارس که موجبات دلسردی کودک و والدین وی از تحصیل شده و در نهایت شاید منجر به ترک تحصیل کودک شود.
بعضا نقص قوانین و آئین نامه های داخلی آموزش و پرورش و مدرسه در نهایت شاید با بی تدبیری بعضی از مدیران منجر به ترک تحصیل یا اخراج دانش آموز از مدرسه شود. به طور مثال: دانش آموز به دلایل شیطنت یا بی انضباطی مجبور است از کلاس درس اخراج موقت یا یکروزه یا... شود. یا در پایان سال تحصیلی دانش آموزی به دلایل درسی یا بی انضباطی آن قدر با بی اعتنایی و به نوعی اذیت روانی مواجه شود که درس نخواندن را ترجیح می دهد یا انگیزه لازم برای درس خواندن را از دست می دهد.
نتیجه اینکه در تعلیم و تربیت نباید با روشهای نامناسب موجبات عدم تحصیل کودک یا دانش آموز را فراهم کرد. در نتیجه حصول چنین اعمالی می توان این طور استنتاج کرد که حقوق کودک را سهوا پایمال کرده ایم.
حق بیان و اظهار نظر
اکثر جوامع دنیا اظهار می دارند افراد جامعه با آزادی بیان و حق اظهار نظر وانتقاد و پیشنهاد روبرو هستند در حالی که گاهی در مدارس با عکس این قضیه مواجه هستیم. به طور مثال: دانش آموز اگر انتقاد یا پیشنهادی از عملکرد معلم خود یا مدرسه دارد به شکل های مختلف سرکوب می شود.
یا در فرم هایی که به دانش آموز یا اولیای وی در خصوص “لطفا پیشنهاد یا انتقاد خود را بیان فرمایید” گاهی اوقات این فرم علیه خود افراد استفاده می شود.
آیا برخوردهای دوگانه ای که در خصوص آزادی بیان و اظهار نظر و... نسبت به کودکان می شود این تصور را در ذهن آنها ایجاد نمی کند که حقی در این خصوص وجود ندارد؟
حق احترام
یک مورد از رشد شخصیت و بالندگی تمامی افراد جامعه خصوصا کودکان احترام گذاشتن به آنها می باشد در برخی مدارس این حق به شکلهای مختلف از جمله با کلمات تخریبی که بیشتر روان کودک را مورد آزار و لطمه قرار می دهد، صورت می گیرد.
متاسفانه می توان اظهار داشت عده ای از کارکنان مدرسه آگاهی چندانی به نقش روانی کلمات ندارند. یکی از مواردی که بعضا توسط بعضی کارکنان مدرسه رعایت نمی شود شوخی کردن با دانش آموز می باشد مثلا مربی جهت ایجاد نشاط و خنده در کلاس با شوخی کردن، شخصیت و احترام دانش آموز را نزد دیگران تخریب می نماید.
متاسفانه اینکه اگر آن مربی محترم مورد اعتراض دانش آموز قرار گیرد شاید به کسر انضباط و احضار ولی و حتی اخراج دانش آموز از مدرسه منجر گردد.
حق بهداشت
بهداشت و رعایت آن در مدرسه بسیار مهم و قابل توجه است. فضای بهداشت مدارس از بوفه و سرویس های آبخوری و دستشویی و... می بایست طوری مجهز و آماده گردد که دانش آموز دچار مشکل یا بیماری و... نگردد.
به نظر می رسد با رفع کمبود اعتبار و در بعضی مواقع رفع عدم توجه مسئولان و مدیران مدرسه تا حد زیادی مشکلات بهداشتی مدارس رفع گردد تا یکی دیگر از حقوق اولیه دانش آموزان پایمال نگردد.
حق داشتن وسایل و امکانات تحصیل
در دنیای امروز جهت تعلیم دانش آموزان، دیگر وسایل ابتدایی (میز و نیمکت و بعضا وسایل کمک آموزشی ناقص و اولیه) جوابگوی نیاز دانش آموزان باشد نیست (ناگفته نماند متاسفانه نقاط محروم جامعه ما از همین نیازهای اولیه و ابتدایی نیز برخوردار نیستند.)
اگر با علم امروز خواهان آموزش اصولی ومنطقی باشیم نیاز به تجهیز مدارس با امکانات روز هستیم در غیر این صورت بازدهی و کیفیت آموزش مسلما افت خواهد کرد و متاسفانه این مورد را هم می توان از موارد پایمال شدن حقوق دانش آموز تلقی کرد.
حق داشتن مربیان کارآزموده
مربی و معلم و یا هر فردی که با دانش آموز سروکار دارد باید از آموزش های علمی و روانشناسی برخوردار باشد زیرا لازمه رشد و آموزش دانش آموز وجود افرادی است که توانایی علمی و از آن مهم تر توانایی و مهارت های آشنایی با مسائل روحی و روانی دانش آموز را داشته باشند. اگر چنین افرادی در آموزش و پرورش مشغول به انجام وظیفه نباشند دچار مشکلات خواهیم شد که بارزترین آنها عدم ارتباط صحیح ومنطقی بین دانش آموز و مربی وعدم نشاط و شادابی دانش آموزان و عدم روحیه لازم می باشد. اگر واقع بینانه این قضیه را بررسی کنیم نداشتن یا کمبود چنین مربیان قوی و کارآزموده یکی دیگر از موارد پایمال شدن حقوق دانش آموزی است.
حق امنیت روانی
مسئله ای که در این بعد مطرح است این است که تحصیل یا آموزش دانش آموز در مدارس چگونه و توسط چه افرادی باید صورت بگیرد؟ به عبارتی شیوه آموزش به صورتی نباید باشد که امنیت روحی دانش آموز لطمه ببیند و حتی به خطر بیفتد مثلا بعضا در مدارس دیده می شود از تهدید، اخراج موقت و دائم و یا ترساندن از تجدیدی و مردودی و یا جمله معروف “به ولی ات تمام چیزها را خواهم گفت” توهین و شوخی های مربی در جمع نسبت به دانش آموز و یا... استفاده شود.
در نتیجه اگر دانش آموز به هر شکلی امنیت را در مدرسه احساس نکند آموزش لازم را نخواهد داشت و یکی از عوامل افت تحصیلی و یا به عبارت حقوقی آن پایمال شدن حق دانش آموز در این موضوع می باشد.
جامعه
بعد از نقش پدر ومادر وعوامل مدرسه در رعایت و آموزش حقوق کودک نقش جامعه مطرح می باشد. وظیفه جامعه در شکل گیری و میزان اثرگذاری در آموزش و حقوق کودک در زمینه های مختلف می باشد که به قسمت هایی از آن اشاره می گردد؛
1- حق داشتن واستفاده از اماکن ورزشی و تفریحی (به تعداد لازم و کافی در هر منطقه)
2- حق داشتن و استفاده از اماکن هنری مثل فرهنگسراهای هنری
3- حق داشتن و استفاده از اماکن فرهنگی شامل کتابخانه های عمومی
4- حق داشتن احساس امنیت، منع کودک آزاری، گروگان گیری کودکان، استثمار کودکان، به کارگیری شغل های سخت و سنگین از کودکان با حداقل دستمزد و...
5- حق استفاده از امکانات تامین اجتماعی در صورت بروز محرومیت ها و...
در خصوص مسائل جامعه و میزان اثرگذاری آن بر افراد جامعه و خصوصا کودکان، مطالب زیاد و بسیار مهم می باشد. مسائل جامعه و اثرات آن را به عبارتی می توان مدارس نامریی تلقی نمود و امیدوار هستیم تمامی قسمت های جامعه و مسئولان مربوطه در جهت بهینه کردن عملکرد خود تجدید نظر نمایند.
نتیجه گیری:
اگر مدرسه و جامعه دنباله رو تربیت صحیح والدین نباشند حقوق و تربیت کودک در نهایت پایمال خواهد شد. در خصوص مدرسه با توجه به طرح گوشه ای از مسائل ذکر شده به نظر می آید می بایست در قوانین موجود آموزش و پرورش و بعضا نیروهای انسانی موجود تجدیدنظر یا به هر شکل دیگر مشکلات موجود رفع گردد تا انشاءالله به زمانی برسیم که تمامی مدارس ایران با عملکرد خوب خود پیوند بین مدارس و دانش آموز را محکم و استوار نمایند و عزیزان دانش آموز واقعا مدرسه را خانه دوم خود تلقی نمایند.
نکته دیگری که باید مطرح کرد این است که اگر قوانین مدونی تهیه و تنظیم گردد و به مورد اجرا گذاشته شود وضعیت نظام آموزش و پرورش حداقل از منظر دانش آموز تا حد زیادی مرتفع خواهد شد. مثلا طبق قوانین حقوقی هر فرد نسبت به دیگری دچار تضرر گردد اگر عمدی باشد ضمن جزای کیفری می بایست جبران خسارت نیز کند و اگر غیرعمد باشد یعنی سهوا مسبب ضرر دیگری شود، مستوجب جبران خسارت نسبت به آن فرد می گردد (بستگی به نوع و خطا دارد) نسبت به این قانون استدلالی که می توان کرد این است که ما کارکنان آموزش و پرورش اگر سهوا مرتکب توهین، تنبیه بدنی یا باعث بیماری های روحی مانند اضطراب و نگرانی، استرس، شب ادراری و... نسبت به دانش آموز شویم مستوجب جبران خسارت هستیم و از طرفی شرعا در برابر خداوند متعال مسئول می باشیم. نبود چنین قوانین مدونی باعث گردیده است که یک کودک دانش آموز یا یک نوجوان دانش آموز به شکلها و عناوین مختلف حقوقش پایمال گردد و خیلی راحت در برابر این قضایا عده ای از کارکنان و معلمان و متولیان آموزش و پرورش با جملاتی نظیر این که “چون هدف ما آموزش است و یا عمدی در کار نبوده است و یا جمله “چوب معلم گله هرکی نخوره خله” و یا... از کنار این حقوق پایمال شده به راحتی بگذرند.


افت تحصیلی

نسان در درون خانواده متولد می‌شود، رشد می یابد و بسیاری از امور و مفاهیم را از خانواده می گیرد و همواره با آن سر و کار دارد، بنابراین مهمترین تجربیات انسانی که اساسی ترین عوامل شکل دهندة شخصیت محسوب می‌شود در درون خانواده شکل می گیرد خانواده نخستین مدرسه و مهد اصلی تربیت است، کارگاه اصلی الگوسازی است، زمینه ساز تحول و تکامل است ما هیچ بنیادی را نم
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 0
فرمت فایل doc
حجم فایل 86 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 57
افت تحصیلی

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

افت تحصیلی

مقدمه:

انسان در درون خانواده متولد می‌شود، رشد می یابد و بسیاری از امور و مفاهیم را از خانواده می گیرد و همواره با آن سر و کار دارد، بنابراین مهمترین تجربیات انسانی که اساسی ترین عوامل شکل دهندة شخصیت محسوب می‌شود در درون خانواده شکل می گیرد. خانواده نخستین مدرسه و مهد اصلی تربیت است، کارگاه اصلی الگوسازی است، زمینه ساز تحول و تکامل است. ما هیچ بنیادی را نمی شناسیم که جنبة سرنوشت سازی و تربیت از خانواده مؤثرتر باشد. کودک درسهای اصلی و اساسی خود را از خانواده می گیرد هر سازندگی یا اشتباهی که در آن واقع گردد مستقیماً در کودک اثر می گذارد.

خانواده عامل انتقال فرهنگ، تمدن، ادب و سنن است و اهمیت آن همیشگی است و برای دوام و بقای جامعه و تمدن و فرهنگ راهی جز آن وجود ندارد. از لحاظ واحد می یابیم که خانواده کوچک است ولی از لحاظ اهمیت بسیار مهم و بزرگ است. زیرا هستة اصلی و زیرساز جامعه های بشری است.

خانواده در کودکان دارای دو گونه تأثیر است: وراثتی و محیطی

در بعد وراثت باید گفت کودکان وارث بسیاری از صفات و ویژگیهایی از والدین خویشند، ازجمله: ساخت و اسکلت بندی بدن، مسائل مربوط به جنبه های هوشی و استعدادی، بیماریهای جسمی و روانی، مخصوصاً آنها که مزمن بوده اند، جنبه های مربوط به فیزیولوژی و وظایف اعضا و قد و رنگ و طول عمر و حتی طاسی سر، ویژگیهای مربوط به خون و ارهاش آن.

در جنبة محیط باید گفت طفل تحت تأثیر محیط داخل رحم و محیط بیرون است. سلامت یا عفونت های رحمی به کودک سرایت کرده و اثرات کشنده ای می تواند داشته باشد. محیط خارج رحمی برای او امری حتمی و اجتناب ناپذیر و حتی غیرقابل انتخاب و نوع تربیت آن تحمیلی و اجباری است. طبیعی است که کودک در چنین محیطی شکل گیرد و نتواند از جبر محیط لااقل در دوران کودکی رهایی یابد.

افراد یک خانواده، ساخته و پرداخته عوامل محیطی وراثتی هستند و به همین دلیل شخصیت شان شدیداً تحت تأثیر این عوامل است تا حدی که می توان گفت کودک آئینه‌ای تمام نما از معجون و ترکیب شخصیت والدین است. شرایط عادی و یا بحرانهای خانوادگی در او شدیداً اثر گذارده و رشد آنان را تحت نفوذ قرار خواهد داد. (قائمی، 1374)

خانه مکانی است که شخصیت اولیه انسان در آنجا شکل گرفته و سنتها و الگوها، قوانین و همین طور ضوابط آن، در کودک اثر داشته و برای او می تواند مثبت یا منفی باشد. زمانی بیشتر می توان به اهمیت خانواده واقف شد که فردی عاری از خانواده بشود و به خاطر مسائلی همچون طلاق، مرگ، و ... از خانواده جدا شود. خانواده می تواند عامل سازندگی یا ویرانی و نابودی اعضا خود مخصوصاً کودکان شود، خانواده می تواند سلامت و شرافت و یا انحرافات و اختلال در فرد ایجاد کند. خانواده همچنین در تذهیب اخلاق، حفظ سلامت جسمی و روانی و تربیت افراد تشکیل دهندة خود مؤثر است، در صورت موجود بودن کانون گرم خانوادگی همراه با سلامت و تربیت صحیح، می تواند عامل پیشرفت و تکامل هر یک از اعضای خود باشد.

بطور کلی می توان اینگونه بیان کرد که خانواده جایی است که تعلیم و تربیت همه جانبة کودک در آنجا صورت می گیرد. کودک طی تماسهای روزانه خود با اعضای خانواده با دنیای اطراف خویش آشنایی حاصل می کند و در معرض تجربیات جدید و فراگیری قانونمندی و اصول زندگی می باشد. اکثر متخصصین امور تربیتی، به نقش اساسی والدین در شکل گیری شخصـــیت کودک تأکید ورزیده و خانواده را به عنوان هستة اجتماعی معرفی می کنند. (نجاتی، 1371)

یکی از مهمترین مشکلاتی که معمولاً نظامهای آموزش و پرورش جهان، با آن روبرو می باشند و به عنوان عمده ترین معضل نظام آموزش محسوب می گردد افت تحصیلی است که هر سال بگونه های مختلف مقدار قابل توجهی از منابع انسانی و اقتصادی جامعه را تلف نموده و موجب آثار زیانبار و جبران ناپذیری در حیات فردی و خانوادگی افراد مردود برجای گذارده و نابسامانی های اجتماعی فراوانی نیز به وجود آورده و کارایی و باروری نظامها را با نقصان روبرو می سازد.

با توجه به مهم بودن این مسئله خاص و عام هر یک به دلایلی چند به این مسئله توجه داشته و غالباً از بهای سنگین این ضایعه و یا اتلاف منابع عظیم مالی و انسانی صحبت می کنند و در این میان مجامع علمی و فرهنگی بخصوص دست اندرکاران تعلیم و تربیت با تحقیقات و پژوهشهای پر دامنه خود سعی در کاهش انواع افت تحصیلی دارند که علاوه بر جلوگیری از خسارتهای اقتصادی و مالی باعث تخفیف مشکلات روانی و اجتماعی در سطح خانواده ها و جامعه می گردد و گاهی انتقال میراث فرهنگی جامعه، پرورش استعدادهای دانش‌آموزان و آماده سازی آنان برای شرکت فعال در جامعه را سبب می شوند.

امروزه در کشور ما نیز این پدیده به میزان چشمگیری رقم بالایی را به خود اختصاص داده و موجب تلف شدن استعدادهای بالقوه انسانی و توان مالی خانواده‌ها و جامعه می گردد که شناخت انواع و ابعاد این افت، و تحلیل این مسئله و تجسس در علل بوجود آورندة آن و راههای مقابله با آن یکی از مهم ترین موضوع‌های پژوهشی و تحقیقی نظامهای آموزش و پرورش است. بسیاری از افراد ناتوانی دانش آموز در یادگیری مواد درسی را افت تحصیلی می دانند به نظر می رسد که این تصور درست نباشد چرا که ناتوانی کودک در فراگیری دروس ممکن است از نقصان ذهنی و محدودیتهای آن ناشی شود درحالیکه افت تحصیلی به معنای نزول از سطح بالاتر به سطح پایین تر در تحصیل و آموزش است.

به منظور تمایز بین این قبیل ناتوانیها و افت تحصیلی ارائه تعریفی از افت تحصیلی لازم و ضروری است. «افت تحصیلی به کاهش عملکرد تحصیلی دانش آموز از سطحی رضایت بخش به سطحی نامطلوب گفته می‌شود» توجه به تعریف فوق نشان می دهد که مقایسه دو بخش عملکرد تحصیل قبلی و فعلی دانش آموز بهترین شاخص از افت تحصیلی است. (لیامی، نجاریان، مکوندی 1373)

از آنجا که افت تحصیلی علاوه بر نظام آموزش (هدفها و برنامه های آموزش، مواد درسی، برنامة درسی، وضعیت و نقش معلمان و مدیریت آموزش، روشهای تدریس ...) با فرهنگ و نظام اجتماعی، ساختار سیاسی و نظام خانوادگی هر کشور رابطه تنگاتنگی دارد، محقق را بر آن می دارد تا در تحقیق و پژوهش خود ارزیابی های دقیقی از عوامل خانوادگی مؤثر بر تکرار پایة دانش‌آموزان مقطع راهنمایی داشته باشد.

بیان مسئله

افت تحصیلی را به دو صورت کمی و کیفی طبقه بندی می کنند. افت کمی به صورت نسبت دانش‌آموزانی که نمی توانند یک دورة آموزشی را بر اساس هدفهای آموزشی آن دوره بگذرانند به کل دانش‌آموزانی که وارد دورة آموزشی مذکور می شوند تعریف می‌شود. و افت کیفی منظور درصد معینی از دانش‌آموزان هستند که از عهدة گذراندن امتحانهای رسمی برمی آیند اما مهارتها و توانائیهای لازم را آنچنان که در هدفهای آموزشی و پرورشی پیش بینی شده است، به دست نمی آورند. (شریفی، 1369)

در این تحقیق نیز به مسئله تکرار پایة تحصیلی یا مردودی که فقط جنبة کمی بازدهی نظام آموزش و پرورش که در چارچوب نمرات درس دانش‌آموزان است می پردازیم تا با بررسی آماری درصد دانش‌آموزان مردود به نتایجی مثمر ثمر رسیده و آن را مورد استفاده قرار دهیم.

در تعریف مردودی یا تکرار پایه تحصیلی می توان گفت که «تکرار یک کلاس برای دانش آموزی که در خلال یک سال تحصیلی در همان کلاس و پایه که در سال قبل به سر می برده به تحصیل ادامه می دهد و همان کاری را انجام می دهد که در سال گذشته نیز انجام داده است» (امین فر، 1365)

ضرورت پژوهش

امروزه یکی از مشکلات عمده نظام آموزشی کشور ما پدیدة مردود شدن دانش‌آموزان است که علاوه بر خسارات اقتصادی که رقم قابل توجهی را به خود اختصاص می دهد و با توجه به تأثیرات فراوان مردود شدن در حیطه فردی و اجتماعی می توان برخی از علل این پدیده را شناسایی کرده و به دنبال آن با ارائه راه کارهای مناسب با این معضل فردی، اجتماعی مقابله کرد و موجب جلوگیری از هدر رفتن نیروی بالقوه انسانی و مالی گردید.

چاره اندیشی در این زمینه:

1) موجب جلوگیری از هدر رفتن نتایج مادی و معنوی و نجات انسانهایی است که پس از شکست تحصیلی زمینه مساعدی برای بزهکاریهای اجتماعی دارند.

2) جلوگیری از این امر با کاهش تعداد مردودین باعث خواهد شد که نظام آموزشی بتواند امکانات تحصیلی در اختیار افرادی که این مردودین جای آنها را اشغال کرده اند قرار دهد.

3) از تراکم کلاسها کاسته شود و کیفیت آموزشی بهبود یابد.

4) منابع را در اختیار بهبود برنامه های تربیت معلم و مواد آموزشی، کمک آموزشی و غیره قرار دهد که ضعف و کمبود آنها عامل اصلی افت تحصیلی و مردودی به شمار می آید.


سئوالهای1 پژوهش

پژوهش حاضر به دنبال پاسخ برای پرسشهای مطروحة زیر است.

1- آیا بین میزان تحصیلات والدین و مردود شدن فرزندان رابطه ای وجود دارد؟

2- آیا بین میزان درآمد والدین و مردود شدن فرزندان رابطه ای وجود دارد؟

3- آیا بین عدم روابط صمیمی والدین با فرزندان و مردود شدن آنان رابطه ای وجود دارد؟

4- آیا بین جداییهای والدین (فوت، طلاق) و مردود شدن فرزندان آنان رابطه ای وجود دارد؟

5- آیا بین علاقه و انتظار کمتر والدین به تحصیل فرزندان و مردود شدن آنان رابطه ای وجود دارد؟

6- آیا بین عدم روابط والدین دانش آموز با معلم دانش آموز و مردود شدن فرزندان آنان رابطه ای وجود دارد؟

7- آیا بین مهاجرت و جابه‌جایی خانواده و مردود شدن فرزندان آنان رابطه ای وجود دارد؟

8- آیا بین عدم وجود منابع و مواد خواندنی در خانه (کتاب، روزنامه، مجله) و مردود شدن فرزندان رابطه ای وجود دارد؟

9- آیا بین عدم آموزشهای درسی و غیر کلاسی (مثل معلم خصوصی و کلاس تقویتی و متفرقه و کمک خانواده) و مردود شدن رابطه ای وجود دارد؟

10- آیا بین تعداد فرزندان خانواده و مردود شدن رابطه ای وجود دارد؟

11- آیا بین ترتیب تولد فرزندان و مردود شدن رابطه ای وجود دارد؟

فرضیه های1 پژوهش

فرهنگ وبستر2 فرضیه را چنین تعریف می کند: «فرضیه عبارت است از حالت یا اصلی که اغلب بی آنکه اعتقادی نسبت به آن موجود باشد، پذیرفته می‌شود تا بتوان از آن نتایج منطقی استخراج کرد، و بدین ترتیب مطابقت آن را با واقعیتهائی که نزد ما معلوم است یا می توان آنها را معلوم ساخت آزمود.» 0(هومن 1380)

فرضیه های پژوهش به شرح زیر می باشد:

1- میزان تحصیلات والدین دانش‌آموزان مردود کمتر از تحصیلات والدین دانش‌آموزان عادی است.

2- میزان درآمد والدین دانش‌آموزان مردود کمتر از درآمد والدین دانش‌آموزان عادی است.

3- روابط صمیمی والدین با دانش‌آموزان مردود کمتر از روابط صمیمی والدین با دانش‌آموزان عادی است.

4- میزان جدایی (فوت، طلاق) والدین دانش‌آموزان مردود بیشتر از والدین دانش‌آموزان عادی است.

5- میزان علاقه و انتظار تحصیل والدین دانش‌آموزان مردود کمتر از والدین دانش‌آموزان عادی است.

6- میزان روابط والدین با معلم دانش‌آموزان مردود کمتر از روابط والدین با معلم دانش‌آموزان عادی است.

7- میزان مهاجرت و جابه جایی والدین دانش‌آموزان مردود بیشتر از والدین دانش‌آموزان عادی است.

8- میزان وجود منابع و مواد خواندنی در خانه (کتاب، روزنامه، مجله) دانش‌آموزان مردود کمتر از منابع موجود در خانه دانش‌آموزان عادی است.

9- میزان آموزشهای درسی غیر کلاسی (مثل معلم خصوصی و کلاس تقویتی و متفرقه و کمک خانواده) دانش‌آموزان مردود کمتر از دانش‌آموزان عادی است.

10- میزان جمعیت خانوادة دانش‌آموزان مردود بیشتر از جمعیت خانوادة دانش‌آموزان عادی است.

11- فرزندان غیر اول بیشتر از فرزندان اول خانواده مردود می شوند.

تعریف مفاهیم[1] و اصطلاحات[2]

در اغلب موارد به منظور آنکه رابطه ای که در فرضیه بیان شده آزمون پذیر باشد، یعنی بتوان آن را از طریق مشاهده و آزمایش آزمود، لازم است متغیرهای مورد مطالعه از شکل انتزاعی و مفهومی خارج و به شکل عملی تعریف شود به بیان دیگر، پژوهشگر متغیرهای مورد مطالعه خود را به صورت عملی تعریف و نامگذاری می کنند (هومن، 1380) در این پژوهش نیز هر یک از متغیرها1 به صورت عملیاتی2 تعریف شده است و در پایان به هر یک از مؤلفه‌ها نمره‌ای داده شده است.

متغیر مستقل3: عوامل خانوادگی (تحصیلات والدین، درآمد والدین روابط والدین با فرزندان، جدایی والدین، توجه و علاقه و انتظار والدین به تحصیل فرزندان، رابطة والدین با معلم دانش آموز، مهاجرت و جابجایی، منابع و مواد خواندنی در خانه، آموزشهای درسی و غیر کلاسی، تعداد خانوار جنسیت)

1- تحصیلات والدین: منظور از تحصیلات والدین مدرکی است که با تحصیل در مدارس برای آنان صادر شده است.

2- روابط والدین با فرزندان: سطح طرد کنندگی و تأیید کنندگی: مقصود از والدین طرد کننده به خانواده هایی اطلاق می‌شود که در آنها وضع رفتاری والدین موجب می‌شود فرزند از پدر و مادر خود فاصله بگیرد و در نتیجه از خانواده گریزان شود و مقصود از والدین تأیید کننده والدینی است که با خوشرویی به پیشنهادهای فرزندان خود توجه می کنند و به نظر و عقاید آنها احترام می گذارند و به نیازهای آنها و آرزوهایشان علاقه مند هستند. آنها را به اظهار نظر و ابراز وجود ترغیب می کنند و هرگونه رفتار خوب را مورد تحسین و ستایش قرار می دهند. (انجمن اولیا و مربیان ایران، 1358)

3- جدایی والدین: طلاق و مرگ والدین

4- توجه، علاقه و انتظارات: تأثیرگذاری فرد بر دیگران است که در این تحقیق تأثیرگذاری والدین بر فرزندان و دانش‌آموزان است که از طریق ابراز علاقه و نگرش مثبت به فرزندان یا دانش‌آموزان است و یا نگرش منفی و عدم توجه و علاقه به خود و کارهای او.

5- مهاجرت و جابجایی: منظور از مهاجرت و جابه‌جایی تغییر محل سکونت خانواده از شهری به شهری که دانش آموز در آن تحصیل می کند، است.

6- منابع و مواد خواندنی در خانه: منظور کتابهای غیردرسی، مجله های مختف، روزنامه و ... می باشد.

7- آموزشهای درسی غیر کلاسی: منظور آموزشهای درسی غیرکلاسی، کلاسهای جبرانی، تقویتی، معلم خصوصی، و کمک خانواده است که از طرف خانواده برای فرزندانشان تدارک دیده می‌شود.

8- تعداد خانوار: منظور تعداد افراد خانواده است.

متغیر وابسته[3]: مردود شدن دانش‌آموزان دختر مقطع راهنمایی.

مردود شدن2: مردود شدن به معنای عدم موفقیت دانش‌آموزانی که در بخشی از یک نظام آموزشی پذیرفته شده اند در دست یابی به معیارها، ملاک هایی که برای موفقیت آنها در هر سال تحصیلی تعیین گردیده است. در بیشتر نظامهای آموزشی این معیارها و ملاکها هدفهای هر سال تحصیلی را به طور یکسان برای همه دانش‌آموزان یک پایه تحصیلی قرار می دهند. و این عدم موفقیت بر اساس ارزیابی مدرسه از کار دانش‌آموزان در خلال یک سال تحصیلی و یا بر اساس امتحانی که در پایان سال انجام می گیرد. در اینجا منظور دانش‌آموزانی است که در پایان سال تحصیلی 82-81 در کارنامه هایشان مردود اعلام شده‌اند.

متغیر مداخله گر1: یادگیری2 یک صفت نهانی و باطنی است و فقط می توان آن را از روی رفتار فرد استنباط کرد. در اینجا یادگیری با رفتار دانش‌آموزان به صورت کلامی و غیر کلامی از طریق نمره های ثبت شده در کارنامه های تحصیلی فهمیده می‌شود.


جهت دریافت فایلافت تحصیلی لطفا آن را خریداری نمایید