رپو فایل

مرجع دانلود و خرید فایل

رپو فایل

مرجع دانلود و خرید فایل

بررسی علل افسردگی در زنان 65-25 سال

دوره ی‌کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند ، بیش از سایرین به افسردگیمبتلا می شوند چنانچه این آزارها باعث تخریب اعتماد به نفس شدهو احساس پوچی در فرد ایجاد می کند به علاوه احساس گناه ، ‌سرزنش خویشتن و انزوای اجتماعی را نیز به دنبال دارد پرورش یافتن در یک خانواده بی کفایت نیز از جمله عوامل مهم ابتلا به افسردگی در سالهای بعدی عمر به حساب می آید
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 2
فرمت فایل doc
حجم فایل 42 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 45
بررسی علل افسردگی در زنان 65-25 سال

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

بررسی علل افسردگی در زنان 65-25 سال

چکیده

افسردگى هر چند که از شایعترین اختلالات روانى انسان است، با این حال شاید بیش از هر اختلال روانى دیگر ناشناخته مانده یا در تشخیص آن اشتباه مى‏شود. یکى از علل پنهان ماندن و عدم تشخیص افسردگى، در آمیختن آن با غمگینى معمولى است. در زندگى هر کس موقعیتهایى پیش مى‏آید که خواه ناخواه او را غمگین مى‏سازد، اما این حالت با آشفتگى واقعى روانى و تقلیل بینش معنوى شخص همراه نیست. برعکس، افسردگى حالتى است که بر کیفیت خلق شخص تاثیر عمیق گذاشته و نحوه ادراک او را از خویش و از محیطش دگرگون مى‏سازد.

این بیمارى اختصاص به یک طبقه معین اجتماع یا کشور بخصوصى ندارد. علائم زجر دهنده آن را در میان مردم از ثروتمند و فقیر گرفته تا دانشمند و بیسواد و شاه و گدا، زن و مرد و در هر گوشه‏اى از عالم مى‏توان یافت.

مقدمه

افسردگی چیست و به چه صورت در زنان و دختران نمود پیدا می کند؟
افسردگی یک اختلال عاطفی است که در بعد عواطف فرد اختلال ایجاد می کند. افسردگی می تواند هم دلایل بیرونی و محیطی و هم علل ژنی و درونی داشته باشد. به لحاظ ژنی هورمونها تغییراتی در بدن ایجاد می کند.

ما در زبان روزمره، از کلمه افسردگی جهت توصیف ترکیبی از احساسات غمگینی، ناکامی، نا امیدی، و شاید رخوت و بی حالی استفاده کنیم اما زمانی که درمی یابیم پزشکان، روان پزشکان و روان شناسان بالینی این کلمه را به شیوه ای متفاوت به کار می برند، سردرگم می شویم. ازدید آنان، افسردگی یا بیماری افسردگی، حالتی است که به درمان ویژه نیاز دارد. به علت این درهم شدن واژه ها افراد عادی و درمانگرانی که بیماری افسردگی مبتلا نشده اند، احتمالا همدردی و مساعدتی کمتر از آنچه جدی بودن موضوع افسردگی می طلبند، ازخودظاهر می سازند.آنان ممکن است چنین تصور کنند که افراد افسرده تن پرور، خودخواه، یا اهل تمارضند و آنان را با چنین عباراتی نصیحت می کنند : «سعی کن خودت را جمع و جور کنی» یا «خودت را از این حالت خارج کن، به آن بدی هم که فکر می کنی نیست»

افراد مبتلا به خوبی این مسئله را احساس می کنند که دوستان، همکاران و خانواده های آنها نمی توانند مشکل آنها را درک کنند و با آنان همدلی نشان دهند وبا نگرانی از اینکه دیگران آنها را به عنوان فردی متمارض تلقی کنند، ناراحتی شان را دو چندان می سازد.

ضرورتهای تحقیق

تندرستی یکی از نعمتهای بزرگ در زندگی انسان است و نمی توان منکر شد که سلامتی روانی در زمره بالاترین نعمتهاست . و بدیهی است که بیماران روانی مخصوص به یک قشر ویا طبقه خاصی نبوده و تمام طبقات جامعه را شامل می شوند و امکان ابتلا به ناراحتی های روانی برای تمام افراد وجود دارد . از میان اختلالات رفتاری زنان و بیماری آنان لازم است که بیشترین توجه به بیماری افسردگی شود زیرا افسردگی نوعی احساس غم است که اگر درجهت جلوگیری از آن اقدامی نشود به تدریج منجر به گوشه گیری خواهد شد و تقریبا حالت بی تفاوتی به انسان دست می دهد و این زنگ خطر بزرگی است برای زندگی چرا که چنین شخصیتی دچار نوعی کوری می شود و در اثر همین کوری خوبیهای زندگی را نادیده گرفته و فقط بدیها را می بیند واضح است چنین شخصی اکثر اوقات در تنهایی به سر میبرد و هرگز حاضر به رقابت مثبت در هیچ عملی نیست زیرا که خود را شایسته رقابت با دیگران نمی داند و در نتیجه پس از چندی اعتماد به نفس خود را از دست می دهد و مسلم است که نتیجه کارش نه رضایت بخش خواهد بود نه قابل اعتماد . وجود یک بیمار روانی به کار عادی – اقتصادی خانواده لطمه شدید وارد می کند درآمد را کاهش داده و از لحاظ روابط انسانی سایر افراد خانواده را در وضع ناراحت و تاسف باری قرار می دهد . مراقبت و نگهداری بیمار روانی زندگی خانواده را مختل و نشاط و رفاه فردی را از اعضای خانواده سلب می کند . برای سازمان های درمانی – آموزشی – سیاسی – اقتصادی – انتظامی مساله بزرگ و پیچیده ای را ایجاد می کند . به این ترتیب عدم توجه به مسائل عاطفی و روانی زنان – آنها را با مسائل و مشکلات عدیده ای روبرو می کند و آنان را به صورت یک زن دشوار تحویل جامعه می دهد . تراکم مشکلات خطری است که زنان را تهدید می کند و مشکلی که بازشناسی – علت یابی و درمان نشده است با مشکل دیگری پیوند می خورد و ممکن است که در یک دور باطل به پاره ای انحرافات – کمبودها و حتی بزهکاریها در زنان منجر شود .

تعریف مساله


زندگی پر از فراز و نشیب های روحی است و زمانی که چرخ زندگی در سرازیریبیفتد ، نشیب های روحی تداوم یافته ، عملکرد طبیعی فرد مختل میشود و امکان بروز یک بیماری جدی و رایج به نام"افسردگی" افزایش خواهد یافت . افسردگی، روح ، جسم ، ذهن و رفتار فرد را درگیر می کند.

افسردگی – زنان – روابط اجتماعی

امکان بروز این بیماری هم درزنان وهم در مردان وجود دارد، اما بنا به دلایلی زنان دو برابر مردان به این بیماری مبتلامی شوند.
در کشور آمریکا در حدود 19 میلیون نفر ( 10/1 بزرگسالان ) مبتلا به افسردگی هستند . پژوهشگران نشان داده اند که شرایط بیولوژیکی و شیوه زندگی، از عوامل روانی – اجتماعی علت ابتلای بیشتر زنان به این بیماریست . از این رو اشاره به دو نکته حائز اهمیت است:
1-هر فردی به دلیل خاص خود ، ‌به این بیماری مبتلا می شود و حتی دو نفر از مبتلایان به دلایل مشابه ، دچار افسردگی نشده اند .
2ـعلائم افسردگی در بیشتر مواقع بروز می کند ، ولی زمانی که شخص،عزیزی را از دست می دهد، ‌احساس اندوه، ناامیدی و کاهش توانایی های روزمره،علائمی عادی به نظر می رسند.
همانطور که ذکر شد ، زندگی مملو از فشارهای روانی ، کار زیادوخسته کننده ، بیکاری دراز مدت ، در گیری ها و مشکلات خانوادگی و مالی ، تحریک پذیری فرد را افزایش خواهد داد . از آنجا که میزان تحمل فرد محدود است ، تا نقطه ای خاص می تواند تحریک شده و تجربه های مطلوب را پشت سر بگذارد. اما زمانی که تحریک احساسات ادامه پیدا کند ،‌ممکن است فرد نتواند مانند روزها یا ماه های قبل زندگی کند و به کار و فعالیتادامه دهد ؛ لذا حالتی گذرا پدید خواهد آمد که گاه به یک بیماری جدید تبدیل خواهد شد .

انواع افسردگی و علائم آن

افسردگی دو نوع است ،‌ یک قطبی و دو قطبی . در نوع دوم ( دو قطبی ) علاوه بر احساسغم واندوه ، با علائمی چون پرحرفی ، فعالیت زیاد و تحریک پذیری نیز رو به رو خواهیم بود . زنان کمتر از مردان به نوع دوم ( دو قطبی) افسردگی مبتلا می شوند . علائم افسردگی عبارتند از:

علائم افسردگی
1- شکایات مختلف جسمی و دردهای پراکنده
2- احساس خستگی دائم
3- سوء هاضمه و یبوست
4- اختلالات قاعدگی و جنسی
5-عدم احساس شادی و نشاط
6- لذت نبردن از زندگی
7- زودرنجی
8-از دست دادن توانایی انجام کارهای روزمره
9- کم خوابی و کم اشتهایی و گاهی برعکس
10-از دست دادن قدرت تصمیم گیری
11- احساس بی ارزشی و بی کفایتی
12- اشتغالات ذهنی دائمی درباره مرگ
13- اقدام به خودکشی

بررسی علت های افسردگی
عوامل متعددی چون ارث ، محیط ، شخصیت فرد و اجتماع در بروز افسردگی دخالت دارند .

الف ) ارث
امکان بروز افسردگی در فردی که سابقه‌ ابتلایبه اینبیماری را در خانواده خود داشته ، زیاد است ( به ویژه نوع دو قطبی )با توجه به اینکه افرادی که سابقه ژنتیکی ندارند نیز ممکن است به این بیماری دچار شوند .
ب ) محیط
عوامل ایجاد کننده ی فشار روانی در زندگی همه یما وجود دارد که از جمله ی آنهامی توان بهاز دست دادن عضوی از خانواده و دارایی ، اشکال در برقرار کردن ارتباطبا اطرافیان ، مشکلات مالی و تغییر چشمگیر در شیوه و سبک زندگیاشاره کرد که این هااز جمله عوامل مهم تلقی می شوند. به علاوه ، اعتیاد در3/1 مواردمنجر بهبیماری افسردگی خواهد شد .
ج )عامل های روانی اجتماعی
یک انسان منفی باف ، از اعتماد به نفس پائینی برخوردار است و نمی تواند وقایع زندگی خود را در دست بگیرد . دیدگاه و نگرش منفی سبب می شود که اثر عوامل استرس زا بیشتر شده و تندرستی فرد به خطر بیفتد . پژوهشگران معتقدند که منفی بافی در کودکی شکل گرفتهو پرورش دختران به شیوه های سنتی سبب بروز این گونه تفکر و دیدگاه خواهد شد .

هورمون ها وافسردگی


هر چقدر که بعضی از زنان سعی درانکار دارند، ولی این طور به نظر می رسدکه تفاوت های هورمونی که در جنس زنانه وجود دارد تمایل به بروز افسردگی در ایشان را افزایش می دهد. درحقیقت، افسردگی و اختلالات هورمونی ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر دارند. از آنجایی که میزان جریان هورمون ها در زنان بیشتر است، می تواند یک دلیل دیگر برای ریسک بالای ابتلای آنها به افسردگی باشد و به همین دلیل است که دختران پس از بلوغ جنسی یعنی زمانی که هورمون های زنانه شروع به ترشح می کنند، حساس تر از پسران هستند. درحقیقت زنان، به ویژه دردوران مربوط به تولید مثل(قاعدگی، تخمک گذاری، بارداری و یائسگی) نسبت به افسردگی آسیب پذیرتر هستند.
تغییرات هورمونی دراین دوران برانتقالات عصبی که کنترل روحیات را بر عهده دارند، اثر می گذارند. هورمون استروژن هم با واکنش در برابر استرس، دربروز افسردگی اثر دارد و در مواقع بروز استرس، در بروز افسردگی اثردارد. درمواقع بروز استرس غده آدرنال به میزان زیادی هورمون کورتیزول ترشح می کند که فعالیت سیستم دفاعی و سوخت و ساز بدن را افزایش می دهد و می توان به راحتی گفت ترشح اضافه استروژن هم سبب افزایش ترشح هورمون کورتیزول و هم باعث کاهش فعالیت آن می شود تا دوباره به میزان طبیعی بازگردد.
در طول دهه های اخیر مطالعات بسیاری نشان داده است که بیش از نیمی ازافرادی که دچار افسردگی های عمیق بوده اند، دارای میزان زیادی از کورتیزول بوده اند اگر هورمون استروژن میزان کورتیزول را پس از استرس افزایش می دهد، پس این هورمون زنان را بیشتر به سوی افسردگی می کشاند، به ویژه پس از یک تنش عصبی.

آنچه زنان درباره افسردگی باید بدانند:


تنوع عوامل موجود در زندگی یک زن نفش مهمی در بروز افسردگی ایفا می کند . عوامل خاصی مانند تولید مثل ،‌ هورمون های ژنتیک و شخصیت ، عوامل بیولوژیکی و رنج هایی که زنان در زندگی خود متحمل می شوند قابل توجه اند . البته زنان بسیاری هستند که با این عوامل روبه رو شده اما هیچکدام از عوامل بیماری افسردگی در آنها مشاهده نمی شود.

بلوغ و افسردگی


پیش از بلوغ ، دختران و پسران کمتر دچار افسردگی می شوندواین نسبتدر سنین 11 تا 13 سالگی تغییر می کند . در سن 15 سالگی دختران دو برابر پسران به این بیماری مبتلا می شوند؛ البته در دوره‌ بلوغ، نقش ها و انتظارهای فرد به طور چشمگیریتغییر پیدا می کند و فشار روانی ناشی از بلوغ ، شکل گیری هویت فرد ، تشکیل اندام های جنسی ، جدا شدن از خانواده واستقلال در تصمیم گیری ،پسران و دختران را درگیر می سازد . تغییرات هورمونی ، ذهنی و جسمی نیز فشار روانی خاص خود را ایجاد خواهد کردو به علت ظرافت های خاص دختران بیش از پسران علائم افسردگی ، اضطراب و اختلال های گوارشی را نشان می دهند .

دوره میانسالی و نقش روابط اجتماعی و محیط های شغلی


پژوهشگران معتقدند که علت بروز افسردگی در زنان ، آسیب پذیرتر بودن آنان نیست بلکه بیشتربستگی به فشاری دارد که با آن روبه رو می شوند . مسئولیت بیش از حد در محیط کار یا در منزل ، جدا شدن از همسر و به تنهایی مسئولیت پرورش فرزند یا فرزندان را به عهده گرفتن ،‌ مراقبت از والدین یا فرزندان از جمله فشارهایی هستند که زنان را متأثر می سازد . کیفیت زندگی مشترک نیز تأثیر قابل توجهی بر ابتلا به این بیماری دارد . اگر زن وشوهر روابط دوستانه ، محکم و همراه با اعتماد دو جانبه نداشته باشند ، از زندگی مشترک خود احساس رضایت نمی کنند و در نتیجه میزان خطر ابتلا به افسردگی افزایش خواهد یافت.

دوره های تولید مثل


دوره های تولید مثل زنان مانند تخمک گذاری ، ‌دوره قاعد گی ، دوره بعد از وضع حمل ، یائسگی و حتی عقیم شدن ، نوسان هایی را در روحیه و خُلق زنان ایجاد می کند و ممکن است در دوره های کوتاه مدت به بروز افسردگی منجر شود . بنا به نظر محققین ، هورمون ها بر مغز اثر گذاشته ، روحیه و احساسات فرد را تغییـر می دهد و رابط های شیمیایی مغز تحت تأثیر هورمون ها قرار می گیرند . بیشتر زنان در دوره قاعد گی با تغییرهای جسمی و رفتاری زیادی مواجه می شوند که گاه به صورت احساس افسردگی و تحریک پذیری بروز می کنند . این تغییرها پس از تخمک گذاری ایجاد شده و تا زمان شروع قاعد گی شدیدتر می شوند . تغییر روحیه ، پس از وضع حمل نیز به صورت گذرا بروز می کند . علاوه بر این ،‌ دوره نگهداری از فرزند به دلیل دشواری ها و استرس های خاص خود می تواند خطر ابتلا به بیماری راافزایش دهد ، به ویژه در افرادی که سابقه ابتلا به دوره های کوتاه مدت افسردگی را ذکر می کنند .

نقش عوامل نژادی ، اجتماعی و فرهنگی


نژادهای مختلف از نظر ابتلا به افسردگی متفاوت اند . از نظر اجتماعی و فرهنگی ، زنانی که در

دوره ی‌کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند ، بیش از سایرین به افسردگیمبتلا می شوند چنانچه این آزارها باعث تخریب اعتماد به نفس شدهو احساس پوچی در فرد ایجاد می کند . به علاوه احساس گناه ، ‌سرزنش خویشتن و انزوای اجتماعی را نیز به دنبال دارد . پرورش یافتن در یک خانواده بی کفایت نیز از جمله عوامل مهم ابتلا به افسردگی در سالهای بعدی عمر به حساب می آید .
فقر و پائین بودن سطح زندگی نیز دستاوردهایی جز فشارهای روانی ، انزواطلبی ، عدم دستیابی به منابع جدید را به همراه نخواهد داشت . در بین افراد کم درآمد ناامیدی ، ناراحتی و نارضایتیبه ویژه کسانی که مورد حمایت اجتماعی قرار نگرفته اند ، رواج دارد .

سالخوردگی و افسردگی


در دوره ی‌سالخوردگی ، زمانی که فرزندان یکی پس از دیگری خانه و خانواده را ترک می کنند، زن با یک خانه ی تهی مواجه خواهد شد . برخی از زنان که مستعد ابتلا بهبیماریافسردگی هستند، با از دست دادن هویت و هدف زندگی روبه رو می شوند . البته بسیاری از سالمندان از زندگی خود رضایت دارند و آنچه اهمیت دارد این است که نباید افسردگی را با واکنش های طبیعی ناشی از مشکلات اقتصادی ، جسمی و اجتماعی اشتباه کرد .


بررسی میزان افسردگی در پرسنل بیمارستان شهید مطهری

بشر با پشت سر نهادن قرن بیستم و پا نهادن در قرن بیست و یکم بسیاری از معماها و مشکلات را در زمینه های مختلف از جمله طب حل نموده است ولی با گشودن هر دری از دردهای هستی با هزار دربسته و با حل هر معمایی،معماهای تازه ای مطرح می شود یکی از معضلات بزرگ بشر در گذشته وحال عدم وجود عاملی خاص برای اختلالات روانی بوده که به همین روی نیز واژه اختلال را به جای
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 0
فرمت فایل doc
حجم فایل 57 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 80
بررسی میزان افسردگی در پرسنل بیمارستان شهید مطهری

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

بررسی میزان افسردگی در پرسنل بیمارستان شهید مطهری

فهرست مطالب

عنوان

فصل اول: کلیات

- مقدمه پژوهش بیان مسئله

- اهمیت مسئله پژوهش

- اهداف پژوهش

- فرضیه ها و یا سوالات پژوهش

- تعریف واژگان

فصل دوم: بررسی پیشینه پژوهش

- مقدمه

- بررسی نظریه ها و فرضیات مربوط به موضوع پژوهش

- اپیدیولوژی یا همه گیری شناسی افسردگی

- سابقه تحقیقات در مورد افسردگی

فصل سوم: روش اجرای پژوهش

- تعریف جامعه پژوهش

- تعداد و نمونه، روش نمونه گیری، معیارهای انتخاب نمونه

- نوع پژوهش و روش انجام کار

- ابزار بکارگیری

- روشهای تجزیه و تحلیل داده ها

- رعایت نکات اخلاقی

فصل چهارم: یافته های پژوهش

فصل پنجم:

- بحث و تفسیر نتایج پژوهش

- نتیجه گیری نهایی

- محدودیتهای و پیشنهادها

ضمائم:

- فهرست منابع ومأخذ

- پرسشنامه

1- مقدمه پژوهش:

بشر با پشت سر نهادن قرن بیستم و پا نهادن در قرن بیست و یکم بسیاری از معماها و مشکلات را در زمینه های مختلف از جمله طب حل نموده است ولی با گشودن هر دری از دردهای هستی با هزار دربسته و با حل هر معمایی،معماهای تازه ای مطرح می شود. یکی از معضلات بزرگ بشر در گذشته وحال عدم وجود عاملی خاص برای اختلالات روانی بوده که به همین روی نیز واژه اختلال را به جای واژه بیماری بر آن نهاده اند وامروزه دانشمندان علم طب وعلوم وابسته برآنند که برای هر اختلال روانی که یک عامل یا یک ترانسمیتر مشخص که دچار اختلال شده است را بیابند ولی حتی در صورت کشف چنین چیزی باز هم اختلالات روانی را نمی توان تنها به یک عامل یا عوامل احتمالی فیزیولوژیک نسبت داد بلکه عوامل محیطی نیز بدون شک در بروز و ظهور چنین اختلالاتی دخیل می باشند؛ عواملی مثل محیط زندگی، وضعیت تاهل، فرهنگ جامعه، وجود شغل و نوع شغل و.......

یکی از اختلالات شایع روانی اختلالات خلقی است و در آن میان افسردگی، اعم از افسردگی اساسی و کج خلقی از اهمیت و شیوع نسبی بالایی برخوردار است.

افسردگی آنچه بیماری قرن محسوب می شود، حالاتی از این گونه همراه است اما گاهی مردم از شناخت افسردگی خود عاجزند چرا که آن را با غمگینی معمولی اشتباه می کنند.

اشکال در تشخیص افسردگی به علت سوء تفاهم مربوط به طبیعت افسردگی افزون تر می شود. اگر چه عده زیادی از مردم خود را مشخص افسرده معرفی می کنند. منظورتان این نیست که مبتلا به افسردگی واقعی شده اند، چون عقیده دارند که افسردگی یک بیماری شدید روانی است.

با توجه به شرایط شغلی و موقعیتهای حرفه ای درحرفه های گوناگون، شاید بتوان چنین استدلال نمود که این بخش از محیط موثر وقاطع در نحوه نگرش فرد و واکنشهای عاطفی و اجتماعی می باشد.

بنابراین در رابطه بررسی واکنشهای عاطفی بطور اعم واکنش افسردگی به طور اخص در پرستاران بر جستگی خاص می یابد.

این پژوهش در پس جستجوی رابطه محیط شغلی و واکنش افسردگی در پرسنل بیمارستان می باشد.

2- بیان مسأله:

آمار تعداد اختلالات روانی در جهان نشان می دهد که 15% از جمعیت کل جهان از بیماری افسردگی رنج می بردند. لازم به ذکر است که این آمار در مورد زنان تا 25 درصد نیز می رسد.

لذا اختلال روانی در میان جنس زن و مرد شیوع متفاوت دارد. افسردگی بعنوان یک اختلال خلق در کار کرد فرد تاثیر گذاشته وموجب کاهش بهره وری فرد وخانواده و سازمان وبنابراین کاهش بهره وری یک جامعه می شود، به همین دلیل در بعد اپیدیولوژیک اثرات سوء قابل توجهی در اجتماع می گذارد.

این اثر وقتی مملوس تر است که در بین پرستاران یک جامعه در حال توسعه که مقدار قابل توجهی منابع انسانی در بخش درمان را تشکیل می دهند افسردگی شیوع می یابد وبا توجه به این امر که اکثر پرستاران را جمعیت زنان تشکیل می دهند و زنان در مواجهه با سختیهای کار از آسیب پذیری بیشتری برخوردارند، دچار افسردگی در ضمن کار می شوند.

اشتغال پرستاران در محیطهای پراترس، این گروه از پرسنل درمانی را تحت استرسهای خاص شغلی قرار می دهد که میزان این استرسها در کشورهای مختلف متفاوتند. مسئولیت سنگین بخش توام با شیفتهای طولانی در پرستاران بخش بطور مستقیم می تواند با خستگی مزمن، اختلالات خواب و اختلالات هیجانی آنها مرتبط باشد. هر یک از این عوامل می تواند در رضایت شغلی این بخش موثر باشد. عوامل یاد شده توام با نارضایتی شغلی می تواند آنها را در معرض ابتلا به افسردگی قرار دهد. در حال حاضر امکان این مساله مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

اهمیت اجرای چنین طرحی با توجه به خطیر بودن وظایف پرستاران ضروری می نماید. بنابراین دراین تحقیق سعی شده است تا با انتخاب جامعه های آماری مناسب تا حدودی به سوالات زیر پاسخ داده شود:

1- آیا وجود استرسها و فشارهای شدیدتر شغلی می تواند عاملی جهت ایجاد افسردگی بیشتر در پرسنل باشد؟

2- آیاد شیوع افسردگی واقعاً در پرسنل زیاد است؟

تعیین شیوع افسردگی در بین پرستاران و مشخص نمودن عوامل زمینه ساز این افسردگی می تواند در جهت تغییر ساختارهای محیط کار و حذف استرسورها تا حد امکان کمک نماید.

3- اهمیت مساله پژوهش:

اهمیت موضوع مورد پژوهش این است که از یک سوء امتحان وجود فراوانی واکنش افسردگی درمیان گروه از پرستاران دو رد بررسی قرار می گیرد و از یک سوء این پژوهش می تواند گاهی در راه شناخت بیشتر وبهتر ویژگیهای شخصیتی این قشر شاغل کشور ما باشد.

از طرفی چون افسردگی پرستاران در چگونگی فعالیت شغلی و در نهایت بهبودی بیماران موثر است بنابراین موضوع از نقطه نظر گزینش و تربیت پرستار از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. ازدیدگاه دیگر تا آنجا که اطلاع در دست است بررسی واکنش افسردگی در این گروه از پرستاران موضوع تازه ای است که تاکنون در ایران مورد استفاده و بررسی کلی قرار گرفته است و لذا تحقیق در این زمینه می تواند کمکی به راهنمای های شغلی و در نتیجه افزایش کارایی بخشها و بیمارستانهای کشور گردد.

4- اهداف پژوهش:

الف) هدف کلی ب) اهداف ویژه

مقایسه میزان شیوع افسردگی بین پرستاران

5- فرضیه ها و یا سوالات پژوهش

فرضیه H0 : شیوع افسردگی بین پرستاران وجود دارد.

فرضیه H1 : شیوع افسردگی بین پرستاران وجود ندارد.

1- آیا تفاوتی بین درصد شیوع افسردگی و جنسیت در آزمودنیها دیده می شود؟

2- آیا تفاوتی بین درصد شیوع افسردگی و سن آزمودنیها دیده می شود؟

3- آیا تفاوتی بین درصد شیوع افسردگی و سطح تحصیلات در آزمودینها دیده می شود؟

4- آیا تفاوتی بین میانگین نمرات تست یک و تغییر جنسیت در گروه پرستاران افسرده (10‹ نمره) مشاهده می گردد؟

5- آیا تفاوتی بین میانگین نمرات تست یک و متغیر سن در گروه پرستاران افسرده (10‹ نمره) مشاهده می گردد؟

6- تعریف واژگان

هدف از تعریف وتشریع واژه ها در پژوهش جهت یکسان سازی ذهن خواننده و پژوهشگر درمورد استنباط درست از نحوه استفاده وبکارگیری حدود مربوط هر مفهوم یا واژه است.

هر تعریف دارای دو جزء نظری وعلمی می باشد:

1- بررسی:

تعریف نظری: روش وعمل یا تحقیق در مورد مسائل جاری وبا موقعیتها، اعمال و ارزشها در مکان یا عملی از طریق گزارشات متقابل وقابل دسترسی توسط اسناد، پرسشنامه ویا سایر عناصر وابسته می باشد.

تعریف عملی: دراین پژوهش بررسی عبارت خواهد بود از روشهای که برای شناخت بهتر و دقیق تر افسردگی در پرستاران بکار آید بعبارت دیگر طریقی که با طی آن به چگونگی و میزان افسردگی درافراد فوق پس خواهیم برد.

2- افسردگی:

تعریف نظری: افسردگی حالتی عاطفی و حرفی است که با احساس نومیدی، بی کفایتی، گناه، بی خوابی، بد خوابی، گریه بی اختیاری، خستگی وفقدان انژری می باشد.

تعریف عملی: منظور از افسردگی در این پژوهش نه تنها داشتن علائمی نظیر احساس بی ارزشی، گناه، بی خوابی، بد خوابی، گریه بی اختیاری، خستگی و فقدان انرژی می باشد، بلکه در رده بندی موجود در تفسیر جدول افسردگی یک نمرات بالاتر از 10 بگیرند.

3- پرستار:

تعریف نظری: پرستار بعنوان از گروه خدمات بهداشتی، درمانی فردی است که با گذارنیدن دوره آموزشی خاصی قادر است درجهت ارتقاء بهداشت پیشگیری از بیماریها، تامین و حفظ سلامتی و برطرف کردن درد و رنج مدد جویا یا مددجویان خود که ممکن است فرد، خانواده ویا جامعه باشد عمل نماید دراین راه ازعهده نقش های ششگانه مراقبتی درمانی ، حفاظتی، آموزش و هماهنگ کنندگی مددجویان خویش بر آید.

تعریف عملی: در این پژوهش کلیه افراد شاغل در بیمارستانها که دوره های آموزش دانشگاهی در سطوح کاردانی، کارشناسی ارشد را دیده و براساس شرح و وظایف تعیین شده در بخشهای مربوطه، مشغول به ارائه.....خدمات مراقبتی، بیماران جسمی و درمانی هستند، پرستار اطلاق می شود.


بررسی رابطه افسردگی و هیستری در بین زنان حدود سنی 35 ساله

تعاریف نظری افسردگی عبارتند از یک حالت روانی است که افراد مبتلا به آن دارای خلق افسرده و نبود لذت یا علاقه نسبت به فعالیتهای عادی زندگی و اختلال در اشتها و آشفتگی خواب و کندی یا برانگیختگی روانی حرکتی و نبود انرژی و احساس گناه و بی ارزشی را در فرد شامل می شود
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 0
فرمت فایل doc
حجم فایل 103 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 122
بررسی رابطه افسردگی و هیستری در بین زنان حدود سنی 35 ساله

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

بررسی رابطه افسردگی و هیستری در بین زنان حدود سنی 35 ساله

فهرست

عنوان صفحه

چکیده 8

فصل اول : کلیات تحقیق 9

مقدمه 10

بیان مسئله 11

اهداف تحقیق 12

متغیرها 13

فصل دوم :پیشینه وادبیات تحقیق 14

نکات کلی در رابطه با هیستری 15

شکل گیری هیستری در جریان تحول 16

رگه های شخصیت هیستری یکی در کودک 17

تظاهرات حاد در کودک 18

هیستری در نوجوانی 21

توصیف ضوابط تشخیص اختلال تبدیل 23

دیدگاه های نظری درباره هیستری 25

دیدگاه شناختی 28

دیدگاه رفتاری نگر 30

اختلالات بدنی شکل و اختلالات تجزیه ای 32

اختلالات تبدیلی 34

نشانه های حسی 37

نمونه ای از فلج هیستری 38

این حادثه چگونه رخ داد 39

نشانه های احشائی 41

تفاوت های اختلالات بدنی تبدیلی تمارض 43

شرایط ایجاد اختلالات تبدیلی 46

علل مولد 47

نکات کلی در رابطه با افسردگی 49

جدول شماره 12 فهرست نشانه های جدولهای بالینی افسردگی 52

افسردگی وغم واندوه 53

بی حالتی خلقی 57

فقر تعاملی کناره گیری 58

افسردگی در خلال دوره های دوم و سوم کودک 62

نشانه های وابسته به رنج افسرده وار 63

رفتار های معادل افسردگی 65

افسردگیهای نوجوانی 66

افسردگی مبتنی براحساس رها شدگی 68

جدول 2-12 معادلهای افسرده وار در نوجوان از دیدگاه مولفان مختلف 69

فراوان افسردگی در خلال تحول 70

طبقه بندی اختلافهای خلقی DSMIV 76

افسردگی مهاد 77

نظریه ها تحقیقها ودرمان افسردگی 80

نظریه های زیست شناختی 81

نقش وراثت در اختلالات د و قطبی 84

اثرات لیتیوم 86

درمان براساس نظریه های زیست شناختی 89

الکتروشوک درمانی 90

نظریه های روان پویایی 94

نظریه یادگیری 97

افسردگی از نقطه نظریادگیری درمان 101

نظریه شناختی 102

فصل سوم : تعیین روش تحقیق 104

جامعه مورد مطالعه 105

روش آماری مربوط به فرضیه 106

فصل چهارم : یافته ها تجزیه و تحلیل داده ها 107

جدول 1-4 غلات خام آزمودینها از آزمون mmp 108

جدول 2-4 بررسی رابطه بین افسردگی و هیستری در بین زنان حدود سنی 35 ساله 109

فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری 112

بحث و نتیجه گیری 113

پیشینه تحقیق 114

پیشنهادات 115

محدودیت ها 116

منابع و ماخذ 117

ضمائم 118

پاسخنامه 124

چکیده

هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین افسردگی و هیستری در بین زنان حدود سنی 35 ساله منطقه یازده شهر تهران که فرضیه های عنوان شده عبارتند از اینکه بین افسردگی و هیستری رابطه ی معنی داری وجود دارد و هیستری در بین زنان غیر شاغل بیشتر از شاغل است که جامعه مورد مطالعه زنان حدود سنی 35 ساله شاغل منطقه یازده تهران است که حجم نمونه استفاده شده با روش نمونه گیری طبقه ای 40 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده که پرسش نامه M.M.P.I بر روی آنها گردیده که جهت آزمون فرضیه ارزش آماری ضریب هم بستگی در سطح آمار استنباطی استفاده گردیده که نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بین افسردگی و هیستری رابطه معنی داری وجود دارد و هیستری در بین زنان غیر شاغل بیشتر از زنان شاغل است و سطح معنی داری آنها در سطح 5% > p است.

فصل اول

«کلیات تحقیق»

مقدمه :

چگونه می توان کسانی را که همواره نسبت به دیگران به دیده سوء ظن می نگرند یا به تمام محرک های محیطی بی اراده و بدون مقاومت پاسخ می دهند، یا بی دلیل به هر کس حتی به افراد نزدیک و صمیمی خود دروغ می گویند، یا در کمال بی نیازی حقه بازی و کلاه برداری می کنند و از این قبیل رفتارها را ظاهر می سازند، توصیف کرد. این افراد درک صحیحی از واقعیت داشته و است و سیکوتیک نیستند، دچار ترسهای بی دلیل و اضطراب دائمی نیستند و از دردهای خیالی و یا حتی واقعی که علت آنها روانی فیزیولوژیایی است رنج نمی برند. با این وجود رفتار آنها از نظر دیگران ممکن است عجیب و غیر معمول و مغایر با اصول اخلاقی باشد. افراد مبتلا به این اختلاال یعنی اختلال هیستریایی خواهان جلب توجه دیگران نسبت به خود هستند. خیلی زود توسط رویدادهای بی اهمیت و بی معنی برانگیخته می شوند و تظاهرات هیجان انگیز نشان می دهند. این افراد در اغوا کردن و فریفتن دیگران با تظاهرات و رفتارهای خود بسیار ماهرند و به راحتی می توانند خود را گرم و صمیمی نشان داده به دیگران نزدیک شوند با این وجود به نظر آنان سطحی رابطه می رسند. این افراد همواره در جستجوی تحسین دیگران هستند و برای رسیدن به این مقصود غالباً در حال ایفای نقش هستند. آنان دنیا را صحنه و خود را بازیگران آن می دانند. زود ممکن است عاشق شوند یا ازدواج کنند ولی زود روابط عشقی و زناشویی خود را به هم می زنند و آمادگی زیادی برای اعتیاد دارند و ممکن است خیلی زود در دام اعتیاد یا رفتارهای خلاف اجتماعی گرفتار شوند حالات هیجانی آنان بر حسب زمان و مکان و موقعیت خیلی سریع عوض می شود به طوری که وقتی مشغول گریه هستند ممکن است در همان حال خنده را سردهند. آنان بسیاری از بیانات خود را با نقش بازی کردن توأم می سازند و در ایفای نقش بسیار مهارت دارند. بقراط در چهار قرن پیش از میلاد از رابطه افسردگی و مانی به طور مشروح بحث خود و همچنین ارتیوس پزشک یونانی در ابتدای قرن اول میلادی دریافت که افسردگی که بعضی اوقات در یک فرد رخ می نماید به نظر می رسد که از یک اختلال ریشه می گیرند و در اوایل نوزدهم فلیپ پنیل (1801) گزارشی جالب از افسردگی به رشته تحریر درآورد که نام امپراطور رم تیبر یوس در آن منعکس شده است. غالباً یکی از نشانه های اختلالات خلقی کیفیت حمله ای بودن آنهاست که در آن یک فرد عادی به طور ناگهانی در عرض چند هفته ای یا در بعضی از افراد طی چند روز به نهایت ناامیدی یا اوج سرخوشی می رسد.

(سید محمد محمدی- ص 210 تا 213 – سال 1379)

بیان مسأله:

مسأله هیستری بزرگسالان بخصوص زنان همواره مورد توجه روان پزشکان بوده است که تنها از اواخر قرن نوزدهم است که به دنبال بررسیهای انجام شده در رابطه با هیستری و اینکه چرا بعضی اوقات آدمی از خود رفتارهایی را نشان می دهد که مورد توجه دیگران قرار بگیرد و آیا این رفتارها یعنی فرار از هویت خود و فرار از تمام سختیها و یا اینکه عوامل شخصیتی مثل خود بیمار انگاری و اختلالات تبدیلی می تواند تأثیر گذار در روحیه آدمی شود یا نه هیستری تبدیل یک تظاهر بدنی آشکار است که در اغلب موارد جنبه عصب شناختی لارد و در عین حال می تواند در رابطه با مشاهده گر در قالب یک اختلال چند نشانه ای جلوه گر شود که این اختلال را می توان بر اثر تلقین برانگیخت و زیر تأثیر قرار داد در هیستری بر پایه نیازهای ناهشیار میل یا اضطراب واپس زده جای خود را به یک تظاهر بدنی می دهد و چنین کاربرد بدنی قابل فهم به نظر می آید و تقریباً همه افراد افسرده درجاتی از غمگینی شدید یا ناشادی که دامنه آن از یک اندوهگینی متوسط تا ناامیدی شدید در نوسان است. این نوع غم زدگی ممکن است توسط فرد به صورت نومیدی شدید و گاهی اختلالات بدنی را همواره دارد. (دادستان – ص 222 – سال 1381)

اهداف تحقیق

هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین افسردگی و هیستری در بین زنان است و اینکه آیا حالات غم زدگی و اندوهگینی می تواند در اختلالات بدنی و تبدیلی و توجه دیگران به خود تأثیر مثبت داشته باشد یا نه.

اهمیت و ضرورت تحقیق

تبدیلها که به منزله نشانه های مرضی متداول در آسیب شناسی بزرگسالان محسوب می شوند به ندرت در کودکان ظاهر می گردند و در صورت بروز بر دستگاه حرکتی و بخصوص راه رفتن و عوامل دیگر تأثیر می گذارد که تمام اینها می تواند در بزرگسالی تأثیر منفی داشته باشد. در نظریه رفتاری نگر براین باورند که بیمار هستیرتیک به نشانه های جسمانی خود به منزله پاداش می نگرد چه از یک سو به دلیل وجود این نشانه ها، خارج از چهارچوب مشکلات حرفه ای یا ارتباطی قرار می گیرد و از سوی دیگر توجهی را که در موقعیتهای دیگر از وی مضایقه می شود به سمت خود جلب می کنند. روی آوردی که از تلقین سود می جوید به گونه ای مستقیم یا از طریق خواب انگیزی بیمار را متقاعد می کند و امید است با انجام این پژوهشها تا حدی از این اختلالات بکاهیم و از عواملی که بوجودآورنده این مشکل می شوند جلوگیری کنیم. و این تحقیقات در محیط و نهادهای اجتماعی و خانوادگی می تواند تأثیر مثبت داشته باشد.

فرضیه تحقیق

بین افسردگی و هیستری در بین زنان رابطه معنی داری وجود دارد.

متغیرها

افسردگی متغیر مستقل . هیستری متغیر وابسته.

تعاریف عملیاتی و نظری

تعاریف نظری افسردگی: عبارتند از یک حالت روانی است که افراد مبتلا به آن دارای خلق افسرده و نبود لذت یا علاقه نسبت به فعالیتهای عادی زندگی و اختلال در اشتها و آشفتگی خواب و کندی یا برانگیختگی روانی - حرکتی و نبود انرژی و احساس گناه و بی ارزشی را در فرد شامل می شود.

تعاریف عملیاتی افسردگی: عبارتند از نمره ای است که آزمودنی از مقیاس افسردگی در آزمون بدست آورده است.تعاریف نظری هیستری: عبارتند از اختلالات شخصیتی که به عنوان تبدیلی و جهت حل مشکلات روانی و روحی و مبارزه با آن، آن را جایگزین با مشکلات جسمانی کرده و ابراز دردهای در ناحیه سر و معده و ... می کند.

تعاریف عملیاتی هیستری: عبارتند از نمره ای است که آزمودنی از مقیاس هیستری در آزمون m.m.p.I بدست می آورد.

جهت دریافت فایل بررسی رابطه افسردگی و هیستری در بین زنان حدود سنی 35 ساله لطفا آن را خریداری نمایید