رپو فایل

مرجع دانلود و خرید فایل

رپو فایل

مرجع دانلود و خرید فایل

بررسی علل و عوامل موثر بر ازدواج موفق دانشجویان

بررسی علل و عوامل موثر بر ازدواج موفق دانشجویان عنوان پژوهشی است که پیش رو دارید هدف از پژوهش حاضر شناخت علل و عوامل موثر بر ازدواج موفق دانشجویان بوده وسعی شده بعضی از معیار ها از نظر دانشجویان مورد بررسی قرار گیرد تا نمتایج حاصل از آن برای سایر دانشجویان مفید واقع شود جامعه آماری تحقیق دانشجویان مجتمع علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی مشهد و نمو
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 0
فرمت فایل doc
حجم فایل 132 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 82
بررسی علل و عوامل موثر بر ازدواج موفق دانشجویان

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

بررسی علل و عوامل موثر بر ازدواج موفق دانشجویان

چکیده :

بررسی علل و عوامل موثر بر ازدواج موفق دانشجویان عنوان پژوهشی است که پیش رو دارید . هدف از پژوهش حاضر شناخت علل و عوامل موثر بر ازدواج موفق دانشجویان بوده وسعی شده بعضی از معیار ها از نظر دانشجویان مورد بررسی قرار گیرد تا نمتایج حاصل از آن برای سایر دانشجویان مفید واقع شود . جامعه آماری تحقیق دانشجویان مجتمع علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی مشهد و نمونه آماری 50 نفر از دانشجویان می باشند . روش تحقیق نیز توصیفی و جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسش نامه و مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته و در آخر داده ها از طریق روش آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است .

فصل اول :

طرح نظری مسئله پژوهش

مقدمه پژوهش :

یکی از نماد های مهم اجتماعی که به لحاظ اهمیت نقش و کارکردهای مختلف مورد توجه علمای مذهبی ، اخلاقی و صاحبنظران تعلیم و تربیت ، جامعه شناسی و روانشناسی قرار گرفته است . نهاد خانواده می باشد نهادی که بر اثر ازدواج یک زن و مرد پدید می آید و وجود فرزندان آن را تکمیل می کند .

خانواده عبارت است از کوچکترین مسئله اجتماعی که از زن و مرد و فرزندان آنها تشکیل میشود . خانواده هسته کوچکی از اجتماع در همه جوامع بشری بوده و در انتقال مواریث اجتماعی تاثیر زیادی داشته است .

خانواده اولین پایگاه انتقال عناصر فرهنگی به نسل جدید است و عاملی موثر در رشد و شکوفایی استعداد های آدمی و گسترش فرهنگ بشری به شمار می رود .

در فرآیند زندگی مواردی است که فرد باید از بین چند راه یک راه را انتخاب نماید گزینش یک راه از بین چند راه چنانچه با مطالعه و بصیرت انجام نگیرد ، ممکن استا نتایج مطلوبی در بر نداشته باشد. لذا کمک گرفتن از مشاور در انتخاب مناسب می تواند در توفیقات بعدی اثرات مفیدی داشته باشد .

عدم تعادل جنسی ، فشارهای اقتصادی و معیشتی تامین یک زندگی خانوادگی ، شرایط فرهنگی جامعه و سنت هایی که کاکرد مطلوب خود را از دست داده و بلکه کارکرد منفی پیدا کرده اند و امکان ازدواج درست و تشکیل زندگی خانوادگی پ=ایدار را برای خیل عظیمی از جوانان کشور دشوار کرده است . و بالاخره گروهی نیز با هنجار شکنی و بی وفایی ، ازدواج نا خواسته و نا مطلوب را در ظاهر ادامه می دهند اما با نوعی طلاق عاطفی ، دل گروهی دیگری دارند و آشیانه ای دیگر بنا می کنند .

نظریه ها :

1 از نظر دورکیم علل و عوامل اصلی مربوط به ازدواج جوانان افزایش سطح توقعات و انتظارات جوانان ازدواج می باشد . { بررسی تطبیقی تغییرات ازدواج مهدوی ص 46 }

2 کنیزی : معتقد است در ساخت اجتماعی امریکا و انگلیس در واقع999999 هیچ چیز به اندازه مذهب بر الگوهای کنونی رفتار زوجیت موثر است . { جامعه شناسی خانواده ساروخانی ص 46 )

3 به عقیده لوگال تا پیش از ازدواج ، مذهب بر رفتار جوانان موثر است لیکن پس از زناشویی نا باوریهای دینی یکی از طرفین دشواری های فراوانی برای آنها فراهم می کند .

4 به عقیده هالینگشد یکی از مهمترین عواملی که هنگام انتخاب همسر بر تصمیم فرد و جامعه اثر می گذارد اعتقاد دینی است . { ساروخانی ص 65 }

5 بوساروبل معتقد است زناشویی میان زن و مردی که مذاهب مختلف دارند به دشواریهای شخصی و خانوادگی گوناگون می انجامد . { ساروخانی ص64 }

6 آلن ژایرار معتقد است آگاهیهای جمعیت شناسانه درباره سن همسران به هنگام زناشویی آموزنده است و می دانیم که بیشتر اوقات ، افرادی با هم پیوند زناشویی می بندند که از لحاظ سنی به هم نردیک باشند . { ساروخانی ص 49 }

7 کرونولد می گوید نظریه همجواری می پذیرد که ازدواج در میان اشخاصی که از نظر مکان به یکدیگر نزدیک هستند به مقیاس گسترده تری انجام می شود تا ازدواجی که کعلول تصادف باشد { ساروخانی ص 46 }

8 لسلی : تحقیقات جامعه شناسان امریکایی نشان داده است که بیش از نیمی از ازدواجهایی که در شهر ها انجام شده بین کسانی بوده که در همسایگی و نزدیکی یکدیگر زندگی می کنند . { مهدوی ص 38 }

9 نوک ورسی : اگر دو شریک ازدواج ، همسن باشند از نو ساختن سر نوشت بر مبنای خاطره مشترک پیوسته ، آسانتر انجام می گیرد . { مهدوی ص 41 }

10 هر چه ارتباط اجتماعی اعضا به یکدیگر نزدیک تر باشد کنش متقابل بین آنها متواتر تر است { مهدوی ص 41 }

11 به تمایل افراد هم قد برای ازدواج با یکدیگر تکیه می کرد ( پیر سون ) { ساروخانی ص 19 }

12 کارسون : چون انتقادات شیوه نگرش اشخاص در سنین مختلف فرق می کند و افرادی که دارای سن متفاوت هستند در فرهنگ و اندیشه ایشان نیز متفاوت وجود دارد . لذا تفاوت وسیع سنی با خود تفاوتهای وسیع فرهنگ و جهان بینی را به همراه خواهد آورد و بر بقای زوجیت و سعادت زناشویی تاثیر خواهد گزارد . { ساروخانی ص53}

13 هامیلیتون معتقد است میان سعادت خانوادگی و همگونی تحصیلات بستگی مستقیماً وجود دارد . { اعزاری ص98 }

14 میشل ازدواج همسایگان نیز بسیار متداول است نیمی از ازدواجهای شهری ازدواج میان افراد یک محله است . { عزاداری ص 97 }

15 لیچتر علاوه بر کلیه معیارهای هر جامعه ای ، معمولاً زیبایی ظاهر و صورت معیار مهم در انتخاب زن و نان آوری در انتخاب مرد است . { اعراز99 }

16 کونیگ تنها افراد ممتاز طبقه پایین تر می توانند بر طبقه بالا راه بیابند یعنی از ویژگیهایی خاص بر خور دارند این ویژگی ها برای دختر ها زیبایی و محبوبیت عمومی آنها و برای پسر ها ورزشکار خوب بودن ، یا محصل نمونه بودن بود { اعرازی ص 97 }

اهمیت و ضرورت تحقیق :

علمای تربیتی و روانشناسی یکی از مهمترین نهاد های موثر در شد ، تربیت و رفتار آدمی را نهاد خانواده می دانند .

این سازمان اجتماعی اولین و با وام ترین عامل در تکوین شخصیت کودکان و نوجوانان است و تاثیر قابل ملاحظه ای در رشد جسمانی ، اجتماعی ، اخلاقی ، عاطفی ، عقلانی آنان داشته و دارد . در حقیقت فرد خانواده متولد می شود ، در سازمان خانواده زندگی می کند ، در مواقع نیاز به خانواده روی می آورد و در پرتو زندگی خانوادگی سکوت و آرامش می یابد .

خانواده هسته کوچکی از اجتماع در همه جوامع بشری بوده و در انتقال مواریث اجتماعی تاثیر زیادی داشته است . خانواده اولین پایگاه انتقال عناصر فرهنگی به نسل جدید است و عاملی موثر در رشد و شکوفایی استعداد های آدمی و گسترش فرهنگ بشری به شمار می رود.

بنابراین نهاد خانواده به لحاظ کارکردهای مختلف نظیر :

- انتقال عقاید ، آداب و سنن و تجاری بشری به نسل جدید .

- ایجاد کانون آسایش و خوشبختی برای زن و مرد

- ارضای غریزه جنسی و رفع پاره ای از نیاز های اعضای خانواده

- لذت بردن از زندگی

- بهرمندی از محبت

- مددکاری و تعاون بین افراد

- بقاء و تداوم نسل

- رشد و شکوفایی استعداد ها و خلاقیت های هر فرد

از اهمیت زیادی بر خوردار بوده ، تشکیل آن مورد نیاز و تاکید است در مکتب اسلام نیز ازدواج و تشکیل خانواده همواره و مورد تاکید قرار گرفته است . پیامبر اکرم (ص) فرموده اند که : « هیچ بنایی در اسلام محبوبتر از بنای ازدواج در پیشگاه خداوند متعال نیست »

اهداف تحقیق :

الف اهداف کلی :

بررسی علل و عوامل موثر در ازدواج دانشجویان متاهل .

ب اهداف جزئی :

1 بررسی و تحلیل تاثیر عوامل در ازدواج .

2 بررسی و تحلیل تاثیر عوامل اجتماعی .

3 بررسی و تحلیل تاثیر عوامل اقتصادی .

4 بررسی و تحلیل تاثیر عوامل جغرافیایی در ازدواج .


فرضیه های پژوهش :

1 هرچه افزایش سطح توقعات و انتظارات جوانا بیشتر ، مشکلات ازدواج جوانان هم بیشتر .

2 هر چه افراد مذهبی تر وقوع ازدواج زودتر

3 هر چه شباهتهای جسمی دو طرف بیشتر ، تمایل افراد برای ازدواج بیشتر .

4 هر چه تفاوتهای سنی کمتر ، بقای زوجیت بیشتر

5 هر چه زن و مرد از نظر مکانی به هم نزدیک تر ازدواج موفق تر

6 هر چه همگونی نحصیلات بین زن و مرد بیشتر ، سعادت خانوادگی بیشتر

7 هر چه تمایل اشخاص به مادیات کنتر ، ازدواج ها با دوام تر

8 تشریفات زیاد در مراسم عقد و عروسی مانعی است بر سر ازدواج جوانان .

9 مشکل نداشتن سر پناه و مسکن از موانع دیگر در امر ازدواج می تواند باشد .

سوالات پژوهش :

1 آیای سرح توقعات و انتظارات جوانان در امر ازدواج تاثیری دارد ؟

2 آیا اعتقاد مذهبی جزء ملاک های اصلی برای ازدواج به حساب می آید ؟

3 آیا شباهتهای جسمی در تمایل افراد به ازدواج نقش دارد ؟

4 آیا سن از عوامل موثر در تاخیر ازدواج است ؟

5 آیا نزدیکی مکانی در ازدواج نقش مهمی دارد ؟

6 تفاوت سطح تحصیلات زن و مرد چه تاثیری در امر ازدواج دارد ؟

7 آیا مادیات زیاد یکی از شاخصهای مهم در ازدواج است ؟

8 آیا نداشتن سر پنا و مسکن یکی از موانع ازدواج است ؟

9- آیا تشریفات زیاد در مراسم عقد و عروسی و موانع ازدواج رابطه دارد .


مفاهیم :

متغییر وابسته : ازدواج

مستقل : توقعات و انتظارات ، مذهبی ، سن ، شباهتهای جسمی ، طبقه اجتماعی ، مکان جغرافیایی ، تحصیلات ، تجملات .

تعاریف نظری :

ازدواج : پایه گذار زن و شوهری است و آن به رابطه قانونی ، عرضی ، دینی ، گفته می شود که زن و شوهر را برای شرکت دایم یا موقت در زندگی با هم پیوند می دهد . ( نعمت ا... تقوی / پاییز83 )

ازدواج فرآیندی است از کنش متقابل بین زن و مرد که برخی شرایط قانونی را تحقق بخشیده اند و مراسمی برای برگزاری زناشویی خود بر پاداشته و بطور کلی عمل آنان مورد پذیرش قانون قرار گرفته و بدان ازدواج اطلاق شده است . ساروخانی صفحه 23

سن ازدواج : منظور از سن ازدواج سن زن یا مرد در نخستین ازدواج آنهاست . { نعمت ا... تقوی / پاییز 83 / صفحه 65}

طبقه اجتماعی : به موقعیت اجتماعی و جایکاهی اطلاق می شود که فرد در گروه و مرتبه اجتماعی یک گروه در مقایسه با گروه های دیگر احراز می کند . { توسلی : فاضل / پاییز 76 / صفحه 240}

اعتقادات مذهبی : میزان عقیده و باورهایی که فرد نسبت به موضوعات دینی دارد . { علیرضا شایان مهر / 1377 / صفحه 127 }


فصل دوم :

بررسی پیشینه پژوهش

یا ادبیات موضوع


منشأ خانواده و تحولات تاریخی آن :

خانواده از مهمترین واحدهای اجتماعی است که در همه جوامع بشری وجود داشته است موضوع ازدواج و چگونگی تشکیل خانواده مورد بحث علمای مذهبی ، جامعه شناسان ، فلاسفه ، روانشناسان ، علمای تعلیم و تربیت ، ، شعرا ، نویسندگان و هنرمندان در دوره های مختلف تاریخی و در جوامع گوناگون قرار گرفته است .

برخی از جامعه شناسان ، خانواده را یک سازمان اجتماعی می گویند . برخی از روابط خویشاوندی را که بر اساس همخونی متکی است مبدأ تشکیل خانواده دانند و آن را هسته اولیه تشکیل جامعه میپندارند . برخی عوامل اقتصادی را در پدیدآیی خانواده موثر دانسته اند و گروهی عوامل جنسی و روانی را در شکل گیری این سازمان ذکر کرده اند . مطالعات انجام گرفته توسط جامعه شناسان نشان می دهد که در برخی از جانوران عالی ، خانواده زیستی وجود داشته است ، ولی پایدارترین شکل خانواده مربوط به خانواده انسانی است که از آغاز تاکنون ، گذشته از وظیفه کودک زایی و کودک پروری ، کارکردهای دیگری مانند تولید اقتصادی و آموزش و پرورش را بر عهده داشته است . در طول تاریخ ، خانواده اشکال مختلف داشته است و در هر دوره با تحولات اجتماعی و اقتصادی ، دگرگونی پذیرفته است ، در روزگار کهن ، خانواده ابتدا وسیع بوده و همسران ، فرزندان ، نوه ها ، نبیره ها و بستگاه نسبی وسیعی را در برداشته است . ساختار خانواده نیز در دوره های مختلف تاریخی به صورت تک همسری ، چند همسری ، مادر سالاری ، پدر سالاری ، خانواده گسترده و خانواده هسته ای مطرح بوده است .

عوامل متعددی نظیر ، تحولات صنعتی ، تولید ماشینی ، بسط تخصص ها ، توسعه کارگاهها و کارخانه های جدید موجب شده است که خانواده گسترده به خانواده مستقل و محدود تبدیل شود و از نظر شمار اعضاء اختیارات افراد و مسئولیت تربیتی خانواده هم تغییراتی پدید آید .

ضرورت در نظر گرفتن ملاک ها و معیارها در انتخاب همسر :

جامعه مترقی و تعالی آن نیست که از جمعیت فراوان و یا منابع سرشار برخوردار باشد . بلکه جامعه مطلوب و خوب جامعه ای است که در آن خانواده های متعادل و مستحکم وجود داشته باشد .

واضح است که وقتی جامعه ای از خانواده های سالم استرار و متعادل برخوردار باشد به طور طبیعی فرزندان سالم و برونمندی در آن خانواده ها پرورده می شوند و در بزرگسالی از ارزشمای واقعی اجتماعی محسوب می گردند و همین نیروهای ارزنده هستند .

که جامعه را متحول می کنند پس ثروت واقعی و غذای جامعه در برخورداری از انسان های شایسته است و افراد شایسته در خانواده های مستحکمی پرورده می شوند .

معیارها باید از مکتب اسلام منبعث شده باشد .

پیامبر بزرگوار اسلام فرمود من به همه عواملی که در خوشبختی انسان ها موثر است . اشاره کرده ام و در مورد همه عواملی که به نوعی رکود و توقف انسان را موجب می شود ، هشدار داده ام .

همه می دانیم که خوشبختی و بدبختی زن و مرد از ابتدای زندگی مشترک آن 2با یکدیگر آغاز میشود در روایات اسلامی پیشوایان دینی به نکات بسیار دقیق و برجسته ای که عامل پیوند و استحکام و یا موجب تزلزل و شکست خانواده است به طور جدی اشاره کرده اند ، یعنی همچنان که عالم شدن و یا به دست آوردن مال ثروت احتیاج به سعی و فعالیت دارد تشکیل خانواده متعادل و مستحکم نیز نیازمند تلاش و کوشش است . خداوند در قرآن می فرماید : لیس للانسان الا ما سعی برای وصل به خانواده استوار و مستحکم ابتدا باید بررسیهای لازم از سوی دختر و پسر انجام شود و بدون مطالعه و دقت به تشکیل خانواده نپردازند ، بلکه بر اساس معیارهای منطقی و عقلی همه آینده را به طور کامل شناسایی کنند و سپس به انجام پیوند از دواج اقدام نماید .

معیارهای باید بر حفظ نظام خانواده موثر باشد . زن و مرد از صفا و صمیمت است . به همین مناسبت زن و مرد باید انگیزه ازدواج را بر محور امور معنوی قرار دهند ، نه امور مادی همانند زیبایی : زیرا اگر چه زیبایی زن خود یکی از عوامل است که هر انسانی به طور طبیعی جذب آن می شود

اسلام نیز زیبایی زن را مورد توجه قرار داده است ، ولی این به آن معنی نیست که انگیزه ازدواج تنها بر محور جمال و زیبایی دور بزند و امور اخلاقی و معنوی نادیده گرفته شود .

باید توجه داشته باشیم که معیار زندگی مشترک تنها زیبایی ظاهری نیست ، بلکه اخلاق و عفت و سازگاری نیز لازمه زندگی است .

پس اگر به همراه زیبایی روحیات انسانی نباشد ، این زیبایی نیکو و پسندیده نخواهد بود و ازدواج با چنین زنی سعادت و خوشبختی به بار نخواهد آورد . لذا یکی از عوامل خوشبختی این است که ازدواج دختر و پسر تنها بر مبنای زیبایی چهره زن و مرد صورت نگیرد .

معیار و ملاک های مشترک :

1- اصالت خانوادگی : اولین و اساسی ترین معیار برای انتخاب همسر اعم از زن و مرد ، اصالت خانوادگی است . کلمه ی اصالت از اصل گرفته شده و اصل به معنای ریشه آمده است . یعنی دختر و پسر از خانواده هایی باشند که دارای اصل و ریشه هستند . دختر و پسر باید در خانواده هایی رشد یافته باشند که در آن ها پدر و مادری عاقل و دلسوز با همه ی وجود در رشد و تعالی فرزند کوشیده باشند . برخلاف خانواده هایی که زن و مرد خانه کودکان را به حال خود رها کرده و به دنبال گردش و تفریح خود بوده اند و یا مردانی که بدون دلیل موجهی به تعدد زوجات پرداخته ، فرزندان خود را به حال خود رها کرده اند .

در خانواده های اصیل پدران و مادران می کوشند از نظر اخلاقی و رفتاری برای فرزندان خود نمونه و الگو باشند و بدون تردید پدر و مادر صالح از نظر ارثی نیز سرمایه های بس گرانبهایی را به فرزندان خود انتقال می دهند . دختر و پسری که در یک خانواده ی اصیل رشد می یابند ، سجایای اخلاقی را از پدر و مادر خود ارث می برند و در برخورد با دشواریها و سختی های زندگی هرگز از جاده ی درستی و راستی خارج نمی شوند . به عبارت دیگر پای بند به آبرو و حیثیت آنان از انحراف باز می دارد .

2 ایمان و دین داری : پای بندی به اصول آیین اسلام یکی از عوامل خوشبختی خانواده است . دختر و پسری که دیندار واقعی باشند از انجام بسیاری از اعمال خلاف خودداری می کنند ، زیرا پای بندی به دین آنان را از انجام اعمال حرام و خلاف باز می دارد . دین عاملی درونی است که همیشه همراه افراد است و آنان را از اتکاب اعمال خلاف انسانی باز می دارد ، درحالی که قانون یک عامل بیرونی است و طبعاً تاثیرات عامل بیرونی در حد ایمان نیست . به همین مناسبت وقتی از پیشوایان دینی سوال می شد که با چه گروهی باید ازدواج کرد ؟ در پاسخ فرمودند : علیک بذوات الدین ؛ بر تو باد ازدواج با افراد متدین . یعنی سعی کن با همسری ازدواج کنی که دیندار باشد ، زیرا دینداری عامل قوی و استواری است که در بسیاری از موارد انسان ها را از لغزش ها و ارتکاب اعمال خلاف باز می دارد .

3 اخلاق نیکو : نا گفته نماند که زندگی زنو مرد در محیط خانوادگی احتیاج به اخلاق دارد ، زیرا تنها در پرتو قانونی نمی توان زندگی کرد و همه ی انبیاء نیز به خاطر زنده کردن اصول اخلاقی مبعوث شده اند .

رسول اکرم (ص) می فرمود : انما بعثت لا نعم مکارم الاخلاق ؛ همانا بر انگیخته شدم تا مکارم اخلاق را بین مردم زنده کنم .

در محیط خانوادگی زن و مرد هر دو باید اصول اخلاقی از قبیل نرمی و ملایمت ، گذشت و سازگاری و عفو و اعماض را رعایت کنند . و هر گاه یکی از آن دو دچار لغزش و اشتباه شود ، بلافاصله به عذرخواهی پرداخته ، از مراء و جدال جداً خودداری کند ، زیرا مراء و جدال صمیمیت ها را از بین برده ، دشمنی و نفاق را جایگزین آن ها می کند . بدیهی است که طرف مقابل هم باید عذر و پوزش شخصی خطاکار را پذیرا شود .

علی علیه السلام می فرماید : بدترین مردم کسانی هستند که عذر دیگران را پذیرا نمی شوند . شد الناس من لا یقبل عذر المعتذر .

وقتی سئوال می شود که دختران خود را به ازدواج چه افرادی در آوردند ؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند : من ترضون خلقه و دینه کسی که اخلاقش نیکوو دیندار باشد نکته ی جالب آنکه حسن خلق بر دینداری مقدم داشته شده است .

لازم به یادآوری است که با مطالعه و بررسی روحیات پدر و مادر تا حدودی می توان به خوش اخلاقی پسر و دختر پی برد .

5 رعایت اصول کفویت : در ترکیبات شیمیایی در عنصری که با یکدیگر ترکیب می شوند هر قدر از نظر هویت وجودی به دیکدیگر نزدیکتر باشند ترکیب آن دو استوار تر و عمیق تر انجام خواهد شد و اگر بین دو عنصر تقاون و پیوندی وجود نداشته باشد ترکیب سست ولرزان است و پس از زمان کوتاهی از بین خواهد رفت .

ازدواج نیز یک نوع ترکیب است و هر قدر روحیات دختر و پسر به یکدیگر نزدیک تر باشد پیوند ازدواج آن دو از استحکام بیشتری برخوردار خواهد بود . بنابراین برای این که پسرو دختر به ازدواج استواری دست یابند هر دو باید اصول کفویت و همانندی را در ابعاد سنی ، جسمی ، روحی و روانی ، فرهنگ و علمی رعایت کنند . به عبارت دیگر دختر دیندار باید به شخص دیندار ازدواج کند ، زیرا دیندار و بی دین به طور طبیعی در مواردی با یکدیگر اصطکاک و درگیری خواهند داشت . فرد تحصیل کرده هم باید با شخص درس خوانده ازدواج کند تا یکدیگر را درک کنند .

همچنین تجربه نشان داده است که وقتی اختلاف سن بین دختر و پسر زیاد باشد پس از گذشت سالیانی چند استحکام خانواده دچار تزلزل می شود . البته بدیهی است که همانندی کامل به صورت تطابق امکان پذیر نیست ، ولی این عدم امکان نمی تواند از رعایت همانندی نسبی ممانعت به عمل آورد . بنابراین یکی از عواملی که خوشبختی زن و شوهر را پس از ازدواج تضمین می کند ، رعایت اصول کفویت در حد همانندی نسبی است .

در مکتب اسلام : خانواده متشکل از افراد است و دارای شخصیت مدنی ، حقوقی و معنوی است که بر اساس نکاح ( عقدی که ارتباط طن و مرد را معین می سازد ) پدید می آید ..

دقت در تعاریف فوق نشان می دهد که خانواده یک نوع اجتماع یا سازمانی است که معمولاً مشخصه های زیر در آن دیده می شود :

1- خانواده یک نهاد اجتماعی است که دوام و پایداری نسبی در این نهاد وجود دارد .

2- در این سازمان افراد متفاوتی حضور دارد .

3- افراد این سازمان وظایف مشترک و گوناگونی را برعهده دارند

4- حقوق متقابلی نسبت به هم دارند .

5- منافع مشترکی را دنبال می کنند .

6- تحقق اهداف معینی را مدنظر دارند .

7- روابط مشخص و منظمی بین آنان برقرار می گردد و این روابط غالباً صمیمی و همه جانبه است .

8- تماس مستمر و مناسبات رویارویی بین اعضاء وجود دارد .

9- تشکل این سازمان بر اساس قراردادهای اجتماعی و در مکاتب الهی بر طبق مبانی مذهبی صورت می گیرد .

اشکال مختلف خانواده و خصوصیات آن ها به اختصار :

1- خانواده پدر سالاری : در این خانواده مرد حاکم مطلق بود و همه اعضای خانواده برتری پدر را قبول داشتند .

2- خانواده مادر سالاری : در این شکل ، تسلط در خانواده از آن زنان بوده و حتی در بعضی مواقع سلطنت نیز بر عهده زن ها و دخترها گذاشته می شده است .

3- خانواده گسترده : نمونه ی خانوده گسترده بیش تر در جوامع شرقی وجود داشته است و در این نظام خانواده ، فرزندان پس از ازدواج در خانه ی والدین می ماندند و به اتفاق همسران و فرزندان خود در خانواده پدر و مادر زندگی می کردند . در حال حاضر نیز نمونه هایی از این نوع خانواده در برخی جوامع مشاهده می شود .

4- خانواده ی هسته ای : خانواده هسته ای از زن و شوهر و چند بچه تشکیل می شود . در این نظام فرزندان به محض بزرگ شدن و پس از ازدواج و یا برخورداری از امکانات اشتغال ، خانواده ی جداگانه ای را تشکیل می دهند .

امروزه عوامل متعددی نظیر تحرک جغرافیایی و اجتماعی و در نتیجه جداشدن فرزندان از خانواده برای تحصیل و اشتغال در سازمان های اداری ، صنعتی و آموزشی ، همچنین خودگرایی و نوعی استقلال طلبی موجب رواج و گسترش خانواده های هسته ای شده است .

هدف ازدواج :

ازدواج از ضروریات زندگی انسان به شمار می آید و هدفها و نیازهای بی شماری را تامین می کند . از جمله مهم ترین هدف های ازدواج می توان نیل به آرامش و سکون ، تامین نیازهای جنسی ،بقای نسل ، تکمیل و تکامل سلامت و امنیت اجتماعی و سرانجام تامین نیازهای روانی اجتماعی فرد را نام برد .

1- نیل به آرامش و سکون :

مهم ترین نیازی که بر اثر ازدواج تامین می شود ، نیاز به آرامش و امنیت و آسودگی است . این نیاز که در سرشت آدمی ریشه دارد به حدی حائز اهمیت است مه خداوند متعال در بیان فلسفه ی ازدواج در سوره روم ، آیه 21 چنین می فرماید : (( یکی از آیات الهی این است که برای شما از جنس خودتان جفتی را بیافرید تا با او انس بگیرید و آرامش بیابید و در بین شما دوستی و مهربانی قرارداد و در این امر برای افرادی که اهل تفکر باشند ، آیات و نشانه هایی وجود دارد ))

بنابراین قراردادن زوج ( همسر ) برای هر فرد موجب آرامش و امنیت خاطر است و ایجاد محبت و الفت بین زن و مرد در زندگی خانوادگی نیز از نشانه های حکمت و رحمت پروردگار است و علی الاصول محیط خانه وسیله ی آرامش روحی زن و مرد قرار داده شده است .

2- تامین نیازهای جنسی :

انسان دارای مجموعه ای از نیازها و غرایز است که عدم ارضاء و یا نقص در ارضای هر کدام از این غرایز ایجاد تزلزل در شخصیت را موجب می گردد . یکی از نیرومندترین غرایز انسان عریزه ی جنسی است که بر اثر ازدواج تامین این نیاز در مسیر طبیعی و سالم قرار می گیرد و زن و مرد را از انحراف و گناه مصون می دارد . بنابراین تنها وسیله طبیعی و مشروع ارضای این غریزه ی ازدواج و تشکیل خانواده است .

شاید به همین علت است که رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید : « هرکس که ازدواج کرد نصف دینش را حفظ کرد » و یا « هر کس که می خواهد پاک و پاکیزه خدا را ملاقات کند باید ازدواج کند » ضرورت تامین نیاز جنسی تنها از بعد مادی و جسمانی نباید مطرح شود بلکه در نتیجه ی تامین این نیاز جسمانی ، فرد از لحاظ روانی ، ذهنی و اخلاقی نیز به آرامش می رسد . بنابراین فرد پس از ازدواج می توانند این غریزه ی مهم حیاتی را با شیوه ای مطلوب و معقول و اجتماع پسند ارضاء کند و در سایه آن به آرامش دست یابد .

یکی از موضوعات مهم که در ازدواج دختر و پسر است و از ثمرات بزرگ ازدواج شمرده می شود مساله تولید مثل و بقای نسل است که از اهداف اساسی ازدواج محسوب می شود به بیان دیگر تولد انسان هایی که نیازمند تربیت و پرورش صحیح هستند . وجود فرزندان باعث گرمی ، پویایی و صفای کانون خانوادگی و انگیزه ای برای دوام زندگی و احتمالاً تخفیف در درگیریهای زن و شوهر است .

از دیدگاه اسلام وجود فرزتد صالح برای پدر و مادر یک عمل نیک محسوب می شود که در سعادت دنیا و آخرت آنان موثر است .

رسول خدا می فرماید : « تزویج کنید تا صاحب فرزند شوید و بر شمار شما افزوده شود ، زیرا من در قیامت با امتهای دیگر به وسیله کثرت شما مباهات می کنم » در حقیقت زوج ها هستند که رشته ی پیوند بین اعضای یک نسل را از طریق فرزندان خود به وجود می آورند .

4- تکمیل و تکامل :

هیچ انسانی به تنهایی کامی نیست ، به همین جهت پیوسته در جهت جبران نقص و کمبود خویش تلاش می کند . دختران و پسران جوان پس از دوران بلوغ و جوانی صحن آن که در صدد رسیدن به استقلال فکری هستند برای جبران نواقص خود و تامین نیازهای بی شمار خویش به سوی ازدواج سوق داده می شوند و با گزینش همسری شایسته موجبات رشد و تکامل خویش را فراهم می کنند .

هنگامی که فرد در کانون یک زندگی مشترک قرار می گیرد ، در سایه انس و الفت و محبت و روابط نزدیک و صمیمانه ، بیشتر احساس مسئولیت می کند ، استقلال می یابد ، زندگی خویش را هدفدار می کند و از ثمرات کسب و کار و تلاش خود در واحد خانوده ی بنیاد خویش بهره می گیرد .

دز زندگی زناشویی زن و مرد از تشویق ها ، حمایت ها ، رهنمودها و کمک های یکدیگر بهره مند می گردند و دربرخورد با مسائل و مشکلات زندگی از تعاون و همکاری های همسر خویش استمداد می جویند به همین دلیل برخورداری از وجود همسری مومن و شایسته یکی از بزرگترین نعمت های الهی است که برای دنیا و آخرت سودمند خواهد بود


طرح حقوقی عوامل موثر بر قتل درحقوق ایران

طرح حقوقی عوامل موثر بر قتل درحقوق ایران در 79 صفحه در قالب فایل ورد قابل ویرایش
دسته بندی حقوق
بازدید ها 16
فرمت فایل doc
حجم فایل 83 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 79
طرح حقوقی عوامل موثر بر قتل درحقوق ایران

فروشنده فایل

کد کاربری 2106
کاربر

طرح حقوقی عوامل موثر بر قتل درحقوق ایران

مقدمه

قتل بزرگترین تعرض به تمامیت جسمانی اشخاص است که خود دارای انواعی است و بر اساس عنصر روانی شدت و خفت آن مشخص میگردد. قتل در قانون مجازات اسلامی به مواردی همچون قتل، عمد (بند الف م 206) قتل در حکم عمد (بند ب و ج م 206) قتل خطا شبیه عمد (بند ب م 295) قتل خطای محض (بند الف م 295) قتل در حکم شبه عمد (تبصره 2 ماده 295) قتل در حکم خطای محض (تبصره 1 م 295) قتل غیرعمد (م 616-م 714) قتل در اثنای منازعه (م 615 ق م ا) تقسیم میگردد که در حقوق جزای فرانسه به قتل عمد ضرب و جرح منتهی به فوت ، و قتل غیرعمد تقسیم میگردد. در میان موارد فوق‌الذکر قتل عمد شدیدترین آنهاست که در حقوق جزای ایران به مصادیقی همچون قتل عمدی محض ، قتل در حکم عمد و قتل در اثنای منازعه و در فرانسه به قتل عمدی ساده و قتل عمدی مشدده تقسیم می‌گردد. که در بر گیرنده مواردی از قبیل: مسمومیت منجر به مرگ ، قتل سبق تصمیم قتل مستخدمین دولت ، قتل در اثر احراق عمدی، قتل توام با جنایت یا جنحه دیگر و قتل اولیا است . مواد از قتل عمدی محض (قتل با سونیت مسلم) آن است که جانی با قصد سلب حیات از مجنی علیه (ازهاق روح) بوسیله فعل غالبا یا نادرا کشنده سبب قتل مجنی علیه گردد. برای تحقق قتل عمدی محض سونیت خاص و عام تواما الزامی است . قتل در حکمم عمد نوع اول (ارتکاب قتل با فعل قتاله مطلق) زمانی ارتکاب مییابد که جانبی بدون قصد با ارتکاب فعل نوعا کشنده مطلق مباشر تا با تسبیباسبب قتل دیگری گردد. و هرگاه جانی بدون قصد قتل با ارتکاب فعل قتاله نسبی سبب قتل دیگری گردد قتل در حکم نوع دوم (ارتکاب قتل با فعل قتاله نسبی) تحقق یافته است . مصداق دیگر قتل عمدی محض در حقوق ایران قتل در اثنای منازعه است که میتواند ماهیتا مشمول یکی از موارد فوق‌الذکر گردد ولی بعلت ارتکاب در شرایط خاص مجازات آن تشدید میگردد. مجازات قتل عمدی در حقوق جزای ایران قصاص نفس است . اما در حقوق جزای فرانسه مجازات قتل عمدی ساده (هیجانی) سی سال حبس جنایی و مجازات قتل عمدی مشدده حبس جنابی دائمی است .

اهمیت موضوع

شروع به جرم به عنوان مفهومی جدید، در یکی یا دو قرن اخیر شکل گرفته و به عنوان نهادی جدید و مستقل در حقوق کیفری امروز مطرح گردیده است. در گذشته آنچه که از اهمیت برخوردار بود، صرف ارتکاب جرم بود؛ به عبارتی، جرم یا ارتکاب می یافت و یا ارتکاب پیدا نمی کرد و در صورت اخیر، مجازاتی هم بر کسی که نتوانسته بود فعل مجرمانه خویش را به اتمام برساند، بار نمی گردید؛ اما، بتدریج مفهوم نظم عمومی به عنوان ملاک تعیین جرایم و مجازاتها مورد توجه جوامع مختلف قرار گرفت؛ به گونه ای که امروزه هر عملی که بتواند مراتب اخلال در نظم عمومی جامعه را فراهم نماید، از لحاظ اصول و قواعد حاکم بر حقوق کیفری قابلیت جرم انگاری، تعقیب و مجازات را دارد که شروع به جرم نیز به عنوان مفهومی جدید یکی از این موارد است.

از نظر قانونی در کشور ایران، شروع به جرم در قانون سال 1304 و قانون مجازات عمومی سال 1352، مورد توجه مقنن قرار گرفته بود و به عبارتی، شروع به جرم در جنایات، خود به عنوان جرمی مستقل، قابلیت تعقیب و مجازات داشت و در امور جنحه نیز وفق ماده (23) این قانون، منوط به تصریح در قانون گردیده بود، که این معنا تا سال 1362؛ یعنی، تا زمان تصویب قانون راجع به مجازات اسلامی به قوت خود باقی بود، اما پس از آن با تصویب ماده (15) قانون راجع به مجازات اسلامی، عنوان مستقل شروع به جرم مخدوش گردید و مقنن آن را به عنوان جرمی مستقل واجد تعقیب و مجازات ندانست و تنها در صورتی امکان تعقیب و مجازات فردی که شروع به ارتکاب جرمی کرده بود وجود داشت که عملیات و اقداماتی را که وی در راستای ارتکاب جرم مورد نظر خویش انجام می داد، واجد عنوان مستقل مجرمانه باشد. در سال 1370 نیز که قانون مجازات اسلامی به تصویب رسید، مقنن مجدداً از همین رویه پیروی نمود؛ لذا در حال حاضر از نظر قانونی، اصل بر عدم جرم بودن شروع به جرم محسوب است مگر در مواردی که مقنن خلاف آن را تصریح نموده باشد، همچون موارد شروع به کلاهبرداری و یا اینکه همان اندازه از عملیات اجرایی، خود واجد عنوان مستقل مجرمانه باشد که در صورت اخیر، تعقیب و مجازات مرتکب به اعتبار ارتکاب شروع به جرمی که ناتمام مانده نخواهد بود، بلکه به اعتبار ارتکاب جرم تامی خواهد بود که مرتکب در راستای وصول به نتیجه جرم مورد نظر خویش انجام داده است.

با توجه به مراتب مذکور، شروع به قتل عمدی نیز علی رغم اهمیت موضوع به لحاظ اخلال در نظم عمومی، از نظر قانونی غیر قابل تعقیب و مجازات می نمود؛ چرا که، به عنوان مثال در مواردی که فردی به قصد سلب حیات از مجنی علیه مبادرت به پرتاب کردن وی در آب می نمود و یا اینکه با ریختن سم در غذای او قصد ازهاق نفس از وی را داشت؛ ولی از مجنی علیه به عللی خارج از اراده مرتکب سلب حیات نمی گردید، از نظر قانونی غیر قابل تعقیب و مجازات بود؛ چرا که صرف در آب انداختن کسی یا سم دادن به غیر، از نظر قانونی جرم تلقی نمی گردید تا مرتکب آن قابل تعقیب و مجازات باشد. نهایتاً در سال 1375، مقنن با تصویب ماده (613) ق.م.ا، شروع به قتل عمد را به عنوان جرمی مستقل مورد توجه قرار داد و آن را واجد عنوان مستقل مجرمانه دانست که ما در این مقوله، به بررسی ماده مذکور و مسئله مجازات مندرج در این ماده با توجه به مصادیق قابل فرض آن می پردازیم.

فصل اول : کلیات تحقیق[1]

1 _ انواع قتل در قانون مجازات عمومی سال 1304 باب سوم قانون مجازات عمومی سابق ایران مرتکب اختصاص به بیان جرایم جنایت نسبت به افراد داشت انواع قتل در قانون مزبور به شرح ذیل بوده است.

الف _ قتل عمد :

ماده 170 قانون مذکور در مورد پیش بینی قتل عمدی مقرر می دارد: مجازات مرتکب قتل عمدی اعدام است مگر در مواردی که قانوناً استثنا شده باشد چنانکه ملاحظه می شود قانونگذار جرم قتل را تعریف نکرده است لیکن حقوق دانان کیفری با استفاده از روح قانون و قواعد حقوق جزا قتل عمدی را بعنوان سلب عمدی حیات انسان دیگری تعریف نموده اند.

ب _ قتل در حکم عمد :

قتل مزبور در ذیل ماده 171 پیش بینی شده است ماده مذکور می گوید هرکس عمداً به دیگری جرح یا ضربی وارد آورده که منتهی به موت مجنی علیه گردد بدون اینکه مرتکب قصد کشتن را داشته باشد به حبس با اعمال شاقه از سه سال تا ده سال محکوم خواهد شد مشروط به این که آلتی که استعمال شده است قتاله نباشد و اگر آلت قتاله باشد مرتکب در حکم قتل عمدی است. در این مورد نیز تعریف قتل عمدی صادق است نهایت اینکه استفاده از آلت قتاله بعنوان قائم مقام قصد کشتن یا قصد مطرح می باشد.

ج _ قتل شبه عمد :

با عنایت به صدر ماده فوق الاشعار وقتی قتل شبه عمد محسوب می شود که مرتکب دارای سو نیت عام ( قصد جرح و ضرب) روی جسم مجنی علیه باشد ولی بدون اینکه قصد نتیجه ( سلب حیات) موجود بوده و ضرب و یا جرح نوعاً کشنده باشد در عمل منجر به فوت وی می گردد بنابراین فعل مرتکب باید غیر مجاز یا عدوانی باشد در غیر این صورت قتل شبه عمد تحقق پیدا نمی کند مجازات این جرم سه سال تا ده سال حبس مقرر شده است.

د _ قتل غیر عمدی :

قتل غیر عمدی در ماده 177 قانون پیش بینی شده و مقرر می دارد : در صورتیکه قتل عمدی بواسطه بی مبالاتی یا بی احتیاطی یا اقدام به امری که مرتکب در آن مهارت نداشته یا عدم رعایت نظامات دولتی واقع شود به حبس تادیبی از یک سال تا سه سال محکوم خواهد شد بعلاوه ممکن است مرتکب از پنجاه الی پانصد تومان غرامت نیز محکوم شود.

از مفاد ماده مذکور معلوم می شود که در قتل غیر عمدی مرتکب فاقد قصد فعل و نتیجه نسبت به مجنی علیه است ولی رفتاری را پیشه خود می کند که مغایر با دقت و مراقبت می باشد و قتل حاصل رفتار مذکور است لذا از نظر روانی عنصر معنوی قتل غیر عمدی بی دقتی و عدم تفکر می باشد.

2 _ انواع قتل در فقه امامیه با توجه به این که منبع عمده قانونگذار فعلی فقه امامیه است انواع قتل در فقه مذکور بیان می گردد.

الف _ قتل عمدی :

بنابر آنچه مشاهیر فقهای امامیه در خصوص تبیین قتل عمدی مقرر داشته اند قتل عمدی وقتی محقق است که فردی با انجام هر کاری خواه کشنده یا غیر کشنده قصد سلب حیات دیگری را داشته باشد و یا اینکه اگر قصد سلب حیات ندارد با کار نوعاً کشنده وی را از پای درآورد و به قتل رساند ویا اینکه هر چند کار نوعا کشنده نباشداما با در نظر گرفتن وضعیت موجنی علیه از قبیل پیری یا بیماری یا کودکی نسبت به او کشنده تلقی شود. از مفاد بیان مذکور می توان در تعریف قتل عمدی از دیدگاه فقه امامیه چنین گفت سلب عمدی حیات انسان دیگر در این تعریف قصد انجام کار نوعاً کشنده با علم به کشنده بودن آن و یا علم به کشنده بودن آن نسبت به وضعیت طرف( مجنی علیه) جانشین قصد سلب حیات یا قصد نتیجه می شود از نظر فقها تحقق علم مذکور ضرورت دارد و این علم همانند قصد سلب حیات است.

ب _ قتل شبه عمد :

در قتل شبه عمد مرتکب به انجام کاری روی جسم مجنی علیه مبادرت می ورزد که نوعاً کنشده نیست و بعلاوه قصد سلب حیات نیز ندارد اما در عمل منجر به مرگ وی می شود مثل اینکه شخص سالم و با جثه نسبتاً خوبی را از بلندی کوتاهی پرت کنند ولی اتفاقاً فرد مذکور پس از سقوط فوت کند فعل مذکور و قصد انجام آن اعم از این است که مجاوز و یا غیر مجاز باشد شهید ثانی از فقهای امامیه در این خصوص تصریح به عدم لزوم عدوانی بودن فعل نموده است از این رو غالب فقهای طبیعی را که حاذق می باشد و با اذن مریض مبادرت به عمل جراحی وی می نماید و موازین علمی و فنی را هم رعایت می کند در صورت فوت او مسئول می دانند وی می نماید و موازین علمی و فنی را هم رعایت می کند در صورت فوت او مسئول می دانند و این برخلاف دیدگاه قانون مجازات عمومی سابق می باشد که عدوانی بودن فعل و سو نیت عام (یعنی قصد در انجام ضرب را روی جسم مجنی علیه) را در تحقیق قتل شبه عمد ضروری می دانست بنابراین از آنچه گفته شد. در تعریف قتل شبه عمد از دیدگاه فقه امامیه می توان چنین جسم مجنی علیه.

ج _ قتل خطای محض :

در این نوع قتل مرتکب نه دارای قصد فعل روی جسم مجنی علیه و نه قصد سلب حیات اوست لیکن مبادرت به انجام کاری یا قصد روی سیئی یا شخصی یا موجود مورد نظر خود می کند که اتفاقاً منجر به قتل وی می شود. در این خصوص نیز کلام فقها اعم از این است که کاری که قصد آن شده از نظر قانون یا عرف مجاز بوده یا خیر, بی دقتی در آن شده است باشد و یا خیر, بنابراین فرقی ندارد که شخص در شکارگاه مجاز و با رعایت احتیاط و مجوز به شکار بپردازد و اتفاقاً تیز او موجب قتل انسانی شود و یا اینکه غیر مجاز در شکارگاه وارد شود و تیر او دیگر را بکشد با عنایت به مباحث امامیه در بیان انواع قتل و توضیح و تبیین آنها عنوان قتل در حکم شبه عمد به شیوه ای که قانونگذار بیان کرده است و تفصیل آن ذکر خواهد شد پیش بینی نشده است.

3 _ انواع قتل در قانون مجازات اسلامی : ماده 204 قانون مجازات اسلامی در مقام بیان انواع تقل می گوید : قتل نفس به سه نوع است عمد , شبه عمد , و خطای محض ماده 206 و بندهای الف و ب ماده 295 قانون مذکور به همان شیوه ای که در بحث انواع قتل از دیدگاه فقه امامیه بیان شد به تعریف عناوین قتل عمد شبه عمد و خطای محض پرداخته است و لذا از تکرار مطالب خودداری می شود در عین حال قانون مزبور در تبصره 3 بند ج ماده 295 عنوان قتل در حکم شبه عمد را مقرر می دارد هرگاه بر اثر بی احتیاطی یا بی مبالاتی یا عدم مهارت و عدم رعایت مقررات مربوطه به امری قتل یاضرب یا جرح واقع بنحوی که اگر آن مقررت رعایت می شد حادثه ای اتفاق نمی افتاد قتل و یا ضرب و یا جرح در حکم شبه عمد خواهد بود در مباحث آتی به شرح این نوع قتل مبادرت می شود.


اشتباه در قتل [1]

همانگونه که قبلا اشاره شد عنصر اصلی در توجه مسئولیت کیفری ، قصد بزهکار است هرگاه این قصد مخدوش شود به میزان خدشه دار شدن قصد تام از میزان مسئولیت کاسته خواهد شد ، بنابراین عدم تحقق قصد تام موجب خواهد شد که در میزان مسئولیت مرتکب تغییر ایجاد شود . این عنوان عدم تحقق قصد تام در حقوق جزا تحت واژه اشتباه مورد بحث قرار گرفته است که مصادیق آن عبارتند از :

الف – اشتباه در هویت مقتول ب – اشتباه در هدف

ج – اشتباه در قصد د – عدم تحقق قصد که در تعبیر خاص ، اکراه در قتل نامیده می شود


الف ) اشتباه در هویت مقتول

به موجب مقررات ( ماده 206 ق.م.ا ) هرگاه کسی به قصد کشتن دیگری او را مورد صدمه قرار دهد یا با عمل کشنده ( بدون قصد قتل ) شخص را مورد حمله قرار دهد اعم از آنکه کشنده بودن عمل مربوط به نفس عمل باشد ( مانند زدن با چوب بر گیجگاه ) یا مربوط به ابزار باشد ( مانند زدن با چاقو به پهلو ) یا به خاطر وضعیت خاص مقتول باشد ( مانند بیماری ، پیری و کودکی ) در هر حال برای تحقق قتل عمد ، مقصود بودن مقتول شرط اصلی است ، اعم از آنکه مقصود تعیینی باشد مانند آنکه الف به سوی ب تیراندازی می کند برای اینکه او را به قتل برساند ، یا لا علی التعیین باشد مثل آنکه یکی از دانش آموزان به طرف شاگردان یک کلاس تیراندازی کند و یک نفر از آنان به قتل برسد ، لذا باید گفت مقصود بودن مقتول قابل تردید نیست . بحث در آن است که آیا اشتباه در هویت مقتول تأثیری در میزان مسئولیت مرتکب ( عمدی بودن یا غیر عمدی بودن قتل ) دارد یا خیر ؟ مثلا اگر کسی به قصد کشتن الف وارد منزل او شود و شخصی را به تصور اینکه الف است به قتل برساند بعداً معلوم شود که مقتول ، الف نبوده بلکه شخصی به نام ب بوده است ، آیا این قتل عمد و موجب قصاص است یا خیر ؟

این متن فقط قسمتی ازطرح حقوقی عوامل موثر بر قتل درحقوق ایران می باشد

جهت دریافت کل متن ، لطفا آن را خریداری نمایید