دسته بندی | علوم پایه |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 958 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 31 |
مقاله بررسی روابط خاک و گیاه در 31 صفحه ورد قابل ویرایش
فراهم بودن مواد غذایی در خاک ها
تجزیهی شیمیایی خاک
سرراست ترین راه تعیین فراهم بودن مواد غذایی در خاک، اندازه گیری واکنش های رشد گیاه، با استفاده از آزمایش های کوددهی در مزرعه است. اما این روش وقت گیر بوده یافته های آن به آسانی قابل تعمیم از یک جا به جایی دیگر نیست. برعکس، تجزیهی شیمیایی خاک، آزمایش خاک روشی به نسبت سریع و با صرفه برای دریافت اطلاعات دربارهی فراهم بودن غذا در خاک، به عنوان مبنای تجویز استفاده از کودهاست. روش آزمایش خاک سالهای سال در کشاورزی و باغبانی با موفقیت نسبی به کار گرفته شده است. کارایی این روش با میزان همخوانی و هماهنگی اطلاعات به دست آمده با آزمایش های کوددهی مزرعه و نیز با شیوهی بیان و تفسیر تجزیه انجام شده، پیوند نزدیک دارد. در بیشتر موارد، انتظارات، بیشتر از اندازهی کارایی آزمایش های خاک است. در این فصل از دلایل این دوگانگی با تکیه بر فسفر و پتاسیم، به تفصیل گفت و گو خواهد شد.
روش آزمایش خاک از گستره ای وسیع از روش های متداول عصاره گیری مانند اشکال گوناگون اسیدهای رقیق، نمک ها یا عواملی بهره می گیرد، که ترکیبات پیچیده ایجاد میکنند. بسته به روش مورد استفاده، میزان کاملا متفاوت از مواد غذایی گیاه استخراج می شود. همچنان که در مورد فسفر، در جدول 1-13 آمده است. به عنوان راهنما، یک میلی گرم فسفر در 100 گرم خاک می تواند برابر حدود 30 کیلوگرم فسفر در هکتار در یک پروفیل با ژرفای 20 سانتی متر در نظر گرفته شود (وزن مخصوص خاک 5/1 = 3 میلیون کیلوگرم خاک در هکتار). کدام روش باید برای تشخیص فراهم بودن یک مادهی غذایی کانی و به وسیلهی آزمایش های رشد برای پیش بینی واکنش گیاه در برابر کود ارزیابی شود.
جدول 1
در بیشتر موارد، چند روش به یک میزان برای آزمایش خاک در مورد یک گونهی ویژهی غذایی کانی مناسب هستند (1921). برای نمونه، برای فسفر، با وجود میزان گوناگون فسفر استخراج شده، روش های استخراج آبی می تواند به همان میزان برای تعیین مناسب باشد که روش استخراج با اسیدهای رقیق شده (1637). به هر حال، به دلایل گوناگون، پیش بینی واکنش در برابر کود، بر پایهی تجزیهی شیمیایی خاک به تنهایی رضایت بخش نیست: به این دلیل که تنها ظرفیت بالقوهی یک خاک را برای ذخیرهی غذاهای گیاه بیان می کند؛ به اندازهی کافی و به طور خاص، تحرک مواد را در خاک نشان نمی دهد، هیچ اطلاعاتی را در رابطه با عوامل گیاهی، مانند رشد ریشه و تغییراتی که در فضای مجاور ریشه به وسیلهی ریشه به وجود می آید و نقش تعیین کننده در جذب غذاها در شرایط مزرعه دارند، بیان نمی کند. در سه بخش زیر، از این عوامل چکیده وار گفت و گو می شود. در آغاز، از میزان فراهم بودن مواد غذایی در رابطه با تحرک و رشد ریشه گفت و گو می شود.
حرکت مواد غذایی به سطح ریشه
اصول محاسبات
اهمیت تحرک مواد غذایی در خاک در مهیا بودن آنها برای گیاهان، نخستین بار از سوی باربر (1962) تاکید شد. برداشت او بر پایهی سه جزو استوار بود: برخورد ریشهها با مواد غذایی، حرکت توده ای و انتشار (نگارهی 1). با نفوذ ریشه ها به درون خاک، ریشه به درون فضاهایی حرکت میکند که بیشتر از سوی خاک با عناصر غذایی آماده اشغال بوده است. برای نمونه، بر سطوح رس چسبیده اند. سطوح ریشه در این فرایند جابه جایی با مواد غذایی تماس نزدیک پیدا میکنند (برخورد می کنند). فنی و آوراستریت (1939)، فرایند داد و ستد تماسی را برای جذب کاتیون بدون جابه جایی از درون محلول خاک ارایه دادند. باربر (1966)، این فرایند جابه جایی را به شیوه ای کلی تر، به عنوان عاملی بیان می کند، که می تواند در رفع نیاز همهی غذاهای کانی گیاهان نقش داشته باشد.
محاسبات برخورد ریشه ها بر پایهی:
الف- میزان مواد غذایی آماده در حجمی از خاک که به وسیلهی ریشه ها اشغال شده اند.
ب- حجم ریشه، به عنوان درصدی از کل حجم خاک- به طور میانگین یک درصد از حجم خاک سطحی.
پ- نسبتی از کل حجم خاک، که به وسیله حفره های خاک اشغال شده است (به طور میانگین 50 درصد).
نگارهی 1- نمودار نمایی حرکت عناصر کانی به سطح ریشه گیاهان خاکزی. (1) برخورد: جایگزینی حجم خاک به وسیله حجم ریشه (جذب بدون ترابری). (2) جریان توده ای: ترابری تودهی محلول خاک در جهت شیب پتانسیل آب (کشیده شده به وسیلهی تعرق). (3). انتشار: ترابری مواد غذایی در جهت شیب غلظت . 0 = مواد غذایی آماده (آنطور که برای نمونه به وسیلهی آزمایش خاک تعیین شده است)
جزو دوم حرکت توده ای آب و غذاهای محلول به سطح ریشه، که به وسیلهی جریان تعرقی گیاهان انجام می شود. براورد کمیت غذاهایی که با حرکت توده ای برای گیاهان فراهم هستند، بر پایهی غلظت مادهی غذایی در محلول خاک و میزان آب تعرق بر مبنای واحد وزن بافت های بخش هوایی گیاه (ضریب تعرق، برای نمونه 300 تا 600 لیتر آب بر کیلوگرم وزن خشک ساقه) یا در هر هکتار فراورده. نقش انتشار برای رساندن غذاها به سطح ریشه قابل اندازه گیری مستقیم نیست، اما بایستی با محاسبهی تفاضل میان کل مواد غذایی جذب شده به وسیلهی گیاهان و میزانی، که از راه برخورد ریشه ها و حرکت توده ای جذب می شود تعیین می گردد.
نمونه ای از این محاسبه، در جدول 2-13، ارایه شده است. آشکار است که در این خاک، حرکت توده ای سهم اصلی را در فراهم کردن کلسیم و منیزیوم داراست، در حالی که فراهم کردن پتاسیم و فسفر، عمدتا به انتشار وابسته است. افزون بر این، فراهم آوری کلسیم و منیزیوم با حرکت توده ای بیشتر از میزان جذب شده است، و بنابراین انتظار می رود این مواد غذایی در سطح ریشه انباشته شده باشند. یافته های همانند آنچه که در جدول 2 ارایه شده، به وسیلهی دیگر نگارندگان به دست آمده است (مانند منگل و همکاران[1]. 1969)
نقش انباشتگی ریشه زایی
گرچه انباشتگی زیاد ریشه و تارهای کشندهی دراز، عوامل مهم در جذب موادغذایی که به وسیله ی انتشار مهیا شدهاند به شمار میآیند، اما رابطهی میان انباشتگی ریشهزایی و میزان جذب، چنانکه در نگارهی 8 نشان داده شده است، خطی نیست.
اصولاً رابطه ی خمیده خطی همانند میان میزان جذب فسفر و انباشتگی تارهای کشندهی ریشه، به دلیل رقابت میان تارهای کشنده موجود بایستی وجود داشته باشد (861). این رقابت، هنگامی که تلاش در ایجاد رابطه میان انباشتگی ریشهزایی، در لایهها یا افق مختلف خاک و نقش آنها در فراهم آوری مواد غذایی میشود بایستی در نظر گرفته شود.
فراهم بودن مواد غذایی و توزیع آب در خاک
در شرایط مزرعه، میزان موادغذایی فراهم، از نظر شیمیایی، معمولاً در خاکهای سطحی به مراتب بیشتر از خاکهای عمقی است. به طور کلی، انباشتگی ریشه زایی از الگویی همانند پیروی میکند و لگاریتم انباشتگی ریشه زایی در برابر افزایش ژرفا، سیر خطی نزولی طی می کند (677). اما تفاوت در ذخایر آب، هم توزیع ریشه ها و هم جذب مواد غذایی از عمقهای مختلف خاک را، تغییر می دهد. اثر میزان آب بر توزیع و پراکندگی ریشهها در جو بهاره، در طی دو سال پیاپی، به خوبی نشان داده شده است (1676). در سال نخست، با بارندگی زیادی (82 میلی متر) که یک ماه پس از کاشت رخ داد، بیشتر از 70 درصد کل جرم ریشه در خاک سطحی (5/2- 5/12 سانتی متر) دو ماه پس از کاشت مشاهده شد و تنها در حدود 10 درصد از ریشهها به عمق بیشتر از 5/22 سانتیمتر نفوذ کرده بودند؛ برعکس، درسال بعد، با کاهش بارندگی (24 میلیمتر)، در طول یک ماه نخست پس از کاشت، میزان همانند توزیع ریشه، به ترتیب در حدود 40 و 30 درصد بود. این گونه تغییر در توزیع ریشه، پیآمدی مهم را در جذب موادغذایی از افقهای مختلف خاک داراست. در گندم بهاره در خاک لوئیس، به طور میانگین در حدود 50 درصد از کل پتاسیمی که در اواخر فصل رشد جذب شده بود از قسمت عمقی زمین فراهم شد. اما بسته به بارندگی در طول فصل رشد (یعنی میزان آب جذب شدنی در خاک سطحی)، این درصد به میزانی قابل توجه، میان سالهای گوناگون تغییر کرد، به طوری که، در طول سال خشک، در حدود 60 درصد و در طول سال مرطوب، در حدود 30 درصد بود (543).
از سوی فاکس ولیپز[2](1960)، نشان داده شده است که در حدود سه درصد کل پیکر ریشهی یونجه، بیشتر از 60 درصد کل موادغذایی را در طول دروههای خشکی از خاک عمقی جذب میکند. اما حتی زمانی که پراکندگی باران در طول فصل رشد یکنواخت باشد، برای نمونه، برای فراهم بودن فسفر در مناطق نیمه مرطوب اروپای مرکزی، میزان رطوبت خاک سطحی، عامل محدودکننده به شمار میآید. با وجود فراهم بودن زیادتر فسفر در خاک سطحی (به طوری که با آزمایش خاک آشکار شده) در مراحل بعدی رشد، میان 40 و 30 درصد کل جذب فسفات از خاک عمقی فراهم میشود.
جدول 6
تغییرات فراهم کردن مواد به وسیلهی حرکت تودهای و انتشار، در هنگام مراحل گوناگون رشد و نمو
میزان نسبی مواد غذایی که به وسیلهی حرکت توده ای و انتشار فراهم میشود در مورد نیترات که توانایی تامپونی پایینی در خاک دارد، به میزانی قابل توجه تغییر میکند. غلظت در خاک سطحی در آغاز فصل رشد معمولاً بالاست، اما از آن پس در نتیجهی جذب از سوی گیاه، به سرعت کاهش مییابد. در گندم بهاره، تغییر غلظت نیترات محلول خاک، هماهنگ باسیر نزولی در میزان نیترات فراهم شده به وسیلهی حرکت تودهای و با سیر صعودی در فراهم آوری به وسیلهی انتشار ارتباط دارد، که بیشتر از 50 درصد همهی نیترات را فراهم میکند (1792).
فراهم آوری موادغذایی برای چغندر قند به وسیلهی حرکت تودهای در گذر فصل رشد، حتی کمتر از اینهاست به طور میانگین 32 کیلوگرم ازت نیتراته در مقایسه با 181 کیلوگرم که به وسیلهی انتشار فراهم شده است (1793). یک بررسی زمان بندی شده (نگارهی 9)، نشان داد که فراهم آوری به وسیلهی حرکت تودهای به آغاز فصل رشد منحصر است؛ در طول این مدت نیترات از خاک سطحی، جذب میشود که غلظت بالایی از نیترات در محلول خود دارد. از این پس، نیترات در خاک سطحی کاهش پیدا میکند و در اثر نفوذ ریشه به درون خاک عمقی، به اندازهی فراوان با انتشار فراهم میشود. این نمونه آشکار روشن میکند که میانگین اطلاعات مربوط به مشارکت حرکت تودهای و انتشار (همچنین افقهای گوناگون خاک) باید به دقت تفسیر شود، زیرا چنین اطلاعاتی تا اندازه ای بیانگر تغییرات زیاد و پویایی این فرایندهاست.
نگارهی 9 آزادسازی ازت نیتراته به بوتههای چغندر قند، به عنوان تابعی از ژرفای خاک (سانتی متر) و زمان. خاک: لووی سول مشتق از لوئس (منبع 1793).
جهت دریافت فایل مقاله بررسی روابط خاک و گیاهلطفا آن را خریداری نمایید
دسته بندی | کشاورزی و زراعت |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 96 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 91 |
گیاه شناسی
استفاده از گیاهان دارویی به قدمت عمر عقلی و رشد شعور انسان است. چون امراض با پیدایش بشر متولد شده اند و اسناد چند هزار ساله موجود در تاریخ طب و داروسازی حاوی تجربیات و اطلاعات ارزشمند گیاهی درمانی میباشد. خدمات علماء و دانشمندان مسلمان نظیر جابربن حیان، زکریای رازی، ابونصر فارابی، ابو علی سینا و امثال ایشان که سر آمد علوم شیمی، پزشکی و دارو سازی عصر خود بودند، به اندازه ای است که هنوز هم جوامع انسانی از پرتو آنها در زمینههای مذکور استفاده میکند. تا چند دهه گذشته، آنچه که به عنوان دارو مورد استفاده قرار میگرفت، از منابع طبیعی و بطور عمده از گیاهان به دست میآمد. در کشور ما سطح وسیعی از دشتها و مراتع پوشیده از گیاهانی است که خواص مختلف دارویی دارند. گونههای مختلف گیاه جنس درمنه از لحاظ داشتن خواص مختلف و موارد استفاده متفاوت در مقایسه با بسیاری از گیاهان دیگر شاخص بوده و ارزشهای چند جانبه دارد و البته گونه درمنه دشتی نیز در مناطق رویشی استپی، نیمه بیابانی و بیابانی حضور بارز داشته و نحقیقات نشان میدهد ماده سنتونین موجود در سرشاخههای آن دارای اثرات دارویی بوده و جهت دفع انگل بکار میرود.
با پیشرفت سریع علوم، از یکسو و مسایل اقتصادی از سوی دیگر، از مصرف گیاهان دارویی بصورت گذشته کاسته شد و داروهای شیمیایی در بسیاری موارد جایگزین گیاهان شدند. تجربه چند دهه اخیر نشان داد که داروهای شیمیایی با تمام کارآیی، اثرات نامطلوب بسیاری دارند و روشن شده است که کمترین ماده خالصی وجود دارد که فاقد اثرات سوء باشد و این آثار سوء هم از طریق درمان مستقیم اعمال میشود و هم از طریق نفوذ برخی از این داروها در خاک و جذبشان توسط گیاهان مورد استفاده انسانها و حیوانات، اعمال اثر میکنند و البته از جمله آنها، میتوان لوامیزول را نام برد (41).
به همین دلیل، بازگشت به استفاده از گیاهان دارویی مورد توجه بسیار قرار گرفته است و دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی و سازمان بهداشت جهانی، برنامههای وسیعی جهت استفاده از گیاهان دارویی تدارک دیده اند. این مراکز نقش گیاهان دارویی را در ارتباط با مواد مختلف در قرن 21 سرنوشت ساز تلقی نموده اند (41).
اما استفاده صحیح از گیاهان دارویی، مشروط به وجود اطلاعات دقیق و علمی است. مسئله مقاومتهای دارویی نیز هشداری جهت تجدیدنظراستفاده از داروهای شیمیایی تلقی میشود و البته داروهای ضد انگلی نیز از این امر مستثنی نبوده و مقاومت نسبت به آنها به درجات مختلف ایجاد شده است.
از طرفی عفونتهای انگلی، در حال حاضر، به عنوان بیماریهای مزمن فراوان و جدی مطرح هستند و آلودگیهای وسیع را در تمام نقاط دنیا و از جمله در ایران ایجاد میکنند.
مجموعه این عوامل ما را به سمت بررسی علمی و آزمایشگاهی اثر ضد انگلی، 2 گونه از گیاه درمنه که البته به فراوانی در منطقه کرمان وجود دارند و ردپایی از اثر ضد انگلی آنها نیز در متون طبی قدیمی یافت میشود و ضمنا انگل، پارابرونما اسکریابینی نیز، طبق تحقیقات انجام شده در منطقه کرمان شیوع زیادی دارد و همچنین این انگل مقاومت خوبی نیز در محیط آزمایشگاهی دارد(17 و 38). با توجه به این دلایل بر آن شدیم تا در پی بررسی اثر ضد انگلی گیاه درمنه بر روی انگل پارابرونما اسکریابینی باشیم.
کلیات و مروری بر منابع
گیاه شناسی گیاه درمنه (آرتمیزیا) [1]
سلسله [2]: گیاهان [3]
شاخه[4]: نهاندانگان [5]
رده[6]: دو لپه ای [7]
زیر رده[8]: گل ستاره ای [9]، پیوسته گلبرگان
راسته[10]: آفتابگردان [11]
خانواده[12]: گل مرکبان [13]، (آفتابگردان)[14]، کامپوزیته[15]
زیرخانواده [16]: پرتو آساها [17](رادیه)
طایفه [18]: بابونه [19]
سرده[20]: درمنه[21]
گونه 1 : آرتمیزیا سیبری [22]
گونه2: آرتمیزیا سانتولینا [23]
آرتمیزیا
این گروه شامل پنجاه هزار گونه در جهان است. شامل گروهی از گیاهان گلدار واجد برگهای غالبا ساده و فاقد گوشوارک، جام پیوسته، برچههای متصل به هم و تخمکهایی تک پوششی هستند (33).
گیاهان این راسته، گلهایی با آرایش حلقه ای کاسه و جام و نافه پنج پر (5 قطعه) مشخص میشوند. براثر عدم رشد برخی از قطعات گلپوش و نافه و یا پیوستگی آنها به هم، تعداد قطعات گل، تغییر حاصل میکند، و ممکن است به کمتر از 5 برسد. در گیاهان این راسته پرچمها همیشه روی لوله جام قرار دارند. تخمدان همواره ناشکوفا و محتوی یک دانه (فندقه) است. در بیشتر رده بندیهای کنونی، راسته آسترال، فقط به یک تیره کاسنی منحصر میشود (33).
از تیرههای بزرگ گیاهان 2 لپه ای و آخرین تیره این گروه به شمار میآید. این گیاهان عموما علفی، بندرت چوبی یا پیچان بوده، دارای برگهای متناوب و ساده یا کم و بیش باپهنک بریده و به اشکال مختلف هستند. تیره کاسنی حدود 1000 جنس و 000/20 گونه دارد که تقریبا در تمام سطح کره زمین پراکنده اند. این تیره به 4 زیر تیره تقسیم میشود. که جنس آرتمیزیا به زیر تیره پرتو آساها تعلق دارد(1،7، 19، 33).
اختصاصات عمومی تیره کاسنی
در این تیره بزرگ انواع حالات رویشی از علفهای فصلی، یکساله و چند ساله و بندرت درختچه ای هستند. این گیاهان تقریبا با تمام محیطها و ارتفاعات مختلف سازش یافته اند و پوشش متراکم گونههایی از این تیره که در ارتفاعات بالا میرویند، بسیار چشمگیر است. اندامهای ذخیره ای زیر زمینی در برخی از گونههای تیره مانند کوکب و سیب زمینی ترشی وجود دارد. در اندامهای هوایی این گیاهان، مواد ذخیره ای به صورت اینولین است.
برگها دارای اشکال بسیار متنوع اند ولی وجه مشترک همه آنها نداشتن گوشوارک است در اکثر گیاهان تیره، پهنگ دارای بریدگیهای عمیق با اشکال مختلف است. برگهای گیاهان کوهستانی را نیز معمولا پوششی ضخیم از کرک پوشانده است. بسیاری دارای برگهای با حاشیه خاردار هستند (33).
از آنجا که بر سطح کپه این گیاهان گلهای بیشماری قرار دارند، کپهها را گلهای مرکب مینامند و به همین جهت کمپوزه یا کمپوزیته به این تیره داده شد. در تالیفات و ترجمههای گذشته نیز نام این تیره را "مرکبان" نوشته اند. تعداد گلهای موجود در کپهها متفاوت است در کپههای درمنه (آرتمیزیا) تعداد گل بسیار اندک است. گرده افشانی توسط حشرات در تیره کاسنی با حداکثر تکامل گل آذین در این تیره، امری بسیار سازش یافته است. خود گشنی (خود باروری) تقریبا بسیار نادر است زیرا رسیدن دانه گرده قبل از آمادگی کلاله برای پذیرش گرده صورت میگیرد (33).
گیاهان این زیر تیره دارای اختصاصات مشخصی هستند که در شناخت آنها ارزش انکارناپذیر دارند. کپهها در گیاهان این زیر تیره دارای گلهای ناهمجنس، یعنی گلهای تک جنس و نر ماده همواره با گلهای خنثی هستند که با نظمی مشخص قرار دارند. این زیر تیره جنسهای بسیاری دارد که در طایفههای متعدد قرار دارند(33).
گیاهانی یکساله یا چند ساله و یا نیمه چوبی و دارای برگهای متناوبی هستند که پهنک آنها غالبا بریدگیهایی عمیق دارد. کپههای دارای گلهای، ناهمجنس شعاعی و صفحه ای بشکل دیسکی و یا هم جنس و صفحه ای شکل هستند (33).
مهم ترین جنس تیره کاسنی است که در دنیا حدود 400 گونه دارد. درمنه که آنرا در کتابهای مختلف با نامهای شیخ، تلخه ویوشان هم نام برده اند. درمنه به همراه گون پوشش غالب مراتع و کوهستانها و بیابانهای ایران را تشکیل میدهند. گیاهان یکساله یا دو ساله و یا چند ساله اند، علفی و یا نیمه چوبی، دارای کرک و یا بدون کرک اند.
پوشش کرکی (اگر وجود داشته باشد) شامل کرکهای متنوع، دو شاخه ای، بندرت ستاره ای است. برگها متناوب، دارای تقسیمات شانهای، یا بخش شانه ای عمیق و یا 2 تا 4 بار تقسیمات بخش شانه ای عمیق، بندرت دارای پهنای کامل و یا در انتها بریده اند، برگهای بن رست یا قاعده ای دمبرگ دار و برگهای ساقه ای تقریبا اغلب بدون دمبرگ هستند. گل آذین خوشه گرزن، دمبرگ دار و برگهای ساقه ای تقریبا اغلب بدون دمبرگ هستند. گل آذین خوشه گرزن یا خوشه سنبله ای شکل است. برگهای گریبان غالبا، همقد، بطور مشخص همپوش و ردیفهای درونی آنها غالبا دارای حاشیه غشایی هستند. نهنج تخت و یا محدب، بدون کرک و یا کرکپوش است. گلها همگی لوله ای یا در کپههای هم جنس نر ماده اند و لوله آنها در انتها دارای 5 دندانه است.
در کپههای ناهمجنس جنس گلهای حاشیه ای ماده، دارای لوله نازک و نخی، بندرت مورب و واجد 2 دندانه اند. خامه این گلها غالبا دراز و خارج شده از جام است گلهای مرکزی نر ماده وزایا هستند ویا تخمدان آنها تحلیل رفته و سترون و لوله جام دارای 5 دندانه است.
فندقهها بدون کرک، قرصی شکل، بدون پهلو و فشرده و غالبا صاف اند. این جنس در ایران دارای 31 گونه است که در بسیاری از نقاط میرویند. گونههای فراوان این جنس در صنعت و درمان مورد استفاده قرار میگیرند. این گیاهان تقریبا همگی معطر و گاهی دارای بوی تند هستند. گرده افشانی به وسیله باد صورت میگیرد.
شهرت این جنس به دلیل تولید ترپنوئیدهایی در همه قسمتهای گیاه است و از دیر باز به عنوان منبع روغنهای اسانسی شناخته شده است (8، 30، 33، 34).
آرتمیزیا سیبری بسر، زیر گونه سیبری[25]، آرتمیزیا سوگدیانا بونگو[26]، آرتمیزیا هربا- آلبا آسو واریته لاکسی فلورا بویس[27]، آرتمیزیا اولیوریاناجی.گی. [28] آرتمیزیا گلومراتا سیر اکس اسپرنگ[29]
نام فارسی: درمنه دشتی (32-37).
اسامی مختلف:
آرتمیزیا سانتولینا شرنک [31]، آرتمیزیا لوبولیفولیا بویس[32]
نام فارسی: درمنه سفید (37).
گونه ای درمنه است، گیاهی بوته وار، سبز متمایل به خاکستری، بسیار پر شاخه، انبوه کوسنی شکل یا خوابیده بر خاک، به ارتفاع 50-10 سانتیمتر دارای ریشه عمودی چوبی ضخیم، در انتها منشعب.
ساقه
ساقههای گلدار کم و یا بسیار متعدد، محکم، سخت، راست، گاهی مورب، گسترده، خیزان- ایستاده کرکینه پوش- خاکستری در بخشهایی ظاهرا فاقد کرک، کاهی رنگ، در پایین دارای انشعابات متعابد میباشد.
برگ
متمایل به خاکستری، پوشیده از کرکهای نرم، یا ظاهرا فاقد کرک،در شاخههای جوان عقیم یا پاجفتها دمبرگ دار، به طول 15-8 سانتیمتر، پهنک آنها دارای پیرامونی مدور، با دو بار تقسیم شانه ای عمیق با قطعاتی سر نیزه ای، تخت، با انتهای مدور، به ابعاد 1-5/0×3-5/1 میلیمتر، در پایین ساقههای معمولی و میانه آنها تقریبا بدون دمبرگ، با تقسیمات سه بخشی، در قاعده گوشوارک دار، بن رستهای بی دوام در بخش گلدار بصورت براکته، با تقسیمات پنجه ای، سر نیزه ای نوک کند، در انتهای خطی- کامل و در پائینی چند بخشی.
گل
زردفام، بصورت کپههایی بسیار ریز، مجتمع در گل آذینی پانیکولی، با شاخههای گسترده، افقی یا مورب، متعابد، منشعب، با شاخکهای دارای 4-1 کپه گسترده، بدون پایک، کم و بیش متراکم و فشرده، دارای 5-4 گلچه به طول 3 میلیمتر، تخم مرغی- پهن دراز، گریبان دارای براکتههای خارجی تقریبا تخم مرغی، سبز، محدب، در سطح پشتی گردینه پوش، داخلیها پهن دراز- ظاهرا بی کرک فلسی شکل (9، 32، 59، 73).
موسم گل
فروردین- اردیبهشت (32).
در مناطق وسیعی از اروپا، امریکاو آسیا یافت میشود. منشاء اصلی آن در اروپا از مدیترانه تا اسکاندیناوی و آلاسکا و در آسیا از کام چاتکا تا سیبری و هندوستان و چین وجود دارد (36).
شمال غربی: خمسه، مهاباد. غرب: اراک، بخش مرکزی: شوراب نود یک اردستان، بین اردستان و نایین، مورجه خورت، کاشان ده بالا، ده آباد بطرف زید آباد، چوپانان در یزد، مزریه نزدیک نایین، منطقه پشت کوه یزد، رباط پشت بادام، جنوب؛ اطراف اردکان فارس، جنوب شرقی؛ ماهان کرمان، شمال شرقی؛ بیرجند، تل خشتک بین سبزوار و کاشمر، گنبد، طبس، بین طبس و فردوس، سمنان، دامغان، بسطام، میان دشت در جنوب شرقی شاهرود، دلبر تهران و اطراف، گرمسار، چیتگر، رودشور بین ورامین و شریف آباد، مدد آباد، کلاک، کویر نزدیک چشمه سفید، مبارکیه بینکوه و دریاچه نمک، کوشک نصرت بین تهران و قم در اطراف دریاچه حوض سلطان (32،81).
یکی از مهمترین گیاهان بوته ای موجود در عرصه مراتع، گیاهان جنس درمنه هستند که به دلیل تنوع خواهشهای اکولوژیک، دارای گونههای متعدد بوده و جوامع وسیع پوشش طبیعی مناطق استپی و نیمه استپی کشور را تشکیل میدهند(2).
درمنه دشتی (آرتمیزیا سیبری) نیز در مناطق رویشی استپی نیمه بیابانی و بیابانی حضور بارز دارد. این گونه از ارتفاع حدود 800 متر تا 2000 متر با میزان بارندگی حدود 100 تا 200 میلیمتر در این مناطق از عناصر گیاهی مهم در ترکیب پوششی گیاهان است. در واقع سیر تحولات پوشش گیاهی بر اثر تخریب، چرای مفرط، بوته کنی و ... به عنوان یک گونه جانشین به تدریج با حذف گونههای کم شونده و مرغوب استقرار و گسترش یافته است.
از نظر زمین شناختی این گیاه بطور عمده بر روی رسوبهای مانی الیگومیوشن (سازند قم) و سنگهای آذرین و آتش نشانی (دورانهای دوم و سوم) و سنگهای شیست و گنیس اسنفراکامبرین دیده میشود.
این گونه در خاکهای با بافت سندی، توم و رسی و ساختمان ریز دانه ای تا خیلی ریز دانهای عمق کم تا متوسط و عمق مشاهده میگردد (6).
این گونه با توجه به سطح تاج پوشش زیاد نقش به سزایی در جلوگیری از اثرات مخرب ریزش باران و کاهش روان آب داشته و در نتیجه این سازوکار به ممانعت از فرسایش سطحی خاک و نفوذ آب در زمین که به افزایش منابع آب زیر زمینی منجر میگردد، ادامه میدهند(6).
همچنین درمنه دشتی دارای دو نوع برگ است یکی برگهای زمستانه که اواخر فصل باران خزان میکنند و دیگری برگهای بسیار کوچک تابستانه که جایگزین برگهای بزرگ میشوند و در نتیجه باعث کاهش تبخیر و تعرق در گیاه و جذب بیشتر آن از خاک و باعث سازگاری گیاه به مناطق خشک و نیمه خشک میگردد (30).
تحقیقات فیتوشیمیایی و فارماکو گنوزیک نشان میدهد که در اندامهای هوایی اینگونه به خصوص سر شاخهها ماده دارویی صنعتی سنتونین به میزان قابل توجهی وجود دارد که در زمان قبل از باز شدن کاپیتولها به حداکثر خود میرسد. این زمان بهترین موقع برداشت اندامها و استخراج ماده مزبور میباشد. مطالعات فنولوژیک گیاه نشان میدهد که رشد رویشی آن از اواسط تیر ماه آغاز میشود و تا اواخر مرداد ماه تداوم دارد. رسیدن بذرها به صورت تدریجی از اواسط شهریور ماه شروع شده و تا اواسط مهر به طول میانجامد. خواب زمستانه از اوایل آذر ماه آغاز و تا اوایل اسفند ماه ادامه دارد (6).
همانطور که ذکر شد، بر اساس تحقیقات فیتوشیمیایی و فارماکوگنوزیکی که انجام شده است، وجود ماده سنتونین، در اندامهای هوایی و به ویژه سر شاخههای این گونه به اثبات رسیده است. ماده سنتونین خاصیت ضد انگلی داشته و گونه درمنه از این نظر نسبت به سایر موارد مورد استفاده اهمیت به مراتب بیشتری دارد. در اندامهای این گیاه علاوه بر سنتونین ماده آرتمیزین، با خواص ضد عفونی کنندگی نیز وجود دارد که برای از بین بردن و دفع حشرات موذی و مضر بکار میرود (6).
جهت دریافت فایل گیاه شناسی لطفا آن را خریداری نمایید