دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 56 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 61 |
نقش و جایگاه تجارت الکترونیکی در اقتصاد کشور
چکیده
تجارت الکترونیک به معنای خرید و فروش کالاها، خدمات و اطلاعات از طریق شبکههای رایانهای مثل اینترنت میباشد و یکی از ویژگیهای بارز اینترنت پوشش جهانی آن است و به همین دلیل شرکتها میتوانند از طریق اینترنت فعالیتهای بازاریابی و صادراتی خود را گسترش دهند. تجارت الکترونیکی روشی جدید جهت ورود و نفوذ به بازارهای بینالمللی محسوب میگردد. دو عامل کلیدی در پیشبرد صادرات، سرعت بالای انتقال اطلاعات به مشتریان ، و کاهش هزینههای بازاریابی میباشد که این عوامل از طریق تجارت الکترونیکی به راحتی قابل حصول میباشند. دلایل موفقیت کشورهای توسعه یافته در تجارت الکترونیکی به دلیل دسترسی به دانش و فناوری نوین بودجههای هنگفت برای تحقیق و توسعه و وفور سرمایه، نیروی انسانی، متخصص، قوانین و مقررات منعطف، مدیریت پویا و ... میباشد. ولی در کشورهای در حال توسعه در این زمینه فاصله زیادی با کشورهای پیشرفته ایجاد شده است که دلایل اصلی این شکاف عدم وجود زیرساختهای مناسب، آگاهی عمومی و فرهنگ استفاده از تجارت الکترونیکی است که به آن شکاف دیجیتالی میگویند.
راهبردهای توسعه تجارت الکترونیکی : 1 ـ آگاه سازی 2 ـ دسترسی و زیرساختها 3 ـ مسائل قانونی و حقوقی 4 ـ حمایت از بخش خصوصی 5 ـ سیاستهای خاص بخشی 6 ـ دولت الکترونیکی 7 ـ بانکداری و پرداخت الکترونیکی و ...
در کشور جمهوری اسلامی ایران هم راهکارهای عملیاتی برای توسعه تجارت الکترونیکی مطرح شده که عبارت است از : 1) طراحی سیستم جامع اطلاع رسانی تجاری 2) طراحی سیستم گواهی دیجیتال 3) امکان سنجی توسعه تجارت الکترونیکی در کشور 4) انجام طرح پیشگام 5) کمک به سایر دستگاههای دولتی و ... .
روند شتابان حجم تجارت الکترونیکی در جهان نشان دهنده تمایل و علاقه روز افزون بنگاههای اقتصادی و مصرفکنندگان به استفاده از تجارت الکترونیکی است. بدون شک توسعه کاربردی تجارت الکترونیکی یکی از حلقههای لازم برای افزایش کارآیی تجاری اقتصاد ملی است. تجارت الکترونیکی از مزایا و پیامدهای اقتصادی مهمی از قبیل گسترش بازار، کاهش قیمت، منابع تولید، ارتقای بهرهوری، کاهش هزینههای مبادلاتی، ایجاد اشتغال و کاهش تورم برخوردار بوده و در رشد درون زای اقتصادی نقش مهمی دارد. از دیگر مزایای تجارت الکترونیک تحول مداوم در محصولات و شرکتها 2 ـ تخصصی کردن شرکتها در وظایف 3 ـ جایگزین کردن تجارت درون دادهها 4 ـ سازماندهی مجدد 5 ـ کوچک سازی شرکتها.
اثرات اقتصادی تجارت الکترونیکی شامل افزایش بهرهوری و کاهش هزینه تولید، کاهش فشار بر قیمتها و حفظ تورم، ورود شرکتهای تازه وارد جهت تأمین تقاضی فعلی، ایجاد محیطی پویا و خلاق، افزایش کسب و کارهای کاملاً جدید و فازی شدن مفهوم کشور. یکی از راههای اصلی و مؤثر در افزایش کارآیی فرایند صادرات تجارت الکترونیکی میباشد.
شروع بکارگیری و گسترش دولت الکترونیکی غالباً در جهت تغییرات در فرآیندهای دولتی است مانند تمرکززدایی، بهبود کارآیی، اثربخشی و کاهش هزینهها هدف راهبردی دولت الکترونیکی پشتیبانی دولت از همه طرحهای در حال تعامل با دولت نظیر سایر دولتها، بخشهای دولتی دیگر، سازمانها و شهروندان میباشد.
XML یک استاندارد مهمی است که به منظور توسعه سیستمهای تجارت الکترونیک ایجاد شده است و بسیاری از مفاهیم تجارت الکترونیک را تحت پوشش قرار داده است. بخش صنعت استراتژیها و فرآیندهای تجارت الکترونیک بین واحدهای تجاری را برای پشتیبانی و توسعه محصولات خدمات ومشارکت به کارگیری است. پایه و اساس هر سیستم تجارت الکترونیک بین واحدهای تجاری اکسترانت میباشد. یک دروازه برای ورود برای بازدیدکنندگان خارج از سازمان به وجود آورده و آنها را قادر میسازد تا به صورت کنترل شده به بخشهای اطلاعاتی مجاز دسترسی داشته باشند. شبکههای خصوصی مجازی یکی دیگر از روشهای ایجاد امنیت در ارسال اطلاعات بین نقاط مختلف شبکههای تجارت الکترونیک بین واحدهای تجاری میباشد. واحدهای تجاری از زنجیرهی تأمین به منظور بهبود جایگاه رقابتی خود در بازار استفاده مینمایند و دروازههای ورود به اینترنت در حوزه تجارت الکترونیک بین واحدهای تجاری سریعاً در حال رشد و توسعه میباشد. هنگام توسعهی یک شبکه تجاری باید چگونگی قیمتگذاری محصولات، بسته بندی توزیع، تحویل و پشتیبانی از آنها نیز مورد بررسی دقیق قرار گیرد. توسعه شبکههای تجاری نیازمند تفکر دقیق و حرکتهای هوشمندانه است. فعالیتهای تجارت الکترونیک بین واحدهای تجاری به عنوان بزرگترین بخش بازار باقی خواهد ماند و در حال حاضر نشانهای برای توقف این حرکت وجود ندارد. با توجه به آثار مثبت و شگرفی که تجارت الکترونیکی در تسهیل، تسریع و کاهش هزینه مبادلات تجاری و اقتصادی دارد به نظر می رسد که قانونمند کردن این پدیده نو در کشور ما نیز کاملاً معقول و دارای توجیه منطقی است. برای هماهنگی و همپایی با رشد و توسعه جهانی پذیرش و قانونمند کردن پدیدههای جدید علمی، صنعتی و تنظیم روابط در قلمروهای نوین یک الزام گزیر ناپذیر است. نقش حیاتی تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات در نظام کشور، نیاز به ایجاد یک محیط دوستانه، اطلاعات که در دسترس بودن، تنوع و توان ایجاد تولید است و خدمات تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات را تقویت و تضمین میکند.
به طور خلاصه هدف تجارت الکترونیک ساده سازی انواع داد و ستدها، مذاکرات، ترتیبات، توافقات، قراردادها و مبادلات داخلی و بینالمللی و نیز ذخیره اطلاعات به شیوه الکترونیکی و نوری و همچنین سایر روشها، طرق، وسایل و تکنولوژیها، با هدف شناسایی اصالت و اعتبار اسناد الکترونیکی مربوط به این فعالیتها و ترویج استفاده همگانی از داد و ستد الکترونیک در دولت و کل جامعه است.
روش تحقیق بنیادی
مقدمه :
در طول تاریخ زندگی بشر نوآوریهایی پدید آمدهاند که تحولات عظیمی را موجب گردیده و تأثیرات وسیعی را در پی داشتهاند. یکی از نوآوریهای بسیار حیاتی، به کارگیری شبکههای رایانهای و در نهایت اینترنت در امور تجاری و بازرگانی میباشد.
امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات محور توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورهای مختلف قرار گرفته است. تجارت الکترونیکی یکی از نمودهای عینی انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات در عرصههای اقتصادی است. تجارت الکترونیکی یکی از نمودهای عینی انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات در عرصههای اقتصادی است. تجارت الکترونیکی انقلابی در شیوهها و رویههای تجاری گذشته ایجاد کرده و سرعت و صرفهجویی را در بهترین وجه جامعه عمل پوشانده است. در محیط الکترونیکی فاصلههای جغرافیایی و محدودیتهای زمانی و مکانی منتفی و مبادلات تجاری بر پایه اطلاعات الکترونیکی انجام میشود. تجارت الکترونیکی با رفع موانع فرا روی تجارت بینالمللی روند تجارت جهانی را تسریع مینماید.
تجارت الکترونیکی از مزایا و پیامدهای اقتصادی مهمی از قبیل گسترش بازار، کاهش قیمت منابع تولید، ارتقای بهرهوری، کاهش هزینههای مبادلاتی، ایجاد اشتغال وکاهش تورم برخوردار بوده و در رشد درونزای اقتصادی نقش محوری دارد.
اکنون که در عصر پیشرفتهای قابل ملاحظه در تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات قرار داریم، شرکتها و کشورها برای کسب موفقیت در میدان رقابت و افزایش صادرات خود ناگزیر از مجهز شدن به ابزارهای تکنولوژی و روی آوردن به تجارت الکترونیکی میباشند.
تجارت الکترونیکی نیز حاصل پیشرفت فناوری اطلاعات است که امروزه در دنیای کسب و کار با اقبال فراوان روبرو شده است. اما در زمینهی توسعه و به کارگیری این فناوری در کشورهای در حال توسعه و از جمله ایران، فاصله زیادی با کشورهای پیشرفته ایجاد شده است. عدم وجود زیرساختهای مناسب، آگاهی عمومی و فرهنگ استفاده از تجارت الکترونیکی در کشور، به ویژه در میان فعالان بخش بازرگانی را میتوان از دلایل اصلی شکاف دیجیتالی برشمرد. هدف از پیادهسازی تجارت الکترونیکی جهت توسعه صادرات کالا و خدمات میباشد و با راهاندازی کسب و کار الکترونیکی و همچنین با فراهم سازی زمینه صادرات و تجارت الکترونیکی امکان مبادله بینالمللی کالاها و خدمات ایجاد میگردد. امیدواریم با بهرهگیری از تجارت الکترونیکی در بهبود روند توسعه و افزایش صادرات رفاه، امنیت و آزادی برای مردم عزیز میهنمان فراهم شود.
امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات محور توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورهای مختلف قرار گرفته است. تجارت الکترونیکی یکی از نمودهای عینی انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات در عرصههای اقتصادی است. ظهور اینترنت و تجاری شدن آن در دهههای اخیر شیوههای سنتی تجارت را متحول نموده است. تجارت الکترونیکی با رفع موانع فراروی تجارت بینالملل روند تجارت جهانی را تسریع مینماید.
تجارت الکترونیکی از مزایا و پیامدهای اقتصادی مهمی از قبیل گسترش بازار، کاهش قیمت منابع تولید، ارتقای بهرهوری، کاهش هزینههای مبادلاتی، ایجاد اشتغال و کاهش تورم برخوردار بوده و در رشد درونزای اقتصادی نقش محوری دارد.
تعریف تجارت الکترونیک
خرید و فروش کالاها، خدمات و اطلاعات از طریق شبکههای رایانهای نظیر اینترنت. بسیاری تجارت الکترونیکی را فقط شامل مبادله پول، کالا و خدمات از طریق شبکههای الکترونیکی میدانند در حالی که برخی دیگر در اشاره به تجارت الکترونیکی آن را شامل انجام فعالیتهای تجاری از طریق شبکههای الکترونیکی دانستهاند، که با هدف نهایی یک مبادله صورت گیرد.
|
|
||||||
نقش تجارت الکترونیکی :
روند رو به رشد استفاده از اینترنت و ابزارهای الکترونیکی و منافع حاصل از آن موجب دگرگونی اساسی فرآیندهای بازرگانی در سازمانها و مؤسسات مختلف گردیده است. یکی از ویژگیهای بارز اینترنت پوشش جهانی آن است و به این دلیل شرکتها میتوانند از طریق اینترنت فعالیتهای بازاریابی و صادراتی خود را گسترش دهند. از این رو میتوان گفت اینترنت ابزاری استراتژیک در فرآیند صادرات کالا و خدمات تلقی گردیده و روشی جدید جهت ورود و نفوذ به بازارهای بینالمللی محسوب میگردد.
تجارت الکترونیکی به شرکتها اجازه میدهد تا با هزینه کمتر، بازارهای بیشتری را تحت پوشش فعالیتهای خود قرار دهند و اطلاعات بیشتری را در رابطه با وضعیت بازار، تأمین کنندگان، مشتریان و رقبا کسب نموده و بکارگیری مدلهای استاندارد، پیشنهادات خود را هر چه بیشتر با خواسته مشتریان منطبق نمایند. بنابراین «کاهش هزینههای بازاریابی» و « سرعت بالای انتقال اطلاعات به مشتریان » که دو عامل کلیدی در پیشبرد صادرات محسوب میشوند و از طریق تجارت الکترونیکی به راحتی قابل حصول میباشند. حرکت یک بنگاه بسوی استقرار و بکارگیری تجارت الکترونیکی مستلزم طی مراحلی است که به واسطه آنها شرکت زیر ساختهای لازم را برای انجام فعالیتهای خود به صورت الکترونیکی فراهم میآورد. با توجه به اهمیت صادرات کالاهای غیر نفتی و خدمات در کشور، ارائه الگوی تجارت الکترونیکی با توجه به فرآیند صادرات میتواند نقش بسزایی در دستیابی به این مهم ایفا نماید.
در حال حاضر، تجارت جهانی اهمیت اقتصادی زیادی برای بسیاری از کشورها دارد و به همین دلیل آنها سعی دارند فعالیتهای تجاری جهانی را در جهت منافع خود تحت کنترل قرار دهند. از این رو کشورهای جهان به وسیله شبکه اقتصادی کشورهای مختلف جهان و چگونگی ایجاد این روابط و کاربردهای سیاسی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. تجارت بینالمللی نه تنها نقش عمدهای در جهان ایفا میکند بلکه یکی از سریعترین و بالاترین نرخهای رشد را در میان سایر فعالیتهای اقتصادی دارد.
بیان موضوع و ضرورت انجام تجارت الکترونیکی
کشورهای توسعه یافته به دلیل فراهم بودن امکانات زیربنایی سهم بالایی از مبادلات الکترونیکی را به خود اختصاص دادهاند. تجارت الکترونیکی با عنوان مهمترین محصول و زاییده فناوریهای نوین میتواند فرصت مناسبی برای کشورها در مبادلات تجاری داخلی و بینالمللی ایجاد کند در این میان کشورهای توسعه یافته به دلیل وجود بسترهای لازم موفقتر عمل کردهاند. عواملی چون دسترسی به دانش و فناوری نوین، بودجههای هنگفت برای تحقیق و توسعه، وفور سرمایه، نیروی انسانی متخصص، قوانین و مقررات منعطف، مدیریت پویا و غیره از دلایل موفقیت کشورهای توسعه یافته در تجارت الکترونیکی است.
اما در کشورهای در حال توسعه و از جمله ایران در این زمینه فاصله زیادی با کشورهای پیشرفته ایجاد شده است. عدم وجود زیر ساختهای مناسب، آگاهی عمومی و فرهنگ استفاده از تجارت الکترونیکی در کشور، به ویژه در میان فعالان بخش بازرگانی را میتوان از دلایل اصلی شکاف دیجیتالی نامید. در این میان بهره برداری از تجربیات کشورهای پیشرو در زمینه تجارت الکترونیکی از اهمیت فوق العاده ای هم در حوزه اجرا و هم در حوزه تحقیق برخوردار است. لکن فقدان یک متولی متمرکز به منظور شناسایی این تجربیات و مستند سازی آن این کار را به اقدامات پراکنده در زمانهای مورد نیاز محدود نموده است.
جهت دریافت فایل نقش و جایگاه تجارت الکترونیکی در اقتصاد کشور لطفا آن را خریداری نمایید
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 4 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 59 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 15 |
تاثیر موانع ارتباط فردی بر تعارض سازمانی
چکیده
ارتباطات از عوامل بنیادی هویت سازمان و جوهره اصلی مدیریت است. همچنین مدیران به خوبی میدانند که تعارض پارهای اجتناب ناپذیر از حیات سازمانی است بنابراین، برای مدیران اهمیت دارد که پدیدههای تأثیرگذار بر تعارض را شناسایی کنند. تعارض میتواند کارکردی یا غیر کارکردی باشد. در مقاله حاضر تعارض غیر کارکردی مد نظر است و از میان عوامل مؤثر بر تعارض سازمانی، موانع ارتباط فردی بررسی میگردد. پنج مؤلفه موانع ارتباط فردی تحت عناوین عدم گشودگی، عدم همدلی، عدم حمایتگری، عدم مثبتگرایی و عدم تساوی مورد بررسی قرار گرفته است.
مقدمه
از مهمترین عوامل اساسی در اعمال مدیریت ، انسان است . مهمترین سرمایه سازمان نیروی انسانی آن است. توجه به نیروی انسانی در سازمانها طی سالهای اخیر بخش عظیمی از زمان وسرمایه سازمانهای پیشرو را به خود اختصاص داده است. رشته ارتباطات سازمانی بسیاری از دشواریهای سازمانی را تحلیل وبرای آ نها راه حل مناسب می یابد.
(فخیمی،1379،ص410).ایجاد سازمان تحت شرایطی که استقرار ارتباطات مشکل و یا به کلی غیر ممکن باشد کاری بیهوده است. همچنان که «هربرت سایمون» اظهار داشت که: «سازمان نمیتواند بدون ارتباط وجود داشته باشد.» «چستر بارنارد» میگوید: «تهیه یک سیستم ارتباطی از جمله وظایف اساسی مدیر است.»
مفهوم ارتباطات
در فرهنگ فارسی معین، ارتباط به صورت زیر تعریف شده است: «ارتباط از نظر لغوی واژهای است عربی از باب افتعال، که در فارسی به صورت مصدری و به معنای پیوند دادن، ربط دادن و به صورت اسم مصدر به معنی بستگی، پیوند،پیوستگی و رابطه استعمال میشود (معین،1360،ص19) در فرهنگ مدیریت تعاریفی چون: «نقل و انتقال اطلاعات، دیدگاهها، نگرشها یا احساسات فرد یا گروهی به فرد یا گروه دیگر آمده است (صائبی، 1371،ص121).
کلمه ارتباطات (Communication ) از لغت Communicar مشتق شده است که این لغت خود در زبان لاتین به معنایTo make Common یا عمومی کردن و به عبارت دیگر، در معرض عموم قرار دادن است (پیرسون و نلسون ،1983،ص5) .هربرت سایمون ارتباطات را اینگونه تعریف میکند: هر فراگردی که به وسیله آن مقدمات تصمیمگیری از یک عضو سازمان به عضو دیگر انتقال داده شود(هوی و میسکل، 1371، ص212).
ارتباطات عبارت است از مبادله اطلاعات و کاری که بر روی انتقال آن به دیگران صورت میگیرد (فرنک و لارسن ،1972،ص3).
در یک عبارت ساده، ارتباطات را میتوان تبادل اطلاعات و انتقال معنی دانست (کتز و کن ،1969،ص223).
اثربخشی در ارتباطات میان فردی
ارتباطات میان فردی همچون اشکال دیگر رفتارانسانها، میتواند در دو حد غایی بسیار اثر بخش و بسیار غیر اثر بخش مطرح شود. به احتمال بسیار فراوان هیچ رفتار متقابل انسانی نمی تواند کاملاً موفقیت آمیز و یاکاملاً شکست و ناکامی باشد. میتواند بهتر شود و در مقابل، احتمال بدتر شدن آن نیز میرود.
ویژگیهای زیر به طور معنی داری بر اثر بخشی ارتباطات میان فردی تأثیر دارند:
گشودگی: مفهوم کیفی گشودگی، حداقل در سه جنبه اساسی ارتباطات فردی، خود را بروز میدهد. اول فرستنده پیام در ارتباطات میان فردی باید فردی باشد، که خود را در مقابل طرفهای ارتباطی خود بگشاید و با یک گشودگی نسبی با آنها مواجه شود. به عبارت دیگر، هر کس میتواند بخش عظیمی از اطلاعات مربوط به خود را که میتواند در فراگرد ارتباطات میان فردی مؤثر واقع شود، مخفی کرده و در نتیجه فراگرد ارتباطی را از مسیر طبیعی خود خارج سازد. دومین جنبه از گشودگی اشتیاق فرستنده پیام یا مبدأ ارتباطی به وانمود کردن و بروز دادن صادقانه محرکات وارد بر خود است و اینکه براو چه تأثیری نهاده اند. اغلب انسانها علاقمندند که دیگران در مقابل گفتهها و یا اعمال آنها عکس العمل واضحی از خود نشان دهد. سومین جنبه از گشودگی که برای اولین بار توسط «آرتور بوچنر» و «کلیفورد کلی» مطرح شده است با مفهوم تملک احساسات و تفکرات مرتبط است. و چنین تعبیر میشود که شخص مورد نظر احساسات و تفکرات خود را که کاملاً در اختیار اوست و خود به آنها کاملاً واقف است و مسئولیت آن را عهده دارد به اطلاع دریافت کننده پیام برساند.
همدلی: شاید یکی از دشوارترین جنبههای کیفی ارتباطات به کارگیری همدلی در یک رابطه متقابل است. همدلی یعنی فرستنده پیام و گیرنده پیام هر دو به یک احساس یگانه دست یافتهاند. سه گام برای به کارگیری و بالا بردن مهارتهای مربوط به همدلی عبارتند از: نخستین گام، پرهیز از قضاوت و ارزیابی رفتار طرف مقابل است. دومین گام درک احساسات و عواطف طرف مقابل است. درک خواستهها و نیازها، آمال، تواناییها، تجارب، بیمها و هراسهای طرف مقابل، ما را بر آن میدارد که او را بهتر بشناسیم و پی به احساسات و عواطف او ببریم و بتوانیم با او بهتر همدلی کنیم. گام سوم، باید بکوشیم آنچه دیگری براساس نگرش و توانایی خود تجربه کرده است مانیز تجربه کنیم. مهم است که بدانیم این تجربه میباید براساس نگرش و احساسات او باشد نه آنچه خود میاندیشیم. خود را کاملاً در جای او و به جای او قرار دادن و نقش او را ایفا کردن ما را بر آن میدارد که او را بهتر درک کنیم.
حمایتگری: یک رابطه میان فردی مؤثر و قابل اتکاء رابطهای است که در یک فضای حمایتگرانه شکل گرفته باشد. ارتباطات میان فردی باز و همدلانه نمیتواند در یک فضای توأم با هراس و تهدید دوام یابد و دیر یا زود به گسستگی رابطه منجر میشود. اگر شرکت کنندگان در یک فراگرد ارتباطی احساس کنند که از سخنان و کردار آنان انتقاد به عمل میآید و مورد تهاجم قرار میگیرند، از هر اقدامی که به نشان دادن خواستهها و نیازها و یا مکنونات درونی آنها بینجامد، پرهیز میکنند.
مثبت گرایی: مثبت گرایی در یک رابطه میان فردی حداقل به سه جنبه یا عوامل مختلف تکیه دارد. اول، ارتباط میان فردی زمانی به درستی شکل می گیرد و پرورش پیدا میکند که احترام مثبت و معینی برای خویشتن در نظر داشته باشیم. کسانی که در مورد خود مثبت میاندیشند این احساس مثبت را به دیگران منتقل و آنان را وادار به مثبت پنداری میکنند. دوم، ارتباطات میان فردی زمانی به درستی شکل میگیرد که احساسات خوشایند خود را نسبت به طرف مقابل به او منتقل کنیم. روشن است که این در وجود شخص مقابل، اثر مثبت گذارده و او را بر آن میدارد و تشویق میکند که در ارتباط مورد نظر فعالتر برخورد کرده و سطح ارتباطی خود را به تراز بالاتری بکشاند. سوم، یک احساس مثبت و خوشایند در مورد وضعیت عمومی حاکم بر ارتباطات، برای تعامل یا میان کنش اثر بخش بین دو یا چند نفر بسیار حیاتی و مهم است. به عبارت دیگر، عدم مشاهده تمایل و اشتیاق از سوی مخاطب یا مخاطبان، فرستنده پیام را به سوی انصراف از ارتباط و گسستگی ارتباطی میکشاند.
تساوی: تساوی خاصیتی ویژه است. یک فرد ممکن است با هوش تر، قویتر، ثروتمندتر و حتی سالمتر باشد. هرگز دو نفر از تمام جنبهها با یکدیگر مساوی نخواهد بود. با وجود این عدم تساوی، ارتباطات میان فردی عموماً زمانی مؤثرتر خواهد بود که فضای حاکم فضایی مبتنی بر تساوی باشد. این بدان معنی نیست که افراد غیر مساوی نمیتوانند ارتباط برقرار کنند. در حالی که اگر بخواهند ارتباط آنان با یکدیگر ارتباطی مؤثر باشد، باید تساوی در شخصیت آنها مورد توجه باشد و یا اینکه به نقاط مشترک که نوعی تساوی است تأکید بیشتری شود. این بدان معنی است که میباید در ارتباطات میان فردی سیاست یا خطمشی خاصی وجود داشته باشد که از طریق آن به شناسایی ویژگیهای فردی طرفین ارتباط، دست یافت. نکتهای که حایز اهمیت است این است که طرفین ارتباط در نظر داشته باشند که هر دو انسان هستند و موجوداتی گرانبها که هر یک دارای خصیصههایی هستند که به نوبه خود میتواند برای دیگران ارزشمند باشد (فرهنگی ، 1380، صص121- 112 ).
موانع ارتباط فردی
به طور کلی هر عاملی که مزاحم تبادل اطلاعات بین فرستنده و گیرنده پیام بشود از موانع ارتباطات محسوب می شود با توجه به اهمیت فراوان ارتباطات در سازمانها ، برای مدیران نهایت اهمیت را دارد که پدیده های خاصی را که به صورت مانع بر جریان سالم ارتباطی اثر می گذارند وآ ن را دچار کندی و پیچیدگی و یا اصولا مسدود میکنند، شناخته و در رفع آن کوشش کنند (کرتلند ،1989، ص147).
ارتباط فردی، فرایند تبادل اطلاعات و انتقال معنی میان دو نفر یا درون یک گروه است. موانع فردی یا موانعی که با عامل انسانی ارتباط پیدا می کند شامل مسائلی می شود که خصوصیات گیرنده و فرستنده پیام و اختلاف بین دو طرف را زیر سؤال می برد (رضائیان،1374، ص229).
مفهوم تعارض در سازمان
«والتون» و «مک کرسی» از صاحبنظران سازمانی، تعارض را تعامل عمومی و آگاهانه دو یا چند واحد پیچیده اجتماعی که برای تعریف یا بازشناسی شرایط وابستگی و به هم مرتبط بودن خود در تلاش هستند تعریف کرده اند (هامتون، 1981، ص 356). «مولینز» تعارض را اینگونه تعریف می کند : رفتار عمدی و آگاهانه که به منظور جلوگیری و ممانعت از تحقق اهداف سایر افراد صورت می گیرد (مولینز،1990،ص495).
«لوزیر» تعارض را عدم توافق بین دو یا چند گروه تعریف می کند (پرداختچی،1379،ص82).
به زعم دفت تعارض عبارت است از نوعی رفتار بین گروههای سازمانی البته هنگامی که عده ای خود را متعلق به گروه می دانند و چنین می پندارند که سایر گروهها مانع از رسیدن آنها به هدف و مقصودشان می شوند
جهت دریافت فایل تاثیر موانع ارتباط فردی بر تعارض سازمانی لطفا آن را خریداری نمایید
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 38 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 29 |
تأثیر ساختار سازمان(تمرکز، پیچیدگی و رسمیت) بر رضایت شغلی کارکنان
چکیده
زمینه و هدف: رضایت شغلی نشان دهنده نگرش کارکنان نسبت به شغل خود از جنبه های مختلف است.سه دسته متغیر ماهیتی،سازمانی و فردی برای تاثیر روی رضایت شغلی شناخته شدهاند که از میان متغیرهای سازمانی، ساختار سازمانی و سه بعد اصلی آن یعنی تمرکز،رسمیت و پیچیدگی بر روی رضایت کلی از شغل و ابعاد آن (رضایت از ماهیت کار،سرپرست و... ) مورد بررسی قرار گرفتهاند.هدف بررسی تأثیر این سه بعد ساختار بر روی رضایت شغلی کارکنان است.
روش بررسی : این پژوهش،مطالعه ای کاربردی و از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد.جامعه آماری شامل 156 نفر از کارکنان دانشگاه شهید چمران اهواز بود و برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده گردید.پایایی آن با استفاده از معیار آلفای کرونباخ (90.=α ) تعیین گردید.داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 و از طریق روش های آمار توصیفی و ضریب همبستگی اسپیرمن و تحلیل رگرسیون چند گانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها : یافته های این مطالعه نشان داد که ساختار سازمانی دانشگاه شهید چمران اهواز از رسمیت و پیچیدگی بالایی برخوردار است و سطح تمرکز آن متوسط می باشد.نتایج نشان داد که متغیر رسمیت بر رضایت شغلی کارکنان دانشگاه تأثیر دارد و همچنین بین متغیرهای تمرکز و پیچیدگی با رضایت شغلی کارکنان ارتباط معناداری یافت نشد و معلوم گشت که تنها 32 درصد از رضایت شغلی با سه متغیر ساختاری ما (رسمیت، تمرکز و پیچیدگی) تبیین گردید.
1- مقدمه
سازمان سیستمی اجتماعی است که حیات و پایداری آن وابسته به وجود پیوند قوی میان اجزا و عناصر تشکیلدهندهی آن است. نیروی انسانی جزء جدایی ناپذیر و از مهمترین ابزارها برای پیشبرد اهداف در هر سازمانی است و مطالعه رضایت کارکنان در محیط کار به دلیل اهمیت زیاد نیروی انسانی درمقایسه با سایر منابع درون سازمانی حائز اهمیت است.(هات[1]،2006)
رضایت شغلی یکی از سازه هایی است که در ادبیات مدیریت و رفتار سازمانی بیشتر مورد بررسی و اندازه گیری قرار گرفته است . اهمیت رضایت شغلی به دلیل رابطه آن با دیگر پیامدهای سازمانی ، شامل : غیبت ، تعهد سازمانی ، جابجایی شغلی و عملکرد است . با توجه به تأثیر سریع تغییرات محیطی بر روی سازمانها و شکل گیری تغییرات سازمانی این الزام ایجاد شده است که چگونگی حفظ کارکنان ، تعهد و رضایت شغلی آنان را درک کنیم .(اسمیت[2]،1992) رضایت شغلی برای مدت طولانی یک موضوع مهم در تحقیقات سازمان بوده است. (هووپک[3]، 1935) به طوری که بررسیها در این زمینه نشان میدهد که از سال 1976 به بعد در این مورد بیش از 3000 مطالعه انجام شده است( ا صل سلیمانی و دیگران،1386).رضایت شغلی از یک بعد به باور کارکنان از جنبههای مختلف و از طرف دیگر به ابعاد شغل مانند رضایت از طریق ارتباطات، همکاران، قدرشناسی و ... تأکید میکند (جکسون[4] و کوور[5] ،2002 ؛ لئو [6]ودیگران،2005). برپایهی فراتحلیل 44 پایاننامه مقطع کارشناسی ارشد و دکترا در دانشگاههای تهران با موضوع رضایت شغلی نتیجه گرفته شد که در مطالعات رضایت شغلی میتوان 3 گروه متغیر را تشخیص داد، گروه متغیرهای ماهیتی، سازمانی و فردی ( ازکیا و توکلی ، 1385). ابعاد سازمانی مورد مطالعه در رضایت شغلی به ویژگیهای محیط کار و زمان انجام تحقیق بستگی دارند.
بطور کلی رضایت شغلی موضوعی است که تا حدود زیادی مربوط به برداشتهای شغلی افراد است و نمیتوان بطور مطلق و مستقل دربارهی آن اظهارنظر کرد.اصولاٌ عبارت رضایت شغلی مفهومی است که عوامل مختلفی در شرایط مختلف برآن تأثیر میگذارند مانند همکاران،شرایط اقتصادی، ساختارسازمانی،فقدان تلاش وتنوع در شغل، عدم توازن بین شرایط احراز شغل و خصوصیات تجربی و تحصیلی شاغل، فقدان نظام قدرشناسی و ارزشیابی(فقهی فرهمند،1381).بنابراین یکی از عوامل مهم تأثیرگذار بر رضایت شغلی ساختار سازمانی است. در این مطالعه ما روی ابعاد سازمانی رضایت شغلی و رابطه آن با ساختار سازمان (رسمیت، پیچیدگی و تمرکز) تمرکز داریم؛ که اغلب در مطالعات تاکنون این متغیرهای اثرگذار روی رضایت شغلی مورد توجه قرار نگرفتهاند (آننیک ویلم[7] و دیگران، 2007).
2- ادبیات پژوهش
1-2- ساختار سازمانی وابعاد آن
ساختار سازمانی چارچوب روابط حاکم بر مشاغل ، سیستم ها وفرایندهای عملیاتی وافراد و گروههایی است که برای نیل به هدف تلاش میکنند (جیمز[8]،1998) ساختار یک سازمان را میتوانمجموعه راههاییدانستکهطی آنها فعالیتهای سازمان به وظیفههای شناخته شده تقسیم و میان این وظیفهها هماهنگی تأمین میشود.(مینتز برگ،1388)بنابراین ساختار سازمانی روابط در سازمان وهمچنین جایگاه افراد در سازمان و حدود و دامنه اختیارات آنها رامشخص میکند.
در تعیین ابعاد ساختاری سازمان،عوامل زیادی را بر شمرده اند از جمله این عوامل می توان به اجزای اداری،استقلال،تمرکز،پیچیدگی،تفویض اختیار،رسمیت،ترکیب،حرفهگرایی ،حیطه کنترل،تخصصگرایی،استاندارد کردن و حیطه عمودی اشاره کرد(رابینز[9]،1388).که اکثر نظریه پردازان سازمانی از میان آنها روی سه بعد تمرکز،رسمیت و پیچیدگی اتفاق نظر دارند .(فری و اسلوکام [10] ) که این ابعاد هنوز هم بطور متعدد در تحیقیقات سازمان استفاده میشوند.(آرجریس[11]،1995) دانشگاه ها در هر یک از این ابعاد می توانند متفاوت باشند. حال بطور مختصر به این ابعاد اشاره می کنیم :
پیچیدگی[12] به میزان تفکیکی که در سازمان وجود دارد اشاره میکند و به سه دسته تقسیم میشود؛ تفکیک افقی که به میزان تفکیک بین واحدهای سازمانی بر اساس موقعیت سازمان، ماهیت و وظایف آنها و میزان تحصیلات و آموزش های که فرا گرفتهاند اشاره مینماید . مهمترین شاهدی که دلالت بر تفکیک افقی درون سازمانی دارد، تخصصگرایی و بخشبندی درون سازمانی است. تفکیک عمودی به عمق یا ارتفاع ساختارسازمانی اشاره دارد. با افزایش سطوح سلسله مراتب سازمانی تفکیک عمودی سازمان افرایش یافته و پیچیدگی سازمان بیشتر میشود و تفکیک جغرافیایی به میزان پراکندگی ادارات،کارخانجات و افراد سازمان بر اساس مناطق جغرافیایی اشاره دارد (رابینز،1388)
رسمیت[13] یعنی حدی که یک سازمان برای جهتدهی رفتار کارکنانش،به قوانین،مقررات و رویهها متکی است و میزان یا حدی است که مشاغل سازمانی استاندارد شدهاند؛اگر شغل از میزان رسمیت بالایی برخوردار باشد متصدی آن، برای انجام دادن فعالیتهای مربوط به آن شغل و اینکه چه موقعی باید انجام شود و چگونه باید انجام گردد از حداقل آزادی برخوردار است(رابینز،1388 ). رسمیت محدود به تعیین اینکه وظیفه هر کس چیه؟،و چگونه باید آنرا انجام دهد نمیباشد،اما بصورت گسترده تر می تواند،انواع رفتار در سازمان مانند کدگذاری لباس ها، ساعات کاری، استفاده از تجهیزات اداری و یا استفاده از اینترنت را مشخص می کند(آننک ویلم و دیگران،2005)
تمرکز [14]سازمانی به این معنا است که مرکز ثقل تصمیمگیری در راس سلسله مراتب سازمانی قرار داشته باشد یا بهعبارتی اختیار تصمیم گیری در سازمان،محدود به راس سازمان بوده و تمامی یا حداقل اکثریت تصمیمات سازمان توسط مدیران ارشد اتخاذ شده و به سطوح سازمان و قاعده هرم سازمانی جریان می یابد و بطورکلی هنگامیکه تصمیمها در سطح بالای سازمانی گرفته شود ،آن سازمان را متمرکز گویند
جهت دریافت فایل تأثیر ساختار سازمان(تمرکز، پیچیدگی و رسمیت) بر رضایت شغلی کارکنان لطفا آن را خریداری نمایید
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 48 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 34 |
تأثیر تجارت الکترونیکی بر متغیرهای کلان اقتصادی
چکیده
در پژوهش حاضر، تأثیر کلان اقتصادی[1] توسعه تجارت الکترونیکی درایران بر رشد تولید ناخالص داخلی (GDP)، رشد بهرهوری کل، رشد بهرهوری نیروی کار، بیکاری، تورم، سرمایهگذاری، بودجه دولت، متغیرهای پولی (عرضه و تقاضای پول، نقدینگی، نرخ بهره) صادرات، واردات و توسعه و رفاه اقتصادی بررسی میشود.
در قسمت اول پژوهش، کلیات، تعاریف، و معیارهای اندازهگیری تجارت الکترونیکی[2] به همراه مبانی نظری و ادبیات اقتصادی موضوع ارائه میشود.
در قسمت دوم با توجه به مطالعات تجربی در کشورهای دیگر و همچنین تجربه هشت کشور (استرالیا، امریکا، کانادا، چین، مالزی، دانمارک، سنگاپور و امارات) در زمینه تجارت الکترونیکی، و دسترسی به اطلاعات، مدل یا مدلهای مناسب از بین یکی از چهار رهیافت ذیل برای اندازهگیری یا برآورد تأثیرEC انتخاب میگردد[3]. در انتهای مقاله پس از برآورد، به بحث در مورد نتایج، ارائه راهکارها و سیاستهای اقتصادی میپردازیم.
چهار رهیافت کاندید زیر، برای انتخاب نهایی روش، مقایسه میشوند:
الف: رهیافت اقتصاد سنجی Econometrics Approach؛
ب: رهیافت تحلیل پوششی دادهها Data Envelopment Analysis (DEA) Approach؛
ج: رهیافت تعادل عمومی قابل محاسبه Approach Computable General Equilibirum (CGE)؛
د: رهیافت سیستمهای دینامیکی System Dynamics Approach.
مقدمه
پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات در دو دهه اخیر، و گسترش کاربردهای آن در عرصههای مختلف اقتصادی و اجتماعی، موجب شکلگیری فصل نوینی از روابط متقابل بین افراد، نهادها، شرکتها و دولتها شده است. مفاهیم جدیدی در ادبیات اقتصادی و تجارت، در حال ظهور هستند. روشهای سنتی تجارت و کسب و کار، در حال بازنگری بوده و در پرتو این تحول، مشاغل و فعالیتهای جدید اقتصادی در حال شکلگیری هستند. عدهای تحول مذکور در فناوری اطلاعات و ارتباطات را بزرگترین انقلاب تکنولوژیک بعد از انقلاب صنعتی ارزیابی کرده (Mokyr,1996) و عدهای دیگر از آن تحت عنوان اقتصاد نوین و یا اقتصاد دیجیتال یاد میکنند.
اینترنت به عنوان یک شبکه جهانی و نیز به عنوان پیش نیاز تجارت الکترونیکی به دلیل داشتن حضورفراگیر[4]، هزینه دسترسی نسبتاً پایین، سهولت کار با آن، انعطافپذیری و جذابیت، در حال تغییر روشهای سنتی کسب و کار است. این فناوری، الگوهای جدیدی برای خرید، فروش و ارائه خدمات به مشتریان ارائه داده و در حال ارائه تعریفی جدید از روابط سنتی بین خریداران و فروشندگان است. همچنین این فناوری، موجب دگرگونی در روشهای تولید، توزیع، جستوجو و مبادله کالاها و خدمات، شده و میتواند سرعت عکسالعمل مؤسسات و بنگاهها را به علائم بازار و ارائه خدمات بهتر به مصرفکنندگان بیشترکند.
سؤالی که مطرح می شود این است که پیامد این تغییر ساختاری گسترده و پیچیده چه خواهد بود؟ آیا تجارت الکترونیکی، بهرهوری را تغییر خواهد داد؟ آیا تجارت الکترونیکی به ایجاد محصولات جدید و روشهای جدید کسب و کار منجر خواهد شد؟ آیا موجب افزایش اشتغال خواهد شد؟ آیا احتمال اینکه برخی از بخشها تأثیرات بیشتری نسبت به سایر بخشها بپذیرند وجود دارد؟ اثرات آن بر رقابتپذیری بینالمللی چگونه خواهد بود؟ چه پیامدهایی برای متغیرهای پولی و مالی درپیخواهد داشت؟ و سؤالات دیگر.
تجارت الکترونیکی مفاهیم و شاخصهای آن
تعامل بین فناوری و فرایند کسب و کار، کلید فهم اثراتی است که تجارت الکترونیکی بر معاملات اقتصادی و در نهایت بر کل اقتصاد میتواند داشته باشد. آنچه تجارت الکترونیکی را از تجارت به روش سنتی متمایز میکند، اساساً روش یا مسیری است که از طریق آن، اطلاعات بین خریداران و فروشندگان مبادله و پردازش میشود. در تجارت الکترونیکی، اطلاعات به جای اینکه از طریق تماس مستقیم اشخاص منتقل شود، از طریق یک شبکه دیجیتالی یا سایر کانالهای الکترونیکی مبادله میشود. تجارت الکترونیکی ممکن است یک کانال فروش، بازاریابی یا توزیع اضافی درکنار کانالهای سنتی تجارت ایجاد نماید و یا کالاها، خدمات و بازارهای جدیدی ایجاد کند.
تعاریفی که در مورد تجارت الکترونیکی وجود دارد، با توجه به فعالیتها و معاملاتی که در آنها لحاظ شده و همچنین زیرساختهای ارتباطی که این فعالیتها و معاملات در آن انجام میشود، متفاوت هستند. همین امر سبب شده است تا نتایج مختلفی از تحقیقات انجام شده در سطح بینالمللی، در مورد ابعاد تأثیر تجارت الکترونیکی به دست آید. برخی تمام معاملات تجاری و مالی را که به صورت الکترونیکی انجام میشوند؛ نظیر تبادل الکترونیکی دادهها (EDI)[5]، انتقال وجوه به صورت الکترونیکی (EFT)[6] و تمام فعالیتهای مربوط به کارتهای اعتباری ـ بدهی را تجارت الکترونیکی می نامند. برخی دیگر، تجارت الکترونیکی را محدود به خرده فروشی به مصرفکنندگان میکنند که در آن، معامله و پرداخت بهای کالا و خدمات از طریق اینترنت صورت میگیرد. براساس یکی از این تعاریف، تجارت الکترونیکی عبارت است از خرید و فروش کالاها، خدمات و اطلاعات از طریق شبکههای کامپیوتری از جمله اینترنت. (Turban 2002).
کشورهای عضو OECD، تلاشهای وسیعی را برای ارائه یک تعریف استاندارد و اندازهگیری تجارت الکترونیکی انجام دادهاند. براساس معیارهای این کشورها که به عنوان یک استاندارد بینالمللی در بسیاری از کشورهای جهان به کار میرود، هنگام تعریف تجارت الکترونیکی بایستی از سه بُعد شبکهای (تعریف وسیع و محدود)، فرایندها و فعالان[7] به آن نگریسته شود (Unctad 2001) و نیازهای تحقیقاتی و شاخصهای لازم به صورت سه مرحله آمادگی فنی[8]، شدت کاربری[9] و تأثیر[10]، تقسیمبندی شود.[11]
مبانی نظری و شواهد تجربی تأثیر کلان اقتصادی تجارت الکترونیکی
اثر تجارت الکترونیکی بر رشد GDP، رشد بهرهوری نیروی کار و رشد بهرهوری کل:
بهرهوری به بیان ساده عبارت از نسبت ستاده به نهاده است. در حقیقت، معیار بهرهوری تلاش دارد تا در یک بنگاه یا صنعت، آن بخشی از افزایش در تولید را اندازهگیری نماید که به دلیل افزایش در نهادههای تولیدی به دست نیامده است.
دلایل متعددی مبنی بر اینکه تجارت الکترونیکی میتواند بهرهوری را افزایش دهد، وجود دارد. بنگاهها میتوانند با مهندسی مجدد از حداکثر ظرفیت فناوریهای جدید بهرهمند شوند. به عنوان مثال، با فروش الکترونیکی، بنگاهها میتوانند هزینههای انبارداری و سایر هزینههای نهادهای خود را کاهش داده و یا حتی میتوانند فرایند خرید و فروش خود را تغییر داده و هزینه مشترییابی را کاهش دهند.
از آنجایی که تجارت الکترونیکی بخشی از فرایند گسترده تحولاتی است که از طریق فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)؛ یعنی فناوری اطلاعات (IT) به علاوه ارتباطات ایجاد میشود؛ لذا در بررسی اثرات اقتصادی آنها به ویژه در بررسی تأثیرات آنها بر رشد بهرهوری وGDP، معمولاً از یک ادبیات اقتصادی و نیز شواهد تجربی واحد استفاده میشود و تنها تفاوت در جایگزین کردن معیارهای کلی اندازهگیری مناسب هر یک از آنها، در روابط ریاضی است.
منافع حاصل از بهرهوری در سرمایهگذاری بر روی زیرساختهایی با ماهیت اطلاعات، برای مدتی منشاء مجادلات بین اقتصاددانان بوده است. یافتههای تحقیقات نشان میدهد که بهکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات از اواسط دهه 1970 به این طرف، با کاهش رشد بهرهوری نیروی کار و سرمایه در اغلب کشورهای توسعه یافته همراه بوده است. این مسئله به طرح مسئلهای تحت عنوان پارادوکس بهرهوری سولو در سال1987 منجر شد: «درهمه جا میتوانید عصر کامپیوتر را مشاهده کنید الّا بهرهوری». اولین موج تحلیلهای تجربی اثرICT بر بهرهوری، نشانههای بارزی مبنی بر اینکه استفاده از کامپیوتر موجب افزایش تولید میشود، ارائه نداد.
روششناسی حسابداری رشد[12]، روش غالب در اکثر مطالعات مربوط به اثرات مستقیم ICT بر رشد تولید است. در این روش، محصول با بهکارگیری خدمات نهادههای مختلف تولید میشود. بنگاهی که هزینهاش را حداقل میکند، نهادههای تولید را تا جایی
مورد استفاده قرار میدهد که هزینه نهایی هر عامل، برابر تولید نهایی آن عامل باشد. در چارچوب حسابداری رشد، تمام درآمدها به عنوان پرداخت به عوامل تولید تلقی میشود. تحت این شرایط، نرخ رشد تولید، برابر است با متوسط موزون نرخ رشد عوامل تولید به اضافه رشدی که به حساب نیامده است. نرخ رشد اخیر، همان نرخ رشد بهرهوری کل (TFP) است. تابع تولید با سه نهاده را درنظر بگیرید:
(1)
که در آن Q تولید، K1 سرمایه IT، K2 سرمایه غیر IT و L نیروی کار است. با لگاریتمگیری از طرفین تابع (1) و سپس دیفرانسیلگیری نسبت به زمان خواهیم داشت:
(2)
اگر در رابطه (2) ضرایب را به جای اینکه از روشهای اقتصاد سنجی تخمین بزنیم، برابر سهم درآمدی عامل فروض کنیم، رشد بهرهوری کل از رهیافت حسابداری رشد محاسبه میشود:
(3) رشد
اما همانگونه که اشاره شد، علیرغم سرمایهگذاری عظیم در ایالات متحده و دیگر کشورهای جهان در دهه منتهی به 1990 به دلیل مواجه با پارادوکس بهرهوری، نتیجهگیری شد که منافع بهرهوری حاصل از IT محسوس نبوده است (Roach 1988). با ادامه تحقیقات از سوی اقتصاددانان و محققان IT در مورد این پارادوکس (معما)، توجیههای متفاوتی ارائه شد. David (1990) علت را وجود وقفههای زمانی قابل ملاحظه بین سرمایهگذاری و بازده به دلیل تغییر ساختار بنگاه یا صنعت، میداند. Griliches (1994) به مسئله اندازهگیری (به خصوص در بخش خدمات) اشاره میکند. Oliner و Sichel (1994 و 2000) ادعا میکنند که تا این اواخر، علیرغم افزایش سرمایهگذاری در IT، این نوع سرمایهگذاری نسبت بهکل سرمایهگذاریها ناچیز بوده است.Brynjolfsson و Hitt (2002) علت را کوچکی نمونه به دلیل کمبود اطلاعات میدانند. اخیراً برخی از تحلیلگران ادعا میکنند که در مدلهای حسابداری رشد، ضریب سهم هزینههای (درآمد) محاسبه شده نسبت به متناظر برآورد شده آنها از طریق اقتصادسنجی کوچکتر است. به عبارت دیگر، اگر ضرایب به جای محاسبه (حسابداری رشد) برآورد شوند (اقتصادسنجی)، عمق سرمایه[13] (سرمایه بیشتر به ازای واحد نیروی کار) ICT در رشد بهرهوری نیروی کار در مدل اقتصادسنجی نسبت به رهیافت حسابداری رشد، عامل مهمتری خواهد بود و این نتیجه متفاوت، ممکن است مربوط به عامل اشاعه[14] ICT باشد که در رهیافت حسابداری رشد در TFP پنهان است؛ در حالی که در مدلهای اقتصادسنجی در کششهای برآوردی ظاهر میشود. از آنجا که کالاها و خدمات ICT، هم تولید صنایع ICT و هم نهاده صنایع استفادهکننده از ICT هستند، ICT میتواند از چهار کانال اصلی بر رشد اقتصادی تأثیرگذار باشد.
جهت دریافت فایل تأثیر تجارت الکترونیکی بر متغیرهای کلان اقتصادی لطفا آن را خریداری نمایید
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 93 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 15 |
بیکاری و عوامل موثر بر آن
مقدمه :
در این مقاله بر آن شده ایم تا نگاهی هر چند گذرا بر پدیده بیکاری و عوامل تاثیر گذار بر آن داشته باشیم. بیکاری را می توان از منظرهای متفاوت مورد کنکاش قرار داد و مسلماً پرداختن به چنین موضوع گسترده ای در یک مقاله نمی گنجد ولی سعی بر آن داریم تا نمایه ای از انواع بیکاری و عوامل موثر بر آن را مختصراً بررسی کنیم .
بیکار در اقتصاد به فردی گفته می شود که در سن کار ( 15-65 ) جویای کار باشد اما شغل و منبع درآمدی پیدا نکند.
بیکاری در کشور های مختلف با توجه به نوع فرهنگ و حتی شرایط اقلیمی و اوضاع سیاسی و اجتماعی از علل خاصی ناشی می شود و گاه از عوامل مشترک پیروی می کند. به عقیده برخی از تحلیل گران و محققان عامل اصلی 70 درصد از ناهنجاریهای جامعه ناشی از بیکاری است، زیرا اشتغال می تواند از بروز بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی جلوگیری کند.
انسانها در کوششهای خود همواره سعی دارند نیازهای خود را ارضاء و به غایت مطلوب نزدیک شوند، از این رو اشتغال یکی از راههای اصلی و مهم نیل به این هدف تعریف می شود. همه انسانها به طور غریزی از بیکاری دائم رنج می برند و فراغت بیش از حد را کسل کننده می دانند. به عبارت دیگر لذت فراغت بدون کار و اشتغال قابل سنجش نیست.
اگر چه هر شخصی ویژگیهای شخصیتی و آمادگی ها و تمایلات خود را به محیط کار می برد ولی رفتار و نگرش ا و نسبت به شغلش بیش از هر عامل دیگر تحت تاثیر نوع شغل و شرایط کار و چگونگی برقرار کردن ارتباط با سایر افراد در محیط کاری است. با این اوصاف شخص ممکن است ضمن کار دچار حالتهای مختلفی نظیر احساس رضایت یا عدم رضایت، امنیت و عدم امنیت شغلی، فشار یا استرس و ... شود و در مقابل هریک از این حالتها رفتارهای شغلی خاصی را از خود بروز دهد مانند کم کاری، غیبت و رها کردن شغل .
در حالت کلی می توان گفت با توجه به تفاوتهای فردی بین انسانها ( از نظر جسمانی و اجتماعی ) هر فردی قادر است با نوع خاصی از مشاغل حداکثر سازش را داشته باشد. هر جامعه ای برای تداوم حیات خود نیاز به کار دارد و انجام این کار قسمت اعظم از اوقات زندگی او را به خود اختصاص می دهد.
یکی از عوامل مهم در جلو گیری از بروز پدیده بیکاری ، ایجاد رضایت شغلی برای افراد است . با توجه به موارد ذکر شده می توان نتیجه گرفت رضایت شغلی، احساس روانی است که از عوامل اجتماعی نیز متاثر می باشد. از طرفی مطالعه و بررسی تاریخچه توسعه و تحول جوامع صنعتی نشان می دهد که نیروی انسانی ماهر و تعیلم یافته در تبدیل جوامع سنتی به صنعتی تاثیر انکار ناپذیری دارد و به همین اندازه در این تغییر بسیاری از کارگران فاقد این مهارت به جمع افراد بیکار اضافه می شوند.
پدیده بیکاری تا آن زمان که به شکل بسیط و پراکنده در حاشیه جوامع حضور دارد خطری جدی متوجه امنیت اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه نیست ولی اگر پدیده یاد شده کم اهمیت تلقی شود، همین موضوع به ظاهر ساده، به تدریج سلامت و امنیت آن جامعه را در معرض خطری جدی قرار خواهد داد.
به هر حال کارکردن و داشتن شغل از ضروریات فردی و اجتماعی است . هر انسانی سر انجام باید عهده دار شغلی شود و به وسیله آن زندگی خویش را اداره و به جامعه خود خدمت کند. دوام یک جامعه به میزان کار افراد آن بستگی دارد و جوامعی پیشرفت می کنند که افراد آن در اشتغال کارآمدترند و سر انجام هر فردی با توجه به رغبتها و استعدادهای خود و نیازهای جامعه ، شغل مناسبی را بر می گزیند. عوامل متفاوتی در انتخاب شغل موثرند که عدم توجه به آنها گاهاً منجر به رها کردن شغل از سوی فرد و بیکاری وی می انجامد از این عوامل می توان به خصوصیات فردی، خصوصیات جسمانی ، تجارب شخص ، راهنمائیهای والدین،امکانات فردی و اجتماعی و .. اشاره کرد.
بیکاری و انواع آن :
قبل از اینکه به سراغ بیکاری و انواع آن برویم بهتر است درخصوص چند سوال زیر تامل کنیم:
ü کارچیست؟ کار فعالیتی نسبتاًدائمی است که به تولید کالا و خدمات می انجامد و برای آن دستمزدی در نظر گرفته می شود.
ü چرا انسان به سوی کار می رود؟ قسمت عمده ای از نیازهای آدمی ضمن کار کردن تامین می شود و او به منظور تامین همین نیاز ها است که به کار روی می آورد.
ü بیکار کیست؟ در علم اقتصاد بیکار به کسی گفته می شود که در سن کار ( 15-65) جویای کار باشد ولی شغل یا منبع درآمدی پیدا نکند. اما از نظر مرکز آمار ایران بیکار به کسی گفته می شود که بالای 10 سال داشته و در هفته قبل از آمار گیری فاقد کار است.
ü مهمترین علل بیکاری چیست ؟ البته علل بیکاری بسته به شرایط و اوضاع فرهنگی، اقتصادی، اقلیمی، اجتماعی در کشورهای مختلف می تواند متفاوت باشد ولی عمدتا این پدیده ناشی از عواملی همچون :
ü افزایش جمعیت و کمبود تقاضای نیروی کار
ü گسترش اتوماسیون
ü تبدیل جوامع سنتی به صنعتی
است که در قسمتهای بعدی به آن اشاره خواهد شد.
انواع بیکاری :
بیکاری را می توان به دو قسمت بیکاری ارادی و غیر اداری تقسیم بندی کرد که بیکاری ارادی خود به چهار قسمت دیگر تقسیم می شود. در یک تقسیم بندی دیگر می توان بیکاری را از منظر بیکاری پنهان و آشکار ( غیر پنهان ) مورد بررسی قرار داد
جهت دریافت فایل بیکاری و عوامل موثر بر آن لطفا آن را خریداری نمایید
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 4 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 27 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
بهرهوری، عملکرد، کارایی و اثربخشی در سازمان
مقدمه:
وظیفه اصلی تمامی مدیران در همه سطوح و همه نهادهای اجتماعی این است که محیطی را طراحی، اجرا و نگهداری نمایند که اعضای سازمان بتوانند با فعالیت و همکاری گروهی در آن به اهداف معین خود دست یابند. در پاسخ به این سوال که مدیر کیست میتوان گفت که مدیر کسی است که مسئولیت عملکرد یک یا چند نفر در سازمان را به عهده دارد و در پاسخ به اینکه مدیران چه میکنند گفته میشود که مدیران اثر بخش منابع انسانی را به طرقی که هم به عملکرد عالی و هم به سطح مطلوب رضایت کارکنان منجر گردد، به کار میگیرند. توجه و علاقه توام به عملکرد و رضایت خاطر موضوع اصلی مدیریت در محیطهای کاری است.
اصطلاحات مختلفی برای ارزیابی میزان موفقیت مدیران استفاده میشود. اصطلاحاتی چون بهرهوری، اثربخشی، کارآیی، عملکرد و ... در این مقاله برآنیم که بطور مختصر تعریفی از این اصطلاحات در سازمانها ومدیریت آنها و طرق ارزیابیشان ارائه دهیم و ارتباط میان آنان را مختصرا بیان نمائیم.
مدیران موفق و موثر
ارزیابی میزان موفقیت و موثر بودن هر مدیر، بر اساس دیدگاهها و معیارهای رایج در سازمان صورت میپذیرد. ولی شاید بتوان بطور کلی، شمایی از عوامل موفقیت مدیران در سازمان به صورت زیر ارائه داد:
فرصتها و محدودیتهای مقامهای مافوق و میزان میزان تطابق تواناییها،
میزان موفقیت مدیر= پیشبینی + نحوه ارزیابی همکاری + مهارتها، نگرشها و انگیزههای
نشده کارکنان افراد با شغل آنها
مدیریت موفق و موثر، مدیریتی است که به کسب هدفهای سازمانی یا چیزی بیشتر از آن میانجامد.
مدیری که بتواند حداقل نتیجه قابل قبول را با استفاده از ابزارهایی نظیر تنبیه، توبیخ، کسر حقوق و غیره فراهم سازد، مدیری موفق نامیده میشود. در حالی که مدیری موثر مدیری به کسی میگویند که بتواند 80 تا 90 درصد تواناییهای افراد را به کار گیرد.
برای مدیریت موفق و موثر بهره مندی از تواناییهای ذاتی و اکتسابی معینی ضرورت دارد. مدیریت موثر مستلزم داشتن تواناییهای فنی، انسانی، اداراکی، طراحی و توان حل مسئله است.
همچنی میزان تطابق تواناییهای افراد باشغل اتنخابی آنها و میزان همکاری کارکنان و مافوقها، در موفقیت یک مدیر نقشی اساس دارند.
بهرهوری:
اصولا مدیریت عبارتست از دانش افزایش بهره وری و استفاده بهینه از منابع و امکانات موجود به منظور نیل به اهداف تعیین شده. بهرهوری در مدیریت به معنای تحقق هدفهای سازمان وتولید حداکثر کالاها و خدمتها با مصرف حدقل منابع انسانی و مادی به کمک تکنولوژی پیشرفته و به طور کلی با کاربرد شیوه های بهتر مدیریت میباشد. لنین معتقد است بهرهوری در کار مهمترین موضوع و اساسیترین مساله برای پیروزی سیستم اجتماعی محسوب میشود.
گاهی بهرهوری با تولید اشتباها جابجا استفاده میشوند. بهرهوری به معنای تولید نمیباشد. میتوان ثابت کرد که حتی باافزایش تولید، بهرهوری کار ممکن است کاهش پیدا کند، یا برعکس بهرهوری کار همراه با افزایش تولید بالا رود. به هرحال نکته مهم اینست که تولید اضافی الزاما معنای افزایش بهرهوری را نمیدهد و همرا بابالا رفتن قدرت تولید نیست.
اگر بخواهیم تعریفی کلی از بهرهوری ارائه کنیم میتوانیم بگوئیم بهره وری عبارتست از بدست آوردن حداکثر سود ممکن از نیروی کار، توان، استعداد و مهارت نیروی انسان، زمین، ماشین، پول، تجهیزات، زمان، مکان و ...به منظور ارتقاء رفاه جامعه، به گونه ای که افزایش آن به عنوان یک ضرورت در جهت ارتقاء سطح زندگی انسانها و ساختن اجتماعی مرفهتر همواره مدنظر همه صاحبنظران سیاست و اقتصاد میباشد.
البته تعاریف متعددی از بهرهوری ارائه شده است.
برخی از این تعاریف عبارتند از:
آنطور که از ورای همه تعریف استنباط میشود، بهرهوری عبارتست از به دست آوردن حدکثر سود ممکن از نیروی کار، توان، استعداد ومهارت نیروی انسانی، زمین، ماشین، پول، تجهیزات، زمان و مکان برای ارتقاء سطح رفاه جامعه و نهایتا هدف از بهبود بهرهوری، عبارتست از استفاده بهینه از منابع مادی، نیروی انسانی، تسهیلات، و غیره به طریق علمی، کاهش هزینههای تولید، گسترش بازارها، افزایش اشتغال و کوشش برای افزایش دستمزدهای واقعی و بهبود معیارهای زندگی، آن گونه که به سود گارگر، مدیریت و عموم مصرف کنندگان است.
البته کو آن لی معتقد است تعریف اصطلاح بهرهوری برحسب موقع و موضع اقتصادی فردی که تعریف را بیان میدارد، برداشتهای او در تعبیر موضع و کابردهایی که از استنتاجات خود از بهرهوری در مدنظر دارد تغییر میکند. ولی با این همه بهرهوری به مفهوم دقیق اقتصادی به رابطه قابل اندازه گیری بین حجم محصول و حجم عوامل مصرف شده( از قبیل زمین، سرمایه و کار) مورد لزوم برای تولید آن محصول اشاره دارد.
امروزه برخلاف گذشته، درباره مفاهیم بهرهوری و سنجش عوامل موثر در بهرهوری میان پژوهشگران جهانی اتفاق نظر زیادی ایجاد شده است. در زمان حاضر جملگی کارشناسان و محققان متفقالقولند که مقدار مولد بودن، قدرت تولید، قابلیت استصال یا میزان بهرهوری قابل اندازهگیری است و برخی اختلاف نظرهایی که موجود دارد بر سر آن است که چه چیز را باید اندازهگیری کرد وبه چه نحو؟
عوامل موثر بر بهرهوری:
با تامل بر تعاریف ارائه شده در بخشهای قبل و با توجه به روند تکاملی بهرهوری و چگونگی استفاده از عوامل تولید، به ویژه نیزوی انسانی میتوان عوامل موثر بر بهرهوری را به دو دسته کلی تقسیم کرد. عوامل برون زا و عوامل درون زا:
1- عوامل برون زا عبارتست از عومالی که تحت تاثیر سیاستها و اقدامات خارج از سازمان بوده و کنترلی بر آنها نیز از طرف سازمان وجود ندارد. به معنای دیگر، مجموعه عواملی که خارج از سازمان بر بهرهوری اثر میگذارند عوامل برون زا نامیده میشوند. تعدادی از این عوامل به شرح زیر میباشند:
الف)عوامل فرهنگی
فرهنگ عبارتست از مجموعه ارزشها،عقاید و رفتاری که یک جامعه و یا یک سازمان دارای آن میباشد به نحوی که چارچوب کلی رفتار فرد نیز در سازمان و یا یک جامعه منبعث از آن فرهنگ است. لذا توجه به عامل فرهنگ به عنوان یک عامل اصلی از اهمیت ویژهای برای مطالعه بهرهوری در سازمانها برخوردار است.
جهت دریافت فایل بهرهوری، عملکرد، کارایی و اثربخشی در سازمان لطفا آن را خریداری نمایید